آمار بازدید
بازدیدکنندگان تا کنون : ۱۱۸٫۹۰۴ نفر
بازدیدکنندگان امروز : ۴۶ نفر
تعداد یادداشت ها : ۱۵۳
بازدید از این یادداشت : ۴۵۵

پر بازدیدترین یادداشت ها :
در موزه هگمتانه همدان، مجموعه‌ای بسیار نفیس از سنگ‌نوشته‌ها و سنگ قبرهای دوره اسلامی از دوره‌های تاریخی مختلف (سده ششم تا دوره قاجار) متعلق به همدان و برخی شهرها و مناطق اطراف آن وجود دارد. اخیراً اطلاع یافتم که گویا استاد عبدالله قوچانی شماری از کتیبه‌های این مجموعه را در قالب کتابی، بازخوانی کرده و قصد انتشار آن را دارند.
در میان آثار این مجموعه، سنگ قبری مستطیل شکل و ظاهراً از سده ششم هجری وجود دارد که حاوی کتیبه‌ای به خط کوفی در وسط سنگ و کتیبه کوفی دیگری در حاشیه آن است. کتیبه میانی، درون قابی تزئینی حجّاری شده و کلمات متن آن نیز به طور متناوب درون ستاره‌های هشت پر و قاب‌هایی که از ترکیب دو ستاره هشت پر به وجود آمده، توزیع شده است.
در نخستین ستاره هشت پر، دو کلمه «هذا قبر» خوانده می‌شود. در قاب بعدی که از ترکیب دو ستاره هشت پر به وجود آمده، دو کلمه دیگر حجّاری شده که کلمه دوم آن به وضوح «الرئیس» خوانده می‌شد. مدتی پیش که در محضر استاد عمادالدین شیخ‌الحکمایی ـ حفظه الله ـ تلاش می‌کردم تا متن این کتیبه را بازخوانی کنم، کلمه پیش از «الرئیس» را، «الدهخدا» تشخیص دادم. اما استاد شیخ‌الحکمایی بلافاصله یادآور شدند که ضبط صحیح این کلمه در این کتیبه باید «الدیخدا» باشد.
در لغت‌نامه دهخدا، کلمه «دیخدا» نیامده است. اما در جستجویی که در منابع تاریخی درباره این کلمه داشتم، موفق به یافتن این کلمه، در تاریخ دمشق ابن عساکر شدم. این مورخ و محدّث برجسته، در ضمن حکایتی در ذیل زندگی‌نامه ابوالمظفّر ابراهیم بن احمد بن لیث ازدی ـ کاتب امیر وهسودان کردی ـ به برگزاری مجلسی با حضور جمعی از ادبا و شیوخ و اعیان در تبریز اشاره کرده که در میان آنها، شخصی به نام «الدیخدا ابوالفرج محمد بن احمد وزیر» حضور داشته است. 1 تاریخ مدینة دمشق، ج6، ص265.
با توجه به یافتن لااقل دو مورد استعمال برای کلمه «الدیخدا» و به‌کار رفتن آن در کنار کلمه «رئیس» در کتیبه همدان، می‌توان نتیجه گرفت که این کلمه، معرّب کلمه «دهخدا» بوده و به شکل معرّب خود در سده‌های پنجم و ششم، لااقل در بخش‌هایی از مناطق غربی ایران از جمله همدان و تبریز رواج داشته است.

 زیرنویس:

عکس‌ها از نگارنده، به تاریخ 20-7-1396

۱. تاریخ مدینة دمشق، ج۶، ص۲۶۵.
چهارشنبه ۲۲ فروردين ۱۳۹۷ ساعت ۵:۵۶
نظرات



نمایش ایمیل به مخاطبین





نمایش نظر در سایت

بهرام زاهدی
۱۰ شهريور ۱۳۹۷ ساعت ۷:۲۲
با سلام و ادب
در خاطرم هست که مرحوم استاد باستانی پاریزی در بسیار از آثارشان واژه ده را به صورت دیه، نگاشته اند. در لهجه روستاهای اصفهان نیز همیشه واژه ده به صورت دی تلفظ می شود. در کشور تاجیکستان هم نام فامیلی دیخدا وجود دارد. توضیحات زیر از لغت نامه دهخدا هم شاید نافع باشد:
دیه
لغت‌نامه دهخدا
دیه . (اِ) تلفظ و صورت قدیم کلمه ٔ ده امروزی است و هنوز در برخی نقاط متداول است چون قزوین و هر دو حرف (ی ْ و هَ) بسیار نرم تلفظ شود. قریه . (مهذب الاسماء). روستا. صاحب غیاث اللغات گوید قریه مگر در کلام اهل لسان بنظر نیامده ... و در سراج نوشته که صحیح نباشد زیرا که در کلام اساتذه یافته نشده . در شرح سکندرنامه خان آرزو نوشته که ده و دیه هر دو بمعنی قریه آمده و ابراهیم قوام در فرهنگ نوشته که دیه بمعنی قریه تا غایت دیده نشده و در بهار عجم نوشته که دیه اشباع ده است . (از غیاث ) (از آنندراج ) : و آن دیهی است با نعمتهای بسیار و آبهای روان ... و غوطه نام روستاست میان دمشق و رمله و اندر میان زمین شام و بدو اندر دیها بسیار است . (ترجمه ٔ طبری بلعمی ).
همی کرد بر رهنمایش فریه
چو ره را رها کرد و آمد بدیه .

پاسخ:
بابت توضیحات سودمند جنابعالی بسیار سپاسگزارم.
جویا جهانبخش
۲۲ فروردين ۱۳۹۷ ساعت ۱۰:۰۲
با سلام و سپاس
این نیز تواند بود که " دیخدا " حاصلِ دگرگونیِ آوایی / ابدالِ واژه ی دهخدا در خودِ زبانِ فارسی باشد و آن را در عربی حکایت کرده باشند؛ نه این که در فرآیَندِ تعریب چُنین شده باشد.
نمونه را، واژه ی فربه در متونِ قدیم به ریختِ فربی نیز آمده و ... .


با سلام و عرض ادب
از یادآوری و توضیح حضرتعالی سپاسگزارم.