بر اساس قول مشهور مبنی بر اینکه روز اول ماه صفر سال 37 هجری آغاز وقوع جنگ صفّین بوده، امروز مصادف است با هزار و چهارصدمین سالروز این واقعه. بدین مناسبت مقاله‌ای را در ارتباط با این رویداد، که به قلم نگارنده این سطور پیش از این در دوفصلنامه علمی ـ پژوهشی «پژوهشنامه علوی» (شماره 3، بهار و تابستان 1390) منتشر شده، در این وبلاگ باز نشر می‌نمایم. گفتنی است این مقاله با تفصیل بیشتری و همراه با پیوست تصاویر، در قالب کتابی مستقل با عنوان «جغرافیای تاریخی مسیر امام علی (ع) به صفّین» منتشر شده است.
دورنمای زیارتگاه مشهور به «قبة علی» (ع) در حدود 60 کیلومتری شرق رقه
عکس از نگارنده

چكیده
جنگ صفین، که در 36 ق میان امام علی ‌(ع) و معاویه درگرفت، نقطه عطف و واقعه‌ای بسیار مهم در تاریخ اسلام به‌شمار می‌آید. در منابع گوناگون تاریخی، ازقبیل وقعة صفین نصر ‌بن مزاحم، گزارش‌های مفصلی درباره این جنگ و سیر حوادث آن و اسامی کشته‌های طرفین ثبت شده است. اما درباره برخی مباحث مربوط به آن، ازجمله مسیر امام علی‌ (ع) به صفین، اطلاعات چندانی در دست نیست. این نوشتار بر آن است تا با استناد به گزارش‌های پراکنده موجود در منابع تاریخی و با بهره‌جویی از منابع جغرافیایی، مسیر تقریبی امام علی ‌(ع) به صفّین و مسیر بازگشت آن حضرت به کوفه و نیز موقعیت جغرافیایی محل وقوع این جنگ را شناسایی کند. همچنین تلاش شده تا نقاط و زیارتگاه‌های منتسب به امام علی ‌(ع)، که در طول این مسیر قرار داشته است، معرفی شود.
کلیدواژه‌ها: امام علی (ع)، جنگ صفین، (منطقه) صفین، فرات، جغرافیای تاریخی، زیارتگاه‌های اسلامی.

مقدمه
در سال 36 ق، اندکی پس از واقعه جمل، حضرت علی (ع) با هدف مقابله با «قاسطین»، یعنی معاویه و طرفداران وی، به سمت شام حرکت کرد. از سوی دیگر، معاویه نیز برای جنگ با آن حضرت‌، با لشکر خود به سمت عراق حرکت کرد. لشکر طرفین در منطقه‌ای به نام «صِفّین» به یکدیگر رسیدند و در این نقطه جنگی میان آنها درگرفت که به «واقعه صفین» شهرت یافت. در جریان این جنگ، بسیاری از اصحاب بزرگ و یاران وفادار امیرالمؤمنین (ع)، از‌جمله عمار یاسر، اویس قرنی، خزیمة ‌بن ثابت و غیره به شهادت رسیدند. جنگ صفین را ـ با توجه به نتایج و پیامدهای آن و سیر حوادث پس از آن ازجمله حکمیت و شکل‌گیری خوارج ـ می‌توان واقعه‌ای بسیار تأثیرگذار بر حوادث بعدی و نقطه عطفی در تاریخ اسلام دانست.
مهم‌ترین منبع تاریخی موجود درباره جنگ صفین، کتاب وقعة صفین تألیف نصر ‌بن مزاحم منقری ( ـ213 ق) است که در آن اخبار و گزارش‌های بسیاری درباره این جنگ و سیر حوادث پیش و پس از آن جمع‌آوری شده است. در دیگر منابع تاریخی اسلامی، نیز به‌تفصیل یا به‌اجمال، درباره این جنگ سخن گفته شده است. ولی در بیشتر این منابع، درباره مسیر حضرت علی ‌(ع) از کوفه تا صفین و نیز مسیر آن حضرت در بازگشت به‌سوی کوفه و حوادثی که در طول آن رخ داده است، گزارش‌های واضح و اطلاعات جامعی به چشم نمی‌خورد. حال‌ آن‌که در برخی منابع تاریخی، از مزاراتی مرتبط با جنگ صفین و مسیر امام علی‌ (ع) به آن، یاد شده است و امروزه نیز زیارتگاه‌هایی مرتبط با آن، از قبیل منزلگاه‌های امیرالمؤمنین ‌(ع) در طول مسیر و نیز قبور برخی شهدای صفین وجود دارد. این زیارتگاه‌ها عمدتاً در مناطق مجاور رود فرات در دو کشور عراق و سوریه واقع شده است و بسیاری از آنها، حداقل برای عموم شیعیان، شناخته شده نیست و به‌نظر می‌رسد تاکنون پژوهش تاریخی و میدانی جامعی در این زمینه صورت نگرفته است. هدف این مقاله، معرفی موقعیت جغرافیایی صفین و شناسایی مسیر طی‌شده توسط امام‌ (ع) و زیارتگاه‌های منتسب به آن حضرت (ع) در طول این مسیر است. نگارنده ضمن بازدید میدانی از بیشتر زیارتگاه‌های معرفی‌شده در این پژوهش در عراق و سوریه، ، با استفاده از تصاویر ماهواره‌ای برنامه «گوگل ارث»، نقشه‌هایی از مسیر امیرالمؤمنین (ع) و محل جنگ صفین تهیه کرده است (برای آگاهی تفصیلی درباره زیارتگاه‌های منتسب به امام علی‌ (ع) در سوریه، ← خامه‌یار، 2008: 57 ـ 64).
در وقعة صفین نصر بن مزاحم منقری، اخبار و گزارش‌های شایان توجهی درباره مسیر امام ‌(ع) به صفین و حوادثی که در طول آن افتاده ثبت شده است؛ البته این گزارش‌ها تاحدودی پراکنده و ناقص است. اما با این حال می‌توان با استناد به آن، مسیر تقریبی حضرت‌ (ع) را، از کوفه تا صفین، و از صفین تا کوفه، مشخص کرد. کتاب الفتوح، تألیف ابن اعثم کوفی ( ـ حدود 314 ق) نیز حاوی گزارش‌هایی در این زمینه است. در تواریخ دیگری از قبیل تاریخ طبری، تاریخ یعقوبی، مروج الذهب مسعودی و غیره به‌اختصار به مسیر امام علی ‌(ع) به صفین اشاره شده است، ولی اخبار نصر بن مزاحم کامل‌تر از گزارش سایر منابع است. همچنین با توجه تقدم وقعة صفین بر این منابع، به‌نظر می‌رسد بیشتر آنها در نقل مطالب خود به این کتاب توجه داشته‌اند (برای آگاهی از گزارش‌های مربوط به مسیر امام علی ‌(ع) به صفین در منابع تاریخی دیگر، ← دینوری، 1888: 176 ـ 178؛ طبری، بی‌تا: 4/ 565 ـ 566؛ مسعودی، 1973: 2/ 384؛ یعقوبی، 1883: 2/ 218).

1. مسیر امام علی (ع) از کوفه تا صفّین
نخیله
به گفته منابع تاریخی، هنگامی که امام علی ‌(ع) برای مبارزه با معاویه عزم خروج کرد دستور داد تا داوطلبان برای شرکت در جنگ، در «نُخَیله» گرد آیند. سپس امیرالمؤمنین‌ (ع) نیز به اردوگاه خود در نخیله رفت و به عمال و کارگزاران خود نامه نوشت تا در آنجا به ایشان بپیوندند (دینوری، 1888: 176). آن حضرت (ع) در 5 شوال 36، پس از ایراد خطبه‌ای در نخیله، با لشکر خود به سمت صفین حرکت کرد (منقری، 1990: 131).
درباره موقعیت جغرافیایی نخیله، در انتهای مقاله، به تفصیل بیشتری سخن خواهیم گفت.

پل کوفه
به روایت نصر ‌بن مزاحم، امیرالمؤمنین (ع) پس از خروج از محدوده کوفه، دو رکعت نماز به‌جا آورد. سپس از رود فرات عبور کرد و نماز ظهر را اقامه کرد. او محل نماز ایشان را بین «قنطره» (= طاق) و «جسر» (= پل) مشخص کرده است (همان: 133). به گفته ابن ‌اعثم، امام علی‌ (ع) پس از گذشتن از پل کوفه، در «مسجد ابوسبره» دو رکعت نماز به‌جا آورد و نماز ظهر را در منزلگاه بعدی (یعنی دیر ابوموسی) ادا کرد (ابن اعثم، 1991: 2/ 551). در سایر منابع، اشاره‌ای به مسجد ابوسبره یافت نشد.

دیر ابوموسی
توقفگاه دوم امیرالمؤمنین ‌(ع) پس از عبور از رود فرات، «دیر ابوموسی» بوده که دو فرسخ از کوفه فاصله داشته است. در این نقطه، حضرت‌ (ع) نماز عصر خود را ـ به روایت نصر ‌بن مزاحم (منقری، 1990: 134) ـ و یا نماز ظهر خود را ـ به روایت ابن اعثم (1991: 2/ 551) ـ ادا کرد.

ساحل رود نَرس، حمام ابن عمر
امام علی ‌(ع) در ادامه مسیر خود، پس از دیر ابوموسی، در نقطه‌ای در ساحل رود «نَرس»، بین «حمّام ابوبرده» و «حمّام عمر»، توقف و نماز مغرب را اقامه کرد و تا نماز صبح همان‌جا اقامت کرد (منقری، 1990: 134). ابن اعثم محل توقف امام ‌(ع) را حمام عمر ذکر کرده و نوشته است که ایشان در این نقطه، نمازهای عصر، مغرب، و عشای خود را به‌جای آورد و شب را به صبح رسانید و سپس به راه خود ادامه داد (ابن اعثم، 1991: 2/ 551).
یاقوت حموی درباره نَرس نوشته است که رودخانه‌ای است که نرسی بن بهرام بن بهرام بن بهرام در اطراف کوفه حفر کرده بود. منبع آن رود فرات بوده و در ساحل آن چندین روستا وجود داشته است. و گفته شده نَرس روستایی در بابِل بوده است که ضحاک بیوراسب آنجا اقامت می‌گزید؛ و این رود، به آن روستا منسوب و نام‌گذاری شده است (حموی، 1977: 5/ 280).
در منابع جغرافیایی، از «حمام ابوبرده» و «حمام عمر» اطلاعی حاصل نشد. اما مقدسی (ـ حدود 380 ق)، در ضمن اشاره به شهرهای کوفه، از «حمام ابن عمر» نام ‌برده است (مقدسی، 1906: 114) که در مسیر بغداد به کوفه و در فاصله یک مرحله از کوفه قرار داشته است (همان: 134) و به‌نظر می‌رسد همان حمام عمر باشد که نصر بن مزاحم و ابن اعثم به آن اشاره کرده‌اند.

پل سوراء
نصر ‌بن مزاحم به این موضع اشاره نکرده است، اما یاقوت حموی به گذشتن امام علی (ع) از «پل سوراء» در زمان رسیدن ایشان به «قُبّین» اشاره کرده است (حموی، 1977: 4/ 309). او درباره «سوراء» نوشته است:
موضعی است در عراق در سرزمین بابل، و شهر سریانی‌ها است، و شراب را به آن نسبت داده‌اند، و این موضع نزدیک «وقف» و «حله مزیدی» [= حله کنونی] واقع است (همان: 3/ 278).
مقدسی نیز «سوراء» را از شهرهای کوفه دانسته است (مقدسی، 1906: 114).

قُبّین
براساس گزارش نصر ‌بن مزاحم، امیرالمؤمنین ‌(ع) در ادامه مسیر به گنبد «قبین» رسیده است. در این نقطه، نخل‌های بلندی در جوار یک «بیعه» (= دیر یا کلیسای مسیحیان) در آن سوی رودخانه وجود داشته است که حضرت ‌(ع) با دیدن آن آیه «والنخل باسقات لها طلع نضید» (ق: 10) را تلاوت کرد. سپس با مرکب خود از رودخانه گذشت و به آن بیعه رفت و شب را در آن سپری کرد (منقری، 1990: 135). ابن ‌اعثم نیز به وصول امام علی‌ (ع) به این مکان، بی ذکر نام آن، اشاره کرده است (ابن اعثم، 1991: 2/ 551).
یاقوت درباره قبین گفته است: «نام فارسی نهر و ولایتی است در عراق». و در ادامه کلام خود به وصول امام علی‌ (ع) به این محل اشاره کرده است (حموی، 1977: 4/ 309). شاید «گنبد قبّین»، دیر یا کلیسایی بوده که در این محل وجود داشته است.

بابِل
بابِل شهر باستانی مشهوری است که امروزه در شمال شهر حله، و در فاصله 90 کیلومتری جنوب بغداد قرار دارد. این شهر زمانی مرکز یکی از مهم‌ترین تمدن‌های باستانی بین‌النهرین و خاورمیانه بوده و امروزه از مهم‌ترین نقاط باستانی عراق به‌شمار می‌آید. بابِل به مرور زمان به ویرانه‌هایی تبدیل شده بود، اما از آغاز قرن بیستم میلادی، کاوش‌های باستان‌شناسی فراوانی در آن صورت گرفته و بخش‌هایی از آن شناسایی و از زیر خاک بیرون آورده و بازسازی شده است.
به گفته مورخان، زمانی‌که حضرت علی ‌(ع) به سرزمین بابِل رسید، به برخی اصحاب خود فرمود: «در بابل زمینی است که در آن خَسف شده است»؛ و از آنان خواست بر سرعت خود بیفزایند تا نماز عصر را بیرون از اراضی بابل اقامه کنند (منقری، 1990: 135؛ ابن اعثم، 1991: 2/ 551؛ دینوری، 1888: 177).

حادثه «رد الشمس» و زیارتگاه «مشهد الشمس»
بر‌اساس منابع شیعه، در بابِل حادثه «رد الشمس» برای امیرالمؤمنین‌ (ع) اتفاق افتاده است. تفصیل این حادثه، در روایاتی در منابع گوناگون شیعی نقل شده است. البته در این روایات، اختلافاتی در سبب و زمان وقوع آن و برخی جزئیات دیگر، وجود دارد. اما خلاصه آن چنین است که خورشید، پس از غروب، برای حضرت علی ‌(ع) بازگشت تا ایشان نماز عصر را ادا کند و پس از اقامه نماز آن حضرت (ع) خورشید دوباره غروب کرد. نصر بن مزاحم، وقوع این حادثه را در مسیر امام‌ (ع) به‌سمت صفین روایت کرده است (منقری، 1990: 136)، اما در برخی منابع، به وقوع آن در زمان بازگشت آن حضرت‌ (ع) از نهروان اشاره شده (خصیبی، 2002: 122 ـ 123؛ راوندی، 1409: 1/ 224)، و در برخی منابع نیز به زمان وقوع آن اشاره نشده است (شیخ مفید، 1995: 1/ 345-346؛ ابن شهرآشوب، 1387: 2/ 355 ـ 356).
به‌هر‌حال امروزه در نقطه‌ای در شمال شهر حله و در جنوب بقایای باستانی بابِل، در شرق جاده حله به کربلا، زیارتگاه مشهوری به نام «مشهد الشمس» یا «مشهد رد الشمس» هست که دارای گنبد مضرّس مرتفع و زیبایی است. براساس باورهای شیعیان منطقه، این زیارتگاه در محلی ساخته شده است که خورشید برای حضرت علی (ع) بازگردانده شد تا حضرت نماز عصر خود را ادا کند. احتمالاً ابن شهرآشوب ( ـ 588 ق) نخستین کسی است که به این زیارتگاه و ارتباط آن با حادثه ردّ الشمس اشاره کرده است. او محل آن را «صاعدیه» از توابع بابل ذکر کرده است (ابن شهرآشوب، 1421: 2/ 355). قدمت بنای مشهد الشمس، اواخر قرن ششم یا اوایل قرن هفتم هجری تخمین زده شده است (حیدر، 1994: 52. در همین منبع (52 ـ 54) توصیف دقیقی از معماری و گنبد بنا ارائه شده است).

پل صراة
به روایت نصر بن مزاحم، حضرت علی‌ (ع) پس از گذشتن از پل صراة، از ارض بابل خارج شد و در آنجا نماز عصر را اقامه کرد (منقری، 1990: 136). ولی به گفته ابن اعثم، حضرت‌ نماز ظهر خود را در این نقطه به جای آورد (ابن اعثم، 1991: 2/ 551).
یاقوت حموی از دو رودخانه به نام صراة نام برده است. رودخانه اول در نقطه‌ای به نام «مُحوَّل» در یک فرسخی بغداد، از رود عیسی جدا می‌شود. رودخانه دوم که از آن با نام «صراة جاماسب» یاد شده است، از شاخه‌های رود فرات بوده و حجّاج ‌بن یوسف ثقفی، در کنار این رودخانه، شهر «نیل» را در ارض بابل بنا کرده است (حموی، 1977: 3/ 399 ـ 400). با در‌نظر‌گرفتن مسافت نه چندان اندک بابل و بغداد، می‌توان نتیجه‌ گرفت که رودخانه‌ای که امیرالمؤمنین‌ (ع) از آن عبور کرده، «صراة جاماسب» بوده که در حدود شهر بابل قرار داشته است.

دیر کعب
امام علی ‌(ع) پس از عبور از پل صراة به «دیر کعب» رسید (منقری، 1990: 136). به گفته ابن اعثم، حضرت‌ (ع) باقی‌مانده روز را در این نقطه سپری کرد و شب را نیز در آنجا به صبح رسانید (ابن اعثم، 1991: 2/ 551). ولی به گفته نصر بن مزاحم، آن حضرت‌ (ع) در شهر «ساباط» شب را سپری کرد (منقری، 1990: 136).
در منابع جغرافیایی، اشاره‌ای به موقعیت دقیق دیر کعب یافته نشد.

مدائن
در منابع تاریخی، به گذشتن امام علی (ع) از «مدائن»، در مسیر ایشان به صفین اشاره شده است. مدائن (= شهرها) مجموعه‌ای از هفت شهر تاریخی نزدیک به یکدیگر بوده که در میان آنها «تیسفون» از همه مهم‌تر به‌شمار می‌آمده است. این شهر در اواخر دوره ساسانی، پایتخت ساسانیان بوده و بقایای کاخ معروف به ایوان یا طاق کسری، از مهم‌ترین آثار معماری این دوره، تا امروز پابرجاست. تیسفون در حدود 40 کیلومتری جنوب شرقی بغداد واقع شده است و با توجه به اینکه مرقد سلمان فارسی در آن قرار دارد، در حال حاضر به «سلمان پاک» شناخته می‌شود (الخوند، بی‌تا: 12/ 223).
باید توجه داشت که امیرالمؤمنین ‌(ع) در مسیر خود به صفین از شهر تیسفون عبور نکرده است. زیرا این شهر در شرق رود دجله قرار دارد، در‌حالی‌که حضرت علی ‌(ع)، از برخی شهرهای دیگر مدائن که در غرب دجله قرار داشته، از جمله «ساباط» و «بَهُرَسیر» عبور کرده است، که در ادامه به آن اشاره می‌شود.

ساباط
امیرالمؤمنین‌ (ع) پس از گذشتن از دیر کعب، به ساباط رسید و شب را در آن به صبح رسانید. در هنگام توقف امام (ع) در ساباط، دهقانان منطقه به نزد آن حضرت آمدند و ایشان را به غذا و اقامتگاه‌های خود دعوت کردند، ولی حضرت دعوت آنان را رد کرد. در آغاز صبح، حضرت ‌(ع) از «مُظلِم ساباط» عبور کرد (منقری، 1990: 136). ابن اعثم از این مکان، به «ساباط مدائن» نام برده است (ابن اعثم، 1991: 2/ 554). یاقوت حموی نیز تحت عنوان «ساباط کسری»، درباره آن نوشته است:
موضعی است معروف در مدائن، و در فارسی «بَلاس آباذ» گفته می‌شود، و بلاس نام مردی است (حموی، 1977: 3/ 166).
او همچنین تحت عنوان «مُظلِم»، به مظلم ساباط اشاره کرده و گفته است:
آن را به ساباط، نزدیک مدائن، مضاف می‌کنند و به مظلم ساباط شناخته می‌شود؛ و نام موضعی است در آنجا (همان: 5/ 152).

بَهُرَسیر
حضرت علی ‌(ع) پس از ساباط، به «بَهُرَسیر» رسید؛ و در این نقطه آن حضرت‌ (ع) و اصحاب ایشان، طاق کسری را رؤیت کردند (منقری، 1990: 142).
یاقوت درباره بهرسیر نوشته است: «از توابع بغداد و نزدیک مدائن است، و به بهرسیر رومَقان نیز معروف است». او از حمزه اصفهانی ( ـ360 ق) نقل کرده است که: «بهرسیر یکی از هفت شهری است که «مدائن» به آن نامیده شده، و آن معرَّب «ده اردشیر» است»؛ و در جای دیگری نیز گفته است که بهرسیر معرّب «به اردشیر» است، که گویا معنی آن، نیک‌شهر اردشیر است. این شهر در غرب دجله واقع است، و همه شهرهای کسری ویران شده و از آنها، به جز بناهای این شهر، بنای دیگری باقی نمانده است. و این شهر در مقابل ایوان [کسری] قرار دارد؛ ایوان در شرق دجله و بهرسیر در غرب دجله واقع است (حموی، 1977: 1/ 515).
به گفته نصر بن مزاحم، حارث اعور همدانی به دستور امام علی‌ (ع) اهالی مدائن را به نماز جماعت به امامت آن حضرت ‌(ع) و همراهی ایشان دعوت کرد و حضرت‌ (ع) نیز در آنجا خطبه‌ای ایراد کرد (منقری، 1990: 147). در همین شهر، امیرالمؤمنین‌ (ع) معقل‌ بن قیس ریاحی را مأمور کرد که همراه با سه هزار تن دیگر مسیر دیگری را طی کنند و از راه موصل 1
مهم‌ترین شهر شمال عراق و مرکز استان نینوی، واقع در حدود 460 کیلومتری شمال بغداد.
و نصیبین 2
از شهرهای تاریخی مهم منطقه که در حال حاضر در جنوب شرقی ترکیه، در مجاورت مرز سوریه، واقع شده است و در مقابل آن در خاک سوریه شهر قامشلی قرار دارد.
خود را به شهر رقه برسانند و در آنجا به حضرت‌ (ع) بپیوندند (همان: 148).

انبار
امام علی (ع) پس از مدائن، وارد شهر «انبار» شد و مردم و دهقانان آنجا به استقبال ایشان آمدند (همان: 143 ـ 144؛ ابن اعثم، 1991: 2/ 555). به گفته ابن اعثم، امام ‌(ع) دو روز در انبار اقامت کرد و در روز سوم به مسیر خود ادامه داد (ابن اعثم، 1991: 2/ 555).
به گفته یاقوت، انبار شهری است بر فرات در غرب بغداد که بین این دو شهر ده فرسخ فاصله است، و فارسیان آن را فیروزسابور [= فیروزشاپور] می‌نامیدند (حموی، 1977: 1/ 257). این شهر، مرز میان سرزمین جزیره و عراق از سمت رود فرات به‌شمار می‌آمده و فاصله آن تا شهر رقّه بیست روز بوده است (ابن حوقل، 1992: 189 ـ 190).
شهر انبار از شهرهای مهم دوره ساسانی بود که در دوره اسلامی اهمیت خود را از دست داد. ابوالعباس سفاح، نخستین خلیفه عباسی، در 134 ق آن را به پایتختی خود برگزید و در آن قصری بنا کرد، ولی پس از وی برادرش منصور، پایتخت خلافت را به بغداد انتقال داد. امروزه ویرانه‌های انبار در سمت چپ (ساحل شرقی) رود فرات، در جنوب روستای «صقلاویه» کنونی قرار دارد (امین، 2002: 6/ 26 ـ 28).
حسن امین، که در سال 1941 از انبار بازدید کرده، به وجود صخره سنگی بزرگ و استوانه شکلی در آن اشاره کرده است که نزد اهالی منطقه به «شمرة علی» شناخته می‌شده و درباره ارتباط با آن امام علی‌ (ع) داستان‌ها نقل می‌کرده‌اند (همان: 6/ 29).

سرزمین جزیره
حضرت امیرالمؤمنین‌ (ع) پس از گذشتن از انبار، وارد سرزمین «جزیره» شد. در این سرزمین، بنی تغلب و بنی نمر بن قاسط به استقبال ایشان آمدند (منقری، 1990: 146).
سرزمین «جزیره»، منطقه جغرافیایی وسیعی است که بین دو رود دجله و فرات، در مجاورت سرزمین شام از سمت مشرق آن، قرار دارد. از مهم‌ترین شهرهای آن، رقه، حَرّان، رُهّا (= شانلی اورفای (Şanlı Urfa) کنونی)، آمِد (= دیاربکر کنونی)، ماردین، مَیّافارقین (= سیلوان کنونی)، نَصیبین، رأس‌العین، سنجار، و موصل بوده است (← حموی، 1977: 2/ 134). این سرزمین امروزه بین سه کشور سوریه، ترکیه و عراق تقسیم شده است، به‌طوری‌که بخش‌های شرقی و شمال شرقیِ خاک سوریه و شمال خاک عراق و مناطقی از جنوب ترکیه را شامل می‌شود.

قرقیسیا
حضرت علی‌ (ع) پیش از خروج از نخیله، زیاد بن نضر و شریح بن هانی را همراه 12‌هزار تن از لشکریان خود به عنوان مقدمه جیش روانه شام کرد (منقری، 1990: 153؛ دینوری، 1888: 168؛ امام (ع)، در یکی از خطبه‌های خود به این موضوع اشاره کرده است ← نهج‌البلاغه، خطبه 48). آنها ساحل سمت راست (غربی) رود فرات را در پیش گرفتند تا اینکه به شهر «عانات» (عانه امروزی) رسیدند. در آنجا باخبر شدند که حضرت علی (ع) مسیر «جزیره» را در پیش گرفته است و معاویه نیز برای رویارویی با حضرت‌ (ع) از دمشق خارج شده است. برای همین، تصمیم گرفتند از رودخانه عبور کنند تا خود را به لشکر حضرت (ع) برسانند. ولی اهل «عانات» از عبور آنها از رودخانه با کشتی‌ها و قایق‌های خود جلوگیری کردند. آنها به‌ناچار، بخشی از مسیر خود را بازگشتند تا به شهر «هیت» رسیدند و در این نقطه از رود فرات عبور کردند و در روستایی پایین‌تر از قرقیسیا خود را به حضرت علی (ع) رساندند (منقری، 1990: 153).
یاقوت درباره قرقیسیا آورده است:
حمزه اصفهانی گفته: قرقیسیا معرب کرکیسیا است. ... شهری است بر رود خابور، نزدیک رحبة مالک بن طوق، در شش فرسخی از آن. و آنجا مصبّ خابور در فرات است، و قرقیسیا در مثلثی میان خابور و فرات قرار دارد. و گفته شده به نام قرقیسیا فرزند طهمورث شاه نامیده شده است (حموی، 1977: 4/ 328).
ابن حوقل درباره آن گفته است:
قرقیسیا شهری است بر خابور؛ دارای باغ‌ها و درخت‌ها و میوه‌های بسیار (1992: 204)
و فاصله آن را تا رقّه چهار روز بیان کرده است (همان: 189).
شهر قرقیسیا در صدر اسلام یکی از مهم‌ترین شهرهای منطقه جزیره در کنار رود فرات بود. ولی در دوره‌های بعدی اهمیت خود را از دست داد و به مرور زمان به تپه‌ای از خاک تبدیل شد. امروزه بر ویرانه‌های این شهر، روستای «بُصَیره» وجود دارد. این روستا در سمت راست مصب رود «خابور» در فرات، در 40 کیلومتری جنوب شرقی شهر دیرالزور سوریه، واقع شده است.
در منابع تاریخی، به حضور یا توقف امام علی ‌(ع) در قرقیسیا اشاره نشده است، اما باتوجه به اهمیت این شهر در قرون اولیه اسلامی و وقوع آن در مسیر امام‌ (ع)، می‌توان آن را یکی از توقفگاه‌ها یا منزلگاه‌های امیرالمؤمنین‌ (ع) دانست. شایان ذکر است که علی بن ابی ‌بکر هروی، به وجود اثر کف دست امام علی (ع) در قرقیسیا اشاره کرده است (هروی، 1953: 66).

زیارتگاه‌ها و نقاط منسوب به امام علی ‌(ع) در ساحل شرقی فرات
در منابع تاریخی، به توقفگاه‌ها و منزلگاه‌های امام علی ‌(ع) در فاصله قرقیسیا و رقه اشاره‌ای نشده است. اما با توجه به اینکه این منطقه بیابانی خشک و بی‌آب و علف است، می‌توان نتیجه‌ گرفت که آن حضرت‌ (ع) مسیر اصلی و مستقیم در موازات رود فرات را طی کرده است. تا امروز، در این منطقه نقاط و زیارتگاه‌هایی منسوب به امیرالمؤمنین‌ (ع) وجود دارد، که از آن جمله می‌توان به تلّ امام علی‌ (ع) در روستای «مُرّاط»، و گنبد امام علی‌ (ع) در روستای «خس دعکور» در شرق رقه اشاره کرد.
در جنوب شرقی روستای مُرّاط، واقع در حدود 30 كیلومتری شمال غربی «بُصَیره» (= قرقیسیا) و 10 کیلومتری جنوب شرقی دیرالزور، مجموعه‌ای از تپه‌های تاریخی قرار دارد که در امتداد آن، تپه یا تلّ کوچکی منسوب به امام علی (ع) وجود دارد. این تلّ نزد اهالی روستا به مزار یا تلّ «علی ابوحسین» شناخته می‌شود و اهالی منطقه بر این باورند که امیرالمؤمنین‌ (ع) در مسیر خود به صفّین، در این نقطه ایستاده یا توقف کرده است. شایان ذکر است که قدمت روستای مرّاط به دوره دیرینه‌سنگی باز می‌گردد و كاوش‌های باستان‌شناسی، وجود شهری از دوره بیزانس (پیش از اسلام) را در آن نشان داده است (المعجم الجغرافی للقطر العربی السوری، 1990: 5/ 191). بنابراین، می‌توان تصور کرد که در صدر اسلام در این محل شهری برپا بوده است.
در جنوب روستای «خس دعكور»، در منطقه «حَوَس»، در حدود 50 كیلومتری شرق رقه، زیارتگاه دیگری وجود دارد که نزد اهالی منطقه، به «قبة علی» (= گنبد علی) شناخته می‌شود. این زیارتگاه، شامل اتاق مربع شکل کوچک و گنبدداری است که در میان محوطه‌ای محصور با دیوار سیمانی به ارتفاع حدود یک متر قرار دارد. در میان اتاق، صورت قبری برجسته از زمین وجود دارد که با پارچه‌های رنگارنگ پوشیده شده است. وجود تپه‌های تاریخی در پیرامون بنا، بیانگر قدمت منطقه است (تحقیقات میدانی نگارنده).
همچنین، ابن شهرآشوب، در جایی‌که از زیارتگاه‌های امام علی (ع) در نقاط عبور ایشان نام می‌برد، به زیارتگاهی در «زیلبیا» اشاره کرده است (ابن شهرآشوب، 1421: 2/ 228). در منابع جغرافیایی اسلامی، به شهری به این نام اشاره نشده است. اما واقدی در اخبار فتوحات در منطقه جزیره، از دو قلعه به نام‌های «زبّاء» و «زَلابیا» نام برده که در طرفین رود فرات قرار داشته است (واقدی، 1996: 35). یاقوت حموی نیز زبّاء را شهری در ساحل فرات معرفی کرده است (حموی، 1977: 4/ 129). واضح است که «زیلبیا»، تحریف یا تغییریافته «زَلابیا» است. زبّاء و زَلابیا، بی شک اسامی قدیمی دو شهر باستانی «حَلَبیه» و «زَلَبیه» کنونی است که ویرانه‌های آنها، در فاصله کمی از یکدیگر، در نقطه‌ای میان دو شهر رقّه و دیرالزور (در حدود 58 کیلومتری شمال دیرالزور) در طرفین رود فرات قرار دارد. شهر حلبیه، از شهرهای دوره بیزانس بوده که در ساحل غربی فرات قرار دارد و زلبیه نیز شهر کوچک‌تر یا در واقع دژی از همین دوره است که بر روی دیواره صخره‌ای مرتفعی در ساحل شرقی رود فرات واقع است. بنابراین، این احتمال وجود دارد که امیرالمؤمنین ‌(ع) در فاصله میان قرقیسیا و رقه، در شهر زلبیه توقف کرده باشد و بعدها، به یادبود حضور ایشان در این شهر، زیارتگاهی ساخته شده باشد.

بَلیخ
امام علی‌ (ع) پیش از رسیدن به رقه، در محلی به نام «بَلیخ» در کنار رود فرات، و به گفته ابن اعثم در کنار رود بلیخ، توقف کرد. در آنجا راهبی از صومعه خود خارج شد و نوشته‌ای را که از اصحاب حضرت عیسی (ع) دست‌به‌دست به وی رسیده بود و در آن، رسیدن امام علی (ع) به این محل پیش‌بینی شده بود، برای امام‌ (ع) قرائت کرد. سپس به یاران آن حضرت (ع) پیوست و در جنگ صفین به شهادت رسید (منقری، 1990: 147 ـ‌ 148؛ ابن اعثم، 1991: 2/ 556).
بلیخ رودی از شاخه‌های فرات است که تا به امروز نیز به همین نام شناخته می‌شود. سرچشمه آن روستای «عین العروس» در جنوب شهر «تل ابیض» در 100 کیلومتری شمال رقه، نزدیک مرز ترکیه است و در شرق شهر رقه به رود فرات می‌ریزد.

رقّه
امام علی ‌(ع) پس از حرکت از کنار بلیخ، به شهر رقه رسید. ولی اهالی آن، که دوستدار عثمان و طرفدار معاویه بودند، درهای شهر را به روی حضرت بستند. ایشان نیز در نقطه‌ای در کنار فرات توقف کرد (ابن اعثم، 1991: 2/ 557). بر‌اساس منابع تاریخی، امام علی (ع) از اهالی رقه خواست تا پلی [از قایق‌ها و کشتی‌ها] بر فرات بزنند تا حضرت از روی آن عبور کند. اما آنها از این کار سرباز زدند. بنابراین ایشان تصمیم گرفت تا به «جسر منبج» 3
جسر منبج شهری در ساحل راست (غربی) فرات، در حد فاصل میان دو شهر جرابلس و بالس (= مسکنه امروزی) در شمال سوریه بوده که در آنجا پلی بر روی فرات وجود داشته است. این شهر امروزه از بین رفته است اما به‌نظر می‌رسد موقعیت تقریبی آن در مجاورت «قلعه نجم» کنونی (واقع در شرق شهر «منبج») است (← ریحاوی، 1969: 61 ـ 62).
برود و در آنجا، از فرات عبور کند. مالک اشتر آنها را به خون‌ریزی و توسل به شمشیر تهدید کرد. پس اهل رقه پلی بر رود فرات زدند و حضرت‌ (ع) با لشکر خود از آن عبور کرد (منقری، 1990: 151 ـ 152؛ همان: 564 ـ 565).
شهر رقه، واقع در ساحل سمت چپ رود فرات، شهری تاریخی و کهن و امروزه مرکز استانی به همین نام در شمال سوریه است. فاصله آن از شهر حلب 180 کیلومتر، و از شهر دمشق 550 کیلومتر است. این شهر در دوره باستان، مجموعه‌ای از چند شهر نزدیک به یکدیگر بوده که در منابع اسلامی، از این شهرها تحت عنوان رقه بیضاء (= رقه سفید)، رقه واسط، و رقه سوداء (= رقه سیاه) یاد شده است. مهم‌ترین این شهرها، «رقه بیضاء» بوده است. در دوران اسلامی، منصور عباسی (خلافت: 136 ـ 158 ق)، بنای شهر جدیدی به نام «رافقه» را در غرب رقه کهن آغاز کرد که در زمان هارون الرشید (خلافت: 170 ـ 193 ق) به پایان رسید. شهر باستانی و کهن رقه به‌تدریج اهمیت خود را از دست داد و ویران شد و از آن پس نام رقه بر شهر رافقه اطلاق شد.
ساکنان شهر رقه (رافقه) پس از حمله مغولان و تیمور لنگ، از آن هجرت کردند و این شهر تا مدت‌ها متروک شد. در اواخر قرن 19 میلادی، با ایجاد یک پاسگاه پلیس در آن، برخی از عشایر بادیه‌نشین، در داخل باروی تاریخی آن سکونت گزیدند و از آن پس به‌تدریج زندگی به رقه بازگشت. با تأسیس سد بزرگ فرات، ساکنان جدیدی از نقاط دیگر به این شهر آمدند و پس از 1970 میلادی، بافت جدید شهر رقه، در غرب بافت کهن، تأسیس شد (الموسوعة العربیة، 2004: 9/ 883).
در تعدادی از منابع تاریخی و جغرافیایی، به وجود مزاراتی مربوط به امیرالمؤمنین‌ (ع) در رقه اشاره شده است. علی ‌بن ابی ‌بکر هروی و ابن شداد، از مشهد امام علی‌ (ع) و «مشهد الجنائز» در این شهر یاد کرده‌اند (هروی، 1953: 63؛ ابن شداد، 1978: 3/ قسم1/ 72). هروی درباره مشهد جنائز تنها این توضیح مختصر را ارائه داده است که:
در آن، تخته‌چوبی که با آن شهدا [ی صفین] را از طریق رود فرات [به رقه] آوردند، وجود دارد (هروی، 1953: 63).
البته او به‌جای کلمه تخته‌چوب، اصطلاح «مُردی» را به‌کار برده است که ظاهراً در زبان عرب، به معنی پاروی کشتی بوده است (← ابن منظور، بی‌تا: 6/ 4173).
اصطخری نیز به موضعی در رقه اشاره کرده که محل بیت‌المال امام علی ‌(ع) در ایام جنگ صفین بوده است (اصطخری، 1961: 54). اما ابن حوقل به وجود همین محل در صفین اشاره کرده است (ابن حوقل، 1992: 204).
همچنین ابن شهرآشوب، به مزارات دیگری منسوب به امام علی (ع) در رقه اشاره کرده که عبارت‌اند از: مصلی یا محل نماز خواندن آن حضرت‌ (ع)، «مشهد الکف»، و مساجد «مجذاف»، «عرقل»، و «نور» (ابن شهرآشوب، 1421: 2/ 227).
او درباره مسجد مجذاف توضیح داده است که وقتی امیرالمؤمنین ‌(ع) از اهل رقه قایق‌هایی خواست تا با آن اجساد شهدا را جابه‌جا کند، آنها با بهانه‌جویی سر باززدند. حضرت نیز آنها را سرزنش و نفرین کرد و سپس تیر چوبی بزرگی به عنوان «مِجذاف» ساخت و شهدا را با آن جابه‌جا کرد (همان: 334).
مجذاف یا مجداف، ظاهراً در عربی به معنی پارو بوده و به آن «مُردی» نیز گفته می‌شده است (ابن منظور، بی‌تا: 1/ 568) که علی بن ابی ‌بکر هروی به وجود آن در مشهد جنائز در رقه اشاره کرده است. به این ترتیب، می‌توان احتمال داد که مسجد مجذاف همان مشهد جنائز بوده است. همچنین ممکن است برخی از زیارتگاه‌های مورد اشاره ابن شهرآشوب، نام‌های دیگری برای مشهد امام علی‌ (ع) باشد که در سایر منابع تاریخی به آن اشاره شده است. نام «مشهد کف» نیز می‌تواند دلالت بر این داشته باشد که در این زیارتگاه، اثر کف دست منسوب به امیرالمؤمنین ‌(ع) وجود داشته است. 4
ابن عدیم رؤیای خادم مشهد امام علی ‌(ع) در رقه را نقل کرده است که در خواب امام علی ‌(ع) و حسنین ‌(ع) را دیده بود که در این مشهد، و «در محلی که گفته می‌شود جای کف دست است» حضور یافته بودند (← ابن العدیم، 1988: 8/ 3855 ـ 3857).

علاوه بر زیارتگاه‌های فوق، بسیاری از مورخان، به وجود قبوری از شهدای صفین، در رقه اشاره کرده‌اند. از‌جمله، علی ‌بن ابی ‌بکر هروی به قبور و مزارات تعدادی از شهدای صفین، از‌جمله عمار یاسر و اویس قرنی، اشاره کرده است (هروی، 1953: 63). ابن شداد حلبی نیز از قبور تعدادی از شهدای صفین از اصحاب امام علی ‌(ع) در رقه سخن گفته، که به تعبیر وی، قبور آنان شناخته شده است (ابن شداد، 1978: 3/ قسم1/ 72). یاقوت حموی نیز از موضعی به نام «حَبیس» در رقه نام برده که در آن قبور جمعی از شهدای صفین ـ از یاران علی ‌(ع) ـ وجود دارد (حموی، 1977: 2/ 216). این موضع را بر محل کنونی زیارتگاه‌های شهدای صفّین در رقه می‌توان منطبق دانست. امروزه در جنوب شرقی شهر رقه، در فاصله حدود یک کیلومتر از رود فرات، زیارتگاه وسیع و باشکوهی وجود دارد که در آن قبور منتسب به سه تن از شهدای صفّین، یعنی عمار یاسر و اویس قرنی و ابیّ بن قیس قرار دارد. در سابق، بر روی قبر هر‌یک از عمار یاسر و اویس قرنی، اتاق ساده و گنبدداری وجود داشته است (حرزالدین، 1971: 1/ 164، 2/ 100). اما از اواخر دهه هشتاد میلادی، به‌دنبال توافق میان دولت‌های سوریه و جمهوری اسلامی ایران، کار ساختن بنای کنونی این زیارتگاه آغاز شد و پس از وقفه‌ای طولانی، در 1383 ش/ 2004 م افتتاح شد.
بنای زیارتگاه، دارای صحن مستطیل وسیعی است که در گرداگرد آن، رواق‌ها، اتاق‌ها، و سالن‌هایی با کاربری دینی و اداری در دو طبقه ساخته شده است. در طرفین صحن، دو گلدسته مرتفع و دو گنبد مرتفع برروی قبر عمار یاسر و قبر اویس قرنی بنا شده است. در خارج از ضلع شرقی این مجموعه، زیارتگاه ابیّ بن قیس قرار دارد که دارای گنبد کوچک‌تری است (تحقیقات میدانی نگارنده).
همچنین، در فاصله حدود چندصد متر از زیارتگاه شهدای صفین، در خارج از باروی شهر تاریخی «رافقه»، بقایای یک بنای تاریخی وجود دارد که امروزه به «باب بغداد» (= دروازه بغداد) شهرت دارد و اهالی رقه آن را یکی از دروازه‌های تاریخی شهر رافقه می‌دانند. اما در سال‌های اخیر، تعدادی از پژوهشگران اهل رقه، کاربری آن را به‌عنوان دروازه شهر رد کرده و دلایلی مبنی بر اینکه این بنا مشهد یا زیارتگاهی منسوب به امام علی‌ (ع) بوده است، ارائه کرده‌اند. این بنا، از مهم‌ترین آثار تاریخی اسلامی قرون اولیه هجری در سوریه به‌شمار می‌آید و تعدادی از باستان‌شناسان به بررسی معماری آن پرداخته‌اند (برای آگاهی تفصیلی درباره این زیارتگاه و شواهد انتساب آن به امام علی ‌(ع)، ← خامه‌یار، 2008: 62 ـ 64).

2. موقعیت جغرافیایی و محل جنگ صفین
در دوره‌های تاریخی اخیر، پس از حملات مغول و تیمور، و به‌دنبال ویران و متروك‌شدن تدریجی شهرها و مراكز مهم تمدن در سرزمین جزیره و مناطق مجاور فرات، از قبیل رقه، قرقیسیا، رحبه، و بالس نام صفین و موقعیت آن نیز به مرور زمان از یاد اهالی منطقه رفت. از نیمه‌های قرن 19 میلادی تا به امروز، به‌تدریج مهاجران جدید و یا عشایر بادیه‌نشین منطقه، در مجاورت برخی نقاط كهن منطقه ساکن شدند و هسته شهرهای جدید منطقه ازجمله رقه (در غرب رافقه)، میادین (در شرق رحبه) و دیرالزور شكل گرفت. بیشتر این ساكنان جدید، از تاریخ مناطق محل سكونت خود آگاهی كافی نداشتند و بر بناهای تاریخی و مكان‌های جغرافیایی، نام‌های جدیدی نهادند. مثلاً در شهر رقه، بر بقایای بیمارستان تاریخی این شهر، نام «قصر البنات» (= كاخ دختران)، و بر زیارتگاه (مشهد) امام علی ‌(ع) نام «باب بغداد» (= دروازه بغداد) نهادند. بر شهر باستانی قرقیسیا نام «بصیره»، و بر شهر تاریخی «رحبه» نام میادین نهادند. بنابراین، طبیعی بود كه نام صفین را نیز بر منطقه‌ای نهند كه هیچ ارتباطی با محل واقعی آن نداشته است.
در حال حاضر، باور عموم اهالی رقه و مناطق مجاور آن، این است که جنگ صفین در نقطه‌ای در نزدیکی روستای «عُکَیرشی» واقع در حدود بیست کیلومتری شرق رقه رخ داده است. در این نقطه، بقایای قلعه‌ای قدیمی برروی دیواره‌های صخره‌ای مرتفع مشرف به جلگه رود فرات وجود دارد كه اهالی منطقه آن را «قلعه صفین» می‌نامند. حتی برخی از زائران شیعه، که برای زیارت قبور شهدای صفین به رقه مسافرت می‌كنند، از این منطقه به‌عنوان محل جنگ صفین بازدید می‌کنند (تحقیقات میدانی نگارنده).
اما در منابع تاریخی و جغرافیایی اسلامی منطقه صفین در نقطه دیگری در غرب رقه، میان این شهر و شهر «بالِس» تعیین شده است. از میان جغرافی‌دانان و مورخانی که در نوشته‌های خود به‌تشریح و توصیف موقعیت صفین پرداخته‌اند، می‌توان از اصطخری، ابن حوقل، یاقوت حموی، ابن عدیم، ابن خلکان، ابوالفداء ایوبی، صفی‌الدین بغدادی، و حمدالله مستوفی نام برد.
اصطخری ( ـ نیمه اول قرن 4 ق) نوشته است:
در غرب فرات، بین رقه و بالس، ارض صفین قرار دارد؛ و در آن قبر عمار یاسر کشته گروه ظالمین وجود دارد (اصطخری، 1961: 54).
ابن حوقل ( ـ بعد از 367 ق) نوشته است:
در غرب فرات بین رقه و بالس، ارض صفین قرار دارد. و آنجا قبور عمار یاسر و بیشتر اصحاب علی ‌(ع) وجود دارد. و صفین سرزمینی است در ساحل فرات و مشرف بر آن در نقطه‌ای مرتفع. ... و قبور بیشتر اصحاب علی که آنجا کشته شدند، باقی و شناخته شده است. و شخصی به من خبر داد که در آنجا خانه‌ای است که بیت‌المال علی ‌بن ابی‌طالب ‌(ع) بوده است (ابن حوقل، 1992: 203 ـ 204).
یاقوت حموی درباره صفین گفته است:
موضعی است نزدیک رقه، بین آن و بالس، در ساحل فرات از غرب آن (حموی، 1977: 3/ 414).
ابن عدیم ( ــ 660 ق) نیز درباره آن نوشته است:
روستایی است بزرگ و آباد در نقطه مرتفعی از ساحل فرات، و فرات در پای آن است. در آنجا مشهدی برای امیرالمؤمنین علی ‌بن ابی طالب ‌(ع) وجود دارد که گفته شده محل خیمه‌گاه او بوده است. محل واقعه، زمین هموار واقع در غرب آن بوده و قبور کشته‌های علی (رض) در زمینی در جنوب و شرق مشهد، و قبور کشته‌های معاویه در غرب مشهد واقع است، و اجساد آنها در تپه‌هایی از خاک و سنگ است. به‌علت فراوانی کشته‌ها، گودال‌هایی حفر می‌کردند و کشته‌ها را در آن می‌انداختند، و خاک روی آنها می‌ریختند، و آن را از سطح زمین بلند می‌کردند، پس با گذشت زمان به تپه‌هایی تبدیل شد (ابن العدیم، 1988: 1/ 280).
ابن خلکان ( ـ 681 ق) می‌نویسد:
صفین، ارضی است بر ساحل فرات نزدیک قلعه جعبر، ولی در زمین شام واقع است، و قلعه جعبر در زمین جزیره فرات قرار دارد و میان این دو، یک فرسخ یا کمتر فاصله است. آنجا مشهدی است در محل واقعه مشهوری که میان علی ‌بن ابی طالب و معاویة بن ‌ابی ‌سفیان رخ داد، و در آن قبور جمعی از صحابه که در این واقعه شرکت کردند و کشته شدند، قرار دارد، که از جمله آنها عمار ‌بن یاسر (رض) است (ابن خلکان، بی‌تا: 2/ 329).
ابوالفداء ایوبی ( ـ732 ق) می‌گوید:
در غرب فرات، مقابل قلعه جعبر، ارض صفین قرار دارد که در آنجا جنگ [صفین] رخ داد (ابوالفداء ایوبی، 1840: 269).
صفی‌الدین بغدادی ( ـ 739 ق)، پس از نقل سخن یاقوت درباره صفین، گفته است:
منطقه‌ای است بالاتر از بالس به فاصله نیم مرحله، و هردو در سمت غرب فرات قرار دارند و رقه در شرق فرات پایین‌تر از امتداد بالس قرار دارد. و در آنجا، واقعه میان علی (رض) و معاویه رخ داده است (بغدادی، 1992: 2/ 846).
حمدالله مستوفی ( ؟ ـ 740 ق) نیز به نقل از رساله ملکشاهی آورده است:
آن قلعه (یعنی جعبر) در برابر دیه صفین است که رزمگاه امیر‌المؤمنین مرتضی علی کرم‌الله وجهه و معاویه بوده است و بر لب آب فرات در آن حوالی مشهدی است که شهداء طرفین آنجا مدفون‌اند. از دور تابوت‌ها و اشخاص شهدا در تابوت‌ها پدید بود. چون نزدیک می‌رفتند هیچ نمی‌شایست دید (مستوفی، 1378: 158 ـ 159).
بنابراین، با توجه به اقوال مورخان و جغرافی‌دانان، باید منطقه صفین را در نقطه‌ای میان دو شهر رقه و بالس، و مقابل قلعه جعبر جست‌وجو کرد. توضیح آنکه، شهر بالس در دوره بیزانس و قرون اولیه اسلامی، از شهرهای مهم منطقه شام در ساحل رود فرات بوده است؛ اما به مرور زمان، اهمیت خود را از دست داده و ساکنان آن نیز مهاجرت کردند. ویرانه‌های بالس امروزه در حدود پنج کیلومتری شمال شرقی روستای «مسکنه»، در میان دو شهر حلب و رقه قرار دارد، اما با احداث سد عظیم فرات برروی این رود در 1975 میلادی، بخش‌های وسیعی از آن، به زیر آب دریاچه وسیع پشت سد (موسوم به دریاچه اسد) فرو‌رفت. قلعه جعبر نیز تا به امروز به همین نام شهرت خود را حفظ کرده و پس از احداث سد فرات، به‌صورت شبه جزیره کوچکی در ساحل شمالی دریاچه اسد درآمده است.
ظاهراً نخستین کسی که در دوره اخیر به موقعیت جغرافیایی صحیح صفین پی برده، «الویس موسیل» (Alois Musil)، جغرافی‌دان غربی از کشور چک است، كه در طول سال‌های پایانی قرن نوزدهم و نیز دو دهه آغازین قرن بیستم، پژوهش‌ها و سفرهای تحقیقاتی فراوانی در زمینه توپوگرافی و جغرافیای تاریخی مناطق صحرایی بلاد شام و شمال شبه جزیره عربستان انجام داد. او در كتاب خود، فرات میانی (The Middle Euphrates)، كه در آن به شرح سفرهای خود در محدوده مناطق مركزی مجاور رود فرات پرداخته، با ارائه برخی شواهد تاریخی، صفین را منطبق بر روستایی به نام «ابوهریره» دانسته است (موسیل، بی‌تا: 513).
در چند دهه اخیر نیز، «عبدالقادر ریحاوی»، باستان‌شناس سوری، در مقاله مفصلی كه درباره جغرافیای تاریخی شهرها و مراكز کهن تمدن در حوزه رود فرات و سرزمین جزیره نوشته است، با ارائه شواهد مفصل از منابع تاریخی و جغرافیایی اسلامی و نیز شواهد باستان‌شناختی، به تعیین موقعیت جغرافیایی صفین پرداخته و آن را منطبق بر روستای «ابوهریره» و یا كوه معروف به «بنات ابوهریره» دانسته است (ریحاوی، 1969: 66 ـ 67).
روستای ابوهریره، روستایی نه‌چندان قدیمی است که امروزه در غرب شهر «الثوره»، در حدود 40 كیلومتری غرب رقه، واقع شده است. در فاصله چند کیلومتری شمال شرقی این روستا، و در شمال غربی شهر «الثوره»، کوه کم‌ارتفاعی مشرف به رود فرات، به نام «جبل بنات ابی‌هریره» وجود دارد که پس از احداث سد عظیم فرات در شمال شهر «الثوره»، زمین‌های پیرامون این کوه به زیر آب دریاچه پشت سد فرو رفت و این کوه به جزیره‌ای در میان دریاچه تبدیل شد. این جزیره، با جاده ماشین‌رو باریکی به ساحل شهر «الثوره» متصل است و در ‌حال‌ حاضر به منطقه حفاظت‌شده طبیعی «الثوره» تبدیل شده است. در نقطه مقابل جزیره در ساحل شمالی دریاچه، قلعه جعبر به‌وضوح پیداست.
از جمله شواهد دیگری که انطباق صفین بر این نقطه را تأیید می‌کند، وجود چند بنای آرامگاهی بسیار کهن اسلامی در منتهی‌الیه شمال غربی جزیره الثوره (کوه بنات ابوهریره) است؛ که قدمت آنها، با توجه به سبک معماری‌شان، از قرن چهارم تا نیمه اول قرن ششم هجری تخمین زده می‌شود. این بناهای آرامگاهی، به احتمال نزدیک به یقین، زیارتگاه‌های صفین (شامل مشهد امام علی ‌(ع) و قبور برخی از شهدای جنگ صفین) است که چند تن از مورخان و جغرافی‌دانانِ یادشده (از‌جمله اصطخری و ابن حوقل)، به‌وجود آن در این منطقه اشاره کرده‌اند؛ 5
علاوه‌ بر مورخان یادشده، ابوشامه مقدسی نیز نقل‌کرده است که عمادالدین زنگی (پدر سلطان نورالدین محمود)، پس از به‌قتل‌رسیدن در قلعه جعبر، در صفین نزد اصحاب امیرالمؤمنین علی ‌(ع) مدفون شد و سپس جنازه وی به رقه انتقال یافت و در آنجا به خاک سپرده شد (ابوشامه مقدسی، 2002: 1/ 182).
و بی‌شک، نام‌گذاری این بناها به قبور یا برج‌های دختران ابوهریره، کار ساکنان محلی و در دوره‌های اخیر بوده است.
همچنین، عبدالقادر ریحاوی به وجود محدوده‌ای از قبور در دامنه کوه بنات ابی‌هریره و اطراف آن اشاره کرده است (ریحاوی، 1965: 21) که با توصیف منابع پیش‌گفته مبنی بر وجود قبور شهدا و کشته‌های جنگ در منطقه صفین، انطباق دارد.
ریحاوی در دو مقاله خود، که پیش از سال 1970 در مجله الحولیات الاثریة العربیة السوریة (سال‌نامه باستان‌شناسی سوریه) منتشر کرده، بناهای آرامگاهی مورد نظر را معرفی و به‌اختصار توصیف کرده است (همان: 20؛ 1969: 67). اما به‌نظر می‌رسد از آن تاریخ تاکنون، این بناها در هیچ منبع مکتوب و منتشرشده‌ای، معرفی نشده است. در ادامه، نگارنده به توصیف وضعیت کنونی این بناها می‌پردازد.
این بناها در ‌حال‌ حاضر شامل سه مقبره نیمه‌ویران با پلان مربع است که در وضعیت بدی قرار دارد و با خطر فرو‌ریختن مواجه است. یکی از این مقابر، در سمت شرق قرار دارد و همه آن با آجر ساخته شده است. در ضلع شمالی آن یک ورودی و در هر‌یک از اضلاع شرقی، شمالی، و غربی آن دو پنجره هست. در انتهای دیوارهای بنا تزئینات آجری ساده‌ای به چشم می‌خورد اما گنبد بنا کاملاً از بین رفته است. مقبره دوم، در سمت غرب قرار دارد و از آجر و سنگ ساخته شده است. دارای یک ورودی در ضلع شمالی و محراب کوچکی در ضلع جنوبی است. گنبد آن فرو ریخته اما بخش‌هایی از گردن گنبد باقی مانده است. مقبره سوم نیز در مجاورت مقبره اول قرار دارد و بیشتر آن در دل خاک فرو رفته و تنها بخشی از دیوارهای آن را می‌توان دید (تحقیقات میدانی نگارنده).
تا پیش از احداث سد فرات، در پای کوه، بقایای مسجدی تاریخی وجود داشته که دارای مناره آجری مدوری بوده که سالم باقی مانده است. با توجه به اینکه در صورت احداث سد، این مسجد و مناره آن به زیر آب دریاچه فرومی‌رفت، باستان‌شناسان مناره را کاملاً به نقطه‌ای مرتفع و مشرف به دریاچه در حاشیه شهر الثوره منتقل کردند. قطر مناره 5/3 متر و ارتفاع آن 15 متر، و دارای پایه‌ای مربع است و در انتهای آن چند پنجره کوچک طاقدار وجود دارد. در شمال سوریه، دو مناره دیگر شبیه این مناره وجود دارد که یکی از آنها در مسجد جامع رقه و دیگری در قلعه جعبر قرار دارد و قدمت همه آنها از دوره نورالدین محمود بن زنگی (حکومت: 541 ـ 569 ق) است.
به عقیده نگارنده، با توجه به توصیف مورخان و جغرافی‌دانان مسلمان از منطقه صفین، نقطه‌ای که این مسجد در آن قرار داشته بیش از هر جای دیگری بر روستای تاریخی صفین منطبق است؛ محل وقوع معرکه نیز، زمین پست واقع در غرب این نقطه است که امروزه به زیر آب دریاچه فرو‌رفته است.

قاصِرین
به روایت نصر بن مزاحم، دو لشکر امام علی ‌(ع) و معاویه در نقطه‌ای به نام «قُناصِرین» در مجاورت صفین به یکدیگر رسیدند (منقری، 1990: 157). او همچنین، به خطبه سعید ‌بن قیس و خطبه مالک اشتر در حمایت از امام ‌(ع) و ذکر فضایل ایشان در «قُناصِرین» اشاره کرده است (همان: 236 - 238).
در نهج‌البلاغه، وصیت‌نامه‌ای از امیرالمؤمنین‌ (ع) به امام حسن (ع) نقل شده است که سید رضی در مقدمه آن آورده است که امام‌ (ع) این وصیت (نامه) را در منطقه «حاضِرِین»، پس از خروج از صفین به امام حسن ‌(ع) نوشته است (نهج‌البلاغه: نامه 31). ابن ابی‌الحدید نیز در تعلیق بر عبارت سید‌ رضی در نهج‌البلاغه، که «این نامه را در حاضرین به امام حسن ‌(ع) نوشت»، گفته است:
در گذشته این کلمه را به‌صورت صیغه تثنیه (حاضرَین)، یعنی: حاضِر حلب و حاضِر قنّسرین (حومه و مناطق اطراف این دو شهر) تلفظ می‌کردیم. ... برخی نیز آن را به صیغه جمع، نه صیغه تثنیه، تلفظ می‌کنند. برخی نیز آن را «خناصرین»، تلفظ می‌کنند، به گمان اینکه صیغه تثنیه یا جمع «خناصره» است (ابن ابی‌الحدید، 1967: 16/ 52).
این وصیت‌نامه در کشف المحجّه نیز با چند سند ذکر شده، که در انتهای یکی از آنها، راوی گفته است که امام‌ (ع) این نامه را پس از خروج از صفین به قِنّسرین نوشته است (ابن ‌طاووس، 1950: 157).
در توضیح نقاط جغرافیایی فوق‌الذکر، باید گفت که در منابع جغرافیایی، به اماکنی به نام «قُناصِرین»، «حاضِرِین» و «خناصرین» اشاره نشده است. اما «خناصره»، به گفته یاقوت، یکی از توابع حلب (حموی، 1977: 2/390)، و «قنَّسرین» نیز یکی از شهرهای مهم شام در قرون اولیه اسلامی بوده است. حاضر حلب و حاضر قنّسرین نیز، همان‌طور که ابن ابی‌الحدید توضیح داده، مناطقی در اطراف این دو شهر بوده است (← حموی، 1977، 2/ 206). خناصره امروزه روستایی است در جنوب شرقی حلب که به نام «خناصر» شناخته می‌شود، و قنسرین نیز روستایی است در جنوب حلب که به نام «شیخ عیس» یا «العیسی» شناخته می‌شود. بنابراین، با توجه به وقوع این مناطق در منطقه شام و در فاصله نه‌چندان کمی از غرب صفین، که در زمان وقوع جنگ صفین تحت حاکمیت معاویه بوده، نمی‌توان پذیرفت که امام علی ‌(ع) پس از جنگ به این مناطق وارد شده باشد.
با این حال، بلاذری در بیان فتوحات شام، به منطقه‌ای به نام «قاصِرین» در نزدیکی بالس اشاره کرده که توسط حبیب ‌بن مسلمه فتح شده است؛ و نیز روستاهای نویلس، قاصرین، عابدین و صفین را از روستاهای بالس یاد کرده است (بلاذری، 1987: 205).
به عقیده نگارنده، نام‌های حاضرین، قناصرین، خناصرین، و قنّسرین هر یک تحریفی از نام «قاصرین» است؛ و با توجه به وصفی که گذشت، به‌نظر می‌رسد قاصرین نام روستایی در نزدیکی صفین، و احتمالاً در سمت شرقی آن بوده که امام علی (ع) و لشکریان ایشان قبل و بعد از وقوع جنگ، در آن حضور یافته‌اند.

3. مسیر بازگشت امام علی (ع) به کوفه
به روایت نصر بن مزاحم، امیرالمؤمنین (ع) برای بازگشت به کوفه، مسیر جدیدی غیر از مسیر طی‌شده به صفین را انتخاب کرد. مسیر جدید، در موازات رود فرات، در ساحل غربی (سمت چپ) آن بوده است (منقری، 1990: 528). البته او از این مسیر به مسیر «بَرّ»، (= خشکی) یاد کرده، که مقصود از آن، «بَرّ شامی» یعنی سرزمین‌های متصل به شام و درواقع نقطه مقابل سرزمین جزیره بوده است.
در کتاب وقعة صفین و سایر منابع، گزارش‌های مفصلی درباره شهرها و نقاط عبور و توقف امام علی ‌(ع) در مسیر بازگشت ایشان وجود ندارد. با‌ این ‌حال، بر‌اساس برخی شواهد تاریخی، می‌توان موقعیت احتمالی برخی از این شهرها و توقفگاه‌ها را تشخیص داد.

رقه
در منابع تاریخی، به عبور امام علی ‌(ع) از شهر رقه در مسیر بازگشت خود، اشاره صریحی نشده است. تنها ابن شهرآشوب، در هنگام سخن از «مسجد مجذاف» در رقه، گزارش مبهمی مبنی بر اینکه امیرالمؤمنین ‌(ع) از اهل رقه قایق‌هایی خواست تا با آن اجساد شهدا را جابه‌جا کند، ارائه داده است (ابن شهرآشوب، 1421: 2/ 334)؛ پیش‌تر به این گزارش اشاره شد.

رحبه
شهر «رحبه» در قرون نخستین هجری از شهرهای مهم واقع بر ساحل راست رود فرات بوده است و در بسیاری از منابع، از این شهر به «رحبة مالک بن طوق» یاد شده است. زیرا گفته‌اند آن را مالک بن طوق تغلبی در زمان هارون الرشید بنا کرده است (حموی، 1977: 3/ 34؛ المعجم الجغرافی للقطر العربی السوری، 1990: 5/ 376). ویرانه‌های این شهر، که امروزه تنها آثار کمی از آن، از‌جمله بقایای قلعه آن، باقی مانده است، در غرب شهر جدید «میادین»، در 45 کیلومتری جنوب شرقی شهر دیرالزور، قرار دارد.
در منابع تاریخی، به عبور امام علی (ع) از رحبه، در هنگام بازگشت اشاره نشده است. اما برخی منابع به وجود زیارتگاهی مربوط به ایشان به نام «مشهدالبوق» در این منطقه اشاره کرده‌اند. از‌جمله علی ‌بن ابی‌ بکر هروی درباره این زیارتگاه گفته است:
در خارج از رحبه مشهدالبوق قرار دارد، و آن موضعی است که علی ‌بن ابی طالب، زمانی که به قصد جنگ با معاویه می‌رفت، آنجا توقف کرد (هروی، 1953: 67).
بر‌اساس برخی منابع شیعی نیز، این مشهد در محل وقوع معجزه‌ای از امام ‌(ع) در مسیر صفین بنا شده است.
ابن شهرآشوب، در بیان معجزات امام علی ‌(ع)، به این زیارتگاه اشاره کرده و گفته است:
اصل مشهد‌البوق در رحبه شام آن است که علی ‌(ع) [در آن محل] خبر داد که اکنون معاویه و لشکر او از دمشق خارج شدند و بوق‌ها به صدا درآمد. او صدای بوق‌ها را از مسافت هجده روز شنید و این یک خرق عادت است (ابن شهرآشوب، 1421: 2/ 334).
قطب راوندی نیز به وقوع همین معجزه و بنای مشهدالبوق در محل آن اشاره کرده اما نامی از مکان وقوع آن نبرده است. به نوشته وی:
امیرالمؤمنین ‌(ع) هنگامی که به سمت صفین خارج شد، در صحرایی توقف کرد که میان آن و دمشق صد فرسخ یا بیشتر فاصله بود، و در آنجا نمازی به‌جا آورد. پس از پایان نماز، سر از سجده شکر برآورد و گفت: «[صدای] بوق خروج معاویه از دمشق را می‌شنوم». تاریخ آن روز را یادداشت کردند، دیدند خروج معاویه در همان تاریخی بود که حضرت گفته بود. [بعداً] در آنجا مشهدی به نام مشهدالبوق بنا شد (راوندی، 1409: 2/ 916).
ابوالعباس احمد ‌بن ابراهیم ضُبّی ( ـ 398 ق)، وزیر فخرالدوله دیلمی، دراین‌باره سروده است (ابن شهرآشوب، 1421: 2/ 334):
وحیال رحبة مالك أصغى إلى * نعرات بوق فی دمشق یقعقع
فاهتز من طرب و قال لصحبه * هذا ابن هند للرحیل لمزمع
این اشعار، نشان‌دهنده شهرت این معجزه نزد شیعیان، حداقل از قرن چهارم هجری، است.
امروزه در فاصله حدود پانزده کیلومتری جنوب شهر میادین و آثار رحبه، چشمه آبی هست که نزد اهالی منطقه به «عین علی» (= چشمه علی) شناخته می‌شود و آن را بسیار مقدس می‌دانند. زیرا بر این باورند که این چشمه، با ضربه سم اسب امیرالمؤمنین ‌(ع) بر زمین یا نشستن شتر ایشان‌ (ع) در این محل به وجود آمده است. در فاصله چند ده متری از چشمه، بر روی یک بلندی در امتداد دیواره، صخره‌ای مشرف به جلگه فرات، بقایای مسجد و مناره‌ای تاریخی به‌چشم می‌خورد. این مسجد کمتر از نیم قرن گذشته پابرجا بوده اما در ‌حال‌ حاضر تقریباً کاملاً از بین رفته و فقط، مناره آن باقی مانده است که آن هم از وضعیت مناسبی برخوردار نیست. این مناره که از آجر و قلوه‌سنگ بنا شده، هشت ضلعی است و ارتفاع کنونی آن سیزده متر است. در برخی اضلاع مناره، بقایای تزئیناتی از قبیل محرابچه‌های آجری به‌چشم می‌خورد (تحقیقات میدانی نگارنده).
گفته شده در این نقطه در دوره مملوکی روستایی به نام «مشهد» وجود داشته است (شوحان، 1989: 38). به ‌این‌ ترتیب و با توجه به وجود چشمه منسوب به امام علی‌ (ع) در مجاورت این مکان، می‌توان نتیجه‌گیری کرد که این مسجد و مناره باقی‌مانده آن، ویرانه‌های مشهد‌البوق مذکور در منابع تاریخی است.
البته لازم به ذکر است که با توجه به اینکه مسیر امام علی ‌(ع) به صفین، به تصریح منابع تاریخی، از سرزمین جزیره می‌گذشته و آن حضرت ‌(ع) برای بازگشت به کوفه، مسیر واقع در اراضی شام را در پیش گرفته است، بنابراین باید در وقوع این معجزه در رحبه به دیده تردید نگریست و محل آن را در جای دیگری در ساحل شرقی رود فرات فرض کرد. با این حال، با توجه به قرار‌داشتن رحبه در مسیر تقریبی بازگشت امام علی‌ (ع) از صفین و وجود زیارتگاه مربوط به ایشان در نزدیکی آن، که در منابع تاریخی نیز به آن اشاره شده است، تصور اینکه شهر رحبه و زیارتگاه واقع در آن، از منزلگاه‌ها و نقاط عبور آن حضرت‌ (ع) بوده، بعید نیست و بلکه محتمل است.

زیارتگاه‌های منسوب به امام علی (ع) در فاصله میان رحبه تا هیت
همان‌گونه که اشاره شد، در منابع تاریخی گزارش‌های مفصلی درباره شهرها و نقاط عبور و توقف امیرالمؤمنین ‌(ع) در مسیر بازگشت ایشان از صفین وجود ندارد. با این حال، امروزه در چندین نقطه از مناطق مجاور ساحل غربی فرات، که در طول این مسیر واقع بوده است، زیارتگاه‌هایی وجود دارد که اهالی آن را به حضور امام علی ‌(ع) در این مناطق مربوط می‌دانند.
ازجمله این مزارات زیارتگاه کوچکی است که در روستای «سُوَیعیه»، در جنوب شهر بوکمال، در خاک سوریه و در حدود پنج کیلومتری مرز عراق واقع است. این زیارتگاه نزد اهالی به «قبة علی» (= گنبد علی) شناخته می‌شود و شامل اتاق مربع شکل کوچک و گنبدداری است که در میان محوطه‌ای محصور قرار دارد (تحقیقات میدانی نگارنده).
همچنین، زیارتگاهی منسوب به امیرالمؤمنین ‌(ع) در حدود هشت کیلومتری شمال شهر عانه در خاک عراق قرار دارد که در اطراف آن ویرانه‌های شهری از میان رفته به‌چشم می‌خورد. زیارتگاه دیگری نیز در روستای «معاضید» در جنوب «خلیلیه» در عراق واقع است؛ که این دو زیارتگاه نیز به گنبد علی‌ (ع) شناخته می‌شود («مشهد الإمام علي في عانة»، 1989: 635).

هَیت
براساس گزارش نصر بن مزاحم، امام علی ‌(ع) در مسیر بازگشت از صفین از شهر «هَیت» گذشته است (منقری، 1990: 528). ابن اعثم نیز به عبور امیرالمؤمنین ‌(ع) از این شهر اشاره کرده است. با این تفاوت که عبور حضرت‌ (ع) از آن را در مسیر ایشان به سمت صفین و پس از پشت‌سر‌گذاشتن شهر انبار دانسته است. او در ادامه نوشته است که امام‌ (ع) پس از گذشتن از هیت، در محلی به نام «اقطار» توقف کرد و در آنجا مسجدی بنا کرد که تا زمان وی ـ یعنی اواخر قرن سوم و اوایل قرن چهارم هجری ـ پابرجا بوده است (ابن اعثم، 1991: 2/ 556).
ابن حوقل درباره هیت گفته است:
هیت شهری است متوسط در غرب فرات، و دارای قلعه‌ای است، ... و در آن قبر عبدالله بن مبارک، زاهد عابد ادیب، قرار دارد (ابن حوقل، 1992: 205).
یاقوت نیز درباره آن نوشته است:
شهری است بر رود فرات، در نواحی بغداد، بالاتر از انبار. دارای نخل‌های فراوان و محصولات فراوان است و در مجاورت صحرا قرار دارد (حموی، 1977: 5/ 421).
هیت شهری باستانی است که قدمت آن به دوران تمدن سومری بازمی‌گردد. این شهر امروزه در ساحل راست رود فرات، در فاصله حدود 60 کیلومتری غرب شهر رمادی (مرکز استان انبار عراق) است.
با توجه به وقوع شهر هیت در ساحل غربی فرات و اشاره نصر بن مزاحم به عبور امام علی (ع) از این شهر در مسیر بازگشت به کوفه، به‌نظر می‌رسد گزارش ابن اعثم درباره عبور آن حضرت ‌(ع) از هیت در مسیر حرکت ایشان از کوفه به صفین دقیق نیست و باید به آن با دیده تردید نگریست.

صندودا
به گفته نصر ‌بن مزاحم، امام علی ‌(ع) پس از هیت به صندودا رسیده و شبی را در آن گذرانده است (منقری، 1990: 528).
در بیشتر منابع جغرافیایی به موقعیت دقیق صندودا اشاره‌ای نشده است. فقط صاحب مراصد الاطلاع، آن را «روستایی در غرب فرات، بالاتر از انبار، که خراب شده است» معرفی کرده، و در ادامه نیز به وجود مشهدی از آنِ امام علی ‌(ع) در آن، اشاره کرده است (بغدادی، 1992: 3/ 853). نگارنده از موقعیت فعلی صندودا اطلاعی حاصل نکرده است.

معجزه ظاهر‌کردن چشمه آب در صحرا به‌دست امام علی ‌(ع)
در تعدادی از منابع شیعه، روایاتی مبنی بر وقوع یکی از معجزات امیرالمؤمنین‌ (ع) در مسیر ایشان به صفین و یا مسیر بازگشت ایشان نقل شده است. البته منابع در جزئیات حادثه اختلاف دارند. فحوای آن به‌اختصار چنین است که امام‌ (ع) در مسیر صفین، به همراه لشکر خود وارد صحرایی بی‌آب و علف شد و در نزدیکی ستون یا میل بلندی توقف کرد که در بالای آن راهبی زندگی می‌کرد. نزدیک این ستون یا میل، صخره‌ای وجود داشت که اصحاب حضرت ‌(ع) نتوانستند با یکدیگر آن را بلند کنند. ولی امام ‌(ع) آن را از جا کند و در زیر آن چشمه آب بسیار زلالی پدیدار شد. پس از آنکه اصحاب ایشان ز آب چشمه سیراب شدند، حضرت (ع) صخره را به ‌جای اول برگرداند و چشمه را پوشانید. سپس از آنجا حرکت کردند، اما هنوز دور نشده بودند که امام (ع) از اصحاب خود خواست تا برگردند و چشمه را بیابند. برخی از اصحاب حضرت‌ (ع) بازگشتند اما نتوانستند محل چشمه را بیابند. پس نزد راهب رفتند و او به آنها خبر داد که به‌جز پیامبران یا اوصیای پیامبران، هیچ‌کس نتوانسته است این چشمه را آشکار کند (منقری، 1990: 145؛ خصیبی، 2002: 148 ـ 149؛ شیخ مفید، 1995: 1/ 334-336؛ ابن شهرآشوب، 1421: 2/ 326؛ راوندی، 1409: 2/ 864 ـ 865). در برخی از این منابع افزوده شده است که آن راهب اسلام آورد و به امیرالمؤمنین ‌(ع) پیوست و سرانجام در جنگ صفین به شهادت رسید (خصیبی، 2002: 149؛ شیخ مفید، 1995: 1/337؛ ابن شهرآشوب، 1421: 2/ 326).
شایان ذکر است تقریباً همه منابعی که به این حادثه اشاره کرده‌اند، زمان وقوع آن را در هنگام حرکت امام علی ‌(ع) به سمت صفین دانسته‌اند. در‌حالی‌که این منابع در محل وقوع آن با یکدیگر اختلاف دارند و بیشتر آنها، محل وقوع حادثه را در یکی از مناطق واقع در ساحل غربی رود فرات ذکر کرده‌اند. در روایت نصر بن مزاحم، که احتمالاً قدیمی‌ترین راوی آن است، محل وقوع آن «ظَهر کوفه» ذکر شده است (منقری، 1990: 145). ابن شهرآشوب و قطب راوندی مکان وقوع آن را صندودا دانسته‌اند (ابن شهرآشوب، 1421: 2/ 326؛ راوندی، 1409: 2/ 325). در روایت حسین بن حمدان خصیبی و شیخ مفید، محل وقوع آن پس از گذشتن امام‌ (ع) از کربلا ذکر شده است (خصیبی، 2002: 148؛ شیخ مفید، 1995: 1/ 334). ابن اعثم نیز، محل آن را صحرایی که امیرالمؤمنین ‌(ع) در حد فاصل میان انبار تا هیت از آن گذشته دانسته است (ابن اعثم، 1991: 2/ 555).
شباهت برخی جزئیات این داستان با داستان راهب «بلیخ» ـ که پیش‌تر بدان اشاره شد ـ قابل تأمل است و به‌نظر می‌رسد بین این دو داستان خلط صورت گرفته باشد.
شایان ذکر است که در حدود 25 کیلومتری جنوب غربی کربلا، نزدیک جاده این شهر به «عین‌التمر»، چشمه آبی وجود دارد که به «قَطّاره» امام علی (ع) شناخته می‌شود و اهالی، آن را محل معجزه امام ‌(ع) و همان چشمه‌ای که حضرت ‌(ع) در مسیر صفین، در نزدیکی دیر راهب آشکار کرده است، می‌دانند. در اطراف این محل، دیواره‌های صخره‌ای نسبتاً مرتفعی وجود دارد. اخیراً بر روی چشمه، گنبد کوچکی بنا کرده‌اند (تحقیقات میدانی نگارنده). نام‌گذاری این مکان به «قطاره»، یادآور نام مسجد «اقطار» است که به گزارش ابن اعثم، به فرمان امام علی (ع) در شهر هیت ساخته شده است.

کربلا
در برخی منابع، روایات گوناگونی نقل شده است که بر‌اساس آن، وقتی حضرت علی (ع) به کربلا رسید، واقعه عاشورا را پیش‌گویی کرد (از‌جمله، ← منقری، 1990: 140 ـ 142؛ خصیبی، 2002: 148؛ شیخ مفید، 1995: 1/ 332). ابن ‌اعثم زمان وصول امام علی ‌(ع) به کربلا و پیش‌گویی‌هایی آن حضرت‌ (ع) درباره واقعه عاشورا را پس از خروج ایشان از دیر کعب و پیش از رسیدن به ساباط ذکر کرده است (ابن اعثم، 1991: 2/ 551 ـ 554). این مستلزم آن است که لشکر امام علی ‌(ع) دو بار از رود فرات (یک بار از ساحل شرقی به غربی، و بار دیگر از ساحل غربی به شرقی) عبور کند، در حالی‌که او به عبور لشکر آن حضرت‌ (ع) از فرات هیچ‌گونه اشاره‌ای نکرده است.
نصر ‌بن مزاحم نیز این روایات را در ضمن گزارش‌های مربوط به حوادث مسیر امام ‌(ع) به سمت صفین آورده است، اما در هیچ یک از آنها اشاره صریحی وجود ندارد که رسیدن امام‌ (ع) به کربلا در مسیر رفت ایشان بوده است. بلکه در یکی از این روایات، که سند آن به هرثمة بن سلیم منتهی می‌شود، راوی نقل خود را با این جمله آغاز کرده است که:
به همراه علی در جنگ صفین شرکت کردیم. زمانی که به کربلا رسیدیم ... (منقری، 1990: 140 ـ 142).
این جمله به وضوح نشان‌دهنده آن است که حضرت علی ‌(ع) پس از پایان جنگ و در مسیر بازگشت خود از صفین از کربلا گذشته است.

نخیله
آخرین نقطه در مسیر بازگشت امیرالمؤمنین‌ (ع) پیش از رسیدن به کوفه، منطقه «نُخَیله» بوده است، یعنی همانجایی که حضرت ‌(ع) مسیر خود به صفین را از آنجا آغاز کرد (همان: 528).
در رابطه با موقعیت جغرافیایی نخیله، لازم به ذکر است که یاقوت آن را نزدیک کوفه از سمت شام مشخص کرده است (حموی، 1977: 5/ 278). امروزه چندین مکان به‌نام نخیله وجود دارد و این به ما القا می‌کند که اهالی هر‌یک از این مناطق، آن را محل اردوگاه حضرت علی‌ (ع) می‌دانند.
ازجمله، در میان دو روستای «سبخه» و «رحبی»، در حدود 25 کیلومتری شرق رقه، و در فاصله چند کیلومتری از قلعه صفین، که اهالی آن را به‌اشتباه محل وقوع جنگ صفین می‌دانند، بقایای قلعه دیگری وجود دارد که به «نخیله» شناخته می‌شود و اهالی آن را محل اقامت امام علی ‌(ع) می‌دانند.
همچنین، در مجاورت مرقد مشهور به ذوالکفل پیامبر در روستای «کفل» (بین کوفه و حله)، مسجدی تاریخی وجود دارد که آن را «مسجد نخیله» و محل نماز‌خواندن حضرت علی‌ (ع) پیش از عزیمت ایشان به صفین دانسته‌اند (حرزالدین، 1971: 294؛ درباره مسجد نخیله و مرقد ذوالکفل ← الطریحی، 1989: 353) در‌حالی‌که از منابع تاریخی به‌وضوح استفاده می‌شود که حضرت ‌(ع) پیش از گذشتن از فرات و رفتن به سمت دیگر (یعنی ساحل شرقی)، در نخیله اردوگاه خود را برپا کرده است و اشاره یاقوت حموی به اینکه نخیله نزدیک کوفه از سمت شام بوده است، وقوع آن را در ساحل غربی فرات تأیید می‌کند.
شاید علت اینکه نخیله را امروزه در مجاورت مرقد ذوالکفل دانسته‌اند روایتی از نصر ‌بن مزاحم است که براساس آن، در نخیله زیارتگاهی وجود داشته که یهودیان آن را به‌عنوان قبر حضرت هود ‌(ع) زیارت می‌کردند، اما امیرالمؤمنین‌ (ع) آن را قبر یهودا فرزند یعقوب‌ (ع) معرفی کرد (منقری، 1990: 126 ـ 127)؛ و با توجه به اینکه در دوران اخیر این زیارتگاه را همان مرقد ذوالکفل دانسته‌اند (← حرزالدین: 1971: 294؛ الطریحی، 1989: 352) نخیله را نیز همانجا پنداشته‌اند.
نگارنده با استناد به روایت نصر بن مزاحم مبنی بر وجود مزار حضرت هود ‌(ع) در نخیله، این منطقه را بر قبرستان وادی السلام منطبق می‌داند. زیرا امروزه در این قبرستان مزاری منسوب به این پیامبر الهی وجود دارد که به باور نگارنده همان مزار مورد اشاره در وقعة صفین است.

نتیجه‌گیری
بر‌پایه شواهد تاریخی، جغرافیایی، و باستان‌شناختی و با توجه به نتیجه‌گیری‌های پژوهشگران قبلی مشخص شد که محل جنگ صفین، در نقطه‌ای در غرب شهر کنونی «الثوره» (در استان رقه سوریه) قرار داشته که امروزه بخش وسیعی از آن به زیر آب‌های دریاچه سد فرات فرو رفته است. با ‌این‌ حال، وجود آثار باقی‌مانده از زیارتگاه‌های شهدای صفین در این منطقه، یادبودی است برای این واقعه تاریخی سرنوشت‌ساز که روند تاریخ اسلام را کاملاً تغییر داد.
همچنین با استناد به منابع تاریخی بیان شد که امام علی ‌(ع) برای عزیمت به صفین مسیری در ساحل چپ رود فرات را پیموده است و طی این مسیر از شهرها و مناطق گوناگونی از‌جمله بابل، مدائن، انبار، قرقیسیا گذشته است و پس از عبور از فرات در ناحیه شهر رقه، به سمت غرب حرکت کرده و در منطقه صفین با لشکر معاویه مواجه شده است. سپس آن حضرت ‌(ع) برای بازگشت به کوفه مسیر دیگری یعنی ساحل سمت راست رود فرات را انتخاب کرده و احتمالاً پس از عبور از شهرها و نقاط مهم واقع در طول این مسیر، از قبیل رحبه، هیت، کربلا به کوفه بازگشته است. وجود زیارتگاه‌های متعددی از دیرباز تاکنون در مناطق واقع در طول این مسیر، که اهالی آن را مربوط به حضور امام علی‌ (ع) می‌دانند، شاهدی است بر اینکه با گذشت نزدیک به چهارده قرن از واقعه صفین، هنوز هم امیرالمؤمنین ‌(ع) در وجدان ساکنان این مناطق حاضر است و از یاد و خاطره آنان فراموش نشده است.

منابع
ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید‌ بن هبة الله (1967م). شرح نهج‌البلاغة، تحقیق: محمد ابوالفضل ابراهیم، داراحیاء الکتب العربیة.
ابن اعثم الکوفی (1991م). الفتوح، تحقیق: علی شیری، بیروت: دار‌الاضواء.
ابن حوقل النصیبی (1992م). صورة الأرض، بیروت: دار مکتبة الحیاة.
ابن خلکان، احمد بن محمد (بی‌تا). وفیات الأعیان وأنباء أبناء الزمان، تحقیق: احسان عباس، بیروت: دارصادر.
ابن شداد، محمد بن علی (1978م). الاعلاق الخطیرة فی ذکر امراء الشام والجزیرة، تحقیق: یحیی عبّارة، دمشق: وزارة الثقافة.
ابن شهرآشوب، محمد ‌بن علی (1421ق). مناقب آل ابی طالب، تحقیق: یوسف البقاعی، بیروت: ذوی‌القربی.
ابن طاووس، رضی الدین علی بن موسی (1950م). کشف المحجّة لثمرة المهجّة، النجف: المطبعة الحیدریة.
ابن العدیم، عمر بن احمد (1988م). بغیة الطلب فی تاریخ حلب، تحقیق: سهیل زکار، دمشق: دار القلم العربی.
ابن منظور، محمد بن مکرّم (بی‌تا). لسان العرب، القاهرة: دار‌المعارف.
ابوشامه مقدسی، عبدالرحمن بن اسماعیل (2002 م). الروضتین فی اخبار الدولتین النوریة والصلاحیة، تحشیه و تعلیق: ابراهیم شمس‌الدین، بیروت: دار الکتب العلمیة.
ابوالفداء ایوبی، اسماعیل بن محمد (1840م). تقویم البلدان، باریس: دار‌الطباعة السلطانیة.
اصطخری، ابراهیم بن محمد (1961م). المسالک والممالک، تحقیق: محمد جابر عبدالعال الحینی، بی‌جا: دار‌القلم.
امین، حسن (2002م). دائرة المعارف الاسلامیة الشیعیة، بیروت: دار‌التعارف للمطبوعات.
بغدادی، صفی‌الدین عبدالمؤمن بن عبدالحق (1992م). مراصد الاطلاع علی أسماء الأمکنة والبقاع، تحقیق: علی محمد البجاوی، بیروت: دار‌الجیل.
بلاذری، احمد بن یحیی (1987م). فتوح البلدان، تحقیق: عبدالله انیس الطبّاع و عمر انیس الطبّاع، بیروت: مؤسسة المعارف.
حرزالدین، محمد (1971م). مراقد المعارف، تحقیق: محمد حسین حرزالدین، النجف الاشرف: مطبعة الآداب.
حموی، یاقوت‌ بن عبدالله (1977م). معجم البلدان، بیروت: دارصادر.
حیدر، کامل (1994م). العمارة العربیة الاسلامیة: الخصائص التنظیمیة للمقرنصات، بیروت: دار‌الفکر اللبنانی.
خامه‌یار، احمد (2008م). تاریخ مزارات الرسول وأهل البیت فی سوریة وعوامل ظهورها، رسالة أعِدَّت لنیل شهادة الماجستیر فی الدراسات الإسلامیة، بیروت: الجامعة الإسلامیة فی لبنان.
خصیبی، حسین بن حمدان (2002م). الهدایة الکبری، بیروت: مؤسسة البلاغ.
الخوند، مسعود (بی‌تا). الموسوعة التاریخیة الجغرافیة، بیروت: بی‌نا.
دینوری، احمد بن داود (1888م). الاخبار الطوال، تصحیح: فلادیمیر جرجاس، لیدن: بریل.
راوندی، قطب‌الدین سعید بن عبدالله (1409ق). الخرائج والجرائح، قم: مؤسسة الامام المهدی (ع).
ریحاوی، عبدالقادر (1965م). «تقریر اوّلی حول انقاذ الآثار فی منطقة سد الفرات»، الحولیات الاثریة العربیة السوریة، س 15.
ریحاوی، عبدالقادر (1969م). «لمحة عن حضارة الجزیرة والفرات فی العهد العربی الاسلامی»، الحولیات الاثریة العربیة السوریة، س 19.
شوحان، احمد (1989م). تاریخ دیر الزور، بی‌جا: مکتبة التراث.
شیخ مفید، محمد بن محمد (1995م). الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، چاپ 1، بیروت: مؤسسة آل البیت (ع) لإحیاء التراث.
طبری، محمد بن جریر (بی‌تا). تاریخ الرسل والملوک، تحقیق: محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره: دار‌المعارف.
الطریحی، محمد سعید (1989م). «مشهد النبی حزقیال ذو الکفل»، الموسم، العدد 2 ـ 3، السنة 1.
مستوفی قزوینی، حمدالله بن ابی‌بکر (1378ش). نزهة القلوب، به کوشش: سید محمد دبیر سیاقی، قزوین: طه.
مسعودی، علی ‌بن الحسین (1973م). مروج الذهب ومعادن الجوهر، تحقیق: محمد محیی‌الدین عبدالحمید، بیروت: دار الفکر.
«مشهد الإمام علی فی عانة» (1989م). الموسم، العدد 2 ـ 3، السنة 1.
المعجم الجغرافی للقطر العربی السوری (1990م). إشراف: مصطفی طلاس، بی‌جا: مرکز الدراسات العسکریة، بالتعاون مع الجمعیة الجغرافیة السوریة والمؤسسة العامة للمساحة.
مقدسی، محمد بن احمد (1906م). احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم، لیدن: بریل.
منقری، نصر ‌بن مزاحم (1990م). وقعة صفین، تحقیق: عبدالسلام محمد هارون، بیروت: دار الجیل.
موسیل، الوا (بی‌تا). الفرات الأوسط: رحلة وصفية و دراسات تاريخية، ترجمه صدقی حمدی و عبدالمطلب عبدالرحمن داود، بی‌جا: المجمع العلمی العراقی.
نهج‌البلاغة.
هروی، علی ‌بن ابی بکر (1953م). الإشارات إلی معرفة الزیارات، تحقیق: جانین سوردیل ـ طومین، دمشق: المعهد الفرنسی.
واقدی، محمد بن عمر (1996م). تاریخ فتوح الجزیرة والخابور ودیار بکر والعراق، تحقیق: عبدالعزیز فیّاض حرفوش، دمشق: دار‌البشائر.
یعقوبی، احمد بن ابی‌جعفر (1883م). تاریخ الیعقوبی، لیدن: بریل.
هیئة الموسوعة العربیة (2004م). الموسوعة العربیة، دمشق.

  • مهم‌ترین شهر شمال عراق و مرکز استان نینوی، واقع در حدود 460 کیلومتری شمال بغداد.
  • از شهرهای تاریخی مهم منطقه که در حال حاضر در جنوب شرقی ترکیه، در مجاورت مرز سوریه، واقع شده است و در مقابل آن در خاک سوریه شهر قامشلی قرار دارد.
  • جسر منبج شهری در ساحل راست (غربی) فرات، در حد فاصل میان دو شهر جرابلس و بالس (= مسکنه امروزی) در شمال سوریه بوده که در آنجا پلی بر روی فرات وجود داشته است. این شهر امروزه از بین رفته است اما به‌نظر می‌رسد موقعیت تقریبی آن در مجاورت «قلعه نجم» کنونی (واقع در شرق شهر «منبج») است (← ریحاوی، 1969: 61 ـ 62).
  • ابن عدیم رؤیای خادم مشهد امام علی ‌(ع) در رقه را نقل کرده است که در خواب امام علی ‌(ع) و حسنین ‌(ع) را دیده بود که در این مشهد، و «در محلی که گفته می‌شود جای کف دست است» حضور یافته بودند (← ابن العدیم، 1988: 8/ 3855 ـ 3857).
  • علاوه‌ بر مورخان یادشده، ابوشامه مقدسی نیز نقل‌کرده است که عمادالدین زنگی (پدر سلطان نورالدین محمود)، پس از به‌قتل‌رسیدن در قلعه جعبر، در صفین نزد اصحاب امیرالمؤمنین علی ‌(ع) مدفون شد و سپس جنازه وی به رقه انتقال یافت و در آنجا به خاک سپرده شد (ابوشامه مقدسی، 2002: 1/ 182).
جمعه ۲۲ آبان ۱۳۹۴ ساعت ۷:۲۳