چکیده: دو شهر مکه و مدینه به علت تقدّس و اهمیت معنوی آنان نزد مسلمانان، موضوع نگارش تواریخ محلی متعدّدی در طول دوران اسلامی بودهاند. در میان نگاشتههای فراوان موجود در این زمینه، تواریخ محلّی مهمی به قلم عالمان و نویسندگانی مغربی الاصل نگاشته شده است. در نوشتار پیشرو، در آغاز سیری اجمالی از تاریخنگاری محلی مکه و مدینه به دست داده شده و در ادامه، تواریخ محلی نگاشته شده به قلم علمای مغربی الاصل معرفی تفصیلی شده است. این بررسی، نقش و جایگاه دانشوران حوزه مغرب اسلامی را در خلق تواریخ محلی مهم و تأثیرگذاری برای مکه و مدینه، و به طور خاص کتابهای العِقد الثمینِ فاسی، به عنوان مهمترین متن تراجمنگارانه برای مکه، و شِفاء الغَرامِ فاسی، به عنوان اثر خِططنگارانه مهمی برای مکه، و کتاب نصیحة المشاورِ ابن فرحون، به عنوان متن تراجمنگارانه ارزشمندی برای مدینه، نشان میدهد.
کلیدواژهها: تواریخ محلی، تاریخنگاری اسلامی، مغرب اسلامی، مکه، مدینه، حرمین شریفین، عربستان سعودی
کلیدواژهها: تواریخ محلی، تاریخنگاری اسلامی، مغرب اسلامی، مکه، مدینه، حرمین شریفین، عربستان سعودی
مقدمه
در بیشتر دورههای تاریخ اسلام، همواره تعاملات علمی، فرهنگی و مذهبی فراوانی میان حرمین شریفین و حوزه جغرافیایی مغرب اسلامی و اندلس (که از منظر تمدنی، بخش جدایی ناپذیری از مغرب اسلامی به شمار میآید) وجود داشته است. جوامع مسلمان سرزمینهای مغرب اسلامی، به علت دورافتادگی نسبی خود از بخشهای مرکزی جهان اسلام، همواره اهتمام و تعلّق خاطر خاصی به اماکن مقدس حرمین شریفین و رسول خدا (ص) داشتهاند.
بخشی از این اهتمام، در قالب خلق آثار علمی و تاریخی متعدّدی درباره حج و حرمین شریفین تجلی یافته است که آن را در درجه نخست میتوان در میراث بسیار غنی سفرنامههای حج و حجاز جستوجو کرد. این سفرنامهها که در بازه زمانی طولانی مدّتی از سده ششم تا چهاردهم هجری، به قلم دانشوران حوزه مغرب اسلامی، از اندلس تا افریقیه، بهجا مانده است، از مهمترین منابع تاریخی در مطالعه تاریخ حج و حرمین شریفین به شمار میآید.
بخش دیگری از میراث حوزه مغرب اسلامی در زمینه حج و حرمین، توصیفهای جغرافیایی مفصّل از حرمین شریفین در متون جغرافیایی مؤلّفان اندلسی و مغربی است. نمونهای کهن و شناخته شده از اثر جغرافیایی مستقلّی در این زمینه، رسالهای در وصف مکّه و مدینه و بیتالمقدس از نویسندهای ناشناخته است که چنانکه حَمَد الجاسر 1 (د 2000م) ـ مصحّح رساله ـ با استناد به شواهد درونمتنی آن نشانداده، این رساله در حدود نیمه سده چهارم به قلم نویسندهای از حوزه مغرب اسلامی پدید آمده است (الجاسر، 1393ق، ص328-330).
بخش دیگری از میراث علمای مغرب اسلامی در این باره را باید مناسکنامهها و رسالههای احکام فقهی حج به شمار آورد. همچنین لازم است به تألیفات دانشوران این حوزه درباره زیارت رسول خدا (ص) و رسالههای صلوات بر ایشان و شرح شمایل آن حضرت و دیگر آثار مشابه اشاره کرد؛ متونی از قبیل دلائل الخیرات جَزولی (د 870ق) که از متون بسیار رایج و پر اقبال در سراسر جهان اسلام به شمار میآید؛ و فتح المُتعال فی مدح النِعال اثر ابوالعبّاس مَقَّری (د 1041ق).
افزون بر آثار پدید آمده در موضوعات فوق، علمای حوزه اندلس و مغرب اسلامی نقش قابل توجهی نیز در خلق تواریخ محلی حجاز داشتهاند. به عنوان نمونههایی از آثاری در این زمینه به قلم دانشوران اندلسی، باید از کتاب اخبار دار الهجرة ـ از تواریخ محلی مفقود مدینه ـ اثر رُزَین بن معاویة بن عمّار سَرقُسطی عَبدَری اندلسی (د 525ق) (الهیلة، 1994م: 33-35؛ احمدی میرآقا، 1392، ج2، ص26-29) و تعالیق ابوالعبّاس احمد بن علی بن ابیبکر بن عیسی عبدری مَیُورْقی (د 678ق) در تاریخ مکه اشاره کرد (الهیلة، 48). 2
در نوشتار پیشرو تلاش شده است تا با نگاهی به سیر اجمالی تاریخنگاری محلی دو شهر مکه و مدینه، همه تواریخ محلی نگاشته شده به قلم مورخان مغربی الاصل مجاور حرمین، به تفصیل بیشتر معرفی، و اهمیت و ارزشهای تاریخی آنها بررسی شود؛ و بدین ترتیب نقش و جایگاه علما و دانشوران حوزه مغرب اسلامی در نگارش تواریخ محلی دو شهر مقدّس مسلمانان یعنی مکه و مدینه نشان داده شود.
1. سیر اجمالی تاریخنگاری محلی حرمین شریفین
1-1. سیر اجمالی نگارش تواریخ محلی مکه
با توجه به تقدس و اهمیت شهر مکه، در سدههای نخست هجری تواریخ محلی متعددی برای مکه، عمدتاً تحت عنوان کلی «اخبار مکه» پدید آمد. در منابع کهن، نگاشتههایی به این عنوان برای شماری از محدّثان مشهور چند سده نخست اسلامی همچون واقدی (د 207ق)، مدائنی (د 215ق)، ابن شبّه (د 262ق) و ابوسعید ابن اعرابی (د 340ق) گزارش شده است که امروزه به دست ما نرسیدهاند (برای آگاهی بیشتر درباره این آثار ر.ک: دانشنامه حج و حرمین شریفین، ج2، ص 64-94).
کهنترین تاریخ محلی مکه که امروزه در دسترس است، کتاب اخبار مکّه اثر ابوالولید محمّد بن عبدالله بن احمد ازرقی (د حدود 250ق) است؛ هرچند برخی بر این باورند که اصل این اثر، کتابی از جدّ وی احمد بن محمد ازرقی (د 222ق) بوده که نوهاش ابوالولید، اخباری را به آن افزوده است. بههر حال اخبار مکّه ازرقی از نظر گزارشها و آگاهیهای تاریخی و جغرافیایی فراوان و منحصر بهفرد آن درباره مکّه و مسجدالحرام، اهمیت ویژهای دارد (برای آگاهی بیشتر ر.ک: بهرامیان، ج8، ص36-38).
تاریخ محلی مهم دیگر مکّه در همین دوره که خوشبختانه متن آن نیز به دست ما رسیده، اخبار مکّه اثر محمد بن اسحاق فاکهی، محدّث ساکن مکه در سده سوم هجری است که بخش موجود آن، مفصلتر از کتاب مورّخ معاصر خود ازرقی است؛ هرچند برخی بر این باورند که او بسیاری از گزارشهای خود را از اخبار مکّه ازرقی، اما بدون اشاره به آن، اقتباس کرده است (برای آگاهی بیشتر ر.ک: احمدیان، 1392، ج2، ص82-89).
در منابع کهن، در حدفاصل سدههای چهارم تا ششم، به تواریخ محلّی دیگری برای مکه اشاره نشده است. در نیمه اول دوره مملوکی، آثار دیگری درباره شهر مکّه همچون کتاب القِری لقاصد اُمّ القُری اثر محبّالدین طبری (د 694ق) و زبدة الاعمال وخلاصة الافعال اثر سعدالله اسفراینی (د 786ق) پدید آمد که رویکرد اصلی این دست آثار، فضائلنگاری مکه و اماکن مقدس آن بوده و محتوای آنها نیز تا حدود زیادی از منابع قدیمیتر، به ویژه اخبار مکّه ازرقی گردآوری و اقتباس شده. از اینرو چنین آثاری را نمیتوان تواریخ محلی به مفهوم دقیق آن به شمار آورد.
پس از دوره رکود طولانیمدّت نگارش تواریخ محلی مکه، تألیفات تاریخی تقیالدین فاسی (د 832ق) را میتوان نقطه عطفی در نگارش این تواریخ به شمار آورد که پس از چند صد سال وقفه، در نیمه دوم دوره مملوکی از سر گرفته شد. فاسی با نگارش آثار متعدّدی در این باره، به ویژه دو کتاب العِقد الثمین فی تاریخ البلد الامین و شِفاء الغَرام بأخبار البلد الحرام، تأثیر شگرفی در ایجاد موج جدیدی از نگارش تواریخ محلی مکّه پس از خود بهجا گذاشت.
تاریخنگاری محلی مکّه در یک سده پایانی دوره مملوکی، با نگارش دو اثر بسیار مهم نجمالدین عمر بن محمد هاشمی، معروف به ابن فهد مکّی (د 885ق)، شامل اِتحاف الوَری بأخبار امّ القُری و الدُّرّ الکمین بذیل العقد الثمین ادامه یافت. ابن فهد کتاب الدُرّ الکمین را به عنوان ذیلی بر العقد الثمین فاسی با رویکرد تراجمنگاری اعلام مکه، و کتاب اتحاف الوَری را با رویکرد رویدادنگاری سالنگارانه نوشت که از صدر اسلام تا سال وفات وی یعنی 885ق را شامل میشود.
کتاب اتحاف الوری نوآوری مهمّی در تاریخنگاری محلی مکه به شمار میآید که پس از ابن فهد رجال بعدی خاندانش، با نگارش ذیلهایی پیاپی بر این کتاب، کار وی را ادامه دادند. چنانکه فرزندش عزالدین عبدالعزیز بن عمر ابن فهد (د 922ق) کتاب بُلوغ القِری فی ذیل اتحاف الوری (در حوادث سالهای 885 تا 922ق)، و نوهاش جارالله بن عزالدین ابن فهد (د 954ق) کتاب نیل المُنی بذیل بلوغ القری لتکملة اتحاف الوری (در حوادث سالهای 923ق تا 949ق) را از خود به یادگار گذاشتند.
از خاندان ابن فهد همچنین چند تاریخ محلی مهم مکه با رویکرد اخبار و گزارشهای تاریخی به تفکیک دورههای ولایت و امارت والیان و امرای مکه در طول تاریخ بهجا مانده است. نخستین این آثار بُغیة المَرام بأخبار وُلاة البلد الحرام اثر نجمالدین ابن فهد است و اثر دیگر، غایة المَرام بأخبار سلطنة البلد الحرام اثر عزّالدین فرزند نجمالدین ابن فهد است که در واقع نسخه کاملتری از کار پدرش به شمار میآید.
در دورههای بعدی، آثاری همچون دُرَر الفرائد المُنظّمة فی اخبار الحاجّ وطریق مکّة المعظّمة اثر عبدالقادر جزیری انصاری (د 977ق)، الارج المِسکی فی التاریخ المکّی اثر علی بن عبدالقادر طبری مکّی (د 1070ق) و منائح الکَرَم فی اخبار مکّة والبیت ووُلاة الحرم اثر علی بن تاجالدین سنجاری (د 1125ق) را ـ در کنار نیل المُنی اثر جارالله ابن فهد ـ میتوان نمایندگان اصلی و شاخص تاریخنگاری محلی مکّه در نیمه نخست دوره حاکمیت عثمانی بر حرمین شریفین به شمار آورد.
در دوره عثمانی همچنین آثار دیگری با رویکرد تاریخ و فضائل اماکن مقدس مکه پدید آمده است که در مقایسه با آثار یاد شده در بالا، از ارزش تاریخی کمتری برخوردار است. از نمونههای مشهور این دست آثار، میتوان به الاِعلام باَعلام بلد الله الحرام اثر قطبالدین نهروالی حنفی (د 990ق)، الجامع اللطیف فی فضل مکّة وأهلها وبناء البیت الشریف اثر جارالله ابن ظهیره قُرَشی (د 986ق) و تحفة الکرام فی تاریخ مکّة وبیت الله الحرام اثر سید مهدی بحرالعلوم (د 1212ق) اشاره کرد.
نیمه دوم دوره حاکمیت عثمانی بر حرمین را میتوان دوره افول تاریخنگاری محلی مکه به شمار آورد. در این دوره تواریخ محلی جامع و شاخص مورخان دوره مملوکی و نیمه اول دوره عثمانی، جای خود را به تاریخنگاری امرای مکه یا تراجمنگاری اعلام مکه برای یک یا چند قرن هجری داده است که از آن جمله میتوان به خلاصة الکلام فی بیان امراء البلد الحرام اثر احمد زینی دحلان (د 1304ق) و نشر النور والزهر فی تراجم افاضل مکّة اثر عبدالله مرداد حنفی مکّی (د 1343ق) اشاره کرد.
به عنوان حلقه پایانی از سلسله تواریخ محلی مکه به شیوه سنّتی، باید به دو اثر شاخص و پرحجمی که به قلم دو تن از دانشوران ساکن مکه، تقریباً در نیمه سده چهاردهم نگاشته شده، اشاره کرد. این دو اثر که هم خططنگاری و تاریخ اماکن مقدس شهر مکه و هم تاریخ سیاسی آن را دربرمیگیرند، عبارتاند از: اِفادة الانام بذکر اخبار بلد الله الحرام اثر عبدالله غازی مکّی (د 1365ق) و التاریخ القویم لمکة وبیت الله الکریم اثر محمدطاهر کردی (د 1400ق).
1-2. سیر اجمالی نگارش تواریخ محلی مدینه
مدینه منوّره به عنوان مقصد مهاجرت رسول خدا (ص) و نخستین پایگاه گسترش اسلام، از اهمیت ویژهای در تاریخ اسلام برخوردار است و وجود مسجد و تربت پاک آن حضرت و دیگر اماکن مقدّس و مزارات مرتبط با ایشان و اهل بیت و صحابه و تابعین، آن را به دومین شهر مقدّس مسلمانان تبدیل کرده است. این شهر همچنین به عنوان خاستگاه بسیاری از قُرّاء، فقها و محدّثان برجسته مسلمان در سدههای اول و دوم هجری، تأثیر فراوانی بر علم و حدیث داشته است.
اهمّیت و تأثیرگذاری علمی مدینه منوّره در سدههای نخست اسلامی، عامل مهمی بود تا در طول دو سده دوم و سوم هجری، چندین تاریخ محلی مهم، با هدف گردآوری اخبار و روایات مربوط به سیره رسول خدا (ص) و تاریخ این شهر و اماکن مقدّس و نیز حوادث سیاسی آن، نگاشته شود. به تبع شکلگیری این سنّت و نیز با توجّه به تقدّس و جایگاه معنوی این شهر، در دورههای بعدی نیز نگارش تواریخ محلی برای آن استمرار یافت.
نخستین تواریخ محلّی مدینه که در پایان سده دوم و در طول سده سوم نگاشته شدهاند، مطابق سنّت تاریخنگاری این دوره معمولاً اخبار المدینه نامگذاری میشدند. برخی از مؤلّفان همچون نورالدین سمهودی (د 911ق) و فهیم شلتوت (مصحّح اخبار المدینه ابن شبّه)، نخستینِ این تواریخ را اخبار المدینه ابن زباله (زنده در 199ق) به شمار آوردهاند (سمهودی، ج2، ص65؛ ابن شبّه، بیتا، «ل»). این اثر امروزه متنی مفقود به شمار میآید، اما نقل قولهای متعدّدی از آن در منابع دورههای بعدی، به ویژه وفاء الوفای سمهودی بهجا مانده است.
با این حال حَمَد الجاسر نخستین متن نگاشته شده در تاریخ مدینه را از عبدالعزیز بن عمران مَدَنی دانسته است که گزارشهای تاریخی فراوانی درباره مدینه منوّره از وی به واسطه شاگردش ابوغسّان محمد بن یحیی مدنی (زنده در 190ق)، روایت شده است (الجاسر، 1389ق، 98-100). اما یاسر احمد نور نخستین اثر در این موضوع را از ابوغسّان مدنی دانسته است که مورخان بعدی به ویژه ابن شبّه، گزارشهای تاریخی فراوانی را از وی روایت کردهاند (نور، 2016م، 189-203).
تاریخ محلی دیگر مدینه، کتاب اخبار المدینه ابن شَبَّه بصری (د 262ق) است که از میان تواریخ محلی مدینه در سدههای نخست، تنها متنی است که امروزه نسخهای خطی از آن به دست ما رسیده؛ هرچند این نسخه حاوی متن کامل کتاب نیست. منبع بعدی، اخبار المدینه یحیی بن حسن علوی مدنی (د 277ق) است که این اثر نیز امروزه متنی مفقود به شمار میآید، اما نقل قولهای فراوانی از آن در منابع دورههای بعدی به ویژه وفاء الوفای سمهودی باقی مانده است.
افزون بر این، اشارههایی به وجود تاریخهای دیگری برای مدینه از همین دوره، همچون اخبار المدینه مدائنی (د 225ق) و اخبار المدینه زبیر بن بکّار (د 256ق) (درباره این دو کتاب ر.ک: دانشنامه حج و حرمین شریفین، ج2، ص49-53 و 58-62) و کتاب المدینة وأخبارها اثر عبدالله ابن ابیسعد ورّاق (د 274ق) (ندیم، 2009م، ج1-2، ص335) وجود دارد که در منابع تاریخی دورههای بعدی نقل قولهای بسیار کمتری از آنها به چشم میخورد.
در سدههای چهارم تا ششم هجری، نگارش تواریخ محلی مدینه به ترتیب با دو کتاب الانتقاء فی اخبار المدینة اثر محمّد بن عبدالرحمن بغدادی ذهبی معروف به ابوطاهر مُخلّص (305-393ق)، و اخبار دار الهجرة اثر رُزَین بن معاویه عبدری سَرقُسطی (د 524ق) ادامه یافته است. این دو متن امروزه مفقود به شمار میآیند؛ اما نقل قولهایی از آنها در منابع تاریخی دورههای بعدی بهجا مانده است (برای آگاهی بیشتر ر.ک: حسینی، 1392، ج3، ص299-301؛ احمدی میرآقا، 1392، ج2، ص6-29).
چنانکه ملاحظه میشود، از سده چهارم تا ششم، نگارش تواریخ محلی مدینه در مقایسه با دوره پیش از آن، کاهش چشمگیری یافت. نگارش کتاب الدُّرّة الثمینة فی تاریخ المدینة اثر ابن نجّار (د 643ق) ـ مورّخ برجسته بغدادی در سده هفتم هجری ـ را میتوان نقطه آغازی برای موج جدیدی از تاریخنگاری محلّی مدینه به شمار آورد که در دوره مملوکی به اوج رونق خود رسید.
چنین بهنظر میرسد که تحت تأثیر کتاب ابن نجّار و با الگوگیری از محتوا و ساختار آن، در دوره مملوکی، چندین اثر مشابه آن شامل بهجة النفوس والاسرار فی تاریخ دار هجرة المختار اثر مرجانی (زنده در 770ق)، التعریف بما أنست الهجرة من معالم دار الهجرة اثر جمالالدین مطری (د 741ق)، تحقیق النصرة بتلخیص معالم دار الهجرة اثر ابوبکر مراغی (د 816ق) و در نهایت، المغانم المطابة فی معالم طابة اثر مجدالدین فیروزآبادی (د 817ق) پدید آمد.
به موازات این آثار که با تأکید بر تاریخ شهر مدینه و اماکن دینی و جغرافیایی آن به ویژه مسجدالنبی نگاشته شد، تواریخ محلی دیگری نیز در همین دوره با رویکرد تراجمنگاری پدید آمد. مهمترین این آثار عبارتاند از الروضة الفردوسیة والحضرة القدسیة اثر آقشهری (د 739ق)، نصیحة المشاور وتعزیة المجاور اثر ابن فرحون مالکی (د 769ق) و متن مفقودی به عنوان تاریخ المدینه اثر شمسالدین محمد بن صالح کِنانی (785ق).
اما به عنوان مفصّلترین و مهمترین تواریخ محلی مدینه در دوره مملوکی، باید از وفاء الوفا بأخبار دار المصطفی اثر نورالدین سمهودی (د 911ق) و التحفة اللطیفة فی تاریخ المدینة الشریفة اثر شمسالدین سخاوی (د 902ق) نام برد که هر دو تقریباً به طور همزمان در پایان این دوره نگاشته شدهاند. این دو اثر نقطه اوج نگارش تاریخنگاری محلّی مدینه در دوره مملوکی، به ترتیب یکی در حوزه تاریخ شهر و اماکن آن، و دیگری در حوزه تراجمنگاری اعلام آن به شمار میآیند.
در دوره عثمانی شماری از آثاری پدید آمده است که به نوعی میتوان آنها را تاریخ محلّی مدینه به شمار آورد. از آن جمله میتوان از تاریخ المدینة اثر قطبالدین نهروالی (د 990ق)، عمدة الاخبار فی مدینة المختار اثر احمد بن عبدالحمید عبّاسی (سده 10ق)، نتیجة الفِکَر فی خبر مدینة سید البشر اثر زینالعابدین بن محمد بن عبدالله عبّاسی (د 1130ق) و الاخبار الغریبة فی ذکر ما وقع بطیبة الحَبیبة اثر جعفر بن حسین مدنی (د 1342ق) نام برد.
بیشتر آثار و تواریخ محلّی مدینه که در دوره عثمانی نگاشته شده، از منظر جامعیت، نوآوری و ارزش تاریخی آنها، قابل مقایسه با آثار دورههای قبلی (همچون الدُّرّة الثمینه ابن نجّار، تسلیة المجاور ابن فرحون، وفاء الوفای سمهودی و التحفة اللطیفه سخاوی) نیست. از اینرو دوره عثمانی را باید دوره افول تاریخنگاری محلّی مدینه به شمار آورد.
2. تاریخنگاری محلّی حرمین به قلم علمای مغرب اسلامی
2-1. تواریخ محلّی مکّه
نگاشتههای خاندان علمی فاسی را احتمالاً باید تنها آثار شناخته شده در زمینه تاریخنگاری محلی مکّه به قلم دانشوران حوزه مغرب اسلامی به شمار آورد. ابوعبدالله محمّد بن محمّد بن عبدالرحمن فاسی مکّی (644-719ق)، نخستین شخص از این خاندان است که از زادگاهش فاس به مشرق اسلامی مهاجرت کرد و پس از حجگزاری در سال 686ق، در مکّه اقامت گزید (فاسی، 1986م، 2/298-312). او صاحب تعالیق یا در واقع اخبار و گزارشهایی بوده که امروزه نسخهای از آن شناخته شده نیست؛ اما نوهاش تقیالدین فاسی، از آنها در آثار خود بهره برده است (بنگرید: الهیلة، 60).
مشهورترین شخص این خاندان، ابوالطیب محمّد بن احمد، معروف به تقیالدین فاسی (775-832ق)، تاریخنگار مشهور و برجسته شهر مکّه است که سالها منصب قضاوت مذهب مالکی در مکّه، و تدریس و فتوا بر اساس فقه این مذهب در مدارس این شهر و نیز تدریس در مسجدالحرام را عهدهدار بود (فاسی، ج1، ص338-339). او در شرح حالی که برای خود در کتابش العقد الثمین نگاشته، فهرستی از تألیفات خود به همراه شرح موضوع و محتوای آنها را به دست داده است (همو، ج1، ص341-347).
تقیالدین فاسی دارای تألیفات متعدّد و متنوّعی، عمدتاً در تاریخ (شامل تاریخنگاری و خِطَطنگاری شهر مکّه، تراجمنگاری، فهرست شیوخِ سماع و اجازات، تاریخنگاری پادشاهان و اُمرا، ذیلنگاری یا اختصارنگاری آثار برخی از مورخان دیگر) و نیز آثاری در مناسک حج بود (برای آگاهی بیشتر ر.ک: الهیلة، 116-125). اما از میان آنها، دو اثر وی العِقد الثمین فی تاریخ البلد الامین و شفاء الغرام بأخبار البلد الحرام اهمیت ویژهای در تاریخنگاری محلّی مکّه دارد.
الف) العِقد الثمین فی تاریخ البلد الامین
این کتاب حجیمترین اثر در میان تألیفات فاسی به شمار میآید و موضوع آن تراجم و شرح حال اعلام مکّه در طول تاریخ اسلام تا زمان مؤلف است. با توجه به اینکه تا پیش از فاسی، تاریخ محلّی دیگری برای مکّه با رویکرد تراجمنگاری وجود نداشته، این کتاب نوآوری مهمی در تاریخنگاری محلّی مکّه به شمار میآید. اهمّیت این کتابِ فاسی، مورّخ بزرگ دیگر مکه پس از وی، نجمالدین ابن فهد، را واداشته است تا با هدف تکمیل آن، ذیلی بر آن به نام الدُرّ الکمین بذیل العِقد الثمین بنویسد.
فاسی در مقدّمه کتاب، انگیزه خود از نگارش آن را گردآوری شرح حال بزرگان اهل مکّه یا کسانی که چندی در این شهر سکونت داشته یا در آن از دنیا رفتهاند، از والیان و قاضیان گرفته تا فقها و خطبا و مؤذّنان، و نیز شرح حال کسانی که در توسعه یا بازسازی یا مرمّت مسجدالحرام و دیگر اماکن مقدّس مکّه یا در ساخت نهادهای علمی ـ آموزشی و بناهای عامالمنفعه شامل مدارس، رباطها، سقّاخانهها، برکهها، چاهها، چشمهها و ... دست داشتهاند، بیان کرده، و نظر به اینکه پیش از خود اثر دیگری در این زمینه نیافته، اقدام به نگارش کتاب کرده است (فاسی، ج1، ص3).
فاسی کتاب خود را با مقدّمهای در خِططنگاری شهر مکّه، که آن را نسخه خلاصهای از کتاب دیگر خود شفاء الغرام دانسته، آغاز کرده و این تلخیص را الزُّهور المُقتَطفة من تاریخ مکّة المکرّمة نامیده است (همو، ج1، ص8 و 26-27). سپس در ادامه و پیش از آغاز تراجم اعلام مکه، به گفته خود تبرّکاً و با توجه به اینکه رسول خدا (ص) از مکه بوده (همو، ج1، ص5)، متن کامل تألیف دیگری از خود در سیره پیامبر (ص) را به نام الجواهر السَنیة فی السیرة النبویة گنجانیده است (الهیلة، ص123).
فاسی تراجم رجال را با نام «محمّد» و سپس با نام «احمد» آغاز کرده، و در ادامه، تراجم سایر اعلام را بر اساس ترتیب الفبایی نام آنها تنظیم کرده است. او بخشهای پایانی کتاب را به تراجم رجالی که به کنیه خود شهرت دارند، و سپس شرح حال زنان بر اساس ترتیب الفبایی نام آنها و در پایان، تراجم زنانی که به کنیه خود شناخته میشوند، اختصاص داده است. در نسخه چاپی کتاب، تعداد اعلامی که شرح حال آنها به دست داده شده، 3548 تن شمارش شدهاند.
فاسی در نگارش العقد الثمین، چنانکه خود اشاره کرده، از منابع تاریخی متنوّعی، عمدتاً شامل تواریخ محلّی و منابع تراجم و رجال همچون کتب طبقات و کتب وَفَیات، معجمها، مَشیخهها و تعالیق بهره برده است (همو، ج1، ص4). او در آغاز کتاب فهرست مفصّلی از منابع مورده استفاده خود به دست داده است (همو، ج1، ص 18-26). از اینرو، این کتاب از نظر میزان اطلاعات آن، باارزشترین تاریخ محلّی مکه در شاخه تراجمنگاری آن به شمار میآید.
یکی از ویژگیها و نقاط قوّت فاسی در نگارش کتاب خود، استفاده فراوان وی از شواهد مادی و آثار تاریخی به ویژه سنگ قبر اعلام مدفون در قبرستان معلات مکّه است. او در موارد متعددی، آگاهیهای مربوط به این اعلام همچون نسب، تاریخ وفات و القاب و مناصب دینی و رسمی آنها را با استناد به متن کتیبه سنگ قبر آنها به دست آورده است. گاه شرح حال اجمالی حجّاری شده روی سنگ قبر برخی از اعلام، تنها منبع فاسی برای معرفی آنها در کتابش بوده است (برای آگاهی تفصیلی در این باره ر.ک: الشهری، 68-86).
کتاب العقد الثمین تا کنون یک بار در هشت جلد، از سوی چاپخانه السُّنّة المحمّدیة در قاهره در سال 1379ق / 1959م منتشر و همین چاپ به شیوه افست از سوی مؤسّسة الرساله در دمشق در سال 1406ق / 1986م بازنشر شده است. جلد اول کتاب به کوشش محمد حامد الفقی، جلدهای دوم تا هفتم آن به کوشش فؤاد سیّد و جلد هشتم آن به کوشش محمود الطناحی تصحیح شده است. با این حال چنانکه محمّد الهیلة یادآور شده، در این تصحیح از نسخههای قدیمیتر کتاب استفاده نشده است (الهیلة، 123-124).
در پایان، گفتنی است فاسی مطابق سبک معمول خود در نگارش تواریخ محلی مکه که تحریرهای مختصری از آنها نیز تهیه میکرده، از کتاب العقد الثمین نسخه یا تحریر مختصری نگاشته و آن را عجالة القِری للراغب فی تاریخ اُمّالقُری نامیده است. با اینکه از این اثر چندین نسخه خطی بهجا مانده، اما گویا تا کنون تصحیح و منتشر نشده است.
ب) شفاء الغَرام بأخبار البلد الحرام
کتاب شفاء الغرام در کنار العقد الثمین، یکی از دو اثر شاخص و مهمّی است که فاسی به عنوان تاریخ محلّی مکه نگاشته است. رویکرد اصلی این کتاب، بافت شهر مکه و مسجدالحرام و اماکن مقدّس آن با نگاه توصیفی، تاریخی و جغرافیایی است که هرچند بخشهایی از آن به فضائل مکه و رویدادهای تاریخی آن اختصاص یافته، اما در مجموع، برخلاف العقد الثمین که اثری تراجمنگارانه است، این کتاب به اثری خِططنگارانه برای مکه نزدیک شده است.
محتوای کتاب شامل مقدّمه، چهل باب و خاتمه است. شش باب نخست، به احکام فقهی شهر مکه، اسامی مکّه، حرمت و فضائل شهر و حدود حرم مکّه اختصاص دارد. ابواب هفتم تا سیزدهم، به خانه کعبه و فضائل آن و تاریخ بازسازیها و توصیف ساختمان آن اختصاص دارد. موضوع ابواب 14 تا 20، تاریخ و توصیف جزئیات کعبه و مسجدالحرام همچون حجر الاسود، مقام ابراهیم، حجر اسماعیل، چاه زمزم و درها و ستونهای مسجدالحرام است.
فاسی باب بیست و یکم از شفاء الغرام را به اماکن مقدّس و زیارتی مکه، باب بیست و دوم را به مشاعر مقدّسه و اماکن مرتبط با مناسک حج، و باب بیست و سوم را به نهادهای علمی ـ آموزشی و عامالمنفعه همچون مدارس، رباطها، سقّاخانهها، چاهها و چشمههای آب اختصاص داده است. او در این سه باب، فهرست مفصّل و نسبتاً کاملی از اماکن و بناهای موضوع هر باب به همراه توصیفی تفصیلی یا اجمالی از آنها به دست داده است.
ابواب بیست و چهارم تا چهلم کتاب، به تاریخ مکّه و اخبار قبایل عرب ساکن این شهر در دوره پیش و پس از اسلام، همچون اخبار حضرت اسماعیل و نوادگانش، رؤسای مکّه از قبیله خزاعه و قریش و انساب آنان، اخبار اجداد پیامبر (ص) و ایام و وقایع مشهور عرب، رویدادهای مهم مکّه همچون حِلف الفضول و فتح مکّه، والیان مکّه پس از اسلام، اخبار بلایای طبیعی و انسانی مکّه در طول تاریخ، و در پایان بتها و بازارهای مکّه اختصاص دارد.
در میان تواریخ محلی موجود برای شهر مکه، پس از اخبار مکّه ازرقی که بهترین و جامعترین توصیفها را از این شهر در سدههای نخست آن در بر دارد، شفاء الغرام دومین اثر مهم، و شاخصترین اثر نگاشته شده در دوره مملوکی در این موضوع به شمار میآید. این اثر تا حدودی، خلأ موجود در گزارشهای مربوط به توسعههای مسجدالحرام و بازسازیها یا پیدایش دیگر اماکن مقدس و بناهای دینی مکّه و مشاعر مقدّسه را در فاصله زمانی میان ازرقی تا فاسی پر میکند.
شفاء الغرام تا کنون چندین بار تصحیح و چاپ شده است که این چاپها به شرح زیر است: تصحیح جمعی از علما و ادبا از سوی دار احیاء الکتب العربیة در قاهره در سال 1956م (گویا همین چاپ از سوی دار الکتب العلمیة در بیروت در سال 1421ق / 2000م باز نشر شده است)؛ تصحیح عمر عبدالسلام تدمری از سوی دار الکتاب العربی در بیروت در سال 1405ق / 1985م؛ تصحیح ایمن فؤاد سیّد و مصطفی محمّد الذهبی از سوی مکتبة ومطبعة النهضة الحدیثة در مکّه در سال 1399ق / 1999م؛ تصحیح علی عمر از سوی مکتبة الثقافة الدینیة در قاهره در سال 1428ق / 2008م.
فاسی افزون بر نگارش شفاء الغرام، آثار دیگری با همین محتوا، به عنوان تحریرهای مختصر آن و برای همانها نیز تحریرها و نسخههای خلاصهتری نگاشته است. مهمترین این تلخیصها، کتاب تحفة الکرام بأخبار البلد الحرام است که فاسی، آن را کتابی در حجم یک مجلّد و در 24 باب توصیف کرده است (فاسی، 1986م، ج1، ص345) و نسخههایی نیز از آن شناخته شده است. با این حال ویرایش دومی از همین کتاب وجود دارد که مانند نسخه اصل کتاب، شامل چهل باب است (الهیلة، ص118).
فاسی در مرحله بعدی، نسخه مختصری از تحفة الکرام نگاشته و آن را تحصیل المَرام من تاریخ البلد الحرام نامیده است. این تحریر نیز مانند متن اصل کتاب، شامل 40 فصل است و به گفته خود مؤلّف، در بسیاری از عبارات آن با نسخه اصل خود برابر است. فاسی این تلخیص را در سال 819ق به پایان برده است. این اثر به تصحیح محمود خُضیر عبّاس العیساوی، در سال 2013م از سوی دیوان الوقف السنّی عراق در بغداد منتشر شده است.
فاسی همچنین خود به وجود تلخیص دیگری از شفاء الغرام به نام هادی ذَوِی الافهام الی تاریخ البلد الحرام اشاره کرده و آن را نسخه مختصر تحصیل المرام (فاسی، 1986م، ج1، ص342) یا به تعبیر دیگری، در مرتبهای پایینتر از آن دانسته است (همو، 2004م، ص62). محمّد الهیلة نسخهای خطی از این اثر را معرفی نکرده است (الهیلة، ص125)؛ از اینرو ممکن است امروزه مفقود بوده باشد.
تحریر مختصر دیگری از شفاء الغرام، کتاب الزُّهور المُقتَطَفة من تاریخ مکّة المُشرّفة است که از تلخیصهای قبلی آن، حجم کمتری دارد. این کتاب نیز همچون متن مادر خود، به چهل باب تقسیمبندی شده. فاسی از همین تلخیص نیز تلخیص دیگری به نام ترویح الصُّدور باختصار الزُّهور برساخته است که مورخان پس از فاسی از آن یاد کردهاند؛ اما گویا امروزه نسخهای خطی از آن شناخته شده نیست (الهیلة، ص118).
کتاب الزهور المقتطفة تا کنون چندین بار، از جمله یک بار به تصحیح مصطفی محمدحسین ذهبی، از سوی مکتبة نزار مصطفی الباز در ریاض در سال 1418ق / 1998م، بار دوم به تصحیح ادیب محمد الغزاوی از سوی دار صادر در بیروت در سال 2000م، بار دیگر به تصحیح علی عمر از سوی مکتبة الثقافة الدینیة در قاهره در سال 1421ق / 2001م، و برای بار چهارم به تصحیح محمد زینهم از سوی الدار الثقافیة للنشر در قاهره در سال 1425ق / 2004م منتشر شده است.
2-2. تواریخ محلی مدینه
در میان تواریخ محلّی متعدّد نگاشته شده برای مدینه منوّره در حدفاصل سدههای دوم تا دهم هجری، دو تاریخ به قلم نویسندگانِ مغربی الاصل ساکن حرمین شریفین به دست ما رسیده است که عبارتاند از: بهجة النفوسِ مرجانی و نصیحة المشاورِ ابن فرحون مالکی. همچنین برای جمالالدین محمّد بن موسی مکّی شافعی، معروف به ابن موسی (789-823) ـ نوه دختری شیخ عبدالله یافعی صاحب تاریخ مرآة الجنان وعبرة الیقظان ـ که اصالتاً از شهر مُرّاکش اما زاده مکّه بود، از اثر ناتمامی در تاریخ مدینه یاد کردهاند (فاسی، 1986م، ج2، ص364 و 368؛ همچنین ر.ک: الهیلة، 97-99).
الف) نصیحة المشاور وتعزیة المجاور
بدرالدین ابومحمّد عبدالله بن محمّد بن فرحون بن محمّد بن فرحون یعمَری اُبَّدی جَیانی، معروف به ابن فرحون مالکی (د 693-769ق)، اصالتاً از جیان تونس، اما زاده مدینه منوّره بود. او تحصیلات دینی خود را در زادگاهش سپری کرد و جز برای سفر به مکّه و ادای فریضه حج، از مدینه بیرون نرفت و تا پایان عمر خود را در همین شهر سپری کرد. ابن فرحون سالها به تدریس علوم قرآن، حدیث و فقه اهتمام داشت و سالها منصب قضاوت را در مدینه منوّره عهدهدار بود و نقش قابل توجّهی در مبارزه با تشیع در این شهر ایفا کرد (برای شرح حال مفصّل وی ر.ک: برهانالدین ابن فرحون، ج1، ص454-459؛ سخاوی، ج4، ص120-129).
از نصیحة المشاور لااقل چهار نسخه خطی شناخته شده است که عبارتاند از: نسخه دارالکتب مصر به شماره 6 تاریخ، مورخ 1093ق؛ نسخه کتابخانه آلهاشم در مدینه، کتابت سید جعفر بن حسین هاشم حسینی در 1298ق؛ کتابخانه عارف حکمت به شماره 256/900 تاریخ؛ و نسخه کتابخانه مسجدالحرام، موسوم به «مکتبة الحرم المکّی» به شماره 2899 دهلوی (تراجم)، کتابت عبدالستّار بن عبدالوهّاب دهلوی مکی (نصیحة المشاور، مقدمه تصحیح، ص30-32).
ابن فرحون کتاب خود را در یک مقدّمه و شش فصل نگاشته است. هر فصل کتاب به شرح حال گروه خاصی از اعلام اختصاص دارد که موضوع آنها به شرح زیر است: الف) شرح حال مشایخ خُدّام حرم نبوی؛ ب) شرح حال خادمان حرم؛ ج) شرح حال صالحان ساکن مدینه و مجاوران حرم؛ د) قاضیان و امامان حرم و مدینه؛ هـ) امرای مدینه و مدّت امارت آنها؛ د) شرح حال پدر و برادران مؤلّف.
ابن فرحون برای بسیاری از اعلام یاد شده در این کتاب، شرح حال مفصّلی به دست داده که گاه اطلاعات متنوّعی همچون زادگاه، پدر یا دیگر اعضای خاندان وی، صفات و احوال دینی و اخلاقی، سیره علمی و مشایخ و شاگردان، تاریخ و چگونگی وفات آنها را شامل میشود. او همچنین گاه حکایتهای نسبتاً مفصّلی از دیدهها یا شنیدههای خود درباره این اشخاص و تعاملشان با دیگران را نقل کرده است.
مقایسه شرح حالهای مفصّلی که ابن فرحون برای شماری از اعلام زمان خود به دست داده، با شرح حالهای موجزی که نویسنده معاصرش ابن صالح کنانی در تاریخ مدینة مفقود خود برای همان اعلام به دست داده است و نمونههای متعدّدی از این شرححالها را سخاوی از هر دو کتاب در التحفة اللطیفه خود نقل کرده (به عنوان مثال ر.ک: سخاوی، ج2، ص26، 99-104، 310-312، 323-324، 341)، به خوبی ارزش و اهمّیت کتاب ابن فرحون و رُجحان آن نسبت به تاریخ ابن صالح را نشان میدهد.
ابن فرحون در این کتاب، به تاریخنگاری زمانه خود پرداخته و برخلاف بسیاری از دیگر منابع تاریخی که بخش قابل توجّه و گاه حتی بخش عمدهای از متن آنها شامل اقتباسهایی از آثار مورخان پیشین است، ابن فرحون متن کتاب خود را تا حدود زیادی با تکیه بر دیدهها و شنیدههای شخصی خود نگاشته است. از اینرو کتاب نصیحة المشاور منبعی حاوی آگاهیهای دست اولی درباره تاریخ مدینه در دوره حیات مؤلّف و اندکی پیش از آن به شمار میآید.
از مهمترین وجوه اهمّیت نصیحة المشاور را میتوان آگاهی از وضعیت و تحوّلات دینی و مذهبی مدینه منوّره در یکصد سال نخست دوره مملوکی برشمرد. با توجه به اینکه میدانیم مدّتها پیش از روی کار آمدن ممالیک، مدینه منوّره به شهری شیعهنشین تبدیل شده بود (برای آگاهی بیشتر ر.ک: خامهیار، 1441ق، ص167-200)، ابن فرحون در کتاب خود آگاهیهای منحصر بهفردی درباره تحوّل مذهبی این شهر از تشیّع به تسنّن در اوایل دوره مملوکی و نقش علما و رجال اهل سنّت ـ از جمله خود وی ـ در گسترش مذاهب اهل سنّت، به دست داده است.
این کتاب همچنین از منظر مطالعه تاریخ اجتماعی مدینه منوّره در دوره و زمانه مؤلّف آن بسیار اهمیت دارد. آگاهیهای ابن فرحون درباره برخی از آداب و سنّتهای دینی رایج در مسجدالنبی، مشایخ و صاحبانِ وظایف مسجد النبی (همچون فرّاشان و سقّایان)، تعامل اهل مدینه با مجاوران حرم نبوی (ص) و کاروانهای حج، وضعیت رباطها و بناهای عامالمنفعه مدینه، سیره اجتماعی علمای معرفی شده در کتاب، دادههای بسیار ارزشمندی را برای مطالعه تاریخ اجتماعی این شهر فراهم آورده است.
نصیحة المشاور ابن فرحون منبع مهمی برای آثار تراجمنگاری پس از خود بوده. به عنوان مثال، ابن حَجَر عسقلانی (د 852ق) در کتاب الدُّرَر الکامنة فی اعیان المائة الثامنة که به تراجم اعلام سده هشتم هجری اختصاص دارد، بارها از کتاب ابن فرحون نقل قول کرده است. این اثر همچنین از مهمترین منابع سخاوی در نگارش کتاب التحفة اللطیفة ـ جامعترین اثر در تراجم اعلام مدینه منوّره ـ به شمار میآید و سخاوی بسیاری از شرح حالهای نصیحة المشاور را در کتاب خود اقتباس کرده است.
این کتاب تا کنون چند بار تصحیح و چاپ شده است: بار نخست تحت عنوان تاریخ المدینة المنورة المسمّی نصیحة المشاور وتعزیة المجاور به تصحیح حسین محمدعلی شکری، از سوی شرکة دار الارقم بن ابیالارقم در بیروت؛ بار دوم به عنوان نصیحة المشاور وتسلیة المجاور به تصحیح علی محمد عمر در سال 1427ق / 2006م از سوی مکتبة الثقافة الدینیه در قاهره؛ و بار سوم به عنوان نصیحة المشاور وتعزیة المجاور به تصحیح جمعی از محقّقان، در سال 1434ق از سوی مرکز دراسات المدینة المنورة منتشر شده است.
ب) بهجة النفوس والاسرار فی تاریخ دار هجرة المختار
ابومحمد عبدالله بن عبدالملک بن عبدالله قُرَشی، معروف به مرجانی (زنده در 760ق) اصالتاً تونسی، اما زاده اسکندریه و ساکن حرمین شریفین بود. مورّخان درباره وی آگاهیهای چندانی به دست ندادهاند؛ اما به اهل علم و دیندار بودن وی اشاره کردهاند و گفتهاند که او پس از سال 760 یا 770ق به مغرب مهاجرت کرد و پس از آن خبری از وی به دست نیامد (سخاوی، ج4، ص35-36؛ الهیلة، 70).
برای مرجانی از اثری به نام اسماء ائمّة العلم والاعیان که از دوره پیامبر (ص) تا زمان مؤلّف را شامل میشده، و نیز تاریخی عمومی از دوره آدم (ع) تا زمان مؤلّف، یاد کردهاند (الهیلة، ص71-72) که ظاهراً امروزه نشانی از این دو اثر باقی نمانده است. اما اثری که از وی در تاریخ محلی مدینه بهجا مانده، بهجة النفوس والاسرار فی تاریخ دار هجرة المختار نام دارد که به گفته مورخان، آن را در سال 751ق تألیف کرده است (سخاوی، ج4، ص36).
از بهجة النفوس والاسرار لااقل دو نسخه خطی شناخته شده است که یکی از آنها، در کتابخانه مسجدالحرام، موسوم به «مکتبة الحرم المکی» به شماره 13 تاریخ دهلوی نگهداری میشود و به خط عزّالدین ابن فهد، از مورّخان مکه، در سال 874ق کتابت شده است. نسخه دوم نیز در کتابخانه سلیمانیه استانبول به شماره 2001 نگهداری میشود و در سال 1122ق استنساخ شده است (الهیلة، 71-72).
مرجانی کتاب خود را به ده باب تقسیمبندی کرده که موضوعات آنها به شرح زیر است: 1) حدود مدینه و اسامی و ساکنان قدیمی آن؛ 2) مهاجرت پیامبر (ص) به آن؛ 3) حرمت مدینه و فضائل و احکام آن؛ 4) وادیها و چاههای مدینه و کوه احد؛ 5) بیرون راندن بنینضیر از مدینه و حفر خندق؛ 6) مسجدالنبی (ص) و فضائل و تاریخ آن؛ 7) مساجد پیامبر (ص) در مدینه و اطراف آن؛ 8) سیره رسول خدا (ص)؛ 9) زیارت پیامبر (ص) و صلوات بر ایشان؛ 10) قبرستان بقیع و زیارت آن.
مرجانی در نگارش و فصلبندی کتاب خود تا حدود زیادی از دو تاریخ محلّی دیگر مدینه که پیش از وی در دوره ایوبی و مملوکی نگاشته شده، شامل الدرّة الثمینه ابن نجّار و التعریفِ مَطَری، الگو گرفته است. بخش قابل توجهی از محتوای کتاب نیز از این دو اثر اقتباس شده؛ هرچند بهره بردن و اقتباسهای وی از منابع نسبتاً متنوّع دیگری، بر حجم کتاب وی نسبت به دو کتاب قبلی افزوده است. بههر حال، کتاب مرجانی تا حدود زیادی گردآوری مطالب از آثار پیشین است و نوآوری و ارزش تاریخی کمتری نسبت به دو کتاب قبلی دارد.
با این حال، بهجة النفوس والاسرار خالی از فوائد و ارزشهای تاریخی نیست و برای همین بارها در بسیاری از منابع تاریخی بعدی مورد ارجاع و استناد قرار گرفته است. به عنوان مثال، سمهودی در مواردی، با نقل گزارشهایی از ابن زباله که علمای رجال اهل سنّت وی را تضعیف کردهاند، تلاش کرده است تا ضعف این گزارشها را با مشابه آنها که مرجانی از حارث محاسبی (د 243ق) نقل کرده است، تقویت کند (سمهودی، ج2، ص61 و 65).
این کتاب تا کنون چند بار تصحیح و چاپ شده است: بار نخست در سال 1998م از سوی مکتبة نزار مصطفی الباز در مکه (در دو جلد)؛ و بار دوم به تصحیح محمّد عبدالوهّاب فضل در سال 2002م از سوی دار الغرب الاسلامی در بیروت (در دو جلد)، و بار سوم به تصحیح محمّدشوقی بن ابراهیم مکّی در سال 1425ق در ریاض (در یک جلد)، و آخرین بار نیز به تصحیح ابیعبدالرحمن عادل بن سعد در سال 1429ق / 2008م از سوی دار الکتب العلمیة در بیروت (در یک جلد) منتشر شده است.
نتیجهگیری
علمای حوزه مغرب اسلامی و اندلس از دیرباز میراث مکتوب قابل توجهی در ارتباط با موضوع حج و حرمین شریفین بهجا گذاشتهاند و در این میان، علمای مغربی ساکن مکه و مدینه، در نگارش تواریخ محلّی این دو شهر تأثیر قابل توجهی داشتهاند. در تاریخنگاری محلی مکّه، تقیالدین فاسی با نگارش دو اثر خود العِقد الثمین فی تاریخ البلد الامین و شفاء الغرام فی تاریخ البلد الحرام، که بیتردید مهمترین تواریخ محلّی نگاشته شده برای مکّه در دوره مملوکی در دو شاخه تراجمنگاری و خططنگاری آن به شمار میآیند، جایگاه استثنائی و منحصر بهفردی دارد.
در تاریخنگاری محلی مدینه نیز، ابن فرحون مالکی با نگارش کتاب نصیحة المشاور، به عنوان یکی از اصیلترین تواریخ محلی این شهر در شاخه تراجمنگاری آن، که آگاهیهای دست اولی از تاریخ مدینه در دوره نخست مملوکی به دست میدهد، از جایگاه ویژهای برخوردار است. مرجانی نیز با نگارش کتاب بهجة النفوس والاسرار، سهمی برای علمای مغربی الاصل ساکن حرمین در نگارش و تولید سلسلهای از تواریخ محلی مدینه در شاخه خِططنگارانه آن، در دوره مملوکی بهجا گذاشته است؛ هرچند شاید کتاب وی در مقایسه با آثار مشابه خود، از ارزش تاریخی کمتری برخوردار باشد.
فهرست منابع
1. ابن شَبّه، عمر بن زید (بیتا)، تاریخ المدینة المنوّرة، تحقیق: فهیم محمّد شلتوت، بیجا: بینا.
2. ابن فرحون، عبدالله بن محمّد (1434ق)، نصیحة المشاور وتعزیة المجاور، المدینة المنورة: مرکز بحوث ودراسات المدینة المنورة.
3. احمدی میرآقا، علی (1392)، «اخبار دار الهجرة»، دانشنامه حج و حرمین شریفین (ج2)، تهران: مشعر، چاپ 1.
4. احمدیان، ابراهیم (1392)، «اخبار مکه فاکهی»، دانشنامه حج و حرمین شریفین (ج2)، تهران: مشعر، چاپ 1.
5. بهرامیان، علی، (1385)، «ازرقی»، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی (ج8).
6. الجاسر، حمد (1389)، «مؤلّفات فی تاریخ المدینة (1)»، العرب، سال 4، ش2.
7. الجاسر، حمد (1393ق)، «جزء فیه ذکر وصف مکّة ـ شرّفها الله وعظّمها ـ ووصف المدینة الطّیّبة ـ کرّمها الله ـ ووصف بیت المقدس المبارک ما حولَه»، العرب، سال 8، ش5-6.
8. حسینی، سید مجتبی (1392)، «الانتقاء فی اخبار المدینه»، دانشنامه حج و حرمین شریفین (ج3)، تهران: مشعر، چاپ 1.
9. خامهیار، احمد (1441ق)، «التشیع الإمامی بالمدینة المنوّرة فی العصور الإسلامیة الوسطی: دراسة تاریخیة موجزة»، میقات الحج، العدد 52.
10. سخاوی، محمّد بن عبدالرحمن (1429ق)، التحفة اللطیفة فی تاریخ المدینة الشریفة (ج2)، المدینة المنوّرة: مرکز بحوث ودراسات المدینة المنورة.
11. سمهودی، علی بن عبدالله (2001م)، وفاء الوفا بأخبار دار المصطفی، تحقیق: قاسم السامرائی، لندن: مؤسّسة الفرقان للتراث الاسلامی، ط1.
12. الشهری، محمّد بن هزّاع (1436ق)، منهج المؤرّخ المکّی تقی الدین الفاسی فی الاستدلال بالوثائق والنقوش التاریخیة من خلال کتابیه شفاء الغرام والعقد الثمین، مکه: کرسی الملک سلمان بن عبدالعزیز لدراسات تاریخ مکة المکرمة.
13. فاسی، محمّد بن احمد (2004م)، الزهور المقتطفة من تاریخ مکّة المشرّفة، تحقیق: محمّد زینهم، القاهرة، الدار الثقافیة للنشر.
14. فاسی، محمّد بن احمد (1999م)، شفاء الغرام بأخبار البلد الحرام، تحقیق: ایمن فؤاد سیّد و مصطفی محمّد الذهبی، مکه، مکتبة ومطبعة النهضة الحدیثة.
15. فاسی، محمّد بن احمد (1986م)، العقد الثمین فی تاریخ البلد الامین، تحقیق: فؤاد سیّد، بیروت، مؤسّسة الرسالة.
16. ندیم، محمّد بن اسحاق (2009م)، الفهرست، لندن: مؤسّسة الفرقان للتراث الاسلامی.
17. نور، یاسر احمد (2016م)، «ابو غَسّان محمد بن یحیی المدنی وکتابه المفقود اخبار المدینة»، دراسات العلوم الانسانیة والاجتماعیة، مجلد 43، العدد 1.
18. الهیلة، محمّد الحبیب (1994م)، التاریخ والمؤرّخون بمکة، بیجا: مؤسّسة الفرقان للتراث الاسلامی، ط1.
در بیشتر دورههای تاریخ اسلام، همواره تعاملات علمی، فرهنگی و مذهبی فراوانی میان حرمین شریفین و حوزه جغرافیایی مغرب اسلامی و اندلس (که از منظر تمدنی، بخش جدایی ناپذیری از مغرب اسلامی به شمار میآید) وجود داشته است. جوامع مسلمان سرزمینهای مغرب اسلامی، به علت دورافتادگی نسبی خود از بخشهای مرکزی جهان اسلام، همواره اهتمام و تعلّق خاطر خاصی به اماکن مقدس حرمین شریفین و رسول خدا (ص) داشتهاند.
بخشی از این اهتمام، در قالب خلق آثار علمی و تاریخی متعدّدی درباره حج و حرمین شریفین تجلی یافته است که آن را در درجه نخست میتوان در میراث بسیار غنی سفرنامههای حج و حجاز جستوجو کرد. این سفرنامهها که در بازه زمانی طولانی مدّتی از سده ششم تا چهاردهم هجری، به قلم دانشوران حوزه مغرب اسلامی، از اندلس تا افریقیه، بهجا مانده است، از مهمترین منابع تاریخی در مطالعه تاریخ حج و حرمین شریفین به شمار میآید.
بخش دیگری از میراث حوزه مغرب اسلامی در زمینه حج و حرمین، توصیفهای جغرافیایی مفصّل از حرمین شریفین در متون جغرافیایی مؤلّفان اندلسی و مغربی است. نمونهای کهن و شناخته شده از اثر جغرافیایی مستقلّی در این زمینه، رسالهای در وصف مکّه و مدینه و بیتالمقدس از نویسندهای ناشناخته است که چنانکه حَمَد الجاسر 1
پژوهشگر فقید سعودی که پژوهشهای متعدّدی درباره تاریخ و جغرافیای جزیرة العرب را در کارنامه علمی خود دارد و متون کهن و ارزشمندی را در این زمینه تصحیح و منتشر کرده است.
بخش دیگری از میراث علمای مغرب اسلامی در این باره را باید مناسکنامهها و رسالههای احکام فقهی حج به شمار آورد. همچنین لازم است به تألیفات دانشوران این حوزه درباره زیارت رسول خدا (ص) و رسالههای صلوات بر ایشان و شرح شمایل آن حضرت و دیگر آثار مشابه اشاره کرد؛ متونی از قبیل دلائل الخیرات جَزولی (د 870ق) که از متون بسیار رایج و پر اقبال در سراسر جهان اسلام به شمار میآید؛ و فتح المُتعال فی مدح النِعال اثر ابوالعبّاس مَقَّری (د 1041ق).
افزون بر آثار پدید آمده در موضوعات فوق، علمای حوزه اندلس و مغرب اسلامی نقش قابل توجهی نیز در خلق تواریخ محلی حجاز داشتهاند. به عنوان نمونههایی از آثاری در این زمینه به قلم دانشوران اندلسی، باید از کتاب اخبار دار الهجرة ـ از تواریخ محلی مفقود مدینه ـ اثر رُزَین بن معاویة بن عمّار سَرقُسطی عَبدَری اندلسی (د 525ق) (الهیلة، 1994م: 33-35؛ احمدی میرآقا، 1392، ج2، ص26-29) و تعالیق ابوالعبّاس احمد بن علی بن ابیبکر بن عیسی عبدری مَیُورْقی (د 678ق) در تاریخ مکه اشاره کرد (الهیلة، 48). 2
از میورقی همچنین رسالهای به نام بهجة المُهَج فی بعض فضائل الطائف ووجّ، در تاریخ و فضائل شهر طائف بهجا مانده است.
در نوشتار پیشرو تلاش شده است تا با نگاهی به سیر اجمالی تاریخنگاری محلی دو شهر مکه و مدینه، همه تواریخ محلی نگاشته شده به قلم مورخان مغربی الاصل مجاور حرمین، به تفصیل بیشتر معرفی، و اهمیت و ارزشهای تاریخی آنها بررسی شود؛ و بدین ترتیب نقش و جایگاه علما و دانشوران حوزه مغرب اسلامی در نگارش تواریخ محلی دو شهر مقدّس مسلمانان یعنی مکه و مدینه نشان داده شود.
1. سیر اجمالی تاریخنگاری محلی حرمین شریفین
1-1. سیر اجمالی نگارش تواریخ محلی مکه
با توجه به تقدس و اهمیت شهر مکه، در سدههای نخست هجری تواریخ محلی متعددی برای مکه، عمدتاً تحت عنوان کلی «اخبار مکه» پدید آمد. در منابع کهن، نگاشتههایی به این عنوان برای شماری از محدّثان مشهور چند سده نخست اسلامی همچون واقدی (د 207ق)، مدائنی (د 215ق)، ابن شبّه (د 262ق) و ابوسعید ابن اعرابی (د 340ق) گزارش شده است که امروزه به دست ما نرسیدهاند (برای آگاهی بیشتر درباره این آثار ر.ک: دانشنامه حج و حرمین شریفین، ج2، ص 64-94).
کهنترین تاریخ محلی مکه که امروزه در دسترس است، کتاب اخبار مکّه اثر ابوالولید محمّد بن عبدالله بن احمد ازرقی (د حدود 250ق) است؛ هرچند برخی بر این باورند که اصل این اثر، کتابی از جدّ وی احمد بن محمد ازرقی (د 222ق) بوده که نوهاش ابوالولید، اخباری را به آن افزوده است. بههر حال اخبار مکّه ازرقی از نظر گزارشها و آگاهیهای تاریخی و جغرافیایی فراوان و منحصر بهفرد آن درباره مکّه و مسجدالحرام، اهمیت ویژهای دارد (برای آگاهی بیشتر ر.ک: بهرامیان، ج8، ص36-38).
تاریخ محلی مهم دیگر مکّه در همین دوره که خوشبختانه متن آن نیز به دست ما رسیده، اخبار مکّه اثر محمد بن اسحاق فاکهی، محدّث ساکن مکه در سده سوم هجری است که بخش موجود آن، مفصلتر از کتاب مورّخ معاصر خود ازرقی است؛ هرچند برخی بر این باورند که او بسیاری از گزارشهای خود را از اخبار مکّه ازرقی، اما بدون اشاره به آن، اقتباس کرده است (برای آگاهی بیشتر ر.ک: احمدیان، 1392، ج2، ص82-89).
در منابع کهن، در حدفاصل سدههای چهارم تا ششم، به تواریخ محلّی دیگری برای مکه اشاره نشده است. در نیمه اول دوره مملوکی، آثار دیگری درباره شهر مکّه همچون کتاب القِری لقاصد اُمّ القُری اثر محبّالدین طبری (د 694ق) و زبدة الاعمال وخلاصة الافعال اثر سعدالله اسفراینی (د 786ق) پدید آمد که رویکرد اصلی این دست آثار، فضائلنگاری مکه و اماکن مقدس آن بوده و محتوای آنها نیز تا حدود زیادی از منابع قدیمیتر، به ویژه اخبار مکّه ازرقی گردآوری و اقتباس شده. از اینرو چنین آثاری را نمیتوان تواریخ محلی به مفهوم دقیق آن به شمار آورد.
پس از دوره رکود طولانیمدّت نگارش تواریخ محلی مکه، تألیفات تاریخی تقیالدین فاسی (د 832ق) را میتوان نقطه عطفی در نگارش این تواریخ به شمار آورد که پس از چند صد سال وقفه، در نیمه دوم دوره مملوکی از سر گرفته شد. فاسی با نگارش آثار متعدّدی در این باره، به ویژه دو کتاب العِقد الثمین فی تاریخ البلد الامین و شِفاء الغَرام بأخبار البلد الحرام، تأثیر شگرفی در ایجاد موج جدیدی از نگارش تواریخ محلی مکّه پس از خود بهجا گذاشت.
تاریخنگاری محلی مکّه در یک سده پایانی دوره مملوکی، با نگارش دو اثر بسیار مهم نجمالدین عمر بن محمد هاشمی، معروف به ابن فهد مکّی (د 885ق)، شامل اِتحاف الوَری بأخبار امّ القُری و الدُّرّ الکمین بذیل العقد الثمین ادامه یافت. ابن فهد کتاب الدُرّ الکمین را به عنوان ذیلی بر العقد الثمین فاسی با رویکرد تراجمنگاری اعلام مکه، و کتاب اتحاف الوَری را با رویکرد رویدادنگاری سالنگارانه نوشت که از صدر اسلام تا سال وفات وی یعنی 885ق را شامل میشود.
کتاب اتحاف الوری نوآوری مهمّی در تاریخنگاری محلی مکه به شمار میآید که پس از ابن فهد رجال بعدی خاندانش، با نگارش ذیلهایی پیاپی بر این کتاب، کار وی را ادامه دادند. چنانکه فرزندش عزالدین عبدالعزیز بن عمر ابن فهد (د 922ق) کتاب بُلوغ القِری فی ذیل اتحاف الوری (در حوادث سالهای 885 تا 922ق)، و نوهاش جارالله بن عزالدین ابن فهد (د 954ق) کتاب نیل المُنی بذیل بلوغ القری لتکملة اتحاف الوری (در حوادث سالهای 923ق تا 949ق) را از خود به یادگار گذاشتند.
از خاندان ابن فهد همچنین چند تاریخ محلی مهم مکه با رویکرد اخبار و گزارشهای تاریخی به تفکیک دورههای ولایت و امارت والیان و امرای مکه در طول تاریخ بهجا مانده است. نخستین این آثار بُغیة المَرام بأخبار وُلاة البلد الحرام اثر نجمالدین ابن فهد است و اثر دیگر، غایة المَرام بأخبار سلطنة البلد الحرام اثر عزّالدین فرزند نجمالدین ابن فهد است که در واقع نسخه کاملتری از کار پدرش به شمار میآید.
در دورههای بعدی، آثاری همچون دُرَر الفرائد المُنظّمة فی اخبار الحاجّ وطریق مکّة المعظّمة اثر عبدالقادر جزیری انصاری (د 977ق)، الارج المِسکی فی التاریخ المکّی اثر علی بن عبدالقادر طبری مکّی (د 1070ق) و منائح الکَرَم فی اخبار مکّة والبیت ووُلاة الحرم اثر علی بن تاجالدین سنجاری (د 1125ق) را ـ در کنار نیل المُنی اثر جارالله ابن فهد ـ میتوان نمایندگان اصلی و شاخص تاریخنگاری محلی مکّه در نیمه نخست دوره حاکمیت عثمانی بر حرمین شریفین به شمار آورد.
در دوره عثمانی همچنین آثار دیگری با رویکرد تاریخ و فضائل اماکن مقدس مکه پدید آمده است که در مقایسه با آثار یاد شده در بالا، از ارزش تاریخی کمتری برخوردار است. از نمونههای مشهور این دست آثار، میتوان به الاِعلام باَعلام بلد الله الحرام اثر قطبالدین نهروالی حنفی (د 990ق)، الجامع اللطیف فی فضل مکّة وأهلها وبناء البیت الشریف اثر جارالله ابن ظهیره قُرَشی (د 986ق) و تحفة الکرام فی تاریخ مکّة وبیت الله الحرام اثر سید مهدی بحرالعلوم (د 1212ق) اشاره کرد.
نیمه دوم دوره حاکمیت عثمانی بر حرمین را میتوان دوره افول تاریخنگاری محلی مکه به شمار آورد. در این دوره تواریخ محلی جامع و شاخص مورخان دوره مملوکی و نیمه اول دوره عثمانی، جای خود را به تاریخنگاری امرای مکه یا تراجمنگاری اعلام مکه برای یک یا چند قرن هجری داده است که از آن جمله میتوان به خلاصة الکلام فی بیان امراء البلد الحرام اثر احمد زینی دحلان (د 1304ق) و نشر النور والزهر فی تراجم افاضل مکّة اثر عبدالله مرداد حنفی مکّی (د 1343ق) اشاره کرد.
به عنوان حلقه پایانی از سلسله تواریخ محلی مکه به شیوه سنّتی، باید به دو اثر شاخص و پرحجمی که به قلم دو تن از دانشوران ساکن مکه، تقریباً در نیمه سده چهاردهم نگاشته شده، اشاره کرد. این دو اثر که هم خططنگاری و تاریخ اماکن مقدس شهر مکه و هم تاریخ سیاسی آن را دربرمیگیرند، عبارتاند از: اِفادة الانام بذکر اخبار بلد الله الحرام اثر عبدالله غازی مکّی (د 1365ق) و التاریخ القویم لمکة وبیت الله الکریم اثر محمدطاهر کردی (د 1400ق).
1-2. سیر اجمالی نگارش تواریخ محلی مدینه
مدینه منوّره به عنوان مقصد مهاجرت رسول خدا (ص) و نخستین پایگاه گسترش اسلام، از اهمیت ویژهای در تاریخ اسلام برخوردار است و وجود مسجد و تربت پاک آن حضرت و دیگر اماکن مقدّس و مزارات مرتبط با ایشان و اهل بیت و صحابه و تابعین، آن را به دومین شهر مقدّس مسلمانان تبدیل کرده است. این شهر همچنین به عنوان خاستگاه بسیاری از قُرّاء، فقها و محدّثان برجسته مسلمان در سدههای اول و دوم هجری، تأثیر فراوانی بر علم و حدیث داشته است.
اهمّیت و تأثیرگذاری علمی مدینه منوّره در سدههای نخست اسلامی، عامل مهمی بود تا در طول دو سده دوم و سوم هجری، چندین تاریخ محلی مهم، با هدف گردآوری اخبار و روایات مربوط به سیره رسول خدا (ص) و تاریخ این شهر و اماکن مقدّس و نیز حوادث سیاسی آن، نگاشته شود. به تبع شکلگیری این سنّت و نیز با توجّه به تقدّس و جایگاه معنوی این شهر، در دورههای بعدی نیز نگارش تواریخ محلی برای آن استمرار یافت.
نخستین تواریخ محلّی مدینه که در پایان سده دوم و در طول سده سوم نگاشته شدهاند، مطابق سنّت تاریخنگاری این دوره معمولاً اخبار المدینه نامگذاری میشدند. برخی از مؤلّفان همچون نورالدین سمهودی (د 911ق) و فهیم شلتوت (مصحّح اخبار المدینه ابن شبّه)، نخستینِ این تواریخ را اخبار المدینه ابن زباله (زنده در 199ق) به شمار آوردهاند (سمهودی، ج2، ص65؛ ابن شبّه، بیتا، «ل»). این اثر امروزه متنی مفقود به شمار میآید، اما نقل قولهای متعدّدی از آن در منابع دورههای بعدی، به ویژه وفاء الوفای سمهودی بهجا مانده است.
با این حال حَمَد الجاسر نخستین متن نگاشته شده در تاریخ مدینه را از عبدالعزیز بن عمران مَدَنی دانسته است که گزارشهای تاریخی فراوانی درباره مدینه منوّره از وی به واسطه شاگردش ابوغسّان محمد بن یحیی مدنی (زنده در 190ق)، روایت شده است (الجاسر، 1389ق، 98-100). اما یاسر احمد نور نخستین اثر در این موضوع را از ابوغسّان مدنی دانسته است که مورخان بعدی به ویژه ابن شبّه، گزارشهای تاریخی فراوانی را از وی روایت کردهاند (نور، 2016م، 189-203).
تاریخ محلی دیگر مدینه، کتاب اخبار المدینه ابن شَبَّه بصری (د 262ق) است که از میان تواریخ محلی مدینه در سدههای نخست، تنها متنی است که امروزه نسخهای خطی از آن به دست ما رسیده؛ هرچند این نسخه حاوی متن کامل کتاب نیست. منبع بعدی، اخبار المدینه یحیی بن حسن علوی مدنی (د 277ق) است که این اثر نیز امروزه متنی مفقود به شمار میآید، اما نقل قولهای فراوانی از آن در منابع دورههای بعدی به ویژه وفاء الوفای سمهودی باقی مانده است.
افزون بر این، اشارههایی به وجود تاریخهای دیگری برای مدینه از همین دوره، همچون اخبار المدینه مدائنی (د 225ق) و اخبار المدینه زبیر بن بکّار (د 256ق) (درباره این دو کتاب ر.ک: دانشنامه حج و حرمین شریفین، ج2، ص49-53 و 58-62) و کتاب المدینة وأخبارها اثر عبدالله ابن ابیسعد ورّاق (د 274ق) (ندیم، 2009م، ج1-2، ص335) وجود دارد که در منابع تاریخی دورههای بعدی نقل قولهای بسیار کمتری از آنها به چشم میخورد.
در سدههای چهارم تا ششم هجری، نگارش تواریخ محلی مدینه به ترتیب با دو کتاب الانتقاء فی اخبار المدینة اثر محمّد بن عبدالرحمن بغدادی ذهبی معروف به ابوطاهر مُخلّص (305-393ق)، و اخبار دار الهجرة اثر رُزَین بن معاویه عبدری سَرقُسطی (د 524ق) ادامه یافته است. این دو متن امروزه مفقود به شمار میآیند؛ اما نقل قولهایی از آنها در منابع تاریخی دورههای بعدی بهجا مانده است (برای آگاهی بیشتر ر.ک: حسینی، 1392، ج3، ص299-301؛ احمدی میرآقا، 1392، ج2، ص6-29).
چنانکه ملاحظه میشود، از سده چهارم تا ششم، نگارش تواریخ محلی مدینه در مقایسه با دوره پیش از آن، کاهش چشمگیری یافت. نگارش کتاب الدُّرّة الثمینة فی تاریخ المدینة اثر ابن نجّار (د 643ق) ـ مورّخ برجسته بغدادی در سده هفتم هجری ـ را میتوان نقطه آغازی برای موج جدیدی از تاریخنگاری محلّی مدینه به شمار آورد که در دوره مملوکی به اوج رونق خود رسید.
چنین بهنظر میرسد که تحت تأثیر کتاب ابن نجّار و با الگوگیری از محتوا و ساختار آن، در دوره مملوکی، چندین اثر مشابه آن شامل بهجة النفوس والاسرار فی تاریخ دار هجرة المختار اثر مرجانی (زنده در 770ق)، التعریف بما أنست الهجرة من معالم دار الهجرة اثر جمالالدین مطری (د 741ق)، تحقیق النصرة بتلخیص معالم دار الهجرة اثر ابوبکر مراغی (د 816ق) و در نهایت، المغانم المطابة فی معالم طابة اثر مجدالدین فیروزآبادی (د 817ق) پدید آمد.
به موازات این آثار که با تأکید بر تاریخ شهر مدینه و اماکن دینی و جغرافیایی آن به ویژه مسجدالنبی نگاشته شد، تواریخ محلی دیگری نیز در همین دوره با رویکرد تراجمنگاری پدید آمد. مهمترین این آثار عبارتاند از الروضة الفردوسیة والحضرة القدسیة اثر آقشهری (د 739ق)، نصیحة المشاور وتعزیة المجاور اثر ابن فرحون مالکی (د 769ق) و متن مفقودی به عنوان تاریخ المدینه اثر شمسالدین محمد بن صالح کِنانی (785ق).
اما به عنوان مفصّلترین و مهمترین تواریخ محلی مدینه در دوره مملوکی، باید از وفاء الوفا بأخبار دار المصطفی اثر نورالدین سمهودی (د 911ق) و التحفة اللطیفة فی تاریخ المدینة الشریفة اثر شمسالدین سخاوی (د 902ق) نام برد که هر دو تقریباً به طور همزمان در پایان این دوره نگاشته شدهاند. این دو اثر نقطه اوج نگارش تاریخنگاری محلّی مدینه در دوره مملوکی، به ترتیب یکی در حوزه تاریخ شهر و اماکن آن، و دیگری در حوزه تراجمنگاری اعلام آن به شمار میآیند.
در دوره عثمانی شماری از آثاری پدید آمده است که به نوعی میتوان آنها را تاریخ محلّی مدینه به شمار آورد. از آن جمله میتوان از تاریخ المدینة اثر قطبالدین نهروالی (د 990ق)، عمدة الاخبار فی مدینة المختار اثر احمد بن عبدالحمید عبّاسی (سده 10ق)، نتیجة الفِکَر فی خبر مدینة سید البشر اثر زینالعابدین بن محمد بن عبدالله عبّاسی (د 1130ق) و الاخبار الغریبة فی ذکر ما وقع بطیبة الحَبیبة اثر جعفر بن حسین مدنی (د 1342ق) نام برد.
بیشتر آثار و تواریخ محلّی مدینه که در دوره عثمانی نگاشته شده، از منظر جامعیت، نوآوری و ارزش تاریخی آنها، قابل مقایسه با آثار دورههای قبلی (همچون الدُّرّة الثمینه ابن نجّار، تسلیة المجاور ابن فرحون، وفاء الوفای سمهودی و التحفة اللطیفه سخاوی) نیست. از اینرو دوره عثمانی را باید دوره افول تاریخنگاری محلّی مدینه به شمار آورد.
2. تاریخنگاری محلّی حرمین به قلم علمای مغرب اسلامی
2-1. تواریخ محلّی مکّه
نگاشتههای خاندان علمی فاسی را احتمالاً باید تنها آثار شناخته شده در زمینه تاریخنگاری محلی مکّه به قلم دانشوران حوزه مغرب اسلامی به شمار آورد. ابوعبدالله محمّد بن محمّد بن عبدالرحمن فاسی مکّی (644-719ق)، نخستین شخص از این خاندان است که از زادگاهش فاس به مشرق اسلامی مهاجرت کرد و پس از حجگزاری در سال 686ق، در مکّه اقامت گزید (فاسی، 1986م، 2/298-312). او صاحب تعالیق یا در واقع اخبار و گزارشهایی بوده که امروزه نسخهای از آن شناخته شده نیست؛ اما نوهاش تقیالدین فاسی، از آنها در آثار خود بهره برده است (بنگرید: الهیلة، 60).
مشهورترین شخص این خاندان، ابوالطیب محمّد بن احمد، معروف به تقیالدین فاسی (775-832ق)، تاریخنگار مشهور و برجسته شهر مکّه است که سالها منصب قضاوت مذهب مالکی در مکّه، و تدریس و فتوا بر اساس فقه این مذهب در مدارس این شهر و نیز تدریس در مسجدالحرام را عهدهدار بود (فاسی، ج1، ص338-339). او در شرح حالی که برای خود در کتابش العقد الثمین نگاشته، فهرستی از تألیفات خود به همراه شرح موضوع و محتوای آنها را به دست داده است (همو، ج1، ص341-347).
تقیالدین فاسی دارای تألیفات متعدّد و متنوّعی، عمدتاً در تاریخ (شامل تاریخنگاری و خِطَطنگاری شهر مکّه، تراجمنگاری، فهرست شیوخِ سماع و اجازات، تاریخنگاری پادشاهان و اُمرا، ذیلنگاری یا اختصارنگاری آثار برخی از مورخان دیگر) و نیز آثاری در مناسک حج بود (برای آگاهی بیشتر ر.ک: الهیلة، 116-125). اما از میان آنها، دو اثر وی العِقد الثمین فی تاریخ البلد الامین و شفاء الغرام بأخبار البلد الحرام اهمیت ویژهای در تاریخنگاری محلّی مکّه دارد.
الف) العِقد الثمین فی تاریخ البلد الامین
این کتاب حجیمترین اثر در میان تألیفات فاسی به شمار میآید و موضوع آن تراجم و شرح حال اعلام مکّه در طول تاریخ اسلام تا زمان مؤلف است. با توجه به اینکه تا پیش از فاسی، تاریخ محلّی دیگری برای مکّه با رویکرد تراجمنگاری وجود نداشته، این کتاب نوآوری مهمی در تاریخنگاری محلّی مکّه به شمار میآید. اهمّیت این کتابِ فاسی، مورّخ بزرگ دیگر مکه پس از وی، نجمالدین ابن فهد، را واداشته است تا با هدف تکمیل آن، ذیلی بر آن به نام الدُرّ الکمین بذیل العِقد الثمین بنویسد.
فاسی در مقدّمه کتاب، انگیزه خود از نگارش آن را گردآوری شرح حال بزرگان اهل مکّه یا کسانی که چندی در این شهر سکونت داشته یا در آن از دنیا رفتهاند، از والیان و قاضیان گرفته تا فقها و خطبا و مؤذّنان، و نیز شرح حال کسانی که در توسعه یا بازسازی یا مرمّت مسجدالحرام و دیگر اماکن مقدّس مکّه یا در ساخت نهادهای علمی ـ آموزشی و بناهای عامالمنفعه شامل مدارس، رباطها، سقّاخانهها، برکهها، چاهها، چشمهها و ... دست داشتهاند، بیان کرده، و نظر به اینکه پیش از خود اثر دیگری در این زمینه نیافته، اقدام به نگارش کتاب کرده است (فاسی، ج1، ص3).
فاسی کتاب خود را با مقدّمهای در خِططنگاری شهر مکّه، که آن را نسخه خلاصهای از کتاب دیگر خود شفاء الغرام دانسته، آغاز کرده و این تلخیص را الزُّهور المُقتَطفة من تاریخ مکّة المکرّمة نامیده است (همو، ج1، ص8 و 26-27). سپس در ادامه و پیش از آغاز تراجم اعلام مکه، به گفته خود تبرّکاً و با توجه به اینکه رسول خدا (ص) از مکه بوده (همو، ج1، ص5)، متن کامل تألیف دیگری از خود در سیره پیامبر (ص) را به نام الجواهر السَنیة فی السیرة النبویة گنجانیده است (الهیلة، ص123).
فاسی تراجم رجال را با نام «محمّد» و سپس با نام «احمد» آغاز کرده، و در ادامه، تراجم سایر اعلام را بر اساس ترتیب الفبایی نام آنها تنظیم کرده است. او بخشهای پایانی کتاب را به تراجم رجالی که به کنیه خود شهرت دارند، و سپس شرح حال زنان بر اساس ترتیب الفبایی نام آنها و در پایان، تراجم زنانی که به کنیه خود شناخته میشوند، اختصاص داده است. در نسخه چاپی کتاب، تعداد اعلامی که شرح حال آنها به دست داده شده، 3548 تن شمارش شدهاند.
فاسی در نگارش العقد الثمین، چنانکه خود اشاره کرده، از منابع تاریخی متنوّعی، عمدتاً شامل تواریخ محلّی و منابع تراجم و رجال همچون کتب طبقات و کتب وَفَیات، معجمها، مَشیخهها و تعالیق بهره برده است (همو، ج1، ص4). او در آغاز کتاب فهرست مفصّلی از منابع مورده استفاده خود به دست داده است (همو، ج1، ص 18-26). از اینرو، این کتاب از نظر میزان اطلاعات آن، باارزشترین تاریخ محلّی مکه در شاخه تراجمنگاری آن به شمار میآید.
یکی از ویژگیها و نقاط قوّت فاسی در نگارش کتاب خود، استفاده فراوان وی از شواهد مادی و آثار تاریخی به ویژه سنگ قبر اعلام مدفون در قبرستان معلات مکّه است. او در موارد متعددی، آگاهیهای مربوط به این اعلام همچون نسب، تاریخ وفات و القاب و مناصب دینی و رسمی آنها را با استناد به متن کتیبه سنگ قبر آنها به دست آورده است. گاه شرح حال اجمالی حجّاری شده روی سنگ قبر برخی از اعلام، تنها منبع فاسی برای معرفی آنها در کتابش بوده است (برای آگاهی تفصیلی در این باره ر.ک: الشهری، 68-86).
کتاب العقد الثمین تا کنون یک بار در هشت جلد، از سوی چاپخانه السُّنّة المحمّدیة در قاهره در سال 1379ق / 1959م منتشر و همین چاپ به شیوه افست از سوی مؤسّسة الرساله در دمشق در سال 1406ق / 1986م بازنشر شده است. جلد اول کتاب به کوشش محمد حامد الفقی، جلدهای دوم تا هفتم آن به کوشش فؤاد سیّد و جلد هشتم آن به کوشش محمود الطناحی تصحیح شده است. با این حال چنانکه محمّد الهیلة یادآور شده، در این تصحیح از نسخههای قدیمیتر کتاب استفاده نشده است (الهیلة، 123-124).
در پایان، گفتنی است فاسی مطابق سبک معمول خود در نگارش تواریخ محلی مکه که تحریرهای مختصری از آنها نیز تهیه میکرده، از کتاب العقد الثمین نسخه یا تحریر مختصری نگاشته و آن را عجالة القِری للراغب فی تاریخ اُمّالقُری نامیده است. با اینکه از این اثر چندین نسخه خطی بهجا مانده، اما گویا تا کنون تصحیح و منتشر نشده است.
ب) شفاء الغَرام بأخبار البلد الحرام
کتاب شفاء الغرام در کنار العقد الثمین، یکی از دو اثر شاخص و مهمّی است که فاسی به عنوان تاریخ محلّی مکه نگاشته است. رویکرد اصلی این کتاب، بافت شهر مکه و مسجدالحرام و اماکن مقدّس آن با نگاه توصیفی، تاریخی و جغرافیایی است که هرچند بخشهایی از آن به فضائل مکه و رویدادهای تاریخی آن اختصاص یافته، اما در مجموع، برخلاف العقد الثمین که اثری تراجمنگارانه است، این کتاب به اثری خِططنگارانه برای مکه نزدیک شده است.
محتوای کتاب شامل مقدّمه، چهل باب و خاتمه است. شش باب نخست، به احکام فقهی شهر مکه، اسامی مکّه، حرمت و فضائل شهر و حدود حرم مکّه اختصاص دارد. ابواب هفتم تا سیزدهم، به خانه کعبه و فضائل آن و تاریخ بازسازیها و توصیف ساختمان آن اختصاص دارد. موضوع ابواب 14 تا 20، تاریخ و توصیف جزئیات کعبه و مسجدالحرام همچون حجر الاسود، مقام ابراهیم، حجر اسماعیل، چاه زمزم و درها و ستونهای مسجدالحرام است.
فاسی باب بیست و یکم از شفاء الغرام را به اماکن مقدّس و زیارتی مکه، باب بیست و دوم را به مشاعر مقدّسه و اماکن مرتبط با مناسک حج، و باب بیست و سوم را به نهادهای علمی ـ آموزشی و عامالمنفعه همچون مدارس، رباطها، سقّاخانهها، چاهها و چشمههای آب اختصاص داده است. او در این سه باب، فهرست مفصّل و نسبتاً کاملی از اماکن و بناهای موضوع هر باب به همراه توصیفی تفصیلی یا اجمالی از آنها به دست داده است.
ابواب بیست و چهارم تا چهلم کتاب، به تاریخ مکّه و اخبار قبایل عرب ساکن این شهر در دوره پیش و پس از اسلام، همچون اخبار حضرت اسماعیل و نوادگانش، رؤسای مکّه از قبیله خزاعه و قریش و انساب آنان، اخبار اجداد پیامبر (ص) و ایام و وقایع مشهور عرب، رویدادهای مهم مکّه همچون حِلف الفضول و فتح مکّه، والیان مکّه پس از اسلام، اخبار بلایای طبیعی و انسانی مکّه در طول تاریخ، و در پایان بتها و بازارهای مکّه اختصاص دارد.
در میان تواریخ محلی موجود برای شهر مکه، پس از اخبار مکّه ازرقی که بهترین و جامعترین توصیفها را از این شهر در سدههای نخست آن در بر دارد، شفاء الغرام دومین اثر مهم، و شاخصترین اثر نگاشته شده در دوره مملوکی در این موضوع به شمار میآید. این اثر تا حدودی، خلأ موجود در گزارشهای مربوط به توسعههای مسجدالحرام و بازسازیها یا پیدایش دیگر اماکن مقدس و بناهای دینی مکّه و مشاعر مقدّسه را در فاصله زمانی میان ازرقی تا فاسی پر میکند.
شفاء الغرام تا کنون چندین بار تصحیح و چاپ شده است که این چاپها به شرح زیر است: تصحیح جمعی از علما و ادبا از سوی دار احیاء الکتب العربیة در قاهره در سال 1956م (گویا همین چاپ از سوی دار الکتب العلمیة در بیروت در سال 1421ق / 2000م باز نشر شده است)؛ تصحیح عمر عبدالسلام تدمری از سوی دار الکتاب العربی در بیروت در سال 1405ق / 1985م؛ تصحیح ایمن فؤاد سیّد و مصطفی محمّد الذهبی از سوی مکتبة ومطبعة النهضة الحدیثة در مکّه در سال 1399ق / 1999م؛ تصحیح علی عمر از سوی مکتبة الثقافة الدینیة در قاهره در سال 1428ق / 2008م.
فاسی افزون بر نگارش شفاء الغرام، آثار دیگری با همین محتوا، به عنوان تحریرهای مختصر آن و برای همانها نیز تحریرها و نسخههای خلاصهتری نگاشته است. مهمترین این تلخیصها، کتاب تحفة الکرام بأخبار البلد الحرام است که فاسی، آن را کتابی در حجم یک مجلّد و در 24 باب توصیف کرده است (فاسی، 1986م، ج1، ص345) و نسخههایی نیز از آن شناخته شده است. با این حال ویرایش دومی از همین کتاب وجود دارد که مانند نسخه اصل کتاب، شامل چهل باب است (الهیلة، ص118).
فاسی در مرحله بعدی، نسخه مختصری از تحفة الکرام نگاشته و آن را تحصیل المَرام من تاریخ البلد الحرام نامیده است. این تحریر نیز مانند متن اصل کتاب، شامل 40 فصل است و به گفته خود مؤلّف، در بسیاری از عبارات آن با نسخه اصل خود برابر است. فاسی این تلخیص را در سال 819ق به پایان برده است. این اثر به تصحیح محمود خُضیر عبّاس العیساوی، در سال 2013م از سوی دیوان الوقف السنّی عراق در بغداد منتشر شده است.
فاسی همچنین خود به وجود تلخیص دیگری از شفاء الغرام به نام هادی ذَوِی الافهام الی تاریخ البلد الحرام اشاره کرده و آن را نسخه مختصر تحصیل المرام (فاسی، 1986م، ج1، ص342) یا به تعبیر دیگری، در مرتبهای پایینتر از آن دانسته است (همو، 2004م، ص62). محمّد الهیلة نسخهای خطی از این اثر را معرفی نکرده است (الهیلة، ص125)؛ از اینرو ممکن است امروزه مفقود بوده باشد.
تحریر مختصر دیگری از شفاء الغرام، کتاب الزُّهور المُقتَطَفة من تاریخ مکّة المُشرّفة است که از تلخیصهای قبلی آن، حجم کمتری دارد. این کتاب نیز همچون متن مادر خود، به چهل باب تقسیمبندی شده. فاسی از همین تلخیص نیز تلخیص دیگری به نام ترویح الصُّدور باختصار الزُّهور برساخته است که مورخان پس از فاسی از آن یاد کردهاند؛ اما گویا امروزه نسخهای خطی از آن شناخته شده نیست (الهیلة، ص118).
کتاب الزهور المقتطفة تا کنون چندین بار، از جمله یک بار به تصحیح مصطفی محمدحسین ذهبی، از سوی مکتبة نزار مصطفی الباز در ریاض در سال 1418ق / 1998م، بار دوم به تصحیح ادیب محمد الغزاوی از سوی دار صادر در بیروت در سال 2000م، بار دیگر به تصحیح علی عمر از سوی مکتبة الثقافة الدینیة در قاهره در سال 1421ق / 2001م، و برای بار چهارم به تصحیح محمد زینهم از سوی الدار الثقافیة للنشر در قاهره در سال 1425ق / 2004م منتشر شده است.
2-2. تواریخ محلی مدینه
در میان تواریخ محلّی متعدّد نگاشته شده برای مدینه منوّره در حدفاصل سدههای دوم تا دهم هجری، دو تاریخ به قلم نویسندگانِ مغربی الاصل ساکن حرمین شریفین به دست ما رسیده است که عبارتاند از: بهجة النفوسِ مرجانی و نصیحة المشاورِ ابن فرحون مالکی. همچنین برای جمالالدین محمّد بن موسی مکّی شافعی، معروف به ابن موسی (789-823) ـ نوه دختری شیخ عبدالله یافعی صاحب تاریخ مرآة الجنان وعبرة الیقظان ـ که اصالتاً از شهر مُرّاکش اما زاده مکّه بود، از اثر ناتمامی در تاریخ مدینه یاد کردهاند (فاسی، 1986م، ج2، ص364 و 368؛ همچنین ر.ک: الهیلة، 97-99).
الف) نصیحة المشاور وتعزیة المجاور
بدرالدین ابومحمّد عبدالله بن محمّد بن فرحون بن محمّد بن فرحون یعمَری اُبَّدی جَیانی، معروف به ابن فرحون مالکی (د 693-769ق)، اصالتاً از جیان تونس، اما زاده مدینه منوّره بود. او تحصیلات دینی خود را در زادگاهش سپری کرد و جز برای سفر به مکّه و ادای فریضه حج، از مدینه بیرون نرفت و تا پایان عمر خود را در همین شهر سپری کرد. ابن فرحون سالها به تدریس علوم قرآن، حدیث و فقه اهتمام داشت و سالها منصب قضاوت را در مدینه منوّره عهدهدار بود و نقش قابل توجّهی در مبارزه با تشیع در این شهر ایفا کرد (برای شرح حال مفصّل وی ر.ک: برهانالدین ابن فرحون، ج1، ص454-459؛ سخاوی، ج4، ص120-129).
از نصیحة المشاور لااقل چهار نسخه خطی شناخته شده است که عبارتاند از: نسخه دارالکتب مصر به شماره 6 تاریخ، مورخ 1093ق؛ نسخه کتابخانه آلهاشم در مدینه، کتابت سید جعفر بن حسین هاشم حسینی در 1298ق؛ کتابخانه عارف حکمت به شماره 256/900 تاریخ؛ و نسخه کتابخانه مسجدالحرام، موسوم به «مکتبة الحرم المکّی» به شماره 2899 دهلوی (تراجم)، کتابت عبدالستّار بن عبدالوهّاب دهلوی مکی (نصیحة المشاور، مقدمه تصحیح، ص30-32).
ابن فرحون کتاب خود را در یک مقدّمه و شش فصل نگاشته است. هر فصل کتاب به شرح حال گروه خاصی از اعلام اختصاص دارد که موضوع آنها به شرح زیر است: الف) شرح حال مشایخ خُدّام حرم نبوی؛ ب) شرح حال خادمان حرم؛ ج) شرح حال صالحان ساکن مدینه و مجاوران حرم؛ د) قاضیان و امامان حرم و مدینه؛ هـ) امرای مدینه و مدّت امارت آنها؛ د) شرح حال پدر و برادران مؤلّف.
ابن فرحون برای بسیاری از اعلام یاد شده در این کتاب، شرح حال مفصّلی به دست داده که گاه اطلاعات متنوّعی همچون زادگاه، پدر یا دیگر اعضای خاندان وی، صفات و احوال دینی و اخلاقی، سیره علمی و مشایخ و شاگردان، تاریخ و چگونگی وفات آنها را شامل میشود. او همچنین گاه حکایتهای نسبتاً مفصّلی از دیدهها یا شنیدههای خود درباره این اشخاص و تعاملشان با دیگران را نقل کرده است.
مقایسه شرح حالهای مفصّلی که ابن فرحون برای شماری از اعلام زمان خود به دست داده، با شرح حالهای موجزی که نویسنده معاصرش ابن صالح کنانی در تاریخ مدینة مفقود خود برای همان اعلام به دست داده است و نمونههای متعدّدی از این شرححالها را سخاوی از هر دو کتاب در التحفة اللطیفه خود نقل کرده (به عنوان مثال ر.ک: سخاوی، ج2، ص26، 99-104، 310-312، 323-324، 341)، به خوبی ارزش و اهمّیت کتاب ابن فرحون و رُجحان آن نسبت به تاریخ ابن صالح را نشان میدهد.
ابن فرحون در این کتاب، به تاریخنگاری زمانه خود پرداخته و برخلاف بسیاری از دیگر منابع تاریخی که بخش قابل توجّه و گاه حتی بخش عمدهای از متن آنها شامل اقتباسهایی از آثار مورخان پیشین است، ابن فرحون متن کتاب خود را تا حدود زیادی با تکیه بر دیدهها و شنیدههای شخصی خود نگاشته است. از اینرو کتاب نصیحة المشاور منبعی حاوی آگاهیهای دست اولی درباره تاریخ مدینه در دوره حیات مؤلّف و اندکی پیش از آن به شمار میآید.
از مهمترین وجوه اهمّیت نصیحة المشاور را میتوان آگاهی از وضعیت و تحوّلات دینی و مذهبی مدینه منوّره در یکصد سال نخست دوره مملوکی برشمرد. با توجه به اینکه میدانیم مدّتها پیش از روی کار آمدن ممالیک، مدینه منوّره به شهری شیعهنشین تبدیل شده بود (برای آگاهی بیشتر ر.ک: خامهیار، 1441ق، ص167-200)، ابن فرحون در کتاب خود آگاهیهای منحصر بهفردی درباره تحوّل مذهبی این شهر از تشیّع به تسنّن در اوایل دوره مملوکی و نقش علما و رجال اهل سنّت ـ از جمله خود وی ـ در گسترش مذاهب اهل سنّت، به دست داده است.
این کتاب همچنین از منظر مطالعه تاریخ اجتماعی مدینه منوّره در دوره و زمانه مؤلّف آن بسیار اهمیت دارد. آگاهیهای ابن فرحون درباره برخی از آداب و سنّتهای دینی رایج در مسجدالنبی، مشایخ و صاحبانِ وظایف مسجد النبی (همچون فرّاشان و سقّایان)، تعامل اهل مدینه با مجاوران حرم نبوی (ص) و کاروانهای حج، وضعیت رباطها و بناهای عامالمنفعه مدینه، سیره اجتماعی علمای معرفی شده در کتاب، دادههای بسیار ارزشمندی را برای مطالعه تاریخ اجتماعی این شهر فراهم آورده است.
نصیحة المشاور ابن فرحون منبع مهمی برای آثار تراجمنگاری پس از خود بوده. به عنوان مثال، ابن حَجَر عسقلانی (د 852ق) در کتاب الدُّرَر الکامنة فی اعیان المائة الثامنة که به تراجم اعلام سده هشتم هجری اختصاص دارد، بارها از کتاب ابن فرحون نقل قول کرده است. این اثر همچنین از مهمترین منابع سخاوی در نگارش کتاب التحفة اللطیفة ـ جامعترین اثر در تراجم اعلام مدینه منوّره ـ به شمار میآید و سخاوی بسیاری از شرح حالهای نصیحة المشاور را در کتاب خود اقتباس کرده است.
این کتاب تا کنون چند بار تصحیح و چاپ شده است: بار نخست تحت عنوان تاریخ المدینة المنورة المسمّی نصیحة المشاور وتعزیة المجاور به تصحیح حسین محمدعلی شکری، از سوی شرکة دار الارقم بن ابیالارقم در بیروت؛ بار دوم به عنوان نصیحة المشاور وتسلیة المجاور به تصحیح علی محمد عمر در سال 1427ق / 2006م از سوی مکتبة الثقافة الدینیه در قاهره؛ و بار سوم به عنوان نصیحة المشاور وتعزیة المجاور به تصحیح جمعی از محقّقان، در سال 1434ق از سوی مرکز دراسات المدینة المنورة منتشر شده است.
ب) بهجة النفوس والاسرار فی تاریخ دار هجرة المختار
ابومحمد عبدالله بن عبدالملک بن عبدالله قُرَشی، معروف به مرجانی (زنده در 760ق) اصالتاً تونسی، اما زاده اسکندریه و ساکن حرمین شریفین بود. مورّخان درباره وی آگاهیهای چندانی به دست ندادهاند؛ اما به اهل علم و دیندار بودن وی اشاره کردهاند و گفتهاند که او پس از سال 760 یا 770ق به مغرب مهاجرت کرد و پس از آن خبری از وی به دست نیامد (سخاوی، ج4، ص35-36؛ الهیلة، 70).
برای مرجانی از اثری به نام اسماء ائمّة العلم والاعیان که از دوره پیامبر (ص) تا زمان مؤلّف را شامل میشده، و نیز تاریخی عمومی از دوره آدم (ع) تا زمان مؤلّف، یاد کردهاند (الهیلة، ص71-72) که ظاهراً امروزه نشانی از این دو اثر باقی نمانده است. اما اثری که از وی در تاریخ محلی مدینه بهجا مانده، بهجة النفوس والاسرار فی تاریخ دار هجرة المختار نام دارد که به گفته مورخان، آن را در سال 751ق تألیف کرده است (سخاوی، ج4، ص36).
از بهجة النفوس والاسرار لااقل دو نسخه خطی شناخته شده است که یکی از آنها، در کتابخانه مسجدالحرام، موسوم به «مکتبة الحرم المکی» به شماره 13 تاریخ دهلوی نگهداری میشود و به خط عزّالدین ابن فهد، از مورّخان مکه، در سال 874ق کتابت شده است. نسخه دوم نیز در کتابخانه سلیمانیه استانبول به شماره 2001 نگهداری میشود و در سال 1122ق استنساخ شده است (الهیلة، 71-72).
مرجانی کتاب خود را به ده باب تقسیمبندی کرده که موضوعات آنها به شرح زیر است: 1) حدود مدینه و اسامی و ساکنان قدیمی آن؛ 2) مهاجرت پیامبر (ص) به آن؛ 3) حرمت مدینه و فضائل و احکام آن؛ 4) وادیها و چاههای مدینه و کوه احد؛ 5) بیرون راندن بنینضیر از مدینه و حفر خندق؛ 6) مسجدالنبی (ص) و فضائل و تاریخ آن؛ 7) مساجد پیامبر (ص) در مدینه و اطراف آن؛ 8) سیره رسول خدا (ص)؛ 9) زیارت پیامبر (ص) و صلوات بر ایشان؛ 10) قبرستان بقیع و زیارت آن.
مرجانی در نگارش و فصلبندی کتاب خود تا حدود زیادی از دو تاریخ محلّی دیگر مدینه که پیش از وی در دوره ایوبی و مملوکی نگاشته شده، شامل الدرّة الثمینه ابن نجّار و التعریفِ مَطَری، الگو گرفته است. بخش قابل توجهی از محتوای کتاب نیز از این دو اثر اقتباس شده؛ هرچند بهره بردن و اقتباسهای وی از منابع نسبتاً متنوّع دیگری، بر حجم کتاب وی نسبت به دو کتاب قبلی افزوده است. بههر حال، کتاب مرجانی تا حدود زیادی گردآوری مطالب از آثار پیشین است و نوآوری و ارزش تاریخی کمتری نسبت به دو کتاب قبلی دارد.
با این حال، بهجة النفوس والاسرار خالی از فوائد و ارزشهای تاریخی نیست و برای همین بارها در بسیاری از منابع تاریخی بعدی مورد ارجاع و استناد قرار گرفته است. به عنوان مثال، سمهودی در مواردی، با نقل گزارشهایی از ابن زباله که علمای رجال اهل سنّت وی را تضعیف کردهاند، تلاش کرده است تا ضعف این گزارشها را با مشابه آنها که مرجانی از حارث محاسبی (د 243ق) نقل کرده است، تقویت کند (سمهودی، ج2، ص61 و 65).
این کتاب تا کنون چند بار تصحیح و چاپ شده است: بار نخست در سال 1998م از سوی مکتبة نزار مصطفی الباز در مکه (در دو جلد)؛ و بار دوم به تصحیح محمّد عبدالوهّاب فضل در سال 2002م از سوی دار الغرب الاسلامی در بیروت (در دو جلد)، و بار سوم به تصحیح محمّدشوقی بن ابراهیم مکّی در سال 1425ق در ریاض (در یک جلد)، و آخرین بار نیز به تصحیح ابیعبدالرحمن عادل بن سعد در سال 1429ق / 2008م از سوی دار الکتب العلمیة در بیروت (در یک جلد) منتشر شده است.
نتیجهگیری
علمای حوزه مغرب اسلامی و اندلس از دیرباز میراث مکتوب قابل توجهی در ارتباط با موضوع حج و حرمین شریفین بهجا گذاشتهاند و در این میان، علمای مغربی ساکن مکه و مدینه، در نگارش تواریخ محلّی این دو شهر تأثیر قابل توجهی داشتهاند. در تاریخنگاری محلی مکّه، تقیالدین فاسی با نگارش دو اثر خود العِقد الثمین فی تاریخ البلد الامین و شفاء الغرام فی تاریخ البلد الحرام، که بیتردید مهمترین تواریخ محلّی نگاشته شده برای مکّه در دوره مملوکی در دو شاخه تراجمنگاری و خططنگاری آن به شمار میآیند، جایگاه استثنائی و منحصر بهفردی دارد.
در تاریخنگاری محلی مدینه نیز، ابن فرحون مالکی با نگارش کتاب نصیحة المشاور، به عنوان یکی از اصیلترین تواریخ محلی این شهر در شاخه تراجمنگاری آن، که آگاهیهای دست اولی از تاریخ مدینه در دوره نخست مملوکی به دست میدهد، از جایگاه ویژهای برخوردار است. مرجانی نیز با نگارش کتاب بهجة النفوس والاسرار، سهمی برای علمای مغربی الاصل ساکن حرمین در نگارش و تولید سلسلهای از تواریخ محلی مدینه در شاخه خِططنگارانه آن، در دوره مملوکی بهجا گذاشته است؛ هرچند شاید کتاب وی در مقایسه با آثار مشابه خود، از ارزش تاریخی کمتری برخوردار باشد.
فهرست منابع
1. ابن شَبّه، عمر بن زید (بیتا)، تاریخ المدینة المنوّرة، تحقیق: فهیم محمّد شلتوت، بیجا: بینا.
2. ابن فرحون، عبدالله بن محمّد (1434ق)، نصیحة المشاور وتعزیة المجاور، المدینة المنورة: مرکز بحوث ودراسات المدینة المنورة.
3. احمدی میرآقا، علی (1392)، «اخبار دار الهجرة»، دانشنامه حج و حرمین شریفین (ج2)، تهران: مشعر، چاپ 1.
4. احمدیان، ابراهیم (1392)، «اخبار مکه فاکهی»، دانشنامه حج و حرمین شریفین (ج2)، تهران: مشعر، چاپ 1.
5. بهرامیان، علی، (1385)، «ازرقی»، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی (ج8).
6. الجاسر، حمد (1389)، «مؤلّفات فی تاریخ المدینة (1)»، العرب، سال 4، ش2.
7. الجاسر، حمد (1393ق)، «جزء فیه ذکر وصف مکّة ـ شرّفها الله وعظّمها ـ ووصف المدینة الطّیّبة ـ کرّمها الله ـ ووصف بیت المقدس المبارک ما حولَه»، العرب، سال 8، ش5-6.
8. حسینی، سید مجتبی (1392)، «الانتقاء فی اخبار المدینه»، دانشنامه حج و حرمین شریفین (ج3)، تهران: مشعر، چاپ 1.
9. خامهیار، احمد (1441ق)، «التشیع الإمامی بالمدینة المنوّرة فی العصور الإسلامیة الوسطی: دراسة تاریخیة موجزة»، میقات الحج، العدد 52.
10. سخاوی، محمّد بن عبدالرحمن (1429ق)، التحفة اللطیفة فی تاریخ المدینة الشریفة (ج2)، المدینة المنوّرة: مرکز بحوث ودراسات المدینة المنورة.
11. سمهودی، علی بن عبدالله (2001م)، وفاء الوفا بأخبار دار المصطفی، تحقیق: قاسم السامرائی، لندن: مؤسّسة الفرقان للتراث الاسلامی، ط1.
12. الشهری، محمّد بن هزّاع (1436ق)، منهج المؤرّخ المکّی تقی الدین الفاسی فی الاستدلال بالوثائق والنقوش التاریخیة من خلال کتابیه شفاء الغرام والعقد الثمین، مکه: کرسی الملک سلمان بن عبدالعزیز لدراسات تاریخ مکة المکرمة.
13. فاسی، محمّد بن احمد (2004م)، الزهور المقتطفة من تاریخ مکّة المشرّفة، تحقیق: محمّد زینهم، القاهرة، الدار الثقافیة للنشر.
14. فاسی، محمّد بن احمد (1999م)، شفاء الغرام بأخبار البلد الحرام، تحقیق: ایمن فؤاد سیّد و مصطفی محمّد الذهبی، مکه، مکتبة ومطبعة النهضة الحدیثة.
15. فاسی، محمّد بن احمد (1986م)، العقد الثمین فی تاریخ البلد الامین، تحقیق: فؤاد سیّد، بیروت، مؤسّسة الرسالة.
16. ندیم، محمّد بن اسحاق (2009م)، الفهرست، لندن: مؤسّسة الفرقان للتراث الاسلامی.
17. نور، یاسر احمد (2016م)، «ابو غَسّان محمد بن یحیی المدنی وکتابه المفقود اخبار المدینة»، دراسات العلوم الانسانیة والاجتماعیة، مجلد 43، العدد 1.
18. الهیلة، محمّد الحبیب (1994م)، التاریخ والمؤرّخون بمکة، بیجا: مؤسّسة الفرقان للتراث الاسلامی، ط1.
- پژوهشگر فقید سعودی که پژوهشهای متعدّدی درباره تاریخ و جغرافیای جزیرة العرب را در کارنامه علمی خود دارد و متون کهن و ارزشمندی را در این زمینه تصحیح و منتشر کرده است.
- از میورقی همچنین رسالهای به نام بهجة المُهَج فی بعض فضائل الطائف ووجّ، در تاریخ و فضائل شهر طائف بهجا مانده است.
میقات حج، شماره 115، بهار 1400، ص51-73
شنبه ۲۷ آذر ۱۴۰۰ ساعت ۸:۰۶