قبرستان بقیع بیتردید مقدسترین قبرستان نزد مسلمانان از زمان شکلگیری جامعه اسلامی پس از مهاجرت رسول خدا (ص) به مدینه منوره تا زمان حاضر بوده است. در طول این مدت، اهمیت و تقدس اصلی بقیع ناشی از وجود گنبدها و زیارتگاههای متعدد حاوی قبور شماری از اهل بیت (ع) و نزدیکان رسول خدا (ص) و دیگر شخصیتهای مقدس بوده است. از میان این زیارتگاهها نیز، مهمترین آنها گنبد و بارگاه مطهّر ائمه بقیع (ع) بوده که با توجه به شواهد متعدد میتوان گفت همواره بیش از سایر زیارتگاهها، محل توجه عموم مسلمانان قرار داشته است.
با این حال، این بارگاه مقدس با توجه به اینکه مزار مطهّر چهار تن از امامان معصوم شیعیان (ع) را دربر داشته، طبیعتاً نزد آنها از اهمیت خاص و ویژهای برخوردار بوده است. اهتمام شیعیان به بارگاه ائمه بقیع (ع) در درجه نخست در مداومت آنان به زیارت این بارگاه در دورههای مختلف تجلی یافته است. وجود زیارتنامههای چهار امام (ع) در منابع حدیثی کهن شیعه و گزارشهای متأخر سفرنامهنویسان دوره قاجاری، بهترین گواه بر این مسئله است.
با وجود این، توجه و اهتمام ویژه شیعیان به این بارگاه، ابعاد دیگری نیز داشته که در این نوشتار تلاش کردهایم تا به اختصار، به مهمترین آنها در قالب سه محور زیر بپردازیم: 1. اهتمام شیعیان به احداث ساختمان و گنبد زیارتگاه چهار امام (ع) و نصب ضریح بر مزار مطهّر آنان؛ 2. بهخاکسپاری رجال و شخصیتهای شیعه در جوار بارگاه ائمه بقیع (ع)؛ 3. برگزاری مراسم عزاداری روز عاشورا و ایام محرّم در کنار این بارگاه مقدّس.
ساختِ گنبد و بارگاه و ضریح
منابع تاریخی تا پیش از سده ششم هجری، آگاهیهایی درباره معماری ساختمان گنبد و بارگاه ائمه بقیع (ع) به دست نمیدهند و تقریباً تنها گزارش تاریخی در توصیف وضعیت این قبور، گزارش مسعودی (درگذشته 346ق) مورخ مشهور مسلمان است که به لوح رخام کتیبهدار روی قبر چهار امام (ع) اشاره و متن کتیبه آن را بازخوانی کرده است. 1
در واقع از شواهد و قراین تاریخی چنین برمیآید که بارگاه ائمه بقیع (ع) تا پیش از اواخر سده پنجم هجری فاقد ساختمان شاخص بوده است. چنین به نظر میرسد که نخستین گنبد و ساختمان روی این قبور، چنانکه از گزارش عبدالجلیل رازی قزوینی (زنده در 560ق) برمیآید، در اواخر سده پنجم هجری به اهتمام «مجدالملک اسعد بن محمد براوستانی قمی» (مقتول در 492ق)، وزیر «برکیارق سلجوقی» (حکومت: 487-498ق) ساخته شده است. 2
میدانیم که مجدالملک براوستانی بیتردید بر مذهب شیعه بوده و انتساب وی به قم بهترین گواه بر این مسئله است. چنانکه عبدالجلیل رازی قزوینی بر تشیّع وی تأکید و اشاره کرده است که مجدالملک به ساخت یا بازسازی گنبدهای امامان و امامزادگان در عراق و ایران، از جمله بارگاه امام موسی کاظم و امام محمد تقی (ع) در مقابر قریش (کاظمین امروزی) در بغداد و بارگاه حضرت عبدالعظیم حسنی در ری اهتمام داشته است. 3
ابن اثیر (درگذشته 630ق)، دیگر مورخ مشهور مسلمان، نیز اشاره کرده است که مجدالملک براوستانی، معماری از اهل قم را به مدینه اعزام و به ساخت گنبد قبر عباس و امام حسن مجتبی (ع) مأمور کرد. اما پس از قتل مجدالملک، امیر مدینه به نام «منظور بن عماره حسینی» (درگذشته 495ق)، معمار یاد شده را به قتل رسانید. 4 متأسفانه درباره علت قتل معمار قمی حرم ائمه بقیع (ع) و انگیزه امیر مدینه برای این اقدام، آگاهیهایی در سایر منابع به چشم نمیخورد.
افزون بر اینکه میدانیم کارفرما و بانی نخستین گنبد روی قبور ائمه بقیع (ع) و نیز معمار آن، هر دو از شیعیان و از اهل قم بودهاند، در دورههای بعدی نیز گاه رجال و شخصیتهای شیعه به مرمّت و بازسازی بارگاه ائمه بقیع (ع) توجه داشتهاند. چنانکه مرحوم سید محسن امین (درگذشته 1371ق) به نقل از تذکره نصرآبادی، از بازسازی این بارگاه مقدس به دست «میرزا علاءالدین حسین مرعشی اصفهانی»، معروف به «خلیفه سلطان» یا «سلطان العلماء» (درگذشته حدود 1064ق)، وزیر اعظم شاه عباس صفوی (حکومت: 996-1038ق) در یکی از سفرهای حج وی خبر داده است. 5
در اواخر دوره عثمانی نیز، در چند دهه پیش از تخریب زیارتگاههای بقیع به دست آلسعود، شیعیان ایرانی و دولتمردان قاجاری، ضریح چوبی موجود بر قبور ائمه بقیع (ع) را با یک ضریح مشبّک فولادی طلاکوب تعویض کردند. این ضریح توسط «حاجی محمدعلی خان امینالسلطنه» و به مباشرت «حاجی حسین علی» و به دست «حاجی میرزا علی نقشینه» در اصفهان ساخته و پس از توقف چند ساله در جدّه و کسب اجازه از پادشاه عثمانی، در سال 1321ق بر قبور ائمه (ع) نصب شد. 6
جنس این ضریح از فولاد ناب و از نظر فنی دارای ظرافت و استحکام بالایی بوده است. متأسفانه پس از تخریب بقیع، وهابیها آن را به هفت قطعه تقسیم و شش قطعه آن را در دیوار سمت راست و چپ ورودی محوطه زیارتگاه تخریب شده حضرت حمزه سیدالشهداء در اُحُد، و قطعه دیگر را در سمت قبور شهدا در اُحُد نصب کردند. 7 قطعات ضریح که به مدت چندین دهه در محل مزار حمزه و شهدای احد نصب بوده است، گویا در چند سال اخیر از آنجا برداشته شده و در حال حاضر از سرنوشت آن اطلاعی در دست نیست.
دفن شخصیتهای شیعه در جوار بارگاه ائمه بقیع (ع)
تقدس و اهمیت و جایگاه ویژه مقبره چهار امام (ع) در بقیع، عاملی بوده است تا در طول تاریخ، شماری از رجال و شخصیتهای دینی و سیاسی ـ اعمّ از شیعه و سنّی ـ در مجاورت این مکان مقدس به خاک سپرده شوند. چنانکه سمهودی (درگذشته 911ق)، مورخ مشهور مدینه، اشاره کرده است که در زمان وی در جوار این بارگاه، قبور بسیاری از اشراف مدینه (ساداتِ حاکم این شهر) و نزدیکان آنها وجود داشته است. 8
بیتردید شماری از مدفونان در جوار بارگاه ائمه بقیع (ع)، از رجال و شخصیتهای شیعه بودهاند که حتی اگر برخی از آنان شیعه دوازده امامی هم نبودهاند، به فرق دیگر تشیع تعلق داشتهاند. از نخستین گزارشهای تاریخی موجود در این زمینه، گزارشی مبنی بر وفات شخصی به نام «ابوعبدالله قمی مصری تاجر» است که در ذیالقعده سال 400ق، در مسیر خود از مصر به سمت مکه، که گویا با هدف ادای فریضه حج بوده، از دنیا رفت و جنازهاش را به مدینه منتقل کردند و در جوار ائمه بقیع (ع) به خاک سپردند. این شخص تاجری بسیار ثروتمند و از خزانهداران حکومت فاطمیان در مصر بوده است. 9
از دیگر رجال مدفون در نزدیکی گنبد چهار امام (ع)، «سیفالدین حسین ابن ابیالهیجاء» داماد «الصالح طلائع بن رُزَیک» (مقتول در 556ق) ـ وزیر دو خلیفه فاطمی الفائز و العاضد ـ بوده که قبر وی در سمت غربی این بارگاه بوده و سمهودی به وجود سازهای بر قبر وی در زمان خود اشاره کرده است. 10 ابن ابیالهیجاء به ساخت و احیای اماکن متبرکه در مدینه منوره اهتمام داشته و از وی تا مدتها آثاری در این شهر باقی بوده که در تواریخ محلی مدینه، به برخی از آنها اشاره شده است. 11 انتساب وی به طلائع بن رُزیّک و بهخاک سپاری وی در جوار بارگاه ائمه بقیع (ع) نیز میتواند قراینی بر تشیّع وی به شمار آید.
از مشهورترین شخصیتهای علمیِ شیعه در دوران متأخر که در کنار بارگاه ائمه بقیع به خاک سپرده شدهاند، باید به «شیخ احمد احسائی» (1166-1241)، صاحب تألیفات فراوان شاره کرد که مدفن وی در پایین پای گنبد چهار امام، زیر ناودان و پشت محراب آن قرار داشته است. در شماری از منابع و سفرنامههای فارسی، به دوبیتی عربی حاوی ماده تاریخ وفات وی، که بر لوح مزارش ثبت شده بود، اشاره شده و میرزا محمدحسین فراهانی در سفرنامه خود (از سال 1303ق) نوشته است که در زمان وی شیعه و سنّی بر قبر احسائی فاتحه میخواندند. 12
نزدیک قبر شیخ احمد احسائی، بیرون زیارتگاه چهار امام (ع) نیز قبر شیخ ابوالقاسم شیخ الاسلام شیرازی (درگذشته 1286ق) قرار داشته که در شماری از سفرنامههای فارسی به آن اشاره شده است. 13 نامبرده، فرزند شیخ محمدحسین شیخ الاسلام شیرازی بود که در سال 1211ق در شیراز به دنیا آمد و به تحصیل علوم رایج دینی مانند فقه و حدیث و تفسیر پرداخت؛ و پس از درگذشت عموی خود شیخ محمدامین شیخ الاسلام، بر مسند قضاوت و احکام شرعی نشست. او در سال 1285ق به مکه معظّمه مشرّف شد و پس از ادای مناسک حج، در محرم سال 1286ق در مدینه منوّره از دنیا رفت و در کنار بقعه ائمه بقیع (ع) به خاک سپرده شد. 14
از دیگر رجال متأخر شیعه مدفون در جوار ائمه بقیع (ع)، میتوان از میرزا یوسف صدرالعلماء فرزند میرزا محمد اسحاق پیشخدمت اردبیلی یاد کرد که در سفر حج خود و پس از پایان موسم حج، در مدینه منوره در سال 1372ق از دنیا رفت و نزدیک بارگاه چهار امام (ع) به خاک سپرده شد. 15 بیتردید شمار شخصیتهای شیعه مدفون در مجاورت بارگاه ائمه بقیع (ع) بیش از این بوده و شاید با جستجوی بیشتر در منابع تاریخی بتوان شخصیتهای دیگری را نیز شناسایی کرد.
عزاداری شیعیان در روز عاشورا و ایام محرّم
میدانیم که مدینه منوّره از شهرهایی بوده که در برخی دورههای تاریخی، تشیّع در آن نفوذ گستردهای داشته است؛ چنانکه در دورههای اخیر و تا بهامروز نیز اقلیتی از شیعیان همواره در این شهر حضور داشته و دارند. از سوی دیگر میدانیم که در بیشتر جاهایی که شیعیان حضور قابل توجهی داشتهاند، مراسم احیای روز عاشورا و عزاداریهای محرّم نیز برگزار میشده است و معمولاً محل گردهمایی و تجمع شیعیان در مراسم روز عاشورا، بناهای آیینی شاخص و به ویژه مراقد و زیارتگاههای متعلق به اهل بیت (ع) بوده است.
در مدینه منوّره نیز محلی که بیش از هر جای دیگری میتوانسته محور تجمّع و گردهمایی شیعیان در مراسم بزرگداشت روز عاشورا و عزاداریهای ایام محرّم باشد، بارگاه چهار امام مدفون در بقیع بوده است؛ چنانکه از حکایتی که مورخ بزرگ شهر حلب، کمالالدین ابن عدیم (درگذشته 660ق) با یک واسطه از راوی نقل کرده است، برمیآید که شیعیان ساکن مدینه منوره، همه ساله، روز عاشورا در گنبد عباس [و چهار امام (ع)] گرد هم میآمدند و مقتل امام حسین (ع) را قرائت میکردند. 16 بهنظر میرسد که این نقل قول ناظر به سده ششم هجری بوده است.
اگرچه در دوره مملوکی، شیعیان مدینه و دیگر سرزمینهای زیر تسلط مملوکیان، با سختگیریهای فراوانی از طرف حاکمان مواجه بودند و گزارشهای تاریخی چندانی درباره عزاداری شیعیان در کنار گنبد ائمه بقیع (ع) در این دوره به دست ما نرسیده است، اما میدانیم که این رسم در دورههای متأخر، دست کم در اواخر دوره عثمانی همچنان ادامه داشته است. چنانکه مرحوم عبدالرحیم الحربی در ذیل زندگینامه شیخ عبدالمنعم هاجوج (درگذشته 1400ق) ـ از روحانیون شیعه مدینه ـ آورده است که او پس از پایان مجالس عزا، دستههای عزاداری مردم را به سمت گنبد ائمه بقیع (ع)، که در آن زمان هنوز پابرجا بوده، هدایت میکرده است. 17
حاج ایاز خان قشقایی نیز پس از ادای حجّ خود در سالهای پایانی دوره قاجار، بعد از روز عاشورای سال 1341ق وارد مدینه منوّره شده، اما مراسم عزاداری شیعیان را در روزهای حضور خود در مدینه از جمله روز سیزدهم محرّم، چنین توصیف کرده است که سادات نخاوله مدینه منوّره و دیگر شیعیان عرب و عجمی که در این روزها در مدینه حاضر بودهاند، مراسم روضه و نوحهخوانی و ابیات و مرثیهخوانی و سینهزنی را به شکل مفصّلی در کوچههای مدینه و به ویژه کنار بارگاه ائمه بقیع (ع) برگزار میکردند که به گفته وی تمام کوچههای مدینه منوّره از صدای گریه و سینهزنی در تزلزل بود. 18
با این حال، این بارگاه مقدس با توجه به اینکه مزار مطهّر چهار تن از امامان معصوم شیعیان (ع) را دربر داشته، طبیعتاً نزد آنها از اهمیت خاص و ویژهای برخوردار بوده است. اهتمام شیعیان به بارگاه ائمه بقیع (ع) در درجه نخست در مداومت آنان به زیارت این بارگاه در دورههای مختلف تجلی یافته است. وجود زیارتنامههای چهار امام (ع) در منابع حدیثی کهن شیعه و گزارشهای متأخر سفرنامهنویسان دوره قاجاری، بهترین گواه بر این مسئله است.
با وجود این، توجه و اهتمام ویژه شیعیان به این بارگاه، ابعاد دیگری نیز داشته که در این نوشتار تلاش کردهایم تا به اختصار، به مهمترین آنها در قالب سه محور زیر بپردازیم: 1. اهتمام شیعیان به احداث ساختمان و گنبد زیارتگاه چهار امام (ع) و نصب ضریح بر مزار مطهّر آنان؛ 2. بهخاکسپاری رجال و شخصیتهای شیعه در جوار بارگاه ائمه بقیع (ع)؛ 3. برگزاری مراسم عزاداری روز عاشورا و ایام محرّم در کنار این بارگاه مقدّس.
ساختِ گنبد و بارگاه و ضریح
منابع تاریخی تا پیش از سده ششم هجری، آگاهیهایی درباره معماری ساختمان گنبد و بارگاه ائمه بقیع (ع) به دست نمیدهند و تقریباً تنها گزارش تاریخی در توصیف وضعیت این قبور، گزارش مسعودی (درگذشته 346ق) مورخ مشهور مسلمان است که به لوح رخام کتیبهدار روی قبر چهار امام (ع) اشاره و متن کتیبه آن را بازخوانی کرده است. 1
التنبیه والاشراف، مسعودی، ص301.
در واقع از شواهد و قراین تاریخی چنین برمیآید که بارگاه ائمه بقیع (ع) تا پیش از اواخر سده پنجم هجری فاقد ساختمان شاخص بوده است. چنین به نظر میرسد که نخستین گنبد و ساختمان روی این قبور، چنانکه از گزارش عبدالجلیل رازی قزوینی (زنده در 560ق) برمیآید، در اواخر سده پنجم هجری به اهتمام «مجدالملک اسعد بن محمد براوستانی قمی» (مقتول در 492ق)، وزیر «برکیارق سلجوقی» (حکومت: 487-498ق) ساخته شده است. 2
نقض، عبدالجلیل رازی، ص91 و 236.
میدانیم که مجدالملک براوستانی بیتردید بر مذهب شیعه بوده و انتساب وی به قم بهترین گواه بر این مسئله است. چنانکه عبدالجلیل رازی قزوینی بر تشیّع وی تأکید و اشاره کرده است که مجدالملک به ساخت یا بازسازی گنبدهای امامان و امامزادگان در عراق و ایران، از جمله بارگاه امام موسی کاظم و امام محمد تقی (ع) در مقابر قریش (کاظمین امروزی) در بغداد و بارگاه حضرت عبدالعظیم حسنی در ری اهتمام داشته است. 3
نقض، عبدالجلیل رازی، ص236. گفتنی است از میان بناهای ساخته شده به دست مجدالملک، جبهه شمالی مقبره حضرت عبدالعظیم حسنی در شهرری تا به امروز باقی مانده و دارای کتیبهای به خط کوفی است که در آن، از مجدالملک به عنوان بانی گنبد یاد شده است. در این باره بنگرید: «درگاه و کتیبه آستانه حضرت عبدالعظیم (ع)»، محمدکریم پیرنیا، باستانشناسی و هنر ایران، شماره2، ص5.
ابن اثیر (درگذشته 630ق)، دیگر مورخ مشهور مسلمان، نیز اشاره کرده است که مجدالملک براوستانی، معماری از اهل قم را به مدینه اعزام و به ساخت گنبد قبر عباس و امام حسن مجتبی (ع) مأمور کرد. اما پس از قتل مجدالملک، امیر مدینه به نام «منظور بن عماره حسینی» (درگذشته 495ق)، معمار یاد شده را به قتل رسانید. 4
الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، ج10، ص352.
افزون بر اینکه میدانیم کارفرما و بانی نخستین گنبد روی قبور ائمه بقیع (ع) و نیز معمار آن، هر دو از شیعیان و از اهل قم بودهاند، در دورههای بعدی نیز گاه رجال و شخصیتهای شیعه به مرمّت و بازسازی بارگاه ائمه بقیع (ع) توجه داشتهاند. چنانکه مرحوم سید محسن امین (درگذشته 1371ق) به نقل از تذکره نصرآبادی، از بازسازی این بارگاه مقدس به دست «میرزا علاءالدین حسین مرعشی اصفهانی»، معروف به «خلیفه سلطان» یا «سلطان العلماء» (درگذشته حدود 1064ق)، وزیر اعظم شاه عباس صفوی (حکومت: 996-1038ق) در یکی از سفرهای حج وی خبر داده است. 5
اعیان الشیعة، السید محسن الامین، ج6، ص165.
در اواخر دوره عثمانی نیز، در چند دهه پیش از تخریب زیارتگاههای بقیع به دست آلسعود، شیعیان ایرانی و دولتمردان قاجاری، ضریح چوبی موجود بر قبور ائمه بقیع (ع) را با یک ضریح مشبّک فولادی طلاکوب تعویض کردند. این ضریح توسط «حاجی محمدعلی خان امینالسلطنه» و به مباشرت «حاجی حسین علی» و به دست «حاجی میرزا علی نقشینه» در اصفهان ساخته و پس از توقف چند ساله در جدّه و کسب اجازه از پادشاه عثمانی، در سال 1321ق بر قبور ائمه (ع) نصب شد. 6
هدیة الزائرین، محمدهادی زائر طهرانی، ص66-67. برای آگاهی از گزارش مفصلتری در این باره بنگرید: کشف الارتیاب فی اتباع محمد بن عبدالوهاب، السید محسن الامین، ص407.
جنس این ضریح از فولاد ناب و از نظر فنی دارای ظرافت و استحکام بالایی بوده است. متأسفانه پس از تخریب بقیع، وهابیها آن را به هفت قطعه تقسیم و شش قطعه آن را در دیوار سمت راست و چپ ورودی محوطه زیارتگاه تخریب شده حضرت حمزه سیدالشهداء در اُحُد، و قطعه دیگر را در سمت قبور شهدا در اُحُد نصب کردند. 7
تاریخ حرم ائمه بقیع (ع) و آثار دیگر در مدینه منوّره، محمدصادق نجمی، ص108.
دفن شخصیتهای شیعه در جوار بارگاه ائمه بقیع (ع)
تقدس و اهمیت و جایگاه ویژه مقبره چهار امام (ع) در بقیع، عاملی بوده است تا در طول تاریخ، شماری از رجال و شخصیتهای دینی و سیاسی ـ اعمّ از شیعه و سنّی ـ در مجاورت این مکان مقدس به خاک سپرده شوند. چنانکه سمهودی (درگذشته 911ق)، مورخ مشهور مدینه، اشاره کرده است که در زمان وی در جوار این بارگاه، قبور بسیاری از اشراف مدینه (ساداتِ حاکم این شهر) و نزدیکان آنها وجود داشته است. 8
وفاء الوفا، نورالدین سمهودی، ج3، ص302.
بیتردید شماری از مدفونان در جوار بارگاه ائمه بقیع (ع)، از رجال و شخصیتهای شیعه بودهاند که حتی اگر برخی از آنان شیعه دوازده امامی هم نبودهاند، به فرق دیگر تشیع تعلق داشتهاند. از نخستین گزارشهای تاریخی موجود در این زمینه، گزارشی مبنی بر وفات شخصی به نام «ابوعبدالله قمی مصری تاجر» است که در ذیالقعده سال 400ق، در مسیر خود از مصر به سمت مکه، که گویا با هدف ادای فریضه حج بوده، از دنیا رفت و جنازهاش را به مدینه منتقل کردند و در جوار ائمه بقیع (ع) به خاک سپردند. این شخص تاجری بسیار ثروتمند و از خزانهداران حکومت فاطمیان در مصر بوده است. 9
درباره این شخص بنگرید: المنتظم، ابن الجوزی، ج15، ص73.
از دیگر رجال مدفون در نزدیکی گنبد چهار امام (ع)، «سیفالدین حسین ابن ابیالهیجاء» داماد «الصالح طلائع بن رُزَیک» (مقتول در 556ق) ـ وزیر دو خلیفه فاطمی الفائز و العاضد ـ بوده که قبر وی در سمت غربی این بارگاه بوده و سمهودی به وجود سازهای بر قبر وی در زمان خود اشاره کرده است. 10
الدرة الثمینة، ابن نجار، ص414.
از جمله اقدامات ابن ابیالهيجاء در مدينه منوره، تهیه و نصب پوشش بسیار فاخر و گرانبهای حجره قبر رسول خدا (ص) در دوره المُستضیء بأمر الله عباسی (خلافت: 566-575ق) بود که تنها دو سال در آنجا قرار داده شد و پس از آن با پوشش دیگری، اهدایی از سوی خود خلیفه عباسی، تعویض گردید و پوشش ابن ابیالهیجاء به بارگاه امیرمؤمنان علی (ع) در نجف ارسال شد. بنگرید: الدرة الثمینة، ص414-416. او همچنین مسجد فتح را ـ که مدتها به ويرانه تبدیل شده بود ـ در سال 575ق، و نیز دو مسجد پایین آن را، که به نامهای مسجد علی (ع) و مسجد سلمان شناخته میشد، در سال 577ق بازسازی کرد؛ و نام وی و تاریخ این بازسازیها در کتیبههایی در هر یک از این سه مسجد، تا زمان سمهودی (سده نهم هجری) باقی مانده بود. بنگرید: وفاء الوفاء، ج3، ص190.
از مشهورترین شخصیتهای علمیِ شیعه در دوران متأخر که در کنار بارگاه ائمه بقیع به خاک سپرده شدهاند، باید به «شیخ احمد احسائی» (1166-1241)، صاحب تألیفات فراوان شاره کرد که مدفن وی در پایین پای گنبد چهار امام، زیر ناودان و پشت محراب آن قرار داشته است. در شماری از منابع و سفرنامههای فارسی، به دوبیتی عربی حاوی ماده تاریخ وفات وی، که بر لوح مزارش ثبت شده بود، اشاره شده و میرزا محمدحسین فراهانی در سفرنامه خود (از سال 1303ق) نوشته است که در زمان وی شیعه و سنّی بر قبر احسائی فاتحه میخواندند. 12
سفرنامه میرزا محمدحسین فراهانی، ص230.
نزدیک قبر شیخ احمد احسائی، بیرون زیارتگاه چهار امام (ع) نیز قبر شیخ ابوالقاسم شیخ الاسلام شیرازی (درگذشته 1286ق) قرار داشته که در شماری از سفرنامههای فارسی به آن اشاره شده است. 13
سفرنامه میرزا محمدحسین فراهانی، ص231؛ تحفة الحرمین: سفرنامه نایبالصدر شیرازی، ص228.
فارسنامه ناصری، حسن بن حسن فسائی، ج1، ص923.
از دیگر رجال متأخر شیعه مدفون در جوار ائمه بقیع (ع)، میتوان از میرزا یوسف صدرالعلماء فرزند میرزا محمد اسحاق پیشخدمت اردبیلی یاد کرد که در سفر حج خود و پس از پایان موسم حج، در مدینه منوره در سال 1372ق از دنیا رفت و نزدیک بارگاه چهار امام (ع) به خاک سپرده شد. 15
الذریعة الی تصانیف الشیعة، آقا بزرگ طهرانی، ج11، ص339.
عزاداری شیعیان در روز عاشورا و ایام محرّم
میدانیم که مدینه منوّره از شهرهایی بوده که در برخی دورههای تاریخی، تشیّع در آن نفوذ گستردهای داشته است؛ چنانکه در دورههای اخیر و تا بهامروز نیز اقلیتی از شیعیان همواره در این شهر حضور داشته و دارند. از سوی دیگر میدانیم که در بیشتر جاهایی که شیعیان حضور قابل توجهی داشتهاند، مراسم احیای روز عاشورا و عزاداریهای محرّم نیز برگزار میشده است و معمولاً محل گردهمایی و تجمع شیعیان در مراسم روز عاشورا، بناهای آیینی شاخص و به ویژه مراقد و زیارتگاههای متعلق به اهل بیت (ع) بوده است.
در مدینه منوّره نیز محلی که بیش از هر جای دیگری میتوانسته محور تجمّع و گردهمایی شیعیان در مراسم بزرگداشت روز عاشورا و عزاداریهای ایام محرّم باشد، بارگاه چهار امام مدفون در بقیع بوده است؛ چنانکه از حکایتی که مورخ بزرگ شهر حلب، کمالالدین ابن عدیم (درگذشته 660ق) با یک واسطه از راوی نقل کرده است، برمیآید که شیعیان ساکن مدینه منوره، همه ساله، روز عاشورا در گنبد عباس [و چهار امام (ع)] گرد هم میآمدند و مقتل امام حسین (ع) را قرائت میکردند. 16
بغیة الطلب فی تاریخ حلب، ابن عديم، ج2، ص1021.
اگرچه در دوره مملوکی، شیعیان مدینه و دیگر سرزمینهای زیر تسلط مملوکیان، با سختگیریهای فراوانی از طرف حاکمان مواجه بودند و گزارشهای تاریخی چندانی درباره عزاداری شیعیان در کنار گنبد ائمه بقیع (ع) در این دوره به دست ما نرسیده است، اما میدانیم که این رسم در دورههای متأخر، دست کم در اواخر دوره عثمانی همچنان ادامه داشته است. چنانکه مرحوم عبدالرحیم الحربی در ذیل زندگینامه شیخ عبدالمنعم هاجوج (درگذشته 1400ق) ـ از روحانیون شیعه مدینه ـ آورده است که او پس از پایان مجالس عزا، دستههای عزاداری مردم را به سمت گنبد ائمه بقیع (ع)، که در آن زمان هنوز پابرجا بوده، هدایت میکرده است. 17
«خطباء المنبر الحسینی فی المدینة المنوّرة»، عبدالرحیم الحربی، ص66.
حاج ایاز خان قشقایی نیز پس از ادای حجّ خود در سالهای پایانی دوره قاجار، بعد از روز عاشورای سال 1341ق وارد مدینه منوّره شده، اما مراسم عزاداری شیعیان را در روزهای حضور خود در مدینه از جمله روز سیزدهم محرّم، چنین توصیف کرده است که سادات نخاوله مدینه منوّره و دیگر شیعیان عرب و عجمی که در این روزها در مدینه حاضر بودهاند، مراسم روضه و نوحهخوانی و ابیات و مرثیهخوانی و سینهزنی را به شکل مفصّلی در کوچههای مدینه و به ویژه کنار بارگاه ائمه بقیع (ع) برگزار میکردند که به گفته وی تمام کوچههای مدینه منوّره از صدای گریه و سینهزنی در تزلزل بود. 18
سفرنامه حاج ایاز خان قشقایی، به کوشش: پرویز شاکری، ص147-148.
- التنبیه والاشراف، مسعودی، ص301.
- نقض، عبدالجلیل رازی، ص91 و 236.
- نقض، عبدالجلیل رازی، ص236. گفتنی است از میان بناهای ساخته شده به دست مجدالملک، جبهه شمالی مقبره حضرت عبدالعظیم حسنی در شهرری تا به امروز باقی مانده و دارای کتیبهای به خط کوفی است که در آن، از مجدالملک به عنوان بانی گنبد یاد شده است. در این باره بنگرید: «درگاه و کتیبه آستانه حضرت عبدالعظیم (ع)»، محمدکریم پیرنیا، باستانشناسی و هنر ایران، شماره2، ص5.
- الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، ج10، ص352.
- اعیان الشیعة، السید محسن الامین، ج6، ص165.
- هدیة الزائرین، محمدهادی زائر طهرانی، ص66-67. برای آگاهی از گزارش مفصلتری در این باره بنگرید: کشف الارتیاب فی اتباع محمد بن عبدالوهاب، السید محسن الامین، ص407.
- تاریخ حرم ائمه بقیع (ع) و آثار دیگر در مدینه منوّره، محمدصادق نجمی، ص108.
- وفاء الوفا، نورالدین سمهودی، ج3، ص302.
- درباره این شخص بنگرید: المنتظم، ابن الجوزی، ج15، ص73.
- الدرة الثمینة، ابن نجار، ص414.
- از جمله اقدامات ابن ابیالهيجاء در مدينه منوره، تهیه و نصب پوشش بسیار فاخر و گرانبهای حجره قبر رسول خدا (ص) در دوره المُستضیء بأمر الله عباسی (خلافت: 566-575ق) بود که تنها دو سال در آنجا قرار داده شد و پس از آن با پوشش دیگری، اهدایی از سوی خود خلیفه عباسی، تعویض گردید و پوشش ابن ابیالهیجاء به بارگاه امیرمؤمنان علی (ع) در نجف ارسال شد. بنگرید: الدرة الثمینة، ص414-416. او همچنین مسجد فتح را ـ که مدتها به ويرانه تبدیل شده بود ـ در سال 575ق، و نیز دو مسجد پایین آن را، که به نامهای مسجد علی (ع) و مسجد سلمان شناخته میشد، در سال 577ق بازسازی کرد؛ و نام وی و تاریخ این بازسازیها در کتیبههایی در هر یک از این سه مسجد، تا زمان سمهودی (سده نهم هجری) باقی مانده بود. بنگرید: وفاء الوفاء، ج3، ص190.
- سفرنامه میرزا محمدحسین فراهانی، ص230.
- سفرنامه میرزا محمدحسین فراهانی، ص231؛ تحفة الحرمین: سفرنامه نایبالصدر شیرازی، ص228.
- فارسنامه ناصری، حسن بن حسن فسائی، ج1، ص923.
- الذریعة الی تصانیف الشیعة، آقا بزرگ طهرانی، ج11، ص339.
- بغیة الطلب فی تاریخ حلب، ابن عديم، ج2، ص1021.
- «خطباء المنبر الحسینی فی المدینة المنوّرة»، عبدالرحیم الحربی، ص66.
- سفرنامه حاج ایاز خان قشقایی، به کوشش: پرویز شاکری، ص147-148.
مجله «بهاریه» مؤسسه میراث اسلامی، شماره 3، ویژه بهار 1396، ص52-54.
شنبه ۲۱ مرداد ۱۳۹۶ ساعت ۱۰:۳۸