حلقه کاتبان، با انتشار کتاب «گر عشق نبودی...» به حلقه ناشران پیوست.
کتاب «گر عشق نبودی...» مجموعه اشعار جناب استاد «آصف فکرت»، نویسنده، ادیب و شاعر معاصر کشور دوست و همسایه، افغانستان، است. استاد فکرت، زاده 1325 خورشیدی در هرات، چندین سال از عمر خود را در مشهد و تهران سپری کرده و با آستان قدس رضوی و دائرةالمعارف بزرگ اسلامی همکاری داشته و با بزرگان حوزه میراث از جمله مرحوم محقق سید عبدالعزیز طباطبایی و مرحوم استاد ایرج افشار دوستی و صمیمیت داشته است؛ اما سرانجام، در سال 1380 ناچار به مهاجرت از ایران گشته و در حال حاضر در شهر «اُتاوا» ـ پایتخت کانادا ـ گذرانِ زندگی میکند. نوشتههای ایشان در سایت کاتبان، در وبلاگ «آن روزها»، به آدرس: http://fekrat.kateban.com ، قابل دسترس است.
عنوان کتاب، از بیت زیر، سروده شیخ سهروردی، برگرفته شده است:
ضمن تبریک انتشار این اثر به سراینده محترم، آغاز بهکار انتشارات حلقه کاتبان را به همه اعضا و نویسندگان محترم سایت کاتبان تبریک عرض میکنم و برای مدیر محترم این سایت و انتشارات، جناب آقای سید علی طباطبایی یزدی، آرزوی توفیقات روزافزون دارم.
نمونههایی از سرودههای استاد آصف فکرت:
غزل:
به مناسبت درگذشت استاد ایرج افشار:
[از ترجمه منظوم کلام امام علی (ع)]
دانش برتر:
کتاب «گر عشق نبودی...» مجموعه اشعار جناب استاد «آصف فکرت»، نویسنده، ادیب و شاعر معاصر کشور دوست و همسایه، افغانستان، است. استاد فکرت، زاده 1325 خورشیدی در هرات، چندین سال از عمر خود را در مشهد و تهران سپری کرده و با آستان قدس رضوی و دائرةالمعارف بزرگ اسلامی همکاری داشته و با بزرگان حوزه میراث از جمله مرحوم محقق سید عبدالعزیز طباطبایی و مرحوم استاد ایرج افشار دوستی و صمیمیت داشته است؛ اما سرانجام، در سال 1380 ناچار به مهاجرت از ایران گشته و در حال حاضر در شهر «اُتاوا» ـ پایتخت کانادا ـ گذرانِ زندگی میکند. نوشتههای ایشان در سایت کاتبان، در وبلاگ «آن روزها»، به آدرس: http://fekrat.kateban.com ، قابل دسترس است.
عنوان کتاب، از بیت زیر، سروده شیخ سهروردی، برگرفته شده است:
گر عشق نبودی و غم عشق نبودی * چندین سخن نغز که گفتی؟ که شنودی؟
متن کتاب حاوی سرودههای استاد فکرت، شامل غزلها، قصاید، مسمطها و قالبهای آزاد، و نیز ترجمه منظوم 110 کلام و حکمت از امیر مؤمنان علی (ع) است. این اثر، به عنوان اولین کتاب از «انتشارات حلقه کاتبان»، در 446 صفحه به قطع رقعی و با جلد گالینگور، در 700 نسخه، به قیمت 25000 تومان روانه بازار نشر شده است.ضمن تبریک انتشار این اثر به سراینده محترم، آغاز بهکار انتشارات حلقه کاتبان را به همه اعضا و نویسندگان محترم سایت کاتبان تبریک عرض میکنم و برای مدیر محترم این سایت و انتشارات، جناب آقای سید علی طباطبایی یزدی، آرزوی توفیقات روزافزون دارم.
نمونههایی از سرودههای استاد آصف فکرت:
غزل:
تا سحر چشم به راه تو نشستم امشب * در به روی همه با یاد تو بستم امشب
عهد با چشم تو ام بود که لب تر نکنم * عهد بگسستی و من نیز گسستم امشب
لیک بی چشم تو مِی مایه صد غم گردید * جرعهیی خوردم و پیمانه شکستم امشب
دوختم دیده به تصویر تو چشمت میگفت * تو چه دانی که نظربازِ که هستم امشب؟
اشکم از دیده به رخسار تو لغزید آخر * آری این گونه بشد کار ز دستم امشب
سرو نازم تو سرافرازِ کدامین چمنی * که من از دوری بالای تو پستم امشب
شب به امّید شد و صبح به حسرت برسید * وایِ فکرت، که ز شب طرف نبستم امشب
عهد با چشم تو ام بود که لب تر نکنم * عهد بگسستی و من نیز گسستم امشب
لیک بی چشم تو مِی مایه صد غم گردید * جرعهیی خوردم و پیمانه شکستم امشب
دوختم دیده به تصویر تو چشمت میگفت * تو چه دانی که نظربازِ که هستم امشب؟
اشکم از دیده به رخسار تو لغزید آخر * آری این گونه بشد کار ز دستم امشب
سرو نازم تو سرافرازِ کدامین چمنی * که من از دوری بالای تو پستم امشب
شب به امّید شد و صبح به حسرت برسید * وایِ فکرت، که ز شب طرف نبستم امشب
اتاوا، 2006
به مناسبت درگذشت استاد ایرج افشار:
چرا ز قافله همدلان جدا برویم * نمانده یک دل درد آشنا، بیا برویم
چو سرو خاکنشین گشت و لاله خونین دل * بیا کزین چمن ای دوست چون صبا برویم
همه سراینشینان آشنا رفتند * رسیده وقت که ما نیز ازین سرا برویم
زمانه با ما، ما با زمانه، بیگانه * ببند بار که دنبال آشنا برویم
بخوان ز موی سپیدت که گندمت شد آرد * گذشت نوبت و بهتر کز آسیا برویم
ز هر که نام بری بشنوی «روانش شاد» * به دلخوشی برِ یاران دگر کجا برویم
ببین کی مانده، درین کوی، از وفاداران * بیا که در پی یاران باوفا برویم
دلا چنین که شکستی ز رفتن «افشار» * مباش بسته این خاکدان، بیا برویم
هزار حجّت دیگر برای رفتن هست * بگو بیا برویم و مگو چرا برویم
چو سرو خاکنشین گشت و لاله خونین دل * بیا کزین چمن ای دوست چون صبا برویم
همه سراینشینان آشنا رفتند * رسیده وقت که ما نیز ازین سرا برویم
زمانه با ما، ما با زمانه، بیگانه * ببند بار که دنبال آشنا برویم
بخوان ز موی سپیدت که گندمت شد آرد * گذشت نوبت و بهتر کز آسیا برویم
ز هر که نام بری بشنوی «روانش شاد» * به دلخوشی برِ یاران دگر کجا برویم
ببین کی مانده، درین کوی، از وفاداران * بیا که در پی یاران باوفا برویم
دلا چنین که شکستی ز رفتن «افشار» * مباش بسته این خاکدان، بیا برویم
هزار حجّت دیگر برای رفتن هست * بگو بیا برویم و مگو چرا برویم
11 مارچ 2011
[از ترجمه منظوم کلام امام علی (ع)]
دانش برتر:
علم کان بر سر زبان ماند * مرد دانا بدان نپردازد
آن بود برترین دانشها * کآدمی را فرشتهخو سازد
غیبت و ناتوانی:آن بود برترین دانشها * کآدمی را فرشتهخو سازد
عاجزی کاو به زور نتواند * بر حریفان خود ظفر جوید
برگزیند سلاح غیبت را * بد مردم ز عجز میگوید
برگزیند سلاح غیبت را * بد مردم ز عجز میگوید
چهارشنبه ۱۰ شهريور ۱۳۹۵ ساعت ۱۱:۰۵