درباره زمان پیدایش و شکل‌گیری مراسم روز عاشورا در میان جوامع شیعی، با استناد به گزارش‌های مورخان معتبر عراقی همچون ابن جوزی (المنتظم، ج14، ص150) و ابن اثیر (الکامل فی التاریخ، ج8، ص549) مبنی بر عزاداری‌های شیعیان بغداد در روز عاشورا که در زمان معزّالدوله دیلمی (حکومت: 334-358ق) از سال 352ق آغاز شد و در سال‌های بعد نیز ادامه یافت، دیدگاهی که میان بسیاری از اسلام‌شناسان و پژوهشگران تاریخ تشیع، از جمله علی‌اصغر فقیهی (تاریخ آل‌بویه، ص30)، هاینس هالم (شیعه، ص61)، حمزة الحسن (طقوس التشیّع، ص440) و دیگران رواج یافته، آن است که این عزاداری‌ها، نخستین مراسم‌های رسمی و عمومی روز عاشورا در میان جوامع شیعی بوده و در واقع آل‌بویه نخستین حکومتی بوده‌اند که برپایی چنین مراسمی را حمایت کرده و به ترویج آن پرداخته‌اند. چنانکه گزارش‌های همان مورخان، حاکی از برپایی مراسم جشن و سرور روز غدیر پیش از مراسم سوگواری روز عاشورا، یعنی به فاصله زمانی کمتر از یک ماه از آن بوده است.
سید صالح شهرستانی نیز در کتاب خود تاریخ النیاحة علی الامام الحسین (ع) (ج1، ص147 و 149) توضیح داده است که آل بویه نخستین کسانی نبودند که سوگواری و عزاداری امام حسین (ع) را به وجود آوردند؛ بلکه آنها نخستین کسانی بودند که عزاداری را از حالت برگزاری پنهانی و خصوصی آن در داخل خانه‌ها و مجالس شخصی خارج کردند و به میان بازارها و خیابان‌ها آوردند. شواهد و گزارش‌هایی نیز وجود دارد که در سال‌های پیش از سال 352ق، شیعیان بغداد به سوگواری امام حسین (ع) می‌پرداخته‌اند؛ اما این گزارش‌ها دلالتی ندارد بر آنکه این سوگواری‌ها به شکل مراسم رسمی و عمومی در روز عاشورا برگزار می‌شده است. همچنین در کنار گزارش‌های برپایی مراسم روز عاشورای بغداد در دوره آل بویه، گزارش‌هایی نیز از برپایی مراسم روز عاشورا (و نیز مراسم روز غدیر) در قاهره در دوره خلیفه فاطمی المعزّ لدین الله (حکومت: 341-365ق)، و به طور مشخص از سال 363ق، یعنی کمتر از یک سال از ورود وی به مصر، در منابع تاریخی نقل شده است.
با این حال، به نظر می‌رسد مراسم رسمی روز عاشورا، پیشینه کهن‌تری از آنچه تا کنون عموم پژوهشگران می‌پنداشته‌اند، داشته است. مستند این ادعا، گزارشی است که به واسطه نقل قولِ ارزشمند مقریزی (درگذشته 845ق)، مورخ برجسته مصر در دوره مملوکی، از ابن زولاق (درگذشته 387ق)، مورخ برجسته دیگر مصری که در سده چهارم هجری زیسته و دوره پیش و پس از ورود فاطمیان به مصر را درک کرده، به دست ما رسیده است. عبارتی که مقریزی از ابن زولاق ـ احتمالاً از کتاب مفقود وی سیرة المُعزّ لدین الله ـ نقل کرده، چنین است: «وكانت مصر لا تخلو من الفتن في يوم عاشوراء عند قبر كلثم وقبر نفيسة بنت الحسن بن زيد بن الحسن بن علي بن أبي طالب في الأيام الإخشيدية والكافورية، وكان سودان كافور يتعصبون على الشيعة، ويتعلّق السودان في الطرق بالناس، ويقولون للرجل: مَن خالك؟ فإن قال معاوية أكرموه، وإن سكت لقي المكروه، وأُخذت ثيابه وما معه، حتى كان كافور يوكل بأبواب الصحراء، ويمنع الناس من الخروج.» (بنگرید: مقریزی، الخطط المقریزیة، ج2، ص212؛ اتعاظ الحنفاء بأخبار الائمة الفاطمیّین الخلفاء، ج1، ص146).
از این گزارش چنین برمی‌آید که در دوره حاکمیت بنی‌اخشید (323-358ق)، در نیمه نخست سده چهارم، شیعیان مصر در روز عاشورا در دو زیارتگاه نفیسه بنت حسن بن زید بن امام حسن (ع)، همسر اسحاق بن امام جعفر صادق (ع)، که تا به امروز از زیارتگاه‌های برجسته و مشهور اهل بیت در مصر به شمار می‌آید، و نیز در مزار کلثم یا کلثوم دختر قاسم بن محمد بن امام جعفر صادق (ع)، به سوگواری می‌پرداختند و البته در دوره کافور، غلام اخشید (حکومت: 355-357ق)، با تعصّب و سخت‌گیری وی و عواملش مواجه می‌شدند. در واقع با استناد به این گزارش می‌توان گفت: مراسم روز عاشورا پیش از دوره آل بویه و خلفای فاطمی مصر پیشینه داشته و با توجه به گزارش‌هایی که به دست ما رسیده، لااقل از نیمه اول سده چهارم، در میان جامعه شیعی مصر جریان داشته است.

پ.ن: این یادداشت کوتاه را به دوست عزیزم آقای محمد حسین واعظ تقدیم می‌کنم.
سه شنبه ۲۷ شهريور ۱۳۹۷ ساعت ۶:۲۳