«ابن حسام»، نام چند شاعر از یک خاندان اهل علم و ادب است که در سده هشتم هجری در هرات میزیستهاند و گویا اصالتاً از ناحیه خواف خراسان بودهاند. پیش از این، آقای علینقی منزوی تحقیق مختصری درباره این خاندان انجام داده است و ما نیز در اینجا با استفاده از نتایج این تحقیق و نیز شواهد نسخهشناختی، تحقیقات آقای منزوی در این باره را تکمیل کردهایم. ماحصل کلام آنکه، از این خاندان لااقل سه تن را میشناسیم که از هر یک از آنها، آثاری به نظم فارسی بهجای مانده است:
1. جمالالدین ابن حسام: بزرگِ این خاندان و نخستین شخصیت شناخته شده آن است. دولتشاه سمرقندی از وی با عنوان «ابن حسام الهروی» یاد کرده و دربارهاش نوشته است:
«فضل او زیاده از وصف است و شعر او را مولانا مظفّر هروی بر اقران او تفضیل میکند و او از خواف است و در دارالسلطنه هرات مسکن داشته و در روزگار ملوک هرات ظهور یافته و این قطعه را در حق ملک شمسالدین کرت گفته و تاریخ ابتدای دولت او را بیان میکند:
نوه وی نظامالدین ابن حسام نیز در دیباچه کتاب خود «ریاض الفتیان» از جد خود با لقب «جمال» و با توصیف «جد صحیح و اسفل» یاد کرده است.
همچنین آقابزرگ طهرانی از دیوان اشعار وی سخن گفته و در این باره چنین توضیح داده است: «ديوان ابن حسام خوافي الهروي السرخسي، جمال الدين. وهو غير ابن حسام صاحب خاوران نامه. كان معاصراً لملوك هرات. ولد في بعض قُری نيشابور و سافر الی الهند.» 2
2. کمالالدین ابن جمالالدین: از وی اثری منظوم با عنوان «عوامل منظوم» یا «المائة العاملة» باقی مانده است که نسخههای خطی فراوانی از آن وجود دارد و در فهرستواره دستنوشتهای ایرانی (دنا)، 62 نسخه از آن معرفی شده است. 3
او این منظومه را به نام معزالدين حسين بن ملك غياثالدين بن فخرالدين كرت كه در سالهای 732-771ق فرمانروای هرات و سيستان و غور بوده، سروده است و دو بیت آغازین آن چنین است: 4
3. نظامالدین بن کمالالدین بن جمالالدین: از وی «ریاض الفتیان» در شرح نصاب الصبیان فراهی، به نظم فارسی در حدود 3400 بیت باقی مانده است که از کهنترین شرحهای نصاب به شمار میآید. آقابزرگ طهرانی تاریخ نگارش آن را 737ق دانسته است 6، اما در نسخه آقای محیط طباطبایی سال 790ق ذکر شده است که نزدیکتر به واقعیت به نظر میرسد. از این اثر نسخههای خطی متعددی وجود دارد.
گفتنی است علینقی منزوی، ابن حسام خوسفی ـ سراینده خاوراننامه ـ را از همین خاندان برشمرده است. آقابزرگ نیز در یک جا، بین جمالالدین ابن حسام و ابن حسام خوسفی تمایز قائل شده 7، اما در ذیل ریاض الفتیان نظام ابن حسام، او را از خاندان ابن حسام خوسفی دانسته است. 8
اما به عقیده ما، ابن حسام خوسفی (درگذشته 875ق) شخص مستقلی از این خاندان بوده است؛ چراکه به جز تشابه نام پدر یا جد، مدرک تاریخی دیگری برای انتساب وی به خاندان ابن حسام خوافی در دست نیست. کما اینکه دولتشاه سمرقندی نیز که زندگینامه هر دو ابن حسام را به طور مستقل از یکدیگر آورده، در ذیل زندگینامه ابن حسام هروی، با اشاره به ابن حسام خوسفی میگوید: «و در این روزگار ابن حسام دیگر بوده و قصاید و منقبت را نیکو میگوید و ذکر او به جایگاه خود خواهد آمد.» 9
بخشی از مقدمه تصحیح «فرائضنامه منظوم ابن حسام خوافی»؛ منتشر شده در: فصلنامه نقد کتاب فقه و حقوق، سال 1، شماره 3 و 4، پاییز و زمستان 1394.
1. جمالالدین ابن حسام: بزرگِ این خاندان و نخستین شخصیت شناخته شده آن است. دولتشاه سمرقندی از وی با عنوان «ابن حسام الهروی» یاد کرده و دربارهاش نوشته است:
«فضل او زیاده از وصف است و شعر او را مولانا مظفّر هروی بر اقران او تفضیل میکند و او از خواف است و در دارالسلطنه هرات مسکن داشته و در روزگار ملوک هرات ظهور یافته و این قطعه را در حق ملک شمسالدین کرت گفته و تاریخ ابتدای دولت او را بیان میکند:
اضاء بشمس الدین کرت زماننا * وأجری فی بحر المرادات فلکه
ومن عجب تاریخ مبدأ حکمه * یوافق قول الناس خُلّد ملکه
... و وفات مولانا حسامالدین به روزگار ملک شمسالدین کرت در شهور سنة سبع و ثلاثین و سبعمائه بوده است.» 1ومن عجب تاریخ مبدأ حکمه * یوافق قول الناس خُلّد ملکه
سمرقندی، دولتشاه، تذکرة الشعراء، تصحیح: فاطمه علاقه، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، چاپ 1، 1385، صص 392-394.
نوه وی نظامالدین ابن حسام نیز در دیباچه کتاب خود «ریاض الفتیان» از جد خود با لقب «جمال» و با توصیف «جد صحیح و اسفل» یاد کرده است.
همچنین آقابزرگ طهرانی از دیوان اشعار وی سخن گفته و در این باره چنین توضیح داده است: «ديوان ابن حسام خوافي الهروي السرخسي، جمال الدين. وهو غير ابن حسام صاحب خاوران نامه. كان معاصراً لملوك هرات. ولد في بعض قُری نيشابور و سافر الی الهند.» 2
الطهرانی، آقابزرگ، الذریعة الی تصانیف الشیعة، تهران: چاپخانه مجلس، چاپ 1، 1332-1333ش / 1373-1374ق، ج 9 ـ ق 1، ص 19.
2. کمالالدین ابن جمالالدین: از وی اثری منظوم با عنوان «عوامل منظوم» یا «المائة العاملة» باقی مانده است که نسخههای خطی فراوانی از آن وجود دارد و در فهرستواره دستنوشتهای ایرانی (دنا)، 62 نسخه از آن معرفی شده است. 3
درایتی، مصطفی، فهرستواره دستنوشتهای ایران (دنا)، مشهد: مؤسسه فرهنگی پژوهشی الجواد (ع)، ج 7، صص 671-673.
او این منظومه را به نام معزالدين حسين بن ملك غياثالدين بن فخرالدين كرت كه در سالهای 732-771ق فرمانروای هرات و سيستان و غور بوده، سروده است و دو بیت آغازین آن چنین است: 4
ر.ک: منزوی، احمد، فهرست نسخ خطی فارسی، ج 3، ص 2072-2073؛ منزوی، ع.، فرهنگنامههای عربی بفارسی، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، 1337، ص 157.
بعد تحميد خداوند و درود مصطفی * نعت آل پاك پيغمبر رسول مجتبی
هست مدح خسرو غازی معزالدين حسين * حامی دين آفتاب معدلت ظلّ اله
فرزند وی نظامالدین ابن حسام، در دیباچه کتاب خود «ریاض الفتیان»، از پدر خود با لقب «کمال» نام برده و در جای دیگری از همین کتاب، به اثر وی با عنوان «مائة العاملة» اشاره کرده است. 5هست مدح خسرو غازی معزالدين حسين * حامی دين آفتاب معدلت ظلّ اله
منزوی، ع.، ص 156 و 157.
3. نظامالدین بن کمالالدین بن جمالالدین: از وی «ریاض الفتیان» در شرح نصاب الصبیان فراهی، به نظم فارسی در حدود 3400 بیت باقی مانده است که از کهنترین شرحهای نصاب به شمار میآید. آقابزرگ طهرانی تاریخ نگارش آن را 737ق دانسته است 6
الطهرانی، آقابزرگ، ج 11، ص 333.
گفتنی است علینقی منزوی، ابن حسام خوسفی ـ سراینده خاوراننامه ـ را از همین خاندان برشمرده است. آقابزرگ نیز در یک جا، بین جمالالدین ابن حسام و ابن حسام خوسفی تمایز قائل شده 7
الطهرانی، ج 9 ـ ق 1، ص 19.
الطهرانی، ج 11، ص 333.
اما به عقیده ما، ابن حسام خوسفی (درگذشته 875ق) شخص مستقلی از این خاندان بوده است؛ چراکه به جز تشابه نام پدر یا جد، مدرک تاریخی دیگری برای انتساب وی به خاندان ابن حسام خوافی در دست نیست. کما اینکه دولتشاه سمرقندی نیز که زندگینامه هر دو ابن حسام را به طور مستقل از یکدیگر آورده، در ذیل زندگینامه ابن حسام هروی، با اشاره به ابن حسام خوسفی میگوید: «و در این روزگار ابن حسام دیگر بوده و قصاید و منقبت را نیکو میگوید و ذکر او به جایگاه خود خواهد آمد.» 9
سمرقندی، دولتشاه، تذکرة الشعراء، ص 394 و 395.
بخشی از مقدمه تصحیح «فرائضنامه منظوم ابن حسام خوافی»؛ منتشر شده در: فصلنامه نقد کتاب فقه و حقوق، سال 1، شماره 3 و 4، پاییز و زمستان 1394.
- سمرقندی، دولتشاه، تذکرة الشعراء، تصحیح: فاطمه علاقه، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، چاپ 1، 1385، صص 392-394.
- الطهرانی، آقابزرگ، الذریعة الی تصانیف الشیعة، تهران: چاپخانه مجلس، چاپ 1، 1332-1333ش / 1373-1374ق، ج 9 ـ ق 1، ص 19.
- درایتی، مصطفی، فهرستواره دستنوشتهای ایران (دنا)، مشهد: مؤسسه فرهنگی پژوهشی الجواد (ع)، ج 7، صص 671-673.
- ر.ک: منزوی، احمد، فهرست نسخ خطی فارسی، ج 3، ص 2072-2073؛ منزوی، ع.، فرهنگنامههای عربی بفارسی، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، 1337، ص 157.
- منزوی، ع.، ص 156 و 157.
- الطهرانی، آقابزرگ، ج 11، ص 333.
- الطهرانی، ج 9 ـ ق 1، ص 19.
- الطهرانی، ج 11، ص 333.
- سمرقندی، دولتشاه، تذکرة الشعراء، ص 394 و 395.
يكشنبه ۹ خرداد ۱۳۹۵ ساعت ۵:۰۶