«تاریخ‌نگاری قُدسی» صوفیان، به جهت آنکه معمولاً با اهداف و انگیزه‌های غیر تاریخی همچون منقبت‌نگاری و فضیلت‌سازی برای مشایخ صوفیه نگاشته شده، آکنده از ابهامات و آشفتگی‌هایی است که در ابعاد متعدّدی از شرح حال آنان همچون استادان و مشایخ معنوی، مریدان و شاگردان، طریقت صوفیانه و سند خرقه یا اجازه طریقتی، و گاه حتی نام و نسب و دوره حیات این مشایخ تبلور می‌یابد.
غلبه رویکرد منقبت‌نگاری و کرامت‌سازی بر سیره‌نامه‌های مشایخ، تذکرةالاولیاها و طبقات‌الصوفیه‌ها، این دست متون را به منابعی غیر قابل اطمینان برای پژوهشگر تاریخ تصوّف تبدیل می‌کند و احتیاط بیشتری را در استناد به آنها اقتضا می‌کند. این مسئله، به ویژه در تاریخ‌نگاری طریقت‌هایی که آگاهی‌های بسیار کمتری درباره آنها در سایر منابع تاریخی ثبت شده است، اهمیت بیشتری پیدا می‌کند.
ما در یادداشت دیگری، با اشاره به مسئله جعل نسب سیادت برای بسیاری از مشایخ مشهور تصوّف، به صورت موردی به بررسی نسب جعلی خاندان کواکبی پرداختیم و نشان دادیم که در این مورد خاص، سند خرقه و اجازه طریقتی جدّ اعلای این خاندان یعنی ابویحیی محمد بن ابراهیم کواکبی (د 897ق) ـ از مشایخ طریقت صفویه (اردبیلیه) در شهر حلب ـ بعدها به نسب سیادت وی تبدیل شده است.
پدیده جعل نسب سیادت برای مشایخ صوفیه و به ویژه مؤسّسان طرق تصوف، آنچنان فراگیر بوده که می‌توان آن را به مثابه یک سنّت رایج در جهان اهل سنّت فهم کرد؛ سنّتی که در راستای تلاش فرزندان و نوادگان یا مریدان و جانشینان این مشایخ برای خلق فضیلت «شَرَف» (سیادت) و انتساب آنها به رسول خدا (ص) و اهل بیت ایشان، شکل گرفته است؛ چنانکه سنّت مشابهی را در انتساب سلسله‌های طریقت و شجره‌های خرقه مشایخ به امیر مؤمنان علی (ع) می‌توانیم شاهد باشیم.

* * *

یکی از مشایخ صوفیه که مدت‌ها پس از حیات وی، نسب سیادت برایش جعل شده، علی بن ابی‌الحسن بن منصور حریری (د. 645ق) است که طریقت «حریریّه» به وی منسوب بوده. علی حریری در روستای «بُسر» (امروزه به نام «بُصر الحریر» در استان درعا در جنوب سوریه) به دنیا آمد و بیشتر عمر خود را در دمشق سپری کرد و سرانجام در زادگاه خود از دنیا رفت و مزارش تاکنون در همان روستا پابرجاست.
حریری شخصیتی بسیار جنجالی و نمونه‌ای مشهور از صوفیانی بوده که منابع تاریخی و تراجم‌نگاری، تصویری از وی به عنوان یک صوفی غیر متشرّع به دست داده‌اند. تقریباً همه مورخان، وی را به سهل‌انگاری در احکام شریعت و حتی سیر و سلوک عرفانی متهم کرده‌اند و اعمالی همچون رقص و شاهدبازی در ملأ عام به وی نسبت داده‌اند؛ اما در عین حال گاه مکاشفات و کارهایی خارق‌العاده‌ای نیز از وی دیده می‌شده که مخالفانش، این احوال وی را احوال شیطانی تفسیر کرده‌اند (ذهبی در تاریخ الاسلام، ج14، ص520-528، گزارش‌های متعدّدی را در این زمینه از منابع مختلف گردآوری کرده است).
گویا علی حریری در زمان خود از آوازه فراوانی برخوردار بوده؛ چنانکه احوال وی در برخی از مناقب‌نامه‌های عارفان مشهور ایرانی بازتاب یافته است. از جمله در حکایتی در مناقب اوحدالدين کرمانی (د. 635ق) آمده است که او در يكی از سفرهايش به مصر، با حریری ملاقات و مصاحبت كرده بود، اما روش و طريقتش را نپسنديده و وی را كامل ندانسته بود (مناقب اوحدالدین، ص264).
در گزارشی در کتاب مراد المریدین (سیره‌نامه مشایخ صوفیه خاندان حمّویی)، حریری شخصی اباحه‌گر معرفی شده که ادعای شیخی و اظهار کرامات داشته است؛ اما به روش مخالف شریعت می‌زیسته و با کودکان و نوجوانان دوستی داشته و در عین حال نیز کارهای خارق‌العاده‌ای از وی ظهور می‌یافته است. همانجا آمده است که يكی از مريدان سعدالدين حمّویی (د. 649ق)، به دستور وی و به شيوه‌ای كرامت‌گونه، حريری را در مقابل مريدانش رسوا كرده و باعث پراكنده شدن آنان از گرد وی شده بود (غیاث‌الدین حمّویی، مراد المریدین، ص138-139).
هرچند طریقت حریری را چندی پس از وی، برخی از فرزندانش و نیز صوفیان دیگری ادامه دادند، اما در منابع دوره‌های بعدی، به استمرار طولانی مدت این طریقت اشاره‌ای نشده و از نسل‌های بعدی مشایخ آن یاد نشده است. با این حال و با وجود سکوت منابع تاریخی، به نظر می‌رسد طریقت حریریه همچنان تا دوره‌های متأخر، به عنوان زیرشاخه‌ای از طریقت رفاعیه ادامه حیات یافته است. هرچند که در منابع کهن شرح حال حریری، نشانه‌ای از ارتباط وی با صوفیان رفاعی به چشم نمی‌خورد.
نکته دیگر در این باره است که به موازات پیوند خوردن طریقت حریریه با رفاعیه در دوره‌های متأخر، برای حریری نیز همچون احمد رفاعی، ادعای سیادت کرده‌اند و نسبش به واسطه یکی از اجداد احمد رفاعی، به ائمه شیعه (ع) رسانیده‌اند (برای آگاهی بیشتر بنگرید: کمال الحوت، جامع الدُرَر البهیة لأنساب القُرَشیّین فی البلاد الشامیة، ص141). اما شاهدِ نقض سیادت حریری، فارغ از اعتبارسنجی نسب ادعایی برای وی، آن است که به گفته ذهبی، حریری از عشیره‌ای به نام «بنو رُمّان» بوده و این عشیره نیز به قبیله‌ای از اعراب شام به نام «بنی قرقر» نسب می‌بردند (تاریخ الاسلام، ج14، ص521).
سه شنبه ۲۳ دي ۱۳۹۹ ساعت ۱۰:۲۸