تواریخ محلی و سالشماری حوزه شام و مصر در دوره مملوکی، آگاهیهای فراوان و منحصر بهفردی درباره طریقتهای تصوف و مشایخ وابسته به آنها و مریدانشان در این سرزمین به دست میدهد. این منابع نشان میدهد که خاستگاه جغرافیایی شماری از این طریقتها، ایران و خراسان بوده و آنها در شهر حلب ـ دومین شهر بزرگ شام (پس از دمشق) ـ انتشار و فعالیت داشتهاند.
بیتردید تواریخ محلی و سالشماری حوزه شام و مصر در دوره مملوکی، گزارشهای تاریخی شایان توجه و اطلاعات گستردهای درباره رجال و شخصیتهای دینی و سیاسی این دوره به دست میدهند که بسیاری از آنها را در منابع دیگر نمیتوان یافت. همچنین از لابهلای این منابع، میتوان آگاهیهای فراوان و منحصر بهفردی درباره طریقتهای تصوف و مشایخ وابسته به آنها و مریدانشان استخراج کرد که ابعاد وسیعی از تاریخ تصوف را ـ به ویژه در سرزمین شام ـ برای ما روشن میسازد. در واقع منابع مورد نظر نشان میدهد که خاستگاه جغرافیایی شماری از طرق تصوف رایج در شام در این دوره، ایران و خراسان بوده است. بیشتر این طریقتها، در شهر حلب ـ دومین شهر بزرگ شام (پس از دمشق) ـ انتشار و فعالیت داشتهاند.
میدانیم که یکی از گستردهترین طرق تصوف رایج در شام در سدههای نهم و دهم هجری، که خاستگاه جغرافیایی آن ایران بوده، طریقت صفویه ـ منسوب به شیخ صفیالدین اردبیلی ـ است. این نکته جالبی است که تقریباً همزمان با شکلگیری جنبش سیاسی صفویان در ایران ـ با رنگ شیعی آن ـ ، شاخه سنّی مذهب طریقت صفویه در شهر حلب انتشار قابل توجهی پیدا کرده و حتی تا مدتی پس از روی کار آمدن شاه اسماعیل و تشکیل دولت صفویه، با قدرت به حیات خود ادامه میدهد. نگارنده این سطور در مقاله خود با عنوان «طریقت صفویه در شام و حلب»، به تفصیل به واکاوی ابعاد حضور این طریقت در سرزمین شام و به ویژه در شهر حلب پرداخته است.
در کنار طریقت صفویه، طریقت کُبرویه ـ منسوب به نجمالدین کُبری ـ با شاخههای مختلف آن (از جمله ذهبیه و نوربخشیه)، دیگر طریقت رایج در این دوره است. البته بررسی ابعاد مختلف انتشار و حضور این طریقت در شام و شرح حال مشایخ و صوفیان وابسته به آن در این سرزمین، در این نوشتار نمیگنجد و نگارنده این سطور ـ به امید خدا ـ در مقاله مستقل دیگری، به تفصیل به آن خواهد پرداخت.
طریقت دیگری که سرنخی از نفوذ آن در حلب به دست داریم، طریقت کازرونیه ـ منسوب به ابواسحاق ابراهیم بن شهریار کازرونی است. آگاهی ما در این باره، ناشی از وجود زاویهای وابسته به صوفیان این طریقت در حلب است که بر اساس کتیبه سردر آن، شخصی به نام «جنید بن عمر اقصراوی ابواسحاقی»، آن را در سال 747ق ساخته و برای صوفیان طریقت شیخ مرشد کازرونی وقف کرده است. به گفته کامل الغزی، این زاویه در اصل با انتساب به بانی آن، به نام «اقصراویه» شناخته میشده، اما در دورههای متأخر به «زاویه جوشنیه» تغییر نام داده است. 1 جالب است که بانی آن، با انتساب به ابواسحاق ابراهیم کازرونی، با نسبت «ابواسحاقی» شناخته میشده است. 2
افزون بر این طریقتها، صوفیانی را سراغ داریم که منسوب به برخی مشایخ بزرگ تصوف حوزه ایران و خراسان بودهاند. از مشهورترین این صوفیان، میتوان به عبدالکریم بن عبدالله حنفی (درگذشته 884) اشاره کرد که با انتساب به زینالدین ابوبکر خوافی (757-837) ـ عارف مشهور ناحیه خراسان ـ ، به عبدالکریم خوافی (در تواریخ حلب: «خافی») شناخته میشد.
ابن حنبلی در اثر ارزشمند خود «دٌرّ الحُبَب فی تاریخ حلب» در این باره مینویسد: «عبدالکریم بن عبدالله الخافی الحنفی: صاحب الزاویة المشهورة داخل باب قنّسرین بحلب. ... قیل: وکان عتیقاً لأمیر افندی البخاری، ذا سیاحةٍ وولایةٍ وکرامةٍ، وإنما قیل له الخافی لاجتماعه بالشیخ العارف، صاحب المعارف، زین الدین الخافیّ ـ المشهور بالخوافی ایضاً ـ عند وصوله فی سیاحته الی بلاده، وإن کان قد ورد من بلاده الی بلاد الغرب.» سپس در ادامه، برای وی کراماتی ذکر کرده است. 3
عبدالکریم خافی پس از درگذشت، در زاویه خود ـ واقع در محله «باب قنّسرین» در جنوب حلب به خاک سپرده شد. زاویه و قبر وی، تا به امروز در ضلع غربی مسجد کریمیه ـ از مساجد تاریخی حلب ـ باقی مانده و نگارنده این سطور در تاریخ 19-9-2004 از آن بازدید کرده است.
ابن حنبلی همچنین در تاریخ خود، شخصیتی را به نام «مظفرالدین بن محمود بن مظفرالدین بن احمد حلبی شافعی صوفی اوحدی» (درگذشته 936) معرفی کرده و درباره نسبت «اوحدی» وی چنین توضیح داده است که او منتسب به شیخ «احمد اوحدی کرمانی»، بانی زاویه «مظفریه» در این شهر است که با انتساب به فرزندش «مظفرالدین»، به این نام شهرت یافته است. 4 واضح است که نسبت «اوحدی کرمانی» در نام این شخص، بیانگر انتساب وی به «اوحدالدین کرمانی» (درگذشته 635) است و احتمالاً نامبرده و برخی فرزندان و نوادگانش، در تصوف، دنبالهرو این عارف مشهور کرمانی بودهاند.
میدانیم که یکی از گستردهترین طرق تصوف رایج در شام در سدههای نهم و دهم هجری، که خاستگاه جغرافیایی آن ایران بوده، طریقت صفویه ـ منسوب به شیخ صفیالدین اردبیلی ـ است. این نکته جالبی است که تقریباً همزمان با شکلگیری جنبش سیاسی صفویان در ایران ـ با رنگ شیعی آن ـ ، شاخه سنّی مذهب طریقت صفویه در شهر حلب انتشار قابل توجهی پیدا کرده و حتی تا مدتی پس از روی کار آمدن شاه اسماعیل و تشکیل دولت صفویه، با قدرت به حیات خود ادامه میدهد. نگارنده این سطور در مقاله خود با عنوان «طریقت صفویه در شام و حلب»، به تفصیل به واکاوی ابعاد حضور این طریقت در سرزمین شام و به ویژه در شهر حلب پرداخته است.
در کنار طریقت صفویه، طریقت کُبرویه ـ منسوب به نجمالدین کُبری ـ با شاخههای مختلف آن (از جمله ذهبیه و نوربخشیه)، دیگر طریقت رایج در این دوره است. البته بررسی ابعاد مختلف انتشار و حضور این طریقت در شام و شرح حال مشایخ و صوفیان وابسته به آن در این سرزمین، در این نوشتار نمیگنجد و نگارنده این سطور ـ به امید خدا ـ در مقاله مستقل دیگری، به تفصیل به آن خواهد پرداخت.
طریقت دیگری که سرنخی از نفوذ آن در حلب به دست داریم، طریقت کازرونیه ـ منسوب به ابواسحاق ابراهیم بن شهریار کازرونی است. آگاهی ما در این باره، ناشی از وجود زاویهای وابسته به صوفیان این طریقت در حلب است که بر اساس کتیبه سردر آن، شخصی به نام «جنید بن عمر اقصراوی ابواسحاقی»، آن را در سال 747ق ساخته و برای صوفیان طریقت شیخ مرشد کازرونی وقف کرده است. به گفته کامل الغزی، این زاویه در اصل با انتساب به بانی آن، به نام «اقصراویه» شناخته میشده، اما در دورههای متأخر به «زاویه جوشنیه» تغییر نام داده است. 1
نهر الذهب فی تاریخ حلب، کامل الغزی، ج 2، ص 148-149.
اعلام النبلاء بتاریخ حلب الشهباء، راغب الطباخ الحلبی، ج 5، ص 398.
افزون بر این طریقتها، صوفیانی را سراغ داریم که منسوب به برخی مشایخ بزرگ تصوف حوزه ایران و خراسان بودهاند. از مشهورترین این صوفیان، میتوان به عبدالکریم بن عبدالله حنفی (درگذشته 884) اشاره کرد که با انتساب به زینالدین ابوبکر خوافی (757-837) ـ عارف مشهور ناحیه خراسان ـ ، به عبدالکریم خوافی (در تواریخ حلب: «خافی») شناخته میشد.
ابن حنبلی در اثر ارزشمند خود «دٌرّ الحُبَب فی تاریخ حلب» در این باره مینویسد: «عبدالکریم بن عبدالله الخافی الحنفی: صاحب الزاویة المشهورة داخل باب قنّسرین بحلب. ... قیل: وکان عتیقاً لأمیر افندی البخاری، ذا سیاحةٍ وولایةٍ وکرامةٍ، وإنما قیل له الخافی لاجتماعه بالشیخ العارف، صاحب المعارف، زین الدین الخافیّ ـ المشهور بالخوافی ایضاً ـ عند وصوله فی سیاحته الی بلاده، وإن کان قد ورد من بلاده الی بلاد الغرب.» سپس در ادامه، برای وی کراماتی ذکر کرده است. 3
دُرّ الحُبَب فی تاریخ حلب، ج 1، قسم 2، ص 839-840.
عبدالکریم خافی پس از درگذشت، در زاویه خود ـ واقع در محله «باب قنّسرین» در جنوب حلب به خاک سپرده شد. زاویه و قبر وی، تا به امروز در ضلع غربی مسجد کریمیه ـ از مساجد تاریخی حلب ـ باقی مانده و نگارنده این سطور در تاریخ 19-9-2004 از آن بازدید کرده است.
ابن حنبلی همچنین در تاریخ خود، شخصیتی را به نام «مظفرالدین بن محمود بن مظفرالدین بن احمد حلبی شافعی صوفی اوحدی» (درگذشته 936) معرفی کرده و درباره نسبت «اوحدی» وی چنین توضیح داده است که او منتسب به شیخ «احمد اوحدی کرمانی»، بانی زاویه «مظفریه» در این شهر است که با انتساب به فرزندش «مظفرالدین»، به این نام شهرت یافته است. 4
دُرّ الحُبَب فی تاریخ حلب، ج 2، قسم 1، ص 493-494.
- نهر الذهب فی تاریخ حلب، کامل الغزی، ج 2، ص 148-149.
- اعلام النبلاء بتاریخ حلب الشهباء، راغب الطباخ الحلبی، ج 5، ص 398.
- دُرّ الحُبَب فی تاریخ حلب، ج 1، قسم 2، ص 839-840.
- دُرّ الحُبَب فی تاریخ حلب، ج 2، قسم 1، ص 493-494.
چهارشنبه ۲۱ مرداد ۱۳۹۴ ساعت ۱۰:۵۲