در موزه هنر ترک و اسلام در استانبول، صندوقچه قبر چوبی بسیار نفیس و زیبایی از دوره سلاجقه آناتولی نگهداری میشود که از مقبره سید محمود حیرانی در «آقشهر» Akşehir (واقع در حدود 100 کیلومتری شمال غربی شهر قونیه) به این موزه منتقل شده است. بر اساس کتیبه موجود بر پیشانی صندوقچه، صاحب این قبر شخصی به نام نجمالدین احمد بن مسعود، درگذشته 649ق است که برادر سید محمود حیرانی دانسته شده است. بههر حال متن کتیبهای که صاحب صندوقچه را معرفی میکند، به شرح زیر است: «هذه تربة قطب الواصلین رابط علوم الاولین والآخرین نجم الملة والحقّ والدین احمد بن مسعود تغمّده الله بغفرانه، تاریخه سنة تسع وأربعین وستمائة.»
درباره سید محمود حیرانی در منابع تاریخی آگاهیهای چندانی در دست نیست؛ اما ظاهراً او عارف شوریدهحالی معاصر مولوی بوده که در حکایتی در مناقب العارفین افلاکی، از وی با نام «سیدی محمود» یاد شده است. بر اساس این حکایت، مولانا از شخصی که افلاکی از وی با نام و اوصاف «فخر العارفین، معدن الاسرار، صاحب البصیرة، ملک الابدال شیخ سنانالدین آقشهری کلاهدوز» یاد کرده، احوال سیدی محمود را جویا میشود و سنانالدین نیز پاسخی به وی میدهد. سپس به آقشهر باز میگردد و سیدی محمود به او سخنی میگوید که نشان میدهد از گفتگوی میان وی و مولانا مطلع بوده است.
1صندوقچه مورد نظر با کتیبههای زیبایی به خط ثلث تزیین یافته که مضمون کتیبههای آن، آیات قرآن و احادیث نبوی و نیز اشعاری به زبان فارسی است. کتیبههای دو ردیف بالا و پایین ضلع شمالی بدنه اصلی صندوقچه، حاوی اشعاری سروده مولانا جلالالدین بلخی رومی است که از غزلی از دیوان شمس وی انتخاب شده است. متن این کتیبه را به شرح زیر بازخوانی کردهایم:
[ردیف بالا]:
درباره سید محمود حیرانی در منابع تاریخی آگاهیهای چندانی در دست نیست؛ اما ظاهراً او عارف شوریدهحالی معاصر مولوی بوده که در حکایتی در مناقب العارفین افلاکی، از وی با نام «سیدی محمود» یاد شده است. بر اساس این حکایت، مولانا از شخصی که افلاکی از وی با نام و اوصاف «فخر العارفین، معدن الاسرار، صاحب البصیرة، ملک الابدال شیخ سنانالدین آقشهری کلاهدوز» یاد کرده، احوال سیدی محمود را جویا میشود و سنانالدین نیز پاسخی به وی میدهد. سپس به آقشهر باز میگردد و سیدی محمود به او سخنی میگوید که نشان میدهد از گفتگوی میان وی و مولانا مطلع بوده است.
1
تفصیل حکایت در: مناقب العارفین، شمسالدین احمد افلاکی، تصحیح: تحسین یازیجی، آنقره: انجمن تاریخ ترک، 1980، ج2، ص605-606.
[ردیف بالا]:
لمولانا قدّس الله سرّه:
عاشقانی که باخبر میرند * پیش معشوق چون شکر میرند
از الست آب زندگی خوردند * لاجرم شیوه دگر میرند
از فرشته گذشتهاند بلطف * دور ازیشان که چون بشر میرند
[ردیف پایین]:عاشقانی که باخبر میرند * پیش معشوق چون شکر میرند
از الست آب زندگی خوردند * لاجرم شیوه دگر میرند
از فرشته گذشتهاند بلطف * دور ازیشان که چون بشر میرند
تو گمان میبری که شیران نیز * چون سگان از برون در میرند
عاشقانی که جان همدگرند * همه در عشق همدگر میرند
عاشقان جانب فلک پرّند * منکران در تک سقر میرند
صدق ولیّ الله
عاشقانی که جان همدگرند * همه در عشق همدگر میرند
عاشقان جانب فلک پرّند * منکران در تک سقر میرند
صدق ولیّ الله
(منبع عکس: www.aksehir.bel.tr)
(عکسهای صندوقچه از نگارنده، به تاریخ 24 اسفند 1393)
- تفصیل حکایت در: مناقب العارفین، شمسالدین احمد افلاکی، تصحیح: تحسین یازیجی، آنقره: انجمن تاریخ ترک، 1980، ج2، ص605-606.
کتابگزار، شماره 2 و 3، تابستان و پاییز 1395
يكشنبه ۴ تير ۱۳۹۶ ساعت ۴:۰۸