اهمیت و جایگاه ویژه مسجد و زیارتگاه ابراهیم ادهم در دوره مملوکی اقتضا کرده است تا برای آن منصب «مشیخه» در نظر گرفته شود. ابن حنبلی در تاریخ خود، دو تن از مشایخ این مزار در نیمه نخست سده دهم هجری را معرفی کرده است.
نمایی از صحن مسجد و مزار ابراهیم ادهم در شهر جبله
عکس از نگارنده

مسجد و زیارتگاه ابراهیم ادهم (درگذشته 161 یا 162ق) ـ صوفی مشهور سده دوم ـ واقع در شهر «جَبله» در منطقه ساحل مدیترانه در غرب سوریه، مجموعه معماری باشکوهی است که در دوره مملوکی بسیار مورد توجه قرار گرفته و ساختمان آن توسعه يافته است. پیش از این در یادداشت دیگری در این وبلاگ 1 «نقش نام علی در مسجد و مزار ابراهیم ادهم در شهر جَبله». به آدرس: http://ganjineh.kateban.com/post/2433 اشاره کرده‌ام که این مجموعه، شاخص‌ترین و زیباترین بنای آیینیِ دوره اسلامی در این منطقه به شمار می‌آید. گویا اهمیت و جایگاه ویژه این زیارتگاه اقتضا کرده است که ـ لااقل در دوره زمانی محدودی ـ برای آن، منصب «مشیخه» در نظر گرفته شود و کسانی از رجال تصوف به عنوان شیخ و متولی این مزار تعیین گردند.
ابن حنبلی در کتاب خود «دُرّ الحُبَب فی تاریخ حلب»، دو تن از شخصیت‌هایی را که در نیمه نخست سده دهم هجری، در منصب مشیخه این مزار گماشته شده‌اند، معرفی کرده است. شخصیت نخست، حسن بن علی بن شهاب‌الدین احمد بن محمد بن علی بن منصور انطاکی صوفی، معروف به «ابن منصور» (درگذشته 965ق) است که ابن حنبلی اطلاع چندانی درباره وی، جز آنکه یک سال پیش از درگذشت خود، در سال 964ق، وارد حلب شده، به دست نداده است. 2 دُرّ الحُبَب فی تاریخ حلب، ج 1، ص 532.
شخصیت دوم، حسام‌الدین حسین بن حسن بن عمر بیری حلبی شافعی صوفی (درگذشته 922ق) است که در بیره فرات (امروزه «بیره‌جک» در جنوب ترکیه) به دنیا آمده و سپس به حلب مهاجرت کرده است. سپس در سال 904ق، از سوی قانصوه الغوری، آخرین پادشاه مملوکی، منصب مشیخه و نظارت مزار ابراهیم ادهم را عهده‌دار گشته است. 3 همان، ج 1، ص 549-550.
اما نکته مهم درباره این شخص آن است که او اهل نظم و نثر و آشنا به فارسی و ترکی بوده و اثری به عنوان «رسالة فی القطب والإمام» تألیف کرده؛ و ابن حنبلی از پسر وی شهاب‌الدین احمد شنیده است که او بخشی از «منطق‌الطیر» را از ترکی به عربی، و بخشی از مثنوی مولوی را از فارسی به عربی برگردانده است.
ابن حنبلی در ادامه، دو بیت از ابیات ترجمه عربی اثر اول را (که قاعدتاً منظور وی منطق الطیر است) از پسر وی نقل کرده است. از جمله این بیت:
اسمعوا یا سادتی صوتَ الیَراع * کیف یحکی من شکایات الوداع
در حالی‌که واضح است این بیت، ترجمه بیت آغازین مثنوی است؛ و نه منطق‌الطیر عطار. ضمن آنکه ابن حنبلی اشاره کرده که بر اساس شنیده‌های دیگری، که این ترجمه، کار یک نفر اصفهانی است. به‌هر حال بیت دوم نیز چنین است:
ما نری قطُّ حریصاً قد شبِع * ما حوی الدرّ الصدف حتی قنِع
ابن حنبلی سپس در ادامه سخن خود درباره حسام‌الدین بیری، چند بیت از دو قصیده عربی وی را بیان کرده است. 4 همان، ج 1، ص 551.
نگارنده این سطور از مشایخ مزار ابراهیم ادهم در دوره‌های تاریخی دیگر، اطلاع نیافته است و شاید با جستجوی بیشتر در سایر منابع، بتوان آگاهی‌هایی در این باره به دست آورد.

۱. «نقش نام علی در مسجد و مزار ابراهیم ادهم در شهر جَبله». به آدرس: http://ganjineh.kateban.com/post/۲۴۳۳
۲. دُرّ الحُبَب فی تاریخ حلب، ج ۱، ص ۵۳۲.
۳. همان، ج ۱، ص ۵۴۹-۵۵۰.
۴. همان، ج ۱، ص ۵۵۱.
يكشنبه ۱ شهريور ۱۳۹۴ ساعت ۸:۵۱