در سده هفتم هجری، ریاست و حکمرانی ری و توابع آن از جمله ورامین را چند تن از رجال یک خاندان سادات علوی حسینی به توارث از یکدیگر برعهده داشتهاند که در برخی منابع، از آنها به عنوان ملوک ری یاد شده است. آگاهیهای موجود درباره این خاندان در منابع تاریخی، بسیار اندک و پراکنده است و در واقع میتوان ملوک ری را یک خاندان ناشناخته به شمار آورد. لذا در این نوشتار به معرفی اجمالی این خاندان میپردازیم.
از میان اجداد این خاندان، احتمالاً نخستین کسی که به ورامین مهاجرت کرد، شخصی به نام «علی کیاکی» بوده که ابن عنبه از وی با عنوان «جدّ ملوک ری» یاد کرده است (ابن عنبه، 1433ق/1390ش: 384). مروزی و صاحب شجره مبارکه از وی با نسبت «طبری» یاد کردهاند (مروزی علوی، 1428ق/1385ش: 74؛ فخر رازی (منسوب به)، 1419ق/1377ش: 161) که اصالت طبرستانی وی را نشان میدهد. لقب «کیاکی» وی نیز تعلّق وی به خطه شمال ایران را میرساند. ضمن آنکه درباره «علی بن ابراهیم بن اسماعیل المنقذی»، از اجداد همین شخص، گفتهاند که اعقاب فراوانی در طبرستان داشته است (همانجا).
در منابع انساب، در نسب علی کیاکی تا امام زینالعابدین (ع)، اختلاف نظر وجود دارد. ابن عنبه، نسب کیاکی را با هفت واسطه به امام زینالعابدین (ع) رسانیده؛ اما مروزی و صاحب شجرة مبارکه دو واسطه دیگر به این نسب افزودهاند (منابع پیشین). 1 ابن طقطقی و ابن فوطی، به جای نام علی کیاکی، «کیاکی بن علی» گفتهاند (ابن فوطی، 1416ق: ج2، 369؛ ابنطقطقی، 1433ق/1390ش: 285). همچنین در نسب ملوک ری تا علی کیاکی نیز آشفتگی و اختلاف نظر شدیدی وجود دارد که تشخیص نسب دقیق ملوک ری را با سختی و دشواری مواجه میسازد.
مروزی و صاحب شجره مبارکه، برای علی کیاکی، سه فرزند دارای نسل نام بردهاند که دو تن از آنها عبدالله ملقّب به الناصر و ابوطالب بودهاند و نام فرزند سوم را به دو صورت «ابوزید» یا «بازید» ضبط کردهاند. در عمدة الطالب، پسر و پدری به نامهای «عبدالله بن ناصر»، جایگزین «عبدالله الناصر» شده است و ابن عنبه از نسل وی، یکی از رجال علمی این خاندان را به نام عزالدین ابوالفتح محمد بن قاسم بن محمد بن علی بن مهدی بن نوح بن عبدالله بن ناصر بن علی کیاکی برشمرده و از وی با تعبیر «الفقیه بورامین» یاد کرده است (ابن عنبه، 1425ق/1383ش: 385).
صاحب شجره مبارکه «ابوزید» فرزند علی کیاکی را جدّ رؤسای ورامین دانسته و از فرزند و نوه وی، به ترتیب به نامهای «هادی» و «ابوزید»، با تعبیر «الرئیس بورامین» یاد کرده است (فخر رازی (منسوب به)، 1419ق/1377ش: 161-162). ابن عنبه و ابن طقطقی و ابن فوطی، به جای «هادی»، نام «علی» ذکر کردهاند (ابن عنبه، 1425ق/1383ش: 38) که البته در نسبنامههای متأخر، «هادی» به عنوان لقب «علی» بهکار رفته است. همچنین ابن فوطی و ابن طقطقی، میان ابوزید اول و کیاکی، دو واسطه به نامهای «هادی» و «مانکدیم» افزودهاند (ابن فوطی، 1416ق: ج2، 369؛ ابنطقطقی، 1433ق/1390ش: 285).
امروزه شماری از مزارات امامزادگانی که تا کنون در منطقه ورامین باقی مانده، متعلق به افراد این خاندان دانسته شده است. به عنوان مثال، مزار سید علی کیاکی، امروزه در «جعفرآباد جنگل» واقع در حدود 17 کیلومتری ورامین قرار دارد (بنیاد ایرانشناسی، 1389: ج2، 322). همچنین بقعه امامزاده زید ابوالحسن، مدفن ابیزید بن علی کیاکی (همان: 319) و بقعه امامزاده قاضی علی الهادی، مدفن علی بن ابیزید بن علی کیاکی دانسته شده است؛ و گفته میشود محله حصار قاضی ورامین به همین شخص منسوب است.
به گفته ابن طقطقی، حسن بن ابیزید بن علی / هادی بن ابیزید بن علی کیاکی دارای دو فرزند به نامهای قاسم و جلالالدین محمد بوده است. قاسم دختری داشته است که در حیات پدرش، به ازدواج رضیالدین ـ شحنه ورامین ـ درآمد (ابن طقطقی، 1433ق/1390ش: همانجا). به گفته ابنعنبه، «زهره» دختر قاسم بن جلالالدین محمد، به ازدواج پادشاه سمنان درآمد و از وی صاحب دو فرزند به نامهای «جلالالدین» و «شرفالدین» گردید؛ و این شرفالدین، پدر عارف مشهور، علاءالدوله سمنانی (درگذشته 736ق) است (ابن عنبه، 1425ق/1383ش: 385).
اما نخستین شخصیت این خاندان که از وی با عنوان «ملک ری» یاد کردهاند، فخرالدین حسن فرزند جلالالدین محمد بن حسن بن ابیزید است. امروزه در روستای «ساران» شهرستان دماوند، در حد فاصل آبسرد به ایوانکی، زیارتگاهی به نام امامزاده سید فخرالدین و سید جلالالدین وجود دارد که قاعدتاً باید مدفن فخرالدین حسن و پدرش جلالالدین محمد باشد.
فخرالدین حسن دارای شش فرزند به نامهای قاسم، عربشاه، قتلغشاه، شادبادشاه، مهدی و علاءالملک مرتضی بوده است. ابن طقطقی درباره «مهدی» فرزند فخرالدین حسن نقل کرده است که: «كان هذا مهدي جبّاراً متسلّطاً، رأى أبوه منه ما رابه، فقلع عينيه بعد أن كان شمله، فلم يذهب بصره بالكلّيّة، وبعد ذهاب بصره لم يقلع عما كان عليه من سوء المسيرة والتعرض بالملوك والأكابر، فسعي به إلى السلطان، فقتله.» (ابن طقطقی، 1433ق/1390ش: 286).
جانشین فخرالدین حسن، علاءالدین مرتضی بوده است که ابن فوطی از وی با عنوان «علاءالدين ابوالحسن المرتضى بن الحسن بن محمد بن الحسن العلوي الحسيني الرازي ملك الري» یاد کرده و نسبش را تا امام زینالعابدین (ع) بیان کرده است (ابن فوطی، 1416ق: ج2، 369). ابن طقطقی نیز او را ستوده و در توصیف وی نوشته است: «وأما المرتضى علاءالدين بن الحسن، فكان ملكاً جليلاً مهيباً، عظيم السياسة والضرامة والشهامة، مقداماً جريّاً على الأمور، سيّداً محتشماً وجيهاً، ذا نعمة ضخمة، وأملاك سنية، وصيت طائر، وذيل طويل.» (ابن طقطقی، 1433ق/1390ش: 286).
گفتنی است برج مقبره تاریخی معروف به «برج علاءالدوله» در شهر ورامین، مدفن علاءالدین مرتضی است که از آثار معماری شاخص دوره ایلخانی در ورامین به شمار میآید. این بنای تاریخی عظیم، به تقلید از برج طغرل شهرری، از داخل مدوّر و از بیرون به شکل چند ترک ساخته شده و البته در شکوه و عظمت، به پای برج طغرل نمیرسد.
در بالاترین قسمت بدنه برج، کتیبهای سراسری به خط کوفی وجود دارد که ریختگی بخشهایی از آن، بازخوانی متن کامل کتیبه را با مشکل مواجه ساخته است. به نظر میرسد در میان پژوهشگرانی که تا کنون تلاش کردهاند متن این کتیبه را بازخوانی کنند، بازخوانی آقای عبدالله قوچانی دقیقتر بوده و بر اساس بازخوانی ایشان، متن کتیبه برج علاءالدوله به شرح زیر است:
«[بسم] الله [الر]حمن الرحيم ... ذكره ... امره ... [الاسـ]ـلام ... الأنام علاء الدولة والدين ركن الإسلام والمسلمين كهف العترة الطاهرة المرتضى ابن المولى الأعظم فخر الدولة والدين حسن الحسيني الوراميني رضـ[ـوان ا] الله عليه و[على أ]رواح أجد[اده مسـ]ـخن الاكام (؟) بمحمد وآله مصابيح الظلام توفي في رابع صفر سنة [خمـ]ـس وسبـ[ـعين] وستمائة وتمّت هذه القبة في 88[6]» (قوچانی: 1367).
بر اساس این کتیبه، نسبت علاءالدین مرتضی «حسینی ورامینی» بوده و در چهارم صفر سال 675ق از دنیا رفته و این گنبد در سال 688ق بر فراز قبر وی بنا شده است.
درباره فخرالدین حسن فرزند علاءالدین مرتضی، سومین حاکم ری از این خاندان، چندین منبع معاصر یکدیگر آگاهیهایی به دست دادهاند. ابن طقطقی درباره وی نوشته است: «ورد الحسن هذا الی الحجاز حاکماً، وکان بالری والٍ علیه، له رئاسة ووجاهة وتقدّم وسیاسة وضرامة وشهامة.» (ابن طقطقی، 1433ق/1390ش: همانجا).
ابن فوطی نیز دو بار زندگینامه مختصری از وی ارائه داده است. البته به نظر میرسد یکی از این دو بار قصد وی ارائه زندگینامه جدّ وی یعنی فخرالدین حسن پدر علاءالدین مرتضی بوده؛ چراکه در زندگینامه نخست، نسب فخرالدین حسن اول را بیان کرده است. اما به هر حال، اطلاعات ارائه شده در هر دو زندگینامه، متعلق به فخرالدین حسن دوم است. به هر حال، چنانکه از این دو زندگینامه بر میآید، فخرالدین حسن در سال 691 وارد بغداد شد و سلطان وقت (غازان خان)، امر سلطانیه را بدو تفویض کرد، و او به ساخت آنجا به بهترین وجه اهتمام ورزید، و در سال 709 در همان شهر از دنیا رفت. 2
اما صاحب الحوادث الجامعة، از ورود «فخرالدین رازی علوی» به همراهی «ملک امامالدین یحیی قزوینی بکری» به بغداد در سال 693ق و تفویض امر عراق بدانها از سوی پادشاه ایلخانی سخن گفته است (ابن فوطی (منسوب به)، 1424ق/2003م: 325). حمدالله مستوفی نیز پس از اینکه به خرابی ری در نتیجه نزاع مردم این شهر و ویرانی آن در دوره مغول اشاره کرده، از نقش «ملک فخرالدین ریی» (در برخی نسخهها: ورامینی) در «عمارت اندک ری» در عهد غازان خان و اسکان جمعی از مردم در آن، سخن گفته است (مستوفی، 57).
گفتنی است که آقابزرگ طهرانی از اثری به نام تزکیة الارواح عن موانع الافلاح یاد کرده است که نویسندهای ناشناس آن را از اخلاق ناصری خواجه نصیرالدین طوسی برگزیده و به فخرالدین حسن دوم اهدا کرده است. نسخه خطی کهنی از این اثر که در 764ق کتابت شده، در کتابخانه سید محمد باقر یزدی در نجف وجود داشته است و در آغاز آن، فخرالدین حسن با این اوصاف یاد شده است: «الملک الاعظم المرتضی العالم العادل الحاکم الفاضل السید فخرالدین الحسن بن السید علاءالدین المرتضی بن الحسن الحسینی» (طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: ج8، 50؛ الذریعة: ج4، 171).
در منابع تاریخی، نشان چندانی از رجال و شخصیتهای نسلهای بعدی این خاندان به چشم نمیخورد؛ اما میدانیم که نسل ملوک ری تا به امروز ادامه یافته است و گروهی از آنها در دورههای بعد به مناطق شمالی تهران امروزی مهاجرت کردهاند. گفته میشود بقعه امامزاده اسماعیل، واقع در محله قدیمی «زرگنده» (امروزه در حوالی قلهک در ضلع غربی خیابان شریعتی)، مدفن یکی از نوادگان ملوک ری است. 3
این شجرهنامه، احتمالاً از شجرهنامههای قدیمیتر محفوظ نزد سادات متأخر همین خاندان برگرفته شده است. بر اساس این شجرهنامهها، فخرالدین حسن دوم فرزندی به نام شرفالدین علی داشته، و نسب امامزاده اسماعیلِ زرگنده با چهار واسطه به این شخص میرسد. امروزه طوایف مختلفی از سادات حوزه استان تهران، نسب خود را به واسطه امامزاده اسماعیل زرگنده، به ملوک ری میرسانند که از آن جمله میتوان به طوایف میر اسماعیلی 4، میر محمدی 5 و مرتضایی اشاره کرد.
منابع و مآخذ:
1. ابن طقطقی، 1433ق/1390ش، الاصيلی فی انساب الطالبيين، تحقيق: سید مهدی رجایی، ط2، قم: مكتبة آية الله العظمی المرعشی النجفی الكبری.
2. ابن عنبه، 1425ق/1383ش، عمدة الطالب فی انساب آل ابیطالب، تحقیق: سید مهدی رجایی، ط1، قم: مکتبة آیة الله العظمی المرعشی النجفی الکبری.
3. ابن فوطی، بیتا، تلخیص مجمع الآداب فی معجم الالقاب، تحقیق: مصطفی جواد، [بغداد:] وزارة الثقافة والإرشاد القومی.
4. ابن فوطی (منسوب به)، 1424ق/2003م، الحوادث الجامعة والتجارب النافعة فی المائة السابعة، تحقیق: مهدی النجم، ط 1، بیروت: دار الکتب العلمیة.
5. ابن فوطی، 1416ق، مجمع الآداب فی معجم الالقاب، تحقیق: محمد الکاظم، طهران: مؤسسة الطباعة والنشر ـ وزارة الثقافة والإرشاد الاسلامی.
6. بنیاد ایرانشناسی (کار گروهی)، 1388، امامزادهها و تربت برخی از پاکان و نیکان (جلد اول: تهران، شمیرانات و شهرری)، تهران: بنیاد ایرانشناسی.
7. بنیاد ایرانشناسی، 1389، شماری از بقعهها، مرقدها و مزارهای استانهای تهران و البرز، تهران: بنیاد ایرانشناسی.
8. طهرانی، آقا بزرگ، الذریعة الی تصانیف الشیعة.
9. طهرانی، آقا بزرگ، طبقات اعلام الشیعة، ج 8 (الحقائق الراهنة فی المائة الثامنة).
10. فخر رازی (منسوب به)، 1419ق/1377ش، الشجرة المبارکة فی انساب الطالبیة، تحقیق: سید مهدی رجایی، ط1، قم: مکتبة آیة الله العظمی المرعشی النجفی.
11. قوچانی، عبدالله، 1367، «بررسی کتیبه آرامگاه علاءالدین»، اثر، شماره 15-16، پاییز و زمستان.
12. مستوفی، حمدالله، نزهة القلوب، تصحیحِ سید محمد دبیر سیاقی، چاپ 1.
13. مروزی علوی، اسماعيل بن حسين، 1428ق/1385ش، الفخری فی انساب الطالبيين، تحقيق: سید مهدی رجایی، ط2، قم: مكتبة آية الله العظمی المرعشی النجفی الكبری.
از میان اجداد این خاندان، احتمالاً نخستین کسی که به ورامین مهاجرت کرد، شخصی به نام «علی کیاکی» بوده که ابن عنبه از وی با عنوان «جدّ ملوک ری» یاد کرده است (ابن عنبه، 1433ق/1390ش: 384). مروزی و صاحب شجره مبارکه از وی با نسبت «طبری» یاد کردهاند (مروزی علوی، 1428ق/1385ش: 74؛ فخر رازی (منسوب به)، 1419ق/1377ش: 161) که اصالت طبرستانی وی را نشان میدهد. لقب «کیاکی» وی نیز تعلّق وی به خطه شمال ایران را میرساند. ضمن آنکه درباره «علی بن ابراهیم بن اسماعیل المنقذی»، از اجداد همین شخص، گفتهاند که اعقاب فراوانی در طبرستان داشته است (همانجا).
در منابع انساب، در نسب علی کیاکی تا امام زینالعابدین (ع)، اختلاف نظر وجود دارد. ابن عنبه، نسب کیاکی را با هفت واسطه به امام زینالعابدین (ع) رسانیده؛ اما مروزی و صاحب شجرة مبارکه دو واسطه دیگر به این نسب افزودهاند (منابع پیشین). 1
نسب مورد پذیرش ابن عنبه چنین است: «علی کیاکی بن عبدالله بن علی بن ابراهیم بن اسماعیل المنقذی بن جعفر صحصح بن عبدالله بن حسین اصغر بن امام زینالعابدین (ع)». اما مروزی و صاحب شجره مبارکه، میان عبدالله و علی بن ابراهیم، «احمد بن ابراهیم» را افزودهاند.
مروزی و صاحب شجره مبارکه، برای علی کیاکی، سه فرزند دارای نسل نام بردهاند که دو تن از آنها عبدالله ملقّب به الناصر و ابوطالب بودهاند و نام فرزند سوم را به دو صورت «ابوزید» یا «بازید» ضبط کردهاند. در عمدة الطالب، پسر و پدری به نامهای «عبدالله بن ناصر»، جایگزین «عبدالله الناصر» شده است و ابن عنبه از نسل وی، یکی از رجال علمی این خاندان را به نام عزالدین ابوالفتح محمد بن قاسم بن محمد بن علی بن مهدی بن نوح بن عبدالله بن ناصر بن علی کیاکی برشمرده و از وی با تعبیر «الفقیه بورامین» یاد کرده است (ابن عنبه، 1425ق/1383ش: 385).
صاحب شجره مبارکه «ابوزید» فرزند علی کیاکی را جدّ رؤسای ورامین دانسته و از فرزند و نوه وی، به ترتیب به نامهای «هادی» و «ابوزید»، با تعبیر «الرئیس بورامین» یاد کرده است (فخر رازی (منسوب به)، 1419ق/1377ش: 161-162). ابن عنبه و ابن طقطقی و ابن فوطی، به جای «هادی»، نام «علی» ذکر کردهاند (ابن عنبه، 1425ق/1383ش: 38) که البته در نسبنامههای متأخر، «هادی» به عنوان لقب «علی» بهکار رفته است. همچنین ابن فوطی و ابن طقطقی، میان ابوزید اول و کیاکی، دو واسطه به نامهای «هادی» و «مانکدیم» افزودهاند (ابن فوطی، 1416ق: ج2، 369؛ ابنطقطقی، 1433ق/1390ش: 285).
امروزه شماری از مزارات امامزادگانی که تا کنون در منطقه ورامین باقی مانده، متعلق به افراد این خاندان دانسته شده است. به عنوان مثال، مزار سید علی کیاکی، امروزه در «جعفرآباد جنگل» واقع در حدود 17 کیلومتری ورامین قرار دارد (بنیاد ایرانشناسی، 1389: ج2، 322). همچنین بقعه امامزاده زید ابوالحسن، مدفن ابیزید بن علی کیاکی (همان: 319) و بقعه امامزاده قاضی علی الهادی، مدفن علی بن ابیزید بن علی کیاکی دانسته شده است؛ و گفته میشود محله حصار قاضی ورامین به همین شخص منسوب است.
به گفته ابن طقطقی، حسن بن ابیزید بن علی / هادی بن ابیزید بن علی کیاکی دارای دو فرزند به نامهای قاسم و جلالالدین محمد بوده است. قاسم دختری داشته است که در حیات پدرش، به ازدواج رضیالدین ـ شحنه ورامین ـ درآمد (ابن طقطقی، 1433ق/1390ش: همانجا). به گفته ابنعنبه، «زهره» دختر قاسم بن جلالالدین محمد، به ازدواج پادشاه سمنان درآمد و از وی صاحب دو فرزند به نامهای «جلالالدین» و «شرفالدین» گردید؛ و این شرفالدین، پدر عارف مشهور، علاءالدوله سمنانی (درگذشته 736ق) است (ابن عنبه، 1425ق/1383ش: 385).
اما نخستین شخصیت این خاندان که از وی با عنوان «ملک ری» یاد کردهاند، فخرالدین حسن فرزند جلالالدین محمد بن حسن بن ابیزید است. امروزه در روستای «ساران» شهرستان دماوند، در حد فاصل آبسرد به ایوانکی، زیارتگاهی به نام امامزاده سید فخرالدین و سید جلالالدین وجود دارد که قاعدتاً باید مدفن فخرالدین حسن و پدرش جلالالدین محمد باشد.
فخرالدین حسن دارای شش فرزند به نامهای قاسم، عربشاه، قتلغشاه، شادبادشاه، مهدی و علاءالملک مرتضی بوده است. ابن طقطقی درباره «مهدی» فرزند فخرالدین حسن نقل کرده است که: «كان هذا مهدي جبّاراً متسلّطاً، رأى أبوه منه ما رابه، فقلع عينيه بعد أن كان شمله، فلم يذهب بصره بالكلّيّة، وبعد ذهاب بصره لم يقلع عما كان عليه من سوء المسيرة والتعرض بالملوك والأكابر، فسعي به إلى السلطان، فقتله.» (ابن طقطقی، 1433ق/1390ش: 286).
جانشین فخرالدین حسن، علاءالدین مرتضی بوده است که ابن فوطی از وی با عنوان «علاءالدين ابوالحسن المرتضى بن الحسن بن محمد بن الحسن العلوي الحسيني الرازي ملك الري» یاد کرده و نسبش را تا امام زینالعابدین (ع) بیان کرده است (ابن فوطی، 1416ق: ج2، 369). ابن طقطقی نیز او را ستوده و در توصیف وی نوشته است: «وأما المرتضى علاءالدين بن الحسن، فكان ملكاً جليلاً مهيباً، عظيم السياسة والضرامة والشهامة، مقداماً جريّاً على الأمور، سيّداً محتشماً وجيهاً، ذا نعمة ضخمة، وأملاك سنية، وصيت طائر، وذيل طويل.» (ابن طقطقی، 1433ق/1390ش: 286).
گفتنی است برج مقبره تاریخی معروف به «برج علاءالدوله» در شهر ورامین، مدفن علاءالدین مرتضی است که از آثار معماری شاخص دوره ایلخانی در ورامین به شمار میآید. این بنای تاریخی عظیم، به تقلید از برج طغرل شهرری، از داخل مدوّر و از بیرون به شکل چند ترک ساخته شده و البته در شکوه و عظمت، به پای برج طغرل نمیرسد.
در بالاترین قسمت بدنه برج، کتیبهای سراسری به خط کوفی وجود دارد که ریختگی بخشهایی از آن، بازخوانی متن کامل کتیبه را با مشکل مواجه ساخته است. به نظر میرسد در میان پژوهشگرانی که تا کنون تلاش کردهاند متن این کتیبه را بازخوانی کنند، بازخوانی آقای عبدالله قوچانی دقیقتر بوده و بر اساس بازخوانی ایشان، متن کتیبه برج علاءالدوله به شرح زیر است:
«[بسم] الله [الر]حمن الرحيم ... ذكره ... امره ... [الاسـ]ـلام ... الأنام علاء الدولة والدين ركن الإسلام والمسلمين كهف العترة الطاهرة المرتضى ابن المولى الأعظم فخر الدولة والدين حسن الحسيني الوراميني رضـ[ـوان ا] الله عليه و[على أ]رواح أجد[اده مسـ]ـخن الاكام (؟) بمحمد وآله مصابيح الظلام توفي في رابع صفر سنة [خمـ]ـس وسبـ[ـعين] وستمائة وتمّت هذه القبة في 88[6]» (قوچانی: 1367).
بر اساس این کتیبه، نسبت علاءالدین مرتضی «حسینی ورامینی» بوده و در چهارم صفر سال 675ق از دنیا رفته و این گنبد در سال 688ق بر فراز قبر وی بنا شده است.
درباره فخرالدین حسن فرزند علاءالدین مرتضی، سومین حاکم ری از این خاندان، چندین منبع معاصر یکدیگر آگاهیهایی به دست دادهاند. ابن طقطقی درباره وی نوشته است: «ورد الحسن هذا الی الحجاز حاکماً، وکان بالری والٍ علیه، له رئاسة ووجاهة وتقدّم وسیاسة وضرامة وشهامة.» (ابن طقطقی، 1433ق/1390ش: همانجا).
ابن فوطی نیز دو بار زندگینامه مختصری از وی ارائه داده است. البته به نظر میرسد یکی از این دو بار قصد وی ارائه زندگینامه جدّ وی یعنی فخرالدین حسن پدر علاءالدین مرتضی بوده؛ چراکه در زندگینامه نخست، نسب فخرالدین حسن اول را بیان کرده است. اما به هر حال، اطلاعات ارائه شده در هر دو زندگینامه، متعلق به فخرالدین حسن دوم است. به هر حال، چنانکه از این دو زندگینامه بر میآید، فخرالدین حسن در سال 691 وارد بغداد شد و سلطان وقت (غازان خان)، امر سلطانیه را بدو تفویض کرد، و او به ساخت آنجا به بهترین وجه اهتمام ورزید، و در سال 709 در همان شهر از دنیا رفت. 2
زندگینامه نخست ابن فوطی درباره فخرالدین حسن چنین است: «فخرالدين ابومحمد الحسن بن محمد بن الحسن بن ابيزيد العلوي الحسيني، ملك الري. من أكابر السادات العلوية، ذوي الهمم العلية والأنفس الأبية، قدم بغداد وفوّض سلطان الوقت ـ خلّد الله ملكه ـ أمر السلطانية [إليه]، فاهتمّ في عمارتها أحسن اهتمام، رأيتُه غير مرّة ولم يتفق لي أن أكتب عنه، وتوفي سنة تسع وسبعمائة بالسلطانية.» (بنگرید: مجمع الآداب فی معجم الالقاب، ج2، ص589؛ تلخیص مجمع الآداب، ج4، ص149).
در زندگینامه دوم ابن فوطی درباره فخرالدین حسن نیز آمده است: «فخرالدين أبومحمد الحسن بن علاءالدين المرتضى بن الحسن العلوي الرازي، ملك الري. من البيت المؤسّس على التقوى الذي افتخر بخدمته جبرئيل وأهل السماوات العُلا، سلالة السادة الأطهار والأئمة الأماثل الأخيار والصدور الأكابر الأبرار، قدم بغداد حاكماً سنة إحدى وتسعين وستمائة.» (بنگرید: مجمع الآداب فی معجم الالقاب، ج2، ص590؛ تلخیص مجمع الآداب، ج4، ص151).
در زندگینامه دوم ابن فوطی درباره فخرالدین حسن نیز آمده است: «فخرالدين أبومحمد الحسن بن علاءالدين المرتضى بن الحسن العلوي الرازي، ملك الري. من البيت المؤسّس على التقوى الذي افتخر بخدمته جبرئيل وأهل السماوات العُلا، سلالة السادة الأطهار والأئمة الأماثل الأخيار والصدور الأكابر الأبرار، قدم بغداد حاكماً سنة إحدى وتسعين وستمائة.» (بنگرید: مجمع الآداب فی معجم الالقاب، ج2، ص590؛ تلخیص مجمع الآداب، ج4، ص151).
اما صاحب الحوادث الجامعة، از ورود «فخرالدین رازی علوی» به همراهی «ملک امامالدین یحیی قزوینی بکری» به بغداد در سال 693ق و تفویض امر عراق بدانها از سوی پادشاه ایلخانی سخن گفته است (ابن فوطی (منسوب به)، 1424ق/2003م: 325). حمدالله مستوفی نیز پس از اینکه به خرابی ری در نتیجه نزاع مردم این شهر و ویرانی آن در دوره مغول اشاره کرده، از نقش «ملک فخرالدین ریی» (در برخی نسخهها: ورامینی) در «عمارت اندک ری» در عهد غازان خان و اسکان جمعی از مردم در آن، سخن گفته است (مستوفی، 57).
گفتنی است که آقابزرگ طهرانی از اثری به نام تزکیة الارواح عن موانع الافلاح یاد کرده است که نویسندهای ناشناس آن را از اخلاق ناصری خواجه نصیرالدین طوسی برگزیده و به فخرالدین حسن دوم اهدا کرده است. نسخه خطی کهنی از این اثر که در 764ق کتابت شده، در کتابخانه سید محمد باقر یزدی در نجف وجود داشته است و در آغاز آن، فخرالدین حسن با این اوصاف یاد شده است: «الملک الاعظم المرتضی العالم العادل الحاکم الفاضل السید فخرالدین الحسن بن السید علاءالدین المرتضی بن الحسن الحسینی» (طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: ج8، 50؛ الذریعة: ج4، 171).
در منابع تاریخی، نشان چندانی از رجال و شخصیتهای نسلهای بعدی این خاندان به چشم نمیخورد؛ اما میدانیم که نسل ملوک ری تا به امروز ادامه یافته است و گروهی از آنها در دورههای بعد به مناطق شمالی تهران امروزی مهاجرت کردهاند. گفته میشود بقعه امامزاده اسماعیل، واقع در محله قدیمی «زرگنده» (امروزه در حوالی قلهک در ضلع غربی خیابان شریعتی)، مدفن یکی از نوادگان ملوک ری است. 3
در این بقعه شجرهنامهای وجود دارد که در آن نسب امامزاده به شرح زیر بیان شده است: «اسماعیل بن ابراهیم بن موسی بن عبداللطیف بن مرتضی بن شریفالدین علی بن فخرالدین حسن بن علاءالدین مرتضی بن فخرالدین حسن بن جمالالدین محمد بن حسن بن ابیزید بن قاضی علی الهادی بن ابیزید بن علی الکیاکی بن عبدالله بن قاضیالقضات شرفالدین ابراهیم بن اسماعیل المنقذی بن جعفر صحصح بن عبدالله بن شرف الاشراف فخرالعلویین القدوة فی الفقه والحدیث والنسابة المحدث ابیعبدالله الحسین الاصغر بن السید السجاد زینالعابدین علی بن الحسین بن علی بن ابیطالب.» (بنگرید: امامزادهها و تربت برخی از پاکان و نیکان (جلد اول: تهران، شمیرانات و شهرری)، کار گروهی بنیاد ایرانشناسی، ص 69).
این شجرهنامه، احتمالاً از شجرهنامههای قدیمیتر محفوظ نزد سادات متأخر همین خاندان برگرفته شده است. بر اساس این شجرهنامهها، فخرالدین حسن دوم فرزندی به نام شرفالدین علی داشته، و نسب امامزاده اسماعیلِ زرگنده با چهار واسطه به این شخص میرسد. امروزه طوایف مختلفی از سادات حوزه استان تهران، نسب خود را به واسطه امامزاده اسماعیل زرگنده، به ملوک ری میرسانند که از آن جمله میتوان به طوایف میر اسماعیلی 4
طایفه میر اسماعیلی بر اساس شجرهنامههای خود، نسب خود را به شرح زیر به یکی از نوادههای امامزاده اسماعیل زرگنده میرسانند: «اسماعیل بن ابیالحسن مستجاب الدعوة بن مرتضی بن اسماعیل بن ابراهیم بن موسی بن عبداللطیف بن مرتضی بن شرفالدین علی بن فخرالدین حسن.»
طایفه میرمحمدی نسب خود را به یکی دیگر از نوادگان امامزاده اسماعیل میرسانند؛ بدین شرح: «میر محمد بن احمد بن اسماعیل بن جمالالدین بن کمالالدین بن اسماعیل بن ابراهیم بن موسی بن عبداللطیف بن مرتضی بن شرفالدین علی بن فخرالدین حسن.»
منابع و مآخذ:
1. ابن طقطقی، 1433ق/1390ش، الاصيلی فی انساب الطالبيين، تحقيق: سید مهدی رجایی، ط2، قم: مكتبة آية الله العظمی المرعشی النجفی الكبری.
2. ابن عنبه، 1425ق/1383ش، عمدة الطالب فی انساب آل ابیطالب، تحقیق: سید مهدی رجایی، ط1، قم: مکتبة آیة الله العظمی المرعشی النجفی الکبری.
3. ابن فوطی، بیتا، تلخیص مجمع الآداب فی معجم الالقاب، تحقیق: مصطفی جواد، [بغداد:] وزارة الثقافة والإرشاد القومی.
4. ابن فوطی (منسوب به)، 1424ق/2003م، الحوادث الجامعة والتجارب النافعة فی المائة السابعة، تحقیق: مهدی النجم، ط 1، بیروت: دار الکتب العلمیة.
5. ابن فوطی، 1416ق، مجمع الآداب فی معجم الالقاب، تحقیق: محمد الکاظم، طهران: مؤسسة الطباعة والنشر ـ وزارة الثقافة والإرشاد الاسلامی.
6. بنیاد ایرانشناسی (کار گروهی)، 1388، امامزادهها و تربت برخی از پاکان و نیکان (جلد اول: تهران، شمیرانات و شهرری)، تهران: بنیاد ایرانشناسی.
7. بنیاد ایرانشناسی، 1389، شماری از بقعهها، مرقدها و مزارهای استانهای تهران و البرز، تهران: بنیاد ایرانشناسی.
8. طهرانی، آقا بزرگ، الذریعة الی تصانیف الشیعة.
9. طهرانی، آقا بزرگ، طبقات اعلام الشیعة، ج 8 (الحقائق الراهنة فی المائة الثامنة).
10. فخر رازی (منسوب به)، 1419ق/1377ش، الشجرة المبارکة فی انساب الطالبیة، تحقیق: سید مهدی رجایی، ط1، قم: مکتبة آیة الله العظمی المرعشی النجفی.
11. قوچانی، عبدالله، 1367، «بررسی کتیبه آرامگاه علاءالدین»، اثر، شماره 15-16، پاییز و زمستان.
12. مستوفی، حمدالله، نزهة القلوب، تصحیحِ سید محمد دبیر سیاقی، چاپ 1.
13. مروزی علوی، اسماعيل بن حسين، 1428ق/1385ش، الفخری فی انساب الطالبيين، تحقيق: سید مهدی رجایی، ط2، قم: مكتبة آية الله العظمی المرعشی النجفی الكبری.
- نسب مورد پذیرش ابن عنبه چنین است: «علی کیاکی بن عبدالله بن علی بن ابراهیم بن اسماعیل المنقذی بن جعفر صحصح بن عبدالله بن حسین اصغر بن امام زینالعابدین (ع)». اما مروزی و صاحب شجره مبارکه، میان عبدالله و علی بن ابراهیم، «احمد بن ابراهیم» را افزودهاند.
- زندگینامه نخست ابن فوطی درباره فخرالدین حسن چنین است: «فخرالدين ابومحمد الحسن بن محمد بن الحسن بن ابيزيد العلوي الحسيني، ملك الري. من أكابر السادات العلوية، ذوي الهمم العلية والأنفس الأبية، قدم بغداد وفوّض سلطان الوقت ـ خلّد الله ملكه ـ أمر السلطانية [إليه]، فاهتمّ في عمارتها أحسن اهتمام، رأيتُه غير مرّة ولم يتفق لي أن أكتب عنه، وتوفي سنة تسع وسبعمائة بالسلطانية.» (بنگرید: مجمع الآداب فی معجم الالقاب، ج2، ص589؛ تلخیص مجمع الآداب، ج4، ص149).
در زندگینامه دوم ابن فوطی درباره فخرالدین حسن نیز آمده است: «فخرالدين أبومحمد الحسن بن علاءالدين المرتضى بن الحسن العلوي الرازي، ملك الري. من البيت المؤسّس على التقوى الذي افتخر بخدمته جبرئيل وأهل السماوات العُلا، سلالة السادة الأطهار والأئمة الأماثل الأخيار والصدور الأكابر الأبرار، قدم بغداد حاكماً سنة إحدى وتسعين وستمائة.» (بنگرید: مجمع الآداب فی معجم الالقاب، ج2، ص590؛ تلخیص مجمع الآداب، ج4، ص151). - در این بقعه شجرهنامهای وجود دارد که در آن نسب امامزاده به شرح زیر بیان شده است: «اسماعیل بن ابراهیم بن موسی بن عبداللطیف بن مرتضی بن شریفالدین علی بن فخرالدین حسن بن علاءالدین مرتضی بن فخرالدین حسن بن جمالالدین محمد بن حسن بن ابیزید بن قاضی علی الهادی بن ابیزید بن علی الکیاکی بن عبدالله بن قاضیالقضات شرفالدین ابراهیم بن اسماعیل المنقذی بن جعفر صحصح بن عبدالله بن شرف الاشراف فخرالعلویین القدوة فی الفقه والحدیث والنسابة المحدث ابیعبدالله الحسین الاصغر بن السید السجاد زینالعابدین علی بن الحسین بن علی بن ابیطالب.» (بنگرید: امامزادهها و تربت برخی از پاکان و نیکان (جلد اول: تهران، شمیرانات و شهرری)، کار گروهی بنیاد ایرانشناسی، ص 69).
- طایفه میر اسماعیلی بر اساس شجرهنامههای خود، نسب خود را به شرح زیر به یکی از نوادههای امامزاده اسماعیل زرگنده میرسانند: «اسماعیل بن ابیالحسن مستجاب الدعوة بن مرتضی بن اسماعیل بن ابراهیم بن موسی بن عبداللطیف بن مرتضی بن شرفالدین علی بن فخرالدین حسن.»
- طایفه میرمحمدی نسب خود را به یکی دیگر از نوادگان امامزاده اسماعیل میرسانند؛ بدین شرح: «میر محمد بن احمد بن اسماعیل بن جمالالدین بن کمالالدین بن اسماعیل بن ابراهیم بن موسی بن عبداللطیف بن مرتضی بن شرفالدین علی بن فخرالدین حسن.»
فصلنامه کتابگزار، شماره 1، بهار 1395، ص433-438
يكشنبه ۱۳ تير ۱۳۹۵ ساعت ۱۲:۵۵