«آثار» پیامبر (ص)، اصطلاحی است که بر اشیای باقیمانده از رسول خدا (ص) و بقایای منسوب به ایشان نظیر تار ریشها و تار موها، قدمگاهها، ملبوسات و لوازم شخصی (نظیر خرقه و نعلین) و ... اطلاق میگردد. 1 در برخی منابع تاریخی فارسی، تعبیر «آثار رسول» برای دلالت بر تار موهای آن حضرت (ص) که در نقاطی از ایران وجود داشت، به کار رفته است.
در دوره عثمانی، زیارت آثار پیامبر (ص) رواج فراوانی داشت و پادشاهان عثمانی شماری از این آثار را از دیگر مناطق تحت نفوذ خود از جمله حجاز، شام و مصر، نزد خود گردآوری کردند و گاه تار مویی از پیامبر (ص) را به برخی شهرها و حتی برخی شخصیتها هدیه میدادند. 2 برخی از مشایخ صوفیان و خاندانهای سادات (در جهان اهل سنّت) نیز تار موهایی در اختیار دارند که برای اثبات مالکیت خود بر آن و یا صحت انتساب آن به پیامبر (ص)، اسناد و شجرهنامههایی ارائه میدهند مبنی بر اینکه این تار موها از زمان پیامبر (ص)، میان مشایخ و یا اجداد آنان دست به دست گشته تا به آنها رسیده است. 3
شماری از آثار منسوب به پیامبر (ص) از دیرباز تاکنون، در جایگاههای ویژهای در بناهای مذهبی مهم از قبیل مساجد جامع، خانقاهها، مقابر و زیارتگاههای مهم در برخی شهرهای بزرگ جهان اسلام ـ به ویژه در قلمرو عثمانی ـ نگهداری میشده است. امروزه در موزه کاخ توپکاپی استانبول، بزرگترین مجموعه آثار و اشیای منسوب به رسول خدا (ص)، شامل بُرده (خرقه)، عمامه، سجاده، شمشیر، چند قدمگاه، دندان و تعدادی تار موی آن حضرت (ص) نگهداری میشود. 4 در برخی از شهرهای شام و مصر (از جمله بیتالمقدس، دمشق، حلب، قاهره و طنطا) و نیز در تعدادی از شهرهای هند و بنگلادش، جایگاهها و زیارتگاههایی مخصوص قدمگاههای منسوب به پیامبر (ص) وجود دارد. 5
از جمله اماکن و جایگاههای حاوی تار موهای رسول خدا (ص) نیز میتوان به موارد زیر اشاره کرد: چند تار مو در زیارتگاه رأس الحسین (ع) در قاهره، یک تار مو در خانقاه نقشبندیان در قاهره، دو تار مو در طرابلس غرب (پایتخت لیبی)، یک تار مو در بیتالمقدس، دو تار مو در مسجد جزّار در شهر عکا در فلسطین، یک تار مو در مسجد جامع شهر نابلس در کرانه باختری فلسطین، یک تار مو در مسجد جامع شهر طرابلس لبنان، دو تار مو در هر یک از مسجد جامع و مسجد حبیب نجّار در انطاکیه، تار موهای مسجد جامع شهر حلب (که در بحران اخیر سوریه به سرقت رفت)، سه تار مو در مسجد مغربی در لاذقیه، یک تار مو در زاویه (خانقاه) طریقه سعدیه در دمشق، و غیره.
همچنین بر اساس گزارشهایی در برخی منابع تاریخی، در برخی شهرهای ایران نیز در سدههای میانی، تعدادی از آثار و اشیا و تار موهای منسوب به رسول خدا (ص) وجود داشته و زیارتگاه بوده است. در اینجا شماری از گزارشهای تاریخی مبنی بر وجود آثار پیامبر (ص) در ایران را ارائه میکنیم:
1. بیهقی در تاریخ بیهق درباره همام بن زید بن وابصه، از صحابه رسول خدا (ص)، که در روستای «ایزی» بیهق اقامت گزیده بود، اشاره کرده که او «کاسه مصطفی» را با خود همراه داشته است. 6
2. عبدالجلیل رازی (زنده در 560ق) از سید طباطبای حسنی مقیم اصفهان با تعبیر «صاحب شَعر رسول الله» یاد کرده است که نشان میدهد این شخص تار مویی متعلق به پیامبر (ص) در اختیار داشته است. 7
3. حمدالله مستوفی (زنده در 740ق) در ضمن معرفی قلعه «نودز» (در آذربایجان) مینویسد: «... و در آنجا آثار محمد مصطفی (صلعم) دارند و تأثیری نیکو دارد.» 8
4. در شیراز زیارتگاهی معروف به آثار رسول (ص) وجود داشته است. جنید شیرازی (درگذشته 791ق) در شد الازار خود از ابوالسائب نامی سخن به میان آورده است که از پدر خود تار مویی از پیامبر را به ارث برد و پس از درگشت او، آن را بنا بر وصیتش با وی در گورستان دارالسلام شیراز به خاک سپردند. از آن پس قبر ابوالسائب به جهت وجود تار موی حضرت محمد (ص) در آن، به زیارتگاه تبدیل شد. 9 در تذکره هزار مزار (ترجمه فارسی شد الازار)، در این باره به تفصیل چنین آمده است:
«شیخ ابوالسائب، که مشهور است بآثار رسول صلی الله علیه وآله وسلم، از اولیاء مقربست و میگویند پدر او تاجری مالدار بود. چون وفاتش رسید دو پسر داشت پس مالهای پدر قسمت کردند کما فرضالله. چون بشعره حضرت رسالت صلیالله علیه وآله وسلم رسیدند برادر ابوالسائب گفت بمقراض دو نیم کنیم و هر یک نیمه بستانیم. ابوسائب گفت: موی رسول صلی الله علیه وآله وسلم از آن عزیزتر و جلیلتر و شریفتر است که بمقراض پاره کنیم، و لیکن میستانم من این کرامت و برکت که خدای تعالی روزی من کرده است و تو تمام مال بستان. بعد از آن برادرش تمام مال بستد و ابوسائب شعره حضرت رسالت صلی الله علیه وآله وسلم بستد و بر پشم مالید و در جیب خود بنهاد و در مدت عمر با وی بود و آنرا بوی میکرد و بوسه میداد و صلوات بسیار بر رسول صلی الله علیه وآله وسلم میفرستاد. چون وفاتش رسید وصیت کرد که چون مرا بشوئید کفن مرا بپوشانید و مرا خوشبوی و این موی کریمه در چشم راست من نهید مگر ببرکت این شعره کریمه خدای تعالی بر من رحمت کند که مرا هیچ وسیلتی نیست. پس همچنان کردند. بعد از آن یکی از صالحین در خواب دید حضرت رسالت را صلی الله علیه وآله وسلم که فرمود مردمان را بگوی که هر کس که او را حاجتی باشد بر سر قبر ابوسائب بیاید و بطلبد که انشاءالله مرادش حاصل شود. پس خلایق بسیار قصد زیارت او کردند و هر که آنجا میرسید اگر سوار بود جهت اعزاز پیاده میشد اکرام شعره مبارکه حضرت رسول صلی الله علیه وآله وسلم را؛ و مزار او مشهور است میان گورستان رحمتالله علیه.» 10
گفتنی است قبر ابوالسائب تا به امروز در گورستان دارالسلام باقی مانده است و برروی آن سنگ قبر بزرگی از دوره قاجار وجود دارد که مصحّح تذکره هزار مزار، تصویر آن را با عنوان «شعر النبی» منتشر کرده است. 11
5. عیسی بن جنید شیرازی ـ مترجم شد الازار ـ از مسجدی به نام «خواجه خیر» در محله حوالی مقبره شیخ کبیر در شیراز یاد کرده است که در آنجا آثار رسول خدا (ص) وجود داشته است. عبارت او در ادامه این مطلب، که «از بهر تبرک آنجا رفتن و نماز گزاردن و زیارت شعر رسول علیه الصلوة والسلام کردن افضل زیارتهاست»، بیانگر آن است که این آثار شامل تار مو یا تار موهایی از پیامبر (ص) بوده است. 12
6. فصیح خوافی (زنده در 845ق) نیز از وجود آثار دیگری از حضرت پیامبر (ص) نزد سید شمسالدین علی بمی در بم خبر داده است. به گفته وی، زمانیکه امیر مبارزالدین محمد مظفّر، در سال 754ق، در مسیر خود به سمت شیراز، به شهر بم رسید، از شمسالدین علی بمی خواست تا در ازای هر مبلغی که تعیین کند، این آثار را از او دریافت کند. اما او به هیچ وجه حاضر نشد این آثار را به امیر مبارزالدین بدهد. شبهنگام رسول اکرم (ص) را در خواب دید که به وی دستور داد: «موی محمد را به محمد مظفّر ده!» روز بعد نزد امیر مبارزالدین رفت و آثار را به او تحویل داد و در ازای آن چیزی از وی قبول نکرد. در نسخه دیگری افزوده شده است که امیر مبارزالدین پیش از رفتن به شیراز، آثار پیامبر (ص) را به دارالسیادهای که در کرمان ساخته بود، فرستاد و تا زمان مؤلف کتاب، در همانجا بوده است. 13
7. در تبریز قدمگاهی منسوب به رسول خدا (ص) وجود داشته است که حافظ حسین کربلائی از آن یاد کرده و دو روایت مختلف در باب چگونگی انتقال آن از مدینه منوره به تبریز نقل کرده است. متن نوشته وی درباره این سنگ قدمگاه و داستان انتقال آن به تبریز چنین است:
«قدمگاه حضرت رسول صلی الله علیه وآله وسلم: در چهار منار مسجدی است معین در دیوار آن نصب کردهاند، در سبب آنکه قدمگاه در تبریز واقع شده روایات مذکور است، یک روایت اینکه مولانا شمسالدین معرف رحمه الله فرمود که چنین استماع افتاده که سید فاضلی کاملی بوده مشهور به سید عبری. چون به شرف زیارت سید کونین مشرف گشته در وقت سلام به آن حضرت مخاطب به جواب گشته که «و علیک السلام یا ولدی». اهل مدینه را از سادات و اکابر و خدام و اهالی اعتقاد بسیار به سید مشارالیه واقع شده، وی را به خزانه حضرت بردهاند و گفتهاند که از تحفه و هدایای اینجا هرچه خاطر مبارک شما میخواهد قبول نمایید، سید مشارالیه این سنگ قدمگاه را طلبیده، تفویض فرمودهاند، آن را به تبریز آورده و این مسجد را بنا کرده و در آنجا نصب کرده که همه کس را از زیارت آن حظی و نصیبی باشد. و از بعضی دیگر چنین استماع افتاده که اورخان که یکی از حکام بوده با تحف و هدایای بیشمار به زیارت حضرت سید مختار، علیه صلوات الله الملک الجبار رفته، حضرات سادات و خدام سلطان مشارالیه را به خزانه متبرکه آن حضرت بردهاند و این تحفه را بدو مفوض فرمودهاند، وی آن را آورده و آن مسجد را ساخته و آن را در آنجا نصب فرموده و در جنب آن، مقبره جهت خود فرموده تا ساختهاند و در آنجا مدفونست. بههر حال جایی به کیفیتی است و محل استجابت دعا، بسیار بسیار از مردم نقل کردند که هر دعا که آنجا کردیم مستجاب شد. عزیزی مولانا محمد رحمه الله که حضرت رسالت را بسیار در واقعه میدیده نوشته که حضرت را در واقعه دیدم پرسیدم که این سنگی که منسوب است به قدمگاه فیالواقع قدمگاه است؟ فرمودند که بلی. والله تعالی اعلم بحقیقة الحال.» 14
8. اثر دیگر، صندل منسوب به پیامبر (ص) است که گویا در دوره قاجار در بقعه شیخ صفیالدین اردبیلی نگهداری میشده است. مستند این سخن، مطالبی است که درباره وضعیت شهر اردبیل و بقعه شیخ صفیالدّین اردبیلی در دوره قاجار، در حاشیه چاپ سنگی صفوة الصّفای ابن بزّاز اردبیلی درج شده و در ضمن این مطالب آمده است که «یکتای نعلین از نعال شریفة حضرت نبوی ـ صلّی الله علیه و آله ـ زینتافزای بقعة متبرّکه است». 15
افزون بر موارد یاد شده، زیارتگاهها و مکانهای دیگری نیز منسوب به رسول خدا (ص) در ایران وجود داشته است. از جمله مقدسی در احسن التقاسیم به مسجدی در شهرِ «شهرستان» (قصبه شاپور در اقلیم فارس) اشاره کرده که به باور مردم، پیامبر (ص) در آنجا نماز خوانده بود. 16 علی بن ابیبکر هروی (درگذشته 611ق) نیز به وجود زیارتگاهی منسوب به پیامبر (ص) (تحت عنوان «مشهد النبی (ص)») در شهر آبادان اشاره کرده، اما توضیح دیگری درباره آن به دست نداده است. 17 درباره این دو زیارتگاه، در سایر منابع تاریخی آگاهیهای دیگری به دست نیامد.
معادل عربی این اصطلاح، «الآثار النبویة»، و معادل انگلیسی آن relics of Prophet است.
در دوره عثمانی، زیارت آثار پیامبر (ص) رواج فراوانی داشت و پادشاهان عثمانی شماری از این آثار را از دیگر مناطق تحت نفوذ خود از جمله حجاز، شام و مصر، نزد خود گردآوری کردند و گاه تار مویی از پیامبر (ص) را به برخی شهرها و حتی برخی شخصیتها هدیه میدادند. 2
یکی از مفصلترین تحقیقات در زمینه آثار و تار موهای منتسب به پیامبر (ص) را احمد تیمور باشا پژوهشگر فقید مصری انجام داده است. بنگرید به اثر وی: الآثار النبویة، القاهرة: مكتبة دار الكتاب العربی، ط 1، 1951.
به عنوان مثال، بنگرید: اسرار الآثار النبویة، جمیل حلیم الحسینی، بیروت: شرکة دار المشاریع، ط 1، 2007، ص 76.
شماری از آثار منسوب به پیامبر (ص) از دیرباز تاکنون، در جایگاههای ویژهای در بناهای مذهبی مهم از قبیل مساجد جامع، خانقاهها، مقابر و زیارتگاههای مهم در برخی شهرهای بزرگ جهان اسلام ـ به ویژه در قلمرو عثمانی ـ نگهداری میشده است. امروزه در موزه کاخ توپکاپی استانبول، بزرگترین مجموعه آثار و اشیای منسوب به رسول خدا (ص)، شامل بُرده (خرقه)، عمامه، سجاده، شمشیر، چند قدمگاه، دندان و تعدادی تار موی آن حضرت (ص) نگهداری میشود. 4
الآثار النبویة، احمد تیمور باشا، ص 78-79.
برای آگاهی بیشتر درباره قدمگاههای پیامبر اسلام (ص) در هند و بنگلادش، بنگرید: Hasan, Perween, "The Footprint of the Prophet", Muqarnas, volume X, 1993, pp. 335-343.
از جمله اماکن و جایگاههای حاوی تار موهای رسول خدا (ص) نیز میتوان به موارد زیر اشاره کرد: چند تار مو در زیارتگاه رأس الحسین (ع) در قاهره، یک تار مو در خانقاه نقشبندیان در قاهره، دو تار مو در طرابلس غرب (پایتخت لیبی)، یک تار مو در بیتالمقدس، دو تار مو در مسجد جزّار در شهر عکا در فلسطین، یک تار مو در مسجد جامع شهر نابلس در کرانه باختری فلسطین، یک تار مو در مسجد جامع شهر طرابلس لبنان، دو تار مو در هر یک از مسجد جامع و مسجد حبیب نجّار در انطاکیه، تار موهای مسجد جامع شهر حلب (که در بحران اخیر سوریه به سرقت رفت)، سه تار مو در مسجد مغربی در لاذقیه، یک تار مو در زاویه (خانقاه) طریقه سعدیه در دمشق، و غیره.
همچنین بر اساس گزارشهایی در برخی منابع تاریخی، در برخی شهرهای ایران نیز در سدههای میانی، تعدادی از آثار و اشیا و تار موهای منسوب به رسول خدا (ص) وجود داشته و زیارتگاه بوده است. در اینجا شماری از گزارشهای تاریخی مبنی بر وجود آثار پیامبر (ص) در ایران را ارائه میکنیم:
1. بیهقی در تاریخ بیهق درباره همام بن زید بن وابصه، از صحابه رسول خدا (ص)، که در روستای «ایزی» بیهق اقامت گزیده بود، اشاره کرده که او «کاسه مصطفی» را با خود همراه داشته است. 6
تاریخ بیهق، ابن فندق بیهقی، تصحیح: احمد بهمنیار، کتابفروشی فروغی، ص 25.
2. عبدالجلیل رازی (زنده در 560ق) از سید طباطبای حسنی مقیم اصفهان با تعبیر «صاحب شَعر رسول الله» یاد کرده است که نشان میدهد این شخص تار مویی متعلق به پیامبر (ص) در اختیار داشته است. 7
بعض مثالب النواصب فی نقض بعض فضائح الروافض (نقض)، عبدالجلیل رازی قزوینی، تصحیح: میر جلالالدین محدّث ارموی، به کوشش: محمد حسین درایتی، قم: مؤسسه علمی فرهنگی دارالحدیث و کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی، 1391، ص 240.
3. حمدالله مستوفی (زنده در 740ق) در ضمن معرفی قلعه «نودز» (در آذربایجان) مینویسد: «... و در آنجا آثار محمد مصطفی (صلعم) دارند و تأثیری نیکو دارد.» 8
نزهة القلوب، حمدالله مستوفی قزوینی، به کوشش: سید محمد دبیر سیاقی، قزوین: طه، چاپ 1، 1378، ص 132.
4. در شیراز زیارتگاهی معروف به آثار رسول (ص) وجود داشته است. جنید شیرازی (درگذشته 791ق) در شد الازار خود از ابوالسائب نامی سخن به میان آورده است که از پدر خود تار مویی از پیامبر را به ارث برد و پس از درگشت او، آن را بنا بر وصیتش با وی در گورستان دارالسلام شیراز به خاک سپردند. از آن پس قبر ابوالسائب به جهت وجود تار موی حضرت محمد (ص) در آن، به زیارتگاه تبدیل شد. 9
شدّ الازار فی حطّ الاوزار عن زوّار المزار، معینالدین جنید شیرازی، تصحیح: محمد قزوینی و عباس اقبال، طهران: چاپخانه مجلس، 1328، ص 135-136.
«شیخ ابوالسائب، که مشهور است بآثار رسول صلی الله علیه وآله وسلم، از اولیاء مقربست و میگویند پدر او تاجری مالدار بود. چون وفاتش رسید دو پسر داشت پس مالهای پدر قسمت کردند کما فرضالله. چون بشعره حضرت رسالت صلیالله علیه وآله وسلم رسیدند برادر ابوالسائب گفت بمقراض دو نیم کنیم و هر یک نیمه بستانیم. ابوسائب گفت: موی رسول صلی الله علیه وآله وسلم از آن عزیزتر و جلیلتر و شریفتر است که بمقراض پاره کنیم، و لیکن میستانم من این کرامت و برکت که خدای تعالی روزی من کرده است و تو تمام مال بستان. بعد از آن برادرش تمام مال بستد و ابوسائب شعره حضرت رسالت صلی الله علیه وآله وسلم بستد و بر پشم مالید و در جیب خود بنهاد و در مدت عمر با وی بود و آنرا بوی میکرد و بوسه میداد و صلوات بسیار بر رسول صلی الله علیه وآله وسلم میفرستاد. چون وفاتش رسید وصیت کرد که چون مرا بشوئید کفن مرا بپوشانید و مرا خوشبوی و این موی کریمه در چشم راست من نهید مگر ببرکت این شعره کریمه خدای تعالی بر من رحمت کند که مرا هیچ وسیلتی نیست. پس همچنان کردند. بعد از آن یکی از صالحین در خواب دید حضرت رسالت را صلی الله علیه وآله وسلم که فرمود مردمان را بگوی که هر کس که او را حاجتی باشد بر سر قبر ابوسائب بیاید و بطلبد که انشاءالله مرادش حاصل شود. پس خلایق بسیار قصد زیارت او کردند و هر که آنجا میرسید اگر سوار بود جهت اعزاز پیاده میشد اکرام شعره مبارکه حضرت رسول صلی الله علیه وآله وسلم را؛ و مزار او مشهور است میان گورستان رحمتالله علیه.» 10
تذکره هزار مزار (ترجمه شد الازار)، عیسی بن جنید شیرازی، تصحیح: عبدالله نورانی وصال، شیراز: کتابخانه احمدی، چاپ 1، 1364 ش، 178-179.
گفتنی است قبر ابوالسائب تا به امروز در گورستان دارالسلام باقی مانده است و برروی آن سنگ قبر بزرگی از دوره قاجار وجود دارد که مصحّح تذکره هزار مزار، تصویر آن را با عنوان «شعر النبی» منتشر کرده است. 11
همانجا، پیوست تصاویر کتاب (بدون شماره صفحه).
5. عیسی بن جنید شیرازی ـ مترجم شد الازار ـ از مسجدی به نام «خواجه خیر» در محله حوالی مقبره شیخ کبیر در شیراز یاد کرده است که در آنجا آثار رسول خدا (ص) وجود داشته است. عبارت او در ادامه این مطلب، که «از بهر تبرک آنجا رفتن و نماز گزاردن و زیارت شعر رسول علیه الصلوة والسلام کردن افضل زیارتهاست»، بیانگر آن است که این آثار شامل تار مو یا تار موهایی از پیامبر (ص) بوده است. 12
همانجا، ص 122-123. در چاپ قدیمی این اثر، از این مسجد با عنوان «مسجد خواجه» یاد شده است. بنگرید: هزار مزار، شیراز: کتابخانه احمدی و جهاننما، 1320.
6. فصیح خوافی (زنده در 845ق) نیز از وجود آثار دیگری از حضرت پیامبر (ص) نزد سید شمسالدین علی بمی در بم خبر داده است. به گفته وی، زمانیکه امیر مبارزالدین محمد مظفّر، در سال 754ق، در مسیر خود به سمت شیراز، به شهر بم رسید، از شمسالدین علی بمی خواست تا در ازای هر مبلغی که تعیین کند، این آثار را از او دریافت کند. اما او به هیچ وجه حاضر نشد این آثار را به امیر مبارزالدین بدهد. شبهنگام رسول اکرم (ص) را در خواب دید که به وی دستور داد: «موی محمد را به محمد مظفّر ده!» روز بعد نزد امیر مبارزالدین رفت و آثار را به او تحویل داد و در ازای آن چیزی از وی قبول نکرد. در نسخه دیگری افزوده شده است که امیر مبارزالدین پیش از رفتن به شیراز، آثار پیامبر (ص) را به دارالسیادهای که در کرمان ساخته بود، فرستاد و تا زمان مؤلف کتاب، در همانجا بوده است. 13
مجمل فصیحی، فصیح خوافی، تصحیح: سید محسن ناجی نصرآبادی، تهران: اساطیر، چاپ 1، 1386، ج 2، ص 945.
7. در تبریز قدمگاهی منسوب به رسول خدا (ص) وجود داشته است که حافظ حسین کربلائی از آن یاد کرده و دو روایت مختلف در باب چگونگی انتقال آن از مدینه منوره به تبریز نقل کرده است. متن نوشته وی درباره این سنگ قدمگاه و داستان انتقال آن به تبریز چنین است:
«قدمگاه حضرت رسول صلی الله علیه وآله وسلم: در چهار منار مسجدی است معین در دیوار آن نصب کردهاند، در سبب آنکه قدمگاه در تبریز واقع شده روایات مذکور است، یک روایت اینکه مولانا شمسالدین معرف رحمه الله فرمود که چنین استماع افتاده که سید فاضلی کاملی بوده مشهور به سید عبری. چون به شرف زیارت سید کونین مشرف گشته در وقت سلام به آن حضرت مخاطب به جواب گشته که «و علیک السلام یا ولدی». اهل مدینه را از سادات و اکابر و خدام و اهالی اعتقاد بسیار به سید مشارالیه واقع شده، وی را به خزانه حضرت بردهاند و گفتهاند که از تحفه و هدایای اینجا هرچه خاطر مبارک شما میخواهد قبول نمایید، سید مشارالیه این سنگ قدمگاه را طلبیده، تفویض فرمودهاند، آن را به تبریز آورده و این مسجد را بنا کرده و در آنجا نصب کرده که همه کس را از زیارت آن حظی و نصیبی باشد. و از بعضی دیگر چنین استماع افتاده که اورخان که یکی از حکام بوده با تحف و هدایای بیشمار به زیارت حضرت سید مختار، علیه صلوات الله الملک الجبار رفته، حضرات سادات و خدام سلطان مشارالیه را به خزانه متبرکه آن حضرت بردهاند و این تحفه را بدو مفوض فرمودهاند، وی آن را آورده و آن مسجد را ساخته و آن را در آنجا نصب فرموده و در جنب آن، مقبره جهت خود فرموده تا ساختهاند و در آنجا مدفونست. بههر حال جایی به کیفیتی است و محل استجابت دعا، بسیار بسیار از مردم نقل کردند که هر دعا که آنجا کردیم مستجاب شد. عزیزی مولانا محمد رحمه الله که حضرت رسالت را بسیار در واقعه میدیده نوشته که حضرت را در واقعه دیدم پرسیدم که این سنگی که منسوب است به قدمگاه فیالواقع قدمگاه است؟ فرمودند که بلی. والله تعالی اعلم بحقیقة الحال.» 14
روضات الجنان و جنّات الجنان، حافظ حسین کربلائی تبریزی، تصحیح: جعفر سلطان القُرّائی، تبریز: ستوده، 1383، ج1، ص 485 و 486.
8. اثر دیگر، صندل منسوب به پیامبر (ص) است که گویا در دوره قاجار در بقعه شیخ صفیالدین اردبیلی نگهداری میشده است. مستند این سخن، مطالبی است که درباره وضعیت شهر اردبیل و بقعه شیخ صفیالدّین اردبیلی در دوره قاجار، در حاشیه چاپ سنگی صفوة الصّفای ابن بزّاز اردبیلی درج شده و در ضمن این مطالب آمده است که «یکتای نعلین از نعال شریفة حضرت نبوی ـ صلّی الله علیه و آله ـ زینتافزای بقعة متبرّکه است». 15
صفوةالصّفا، ابن بزّاز اردبیلی، تصحیح غلامرضا طباطبایی مجد، چاپ1، 1373.
افزون بر موارد یاد شده، زیارتگاهها و مکانهای دیگری نیز منسوب به رسول خدا (ص) در ایران وجود داشته است. از جمله مقدسی در احسن التقاسیم به مسجدی در شهرِ «شهرستان» (قصبه شاپور در اقلیم فارس) اشاره کرده که به باور مردم، پیامبر (ص) در آنجا نماز خوانده بود. 16
احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم، المقدسی، لیدن: بریل، ط 2، 1906، ص 433.
الاشارات الی معرفة الزیارات، علی بن ابیبکر الهروی، تحقیق: جانین سوردیل ـ طومین، دمشق: المعهد الفرنسی، 1953م، ص 83.
- معادل عربی این اصطلاح، «الآثار النبویة»، و معادل انگلیسی آن relics of Prophet است.
- یکی از مفصلترین تحقیقات در زمینه آثار و تار موهای منتسب به پیامبر (ص) را احمد تیمور باشا پژوهشگر فقید مصری انجام داده است. بنگرید به اثر وی: الآثار النبویة، القاهرة: مكتبة دار الكتاب العربی، ط 1، 1951.
- به عنوان مثال، بنگرید: اسرار الآثار النبویة، جمیل حلیم الحسینی، بیروت: شرکة دار المشاریع، ط 1، 2007، ص 76.
- الآثار النبویة، احمد تیمور باشا، ص 78-79.
- برای آگاهی بیشتر درباره قدمگاههای پیامبر اسلام (ص) در هند و بنگلادش، بنگرید: Hasan, Perween, "The Footprint of the Prophet", Muqarnas, volume X, 1993, pp. 335-343.
- تاریخ بیهق، ابن فندق بیهقی، تصحیح: احمد بهمنیار، کتابفروشی فروغی، ص 25.
- بعض مثالب النواصب فی نقض بعض فضائح الروافض (نقض)، عبدالجلیل رازی قزوینی، تصحیح: میر جلالالدین محدّث ارموی، به کوشش: محمد حسین درایتی، قم: مؤسسه علمی فرهنگی دارالحدیث و کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی، 1391، ص 240.
- نزهة القلوب، حمدالله مستوفی قزوینی، به کوشش: سید محمد دبیر سیاقی، قزوین: طه، چاپ 1، 1378، ص 132.
- شدّ الازار فی حطّ الاوزار عن زوّار المزار، معینالدین جنید شیرازی، تصحیح: محمد قزوینی و عباس اقبال، طهران: چاپخانه مجلس، 1328، ص 135-136.
- تذکره هزار مزار (ترجمه شد الازار)، عیسی بن جنید شیرازی، تصحیح: عبدالله نورانی وصال، شیراز: کتابخانه احمدی، چاپ 1، 1364 ش، 178-179.
- همانجا، پیوست تصاویر کتاب (بدون شماره صفحه).
- همانجا، ص 122-123. در چاپ قدیمی این اثر، از این مسجد با عنوان «مسجد خواجه» یاد شده است. بنگرید: هزار مزار، شیراز: کتابخانه احمدی و جهاننما، 1320.
- مجمل فصیحی، فصیح خوافی، تصحیح: سید محسن ناجی نصرآبادی، تهران: اساطیر، چاپ 1، 1386، ج 2، ص 945.
- روضات الجنان و جنّات الجنان، حافظ حسین کربلائی تبریزی، تصحیح: جعفر سلطان القُرّائی، تبریز: ستوده، 1383، ج1، ص 485 و 486.
- صفوةالصّفا، ابن بزّاز اردبیلی، تصحیح غلامرضا طباطبایی مجد، چاپ1، 1373.
- احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم، المقدسی، لیدن: بریل، ط 2، 1906، ص 433.
- الاشارات الی معرفة الزیارات، علی بن ابیبکر الهروی، تحقیق: جانین سوردیل ـ طومین، دمشق: المعهد الفرنسی، 1953م، ص 83.
چهارشنبه ۵ اسفند ۱۳۹۴ ساعت ۸:۰۸