به تازگی در شبکههای اجتماعی، تصویری از سنگنبشتهای منسوب به امام صادق (ع) منتشر شده است که روی یک تخته سنگ طبیعی در حجاز، به خط حجازی حجّاری شده و تاریخ آن 10 شعبان سال 110 هجری است. متن این سنگنبشته حاوی توصیههای دینی و به شرح زیر بازخوانی شده است: «أنا جعفر بن محمد؛ أوصی کلّ مؤمن بتقوی الله والعمل بطاعته والرضی بقدره والصبر علی بلائه والشکر علی عطاه والتوکّل علیه. وکتب لعشر لیالٍ خلت من شعبان سنة عشر ومئة.»
محمد المغذوی در صفحه توییتر خود به عنوان نوادر النقوش والآثار (به آدرس https://twitter.com/mohammed93athar)، نمونههای متعدد دیگری از این دست سنگنبشتهها را معرفی کرده است که متعلق به شماری از تابعین و محدّثان و سادات علوی و نوادگان صحابه در سدههای نخست هجری است و در میان آنها نام رجالی همچون سلیمان بن مهران، رباح بن حفص بن عاصم، عقبة بن شدّاد بن امیه جهنی، و نیز زید بن حسن ـ که قاعدتاً باید فرزند امام حسن مجتبی (ع) باشد ـ به چشم میخورد. از اینرو «جعفر بن محمد» یاد شده در سنگنبشته نویافته، میتواند بیش از هر شخص دیگری، منطبق بر امام جعفر صادق (ع) باشد.
پیشینه سنّت سنگنگاری در شبه جزیره عربستان به پیش از اسلام میرسد و در محدوده یمن تا جنوب سوریه امروزی، نمونههای فراوانی از سنگنبشتههای کهن به زبانهای رایج در شبه جزیره از جمله عربی (که البته گاه به خطوط غیر عربی مانند نبطی و صفائی نبشته شده) باقیمانده است. درباره این سنگنبشتهها تا کنون تحقیقات متعددی در قالب کتاب و مقاله منتشر شده است و به عنوان اسناد و مدارک تاریخی، از سوی پژوهشگران عرب و غربی، در تاریخنگاری جزیرة العرب مورد استناد قرار گرفته است.
سنگنوشتههای موجود از دوره پیش از اسلام و سدههای نخست اسلامی، انواع مختلفی را همچون کتیبههای یادمانی فتوحات و پیروزیهای تاریخی (مانند سنگنبشتههای جنگهای ابرهه)، کتیبههای تأسیس بناهای معماری همچون سد، قنات و مسجد، و فراوانتر از اینها، سنگ قبرها را شامل میشود. اما تختهسنگهای کتیبهدار پراکنده در بادیه و دامنه کوهها، عمدتاً حاوی توصیهها و اندرزهای دینی ـ اخلاقی، عبارتهای دعایی، شعارهای دینی و گاه جملاتی برگزیده از متون مقدس همچون قرآن کریم را شامل میشود.
در متون و منابع اسلامی متقدّم، اخبار و گزارشهای متعددی از وجود کتیبههایی به زبانهای غیر عربی در آثار باستانی کهن همچون اهرام مصر و بناهای رومی نقل شده است که با برگردان آنها به عربی با کمک گرفتن از آشنایان به آن زبانها، مشخص میشده که محتوای بسیاری از این کتیبهها، جملات حکمتآمیز و توصیههای اخلاقی بوده است. هرچند در اعتبار این گزارشها یا لااقل در صحّت و اعتبار برگردان عربی آنها تردید وجود دارد، اما بههر حال نقل این گزارشها، نشان از رواج سنّت سنگنگاری با محتوای توصیه و اندرزهای دینی ـ اخلاقی دارد.
به نظر میرسد سنگنبشتههای منطقه حجاز را که عمدتاً به نام محدّثان و تابعین به عنوان اهل علم و فضل زمانه خود ثبت شده است، بتوان به عنوان پیشینهای برای سنّت یادگارینویسی در بناهای معماری که در سدههای میانی اسلامی رواج داشته است، به شمار آورد (به عنوان نمونه، گزارش ابن مستوفی در تاریخ اربل (ج1، ص299-300) از وجود دستخط جعفر بن نزار بن المستنصر [فاطمی] در مسجد روستای صوامع اربل). [سنّت یادگارنویسی در ایران نیز تا دورههای اخیر در مساجد و بقاع متبرکه رواج داشته است.]
در بازگشت به سنگنبشته منسوب به امام صادق (ع)، هرچند طبیعتاً امکان جعلی بودن آن را نمیتوان به کلی نامحتمل و دور از ذهن دانست، اما تا زمان تعیین اصالت یا جعلی بودن آن به واسطه مطالعات علمی و ابزارهای باستانشناختی، مانع اولیهای در پذیرش انتساب آن به امام صادق (ع) وجود ندارد.
بههر حال این سنگنبشته و نظایر آن (در صورت عدم اثبات جعلی بودن آنها) شواهد مادی و باستانشناختی مهمی به شمار میآیند که به عنوان اسناد و مدارکی که خلقالساعه و در متن حادثه به وجود آمدهاند، اعتبار بیشتری از متون و منابع مکتوب ـ که همواره احتمال تصحیف و تحریف در آنها وجود دارد ـ پیدا میکنند.
محمد المغذوی در صفحه توییتر خود به عنوان نوادر النقوش والآثار (به آدرس https://twitter.com/mohammed93athar)، نمونههای متعدد دیگری از این دست سنگنبشتهها را معرفی کرده است که متعلق به شماری از تابعین و محدّثان و سادات علوی و نوادگان صحابه در سدههای نخست هجری است و در میان آنها نام رجالی همچون سلیمان بن مهران، رباح بن حفص بن عاصم، عقبة بن شدّاد بن امیه جهنی، و نیز زید بن حسن ـ که قاعدتاً باید فرزند امام حسن مجتبی (ع) باشد ـ به چشم میخورد. از اینرو «جعفر بن محمد» یاد شده در سنگنبشته نویافته، میتواند بیش از هر شخص دیگری، منطبق بر امام جعفر صادق (ع) باشد.
پیشینه سنّت سنگنگاری در شبه جزیره عربستان به پیش از اسلام میرسد و در محدوده یمن تا جنوب سوریه امروزی، نمونههای فراوانی از سنگنبشتههای کهن به زبانهای رایج در شبه جزیره از جمله عربی (که البته گاه به خطوط غیر عربی مانند نبطی و صفائی نبشته شده) باقیمانده است. درباره این سنگنبشتهها تا کنون تحقیقات متعددی در قالب کتاب و مقاله منتشر شده است و به عنوان اسناد و مدارک تاریخی، از سوی پژوهشگران عرب و غربی، در تاریخنگاری جزیرة العرب مورد استناد قرار گرفته است.
سنگنوشتههای موجود از دوره پیش از اسلام و سدههای نخست اسلامی، انواع مختلفی را همچون کتیبههای یادمانی فتوحات و پیروزیهای تاریخی (مانند سنگنبشتههای جنگهای ابرهه)، کتیبههای تأسیس بناهای معماری همچون سد، قنات و مسجد، و فراوانتر از اینها، سنگ قبرها را شامل میشود. اما تختهسنگهای کتیبهدار پراکنده در بادیه و دامنه کوهها، عمدتاً حاوی توصیهها و اندرزهای دینی ـ اخلاقی، عبارتهای دعایی، شعارهای دینی و گاه جملاتی برگزیده از متون مقدس همچون قرآن کریم را شامل میشود.
در متون و منابع اسلامی متقدّم، اخبار و گزارشهای متعددی از وجود کتیبههایی به زبانهای غیر عربی در آثار باستانی کهن همچون اهرام مصر و بناهای رومی نقل شده است که با برگردان آنها به عربی با کمک گرفتن از آشنایان به آن زبانها، مشخص میشده که محتوای بسیاری از این کتیبهها، جملات حکمتآمیز و توصیههای اخلاقی بوده است. هرچند در اعتبار این گزارشها یا لااقل در صحّت و اعتبار برگردان عربی آنها تردید وجود دارد، اما بههر حال نقل این گزارشها، نشان از رواج سنّت سنگنگاری با محتوای توصیه و اندرزهای دینی ـ اخلاقی دارد.
به نظر میرسد سنگنبشتههای منطقه حجاز را که عمدتاً به نام محدّثان و تابعین به عنوان اهل علم و فضل زمانه خود ثبت شده است، بتوان به عنوان پیشینهای برای سنّت یادگارینویسی در بناهای معماری که در سدههای میانی اسلامی رواج داشته است، به شمار آورد (به عنوان نمونه، گزارش ابن مستوفی در تاریخ اربل (ج1، ص299-300) از وجود دستخط جعفر بن نزار بن المستنصر [فاطمی] در مسجد روستای صوامع اربل). [سنّت یادگارنویسی در ایران نیز تا دورههای اخیر در مساجد و بقاع متبرکه رواج داشته است.]
در بازگشت به سنگنبشته منسوب به امام صادق (ع)، هرچند طبیعتاً امکان جعلی بودن آن را نمیتوان به کلی نامحتمل و دور از ذهن دانست، اما تا زمان تعیین اصالت یا جعلی بودن آن به واسطه مطالعات علمی و ابزارهای باستانشناختی، مانع اولیهای در پذیرش انتساب آن به امام صادق (ع) وجود ندارد.
بههر حال این سنگنبشته و نظایر آن (در صورت عدم اثبات جعلی بودن آنها) شواهد مادی و باستانشناختی مهمی به شمار میآیند که به عنوان اسناد و مدارکی که خلقالساعه و در متن حادثه به وجود آمدهاند، اعتبار بیشتری از متون و منابع مکتوب ـ که همواره احتمال تصحیف و تحریف در آنها وجود دارد ـ پیدا میکنند.
منبع: https://twitter.com/mohammed93athar
منبع: https://twitter.com/mohammed93athar
جمعه ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۱:۵۳