چکیده: زیارتگاه ائمه بقیع که قبور مطهّر چهار تن از امامان معصوم شیعه (شامل امام حسن مجتبی، امام زینالعابدین، امام محمد باقر و امام جعفر صادق، علیهم السلام) را دربردارد، از مهمترین مقاصد زیارتی عموم مسلمانان در مدینه منوره به شمار میآید. تا کمتر از یکصد سال پیش، روی این قبور ساختمان و گنبد بزرگی وجود داشته که از بناهای معماری شاخص در مدینه بوده است. در این نوشتار، با استناد به منابع تاریخی و جغرافیایی اصیل و دست اول، تاریخچه اجمالی گنبد ائمه بقیع، شامل تعیین زمان ساخت و تحولات و بازسازیهای آن در دورههای بعدی، بررسی شده است. نتایج این این پژوهش نشان میدهد قبور ائمه بقیع تا قرن پنجم هجری فاقد ساختمان بوده و نخستین گنبد روی این قبور، در اواخر این قرن، به دستور مجدالملک براوستانی قمی (د 492ق) وزیر برکیارق سلجوقی ساخته شده است. مهمترین تحولات معماری این بنا در دورههای بعدی نیز تخریب اول و دوم آن به دست وهابیها و بازسازی آن در دوره عثمانی پس از تخریب اول بوده است.
کلیدواژهها: قبرستان بقیع، گنبد ائمه بقیع، مدینه منوره، حرمین شریفین، زیارتگاههای اسلامی، تاریخ معماری
کلیدواژهها: قبرستان بقیع، گنبد ائمه بقیع، مدینه منوره، حرمین شریفین، زیارتگاههای اسلامی، تاریخ معماری
مقدمه
قبرستان بقیع، قبرستان اصلی مدینه منوره در طول دوره اسلامی، و از مهمترین اماکن مقدس این شهر است که در دورههای مختلف، مورد توجه و زیارتگاه عموم مسلمانان بوده است. پیشینه این قبرستان به زمان حیات رسول خدا (ص) برمیگردد که شماری از صحابه آن حضرت همچون اسعد بن زراره و عثمان بن مظعون، و برخی از فرزندان ایشان همچون ابراهیم و رقیّه، و نیز فاطمه بنت اسد مادر امیر مؤمنان علی (ع) در آن به خاک سپرده شدند.
با دفن ابراهیم فرزند پیامبر (ص) در کنار عثمان بن مظعون در سال دهم هجری، مردم به دفن مردگان خود در بقیع روی آوردند و هر قبیلهای، قطعهای از زمین آن را برای دفن مردگان خود اختصاص داد (ابن شبّه، بیتا، ج1، ص121). بدین ترتیب بقیع در زمان حیات رسول خدا (ص) به قبرستان تبدیل شد و حضرت نیز در زمان حیات به آنجا میرفت و به اهل بقیع سلام میداد و برایشان طلب مغفرت میکرد (ابن سعد، 1405ق / 1985م، ج2، ص203-205؛ ابن شبّه، ج1، ص86-91؛ بلاذری، 1417ق / 1996م، ج2، ص213-214).
پس از رحلت پیامبر (ص)، دفن مردگان در بقیع ادامه یافت و در سدههای اول و دوم هجری، بسیاری از اهل بیت، صحابه و تابعین، و در سدههای بعدی، بسیاری از فقها و محدّثان مسلمان در آنجا به خاک سپرده شدند. از سوی دیگر، با ساخت بناها و گنبدهایی روی قبور باقیمانده از شخصیتهای مقدس در بقیع، این قبرستان به یکی از مهمترین مقاصد زیارتی عموم زائران و حجگزاران مسلمان در مدینه منوّره تبدیل شد.
در میان گنبدها و زیارتگاههای بقیع، گنبد اهل بیت که حاوی قبور چهار تن از امامان معصوم شیعه: امام حسن مجتبی، امام زینالعابدین، امام محمد باقر و امام جعفر صادق (ع) و نیز قبر عباس بن عبدالمطلب عموی پیامبر (ص) بوده، همواره جایگاه ویژهای میان عموم مسلمانان داشته است. بلکه با استناد به سفرنامههای حج و سایر منابع تاریخی میتوان گفت که مزار ائمه بقیع، در طول تاریخ اسلام مهمترین زیارتگاه در این قبرستان بوده است.
گنبد ائمه بقیع (ع)، تا پیش از تخریب آن در آغاز روی کار آمدن دولت سوم سعودی، از مهمترین بناهای تاریخی مدینه منوّره به شمار میآمد. چنانکه از توصیفهای مورخان و جهانگردان و نیز عکسهای قدیمیِ پیش از تخریب بقیع برمیآید، گنبد ائمه بقیع (ع) از سایر گنبدهای بقیع بزرگتر و مرتفعتر بود و به نظر میرسد ارزش معماری فراوانی نیز داشته است.
با توجه به تقدس و اهمیت دینی و معنوی این گنبد و قدمت و ارزش تاریخی و معماری آن، در این نوشتار تلاش کردهایم که بر اساس متون و منابع معتبر تاریخی، به تعیین زمان ساخت و تحولات معماری این گنبد در دورههای بعدی (شامل تخریبها و بازسازیهای آن) بپردازیم و تاریخچهای اجمالی از آن ارائه دهیم.
1. نخستین بنا روی قبور
ابن شبّه (د 262ق)، در تعیین محل دفن عباس بن عبدالمطلب، عموی پیامبر (ص)، گزارش داده است که او نزدیک قبر فاطمه بنت اسد در ابتدای «قبرستان بنیهاشم» که در محدوده خانه عقیل قرار داشت، به خاک سپرده شد (ابن شبّه، ج1، ص127). از این گزارش برمیآید که محل این زیارتگاه، ظاهراً با توجه به دفن شماری از بنیهاشم در آن، از جمله چهار امام معصوم شیعیان (ع)، در سدههای نخست به نام قبرستان بنیهاشم شناخته میشد.
گزارش ابن شبّه، دلالتی بر وجود بنا و ساختمانی روی این قبور ندارد و استفاده از تعبیر قبرستان در این گزارش نیز همین مسئله را نشان میدهد. وجود این قبور در محدوده خانه عقیل نیز دلالتی بر وجود بنای روی قبور ندارد؛ چراکه با توجه به شواهد تاریخی، خانه عقیل ظاهراً بسیار وسیع و گسترده بوده و این قبور به احتمال زیاد در فضای باز آن وجود داشته است و در سده سوم نیز زمین بقیع کاملاً به قبرستان تبدیل شده و اثری از خانه عقیل باقی نمانده بود.
در منابع تاریخی سدههای میانی، از ساخت گنبدی روی قبور ائمه بقیع (ع) به دستور مجدالملک براوستانی قمی، دولتمرد دوره سلجوقی، در اواخر سده پنجم هجری سخن به میان آمده است. در سایر متون و منابع تاریخی و جغرافیایی، هیچ اشارهای به وجود بنا یا گنبدی پیش از گنبد مجدالملک روی این قبور شریف دیده نمیشود.
همچنین با بررسی توصیفهای ارائه شده از مزار ائمه بقیع (ع) در سدههای کهن (پیش از ساخت گنبد مجدالملک) و توصیفهای متعلق به سده ششم به بعد (پس از ساخت گنبد)، روشن میشود که در متون کهن، از این مزار با تعبیر «قبر» یا «قبور» یاد شده، اما در منابع پس از سده ششم، برای توصیف مزار از اصطلاح «قبّه» (گنبد) استفاده شده است.
مسعودی (د 346ق) از نخستین کسانی است که توصیفی از این زیارتگاه به دست داده است. اما او صرفاً از وجود لوح سنگی روی قبور، بدون اشاره به گنبد و ساختمان، سخن گفته و متن کتیبه آن را بدین شرح بازخوانی کرده است: «الحمد لله مُبید الأمم ومُحیی الرّمم. هذا قبر فاطمة بنت رسول الله سیّدة نساء العالمین، والحسن بن علیّ بن ابیطالب، وعلیّ بن الحسین بن علیّ، ومحمد بن علی، وجعر بن محمد، رضوان الله علیهم اجمعین» (مسعودی، 1893م، ص301).
متن مهم دیگر، رساله جغرافیای کهنی در توصیف مکه و مدینه و بیتالمقدس از مؤلفی ناشناخته است که چنانکه مصحح آن، مرحوم حمد الجاسر، با استناد به شواهد درونمتنی رساله نشان داده، مؤلف آن متعلق به حوزه مغرب اسلامی بوده و آن را پس از سال 350 قمری نوشته است (وصف مکة والمدينة وبیت المقدس، 1393ق، ص330ـ 328). توصیف ارائه شده در این رساله از مزار ائمه بقیع به شرح ذیل است:
«اگر از دروازه شهر خارج شوی، قبر حسن بن علی در سمت راست تو، و کمی روی بلندی قرار دارد. روی قبر نوشته شده است: «هذا قبر الحسن بن علی، دفن الی جنب امه فاطمة رضی الله عنها وعنه»، و نزدیک آن قبور سه تن از ائمه: علی بن حسین بن علی، محمد بن علی بن حسین و جعفر بن محمد قرار دارد. محل نماز خواندن علی بن ابیطالب بر فاطمه مقابل قبر حسن است و آنجا مسجدی ساخته شده» (وصف مکة والمدينة وبیت المقدس، ص354).
تقریباً همزمان با نگارش رساله مزبور، بشّاری مقدسی در اثر جغرافیایی مهم خود احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم، که آن را در سال 375قمری نگاشته، در توصیف بقیع به این عبارت اکتفا کرده است: «بقیع در شرق مدینه است و خاک خوبی دارد. در آن قبور ابراهیم فرزند پیامبر، حسن و شماری از صحابه وجود دارد و قبر عثمان نیز در انتهای آن قرار دارد.» (مقدسی، 1906م، ص82).
امام محمد غزالی (د 505ق) نیز در اشاره به آداب زیارت مدینه منوره و قبرستان بقیع، از استحباب زیارت قبور چهار امام شیعه و نماز خواندن در مسجد فاطمه و زیارت قبور شخصیتهای مقدس دیگری شامل عثمان خلیفه سوم، ابراهیم فرزند رسول خدا (ص)
و صفیه عمه آن حضرت سخن گفته است (غزالی، 1409ق / 1989م، ج1، ص307).
همچنین در شماری از متون شیعی حاوی آداب زیارت بقیع که پیش از سده ششم نگاشته شده، برای اشاره به مزار ائمه بقیع (ع) از تعبیر «قبر» یا «قبور» استفاده شده است (صدوق، 1429ق، ج2، ص575 ؛ مفید، 1414ق/ 1992م، ص475؛ ابن برّاج، 1406ق، ج1، ص279). در حالیکه در مزارنامههای سده ششم به بعد، در توصیف این مزار، اصطلاح «قُبّه» (گنبد) بهکار رفته است (از جمله: ابن مشهدی، 1419ق، ص88).
شیخ صدوق (د 381ق) نیز پس از توصیه به زیارت قبور ائمه بقیع (ع) و نقل زیارتنامه آنان، به خواندن هشت رکعت نماز زیارت در مسجدی در آنجا، که گفته شده محل نماز خواندن حضرت فاطمه بوده، توصیه کرده است (صدوق، 1429ق، ج2، ص577). این مسئله قرینهای است بر آنکه قبور ائمه بقیع (ع) در وسط قبرستان و فاقدِ بنا بوده و لذا شیعیان، نماز زیارت را در مسجد فاطمه (بیتالاحزان در دورههای بعدی) میخواندند.
در نقطه مقابل، در منابع سده ششم به بعد، اصطلاح قبّه (گنبد) و گاه اصطلاح «روضه»، جایگزین تعبیر «قبر» یا «قبور» در متون سدههای قبلی شده است. از آن جمله باید به کتاب الاستبصار فی عجائب الامصار از مؤلفی ناشناس از سده ششم اشاره کرد که در آن، از این زیارتگاه با تعبیر «روضه عباس بن عبدالمطلب» یاد شده است (الاستبصار فی عجائب الامصار، بیتا، ص42).
ابن مازه بخاری (د 566ق) نیز که در سفر حج خود در سال 548قمری مدینه منوره را زیارت کرده، در توصیف قبرستان بقیع، به وجود قبور چهار امام (ع) و عباس عموی پیامبر (ص) در یک گنبد اشاره کرده است (ابن مازه بخاری، 1392، ص207). علی بن ابیبکر هروی (د 611ق) نیز در نیمه دوم سده ششم از «گنبد عباس» در بقیع یاد کرده (هروی، 1953م، ص92) و ابن جبیر (د 614ق) در سفرنامه خود، به توصیف تفصیلی گنبد پرداخته است (ابن جبیر، بیتا، ص174).
2. تاریخ ساخت گنبد
درباره دوره ساخت گنبد ائمه بقیع (ع) و نام بانی آن، تنها دو گزارش تاریخی در متون و منابع کهن به چشم میخورد. گزارش نخست از عبدالجلیل قزوینی رازی (زنده در 560ق) ـ از اعلام شیعه امامیه در سده ششم هجری ـ است که دو جا در کتاب خود بعض مثالب النواصب فی نقض بعض فضائح الروافض (مشهور به کتاب «نقض»)، به ساخت گنبد عباس و چهار امام: در بقیع به دستور مجدالملک براوستانی اشاره کرده است (قزوینی رازی، 1391، ص91 و236).
ابوالفضل اسعد بن محمد بن موسی براوستانی قمی، ملقب به مجدالملک، وزیر برکیارق سلجوقی (حکومت: 498ـ487ق) بود که در سال 492 قمری به قتل رسید. عبدالجلیل رازی در کتاب نقض خود، از اهتمام ویژه وی به مشاهد امامان و امامزادگان سخن گفته و بهجز بنای گنبد ائمه بقیع، از ساخت یا بازسازی آستان امامین کاظمین (ص) در مقابر قریش در بغداد و آستان حضرت عبدالعظیم حسنی در شهرری (همان، 1391، ص236) و ساخت گنبد یا چارتاقی کوچک روی قبر عثمان، خلیفه سوم، در بقیع خبر داده است (همان، 1391، ص91).
گزارش دوم از ابن اثیر جزری (د 630ق) است که بنا بر این گزارش، «مجدالملک بلاسانی» [کذا] معماری از اهل قم را برای ساخت گنبد روی قبر حسن بن علی (ع) و عباس به مدینه فرستاد. اما پس از قتل وی، این معمار از ترس امیر مدینه، شریف منظور بن عماره حسینی (د 495ق)، به مکه گریخت. امیر مدینه وی را امان داد و به مدینه بازگرداند؛ اما امان خود را زیرپاگذاشت و معمار قمی را به قتل رساند (ابن اثیر، 1399ق / 1979م، ج10، ص352).
واضح است که «بلاسانی» در گزارش ابن اثیر، تصحیف «براوستانی» است. به هر حال این گزارش از این جهت که آگاهیهای منحصر به فردی درباره معمار گنبد ائمه بقیع (ع) و سرنوشت تلخ وی به دست داده، اهمیت ویژهای دارد. با این حال متأسفانه این گزارش نام این معمار و علت اینکه چرا امیر مدینه پس از امان دادن به وی، در حقش خیانت کرد و او را به قتل رساند، به دست نداده است.
درباره تاریخ ساخت گنبد باید گفت با توجه به اینکه مجدالملک براوستانی در سال 492 قمری به قتل رسیده و امیر منظور بن عماره در سال 495 قمری از دنیا رفته است، پس معمار آن نیز باید در حد فاصل 492 تا 495ق کشته شده باشد و بر فرض اینکه این معمار، ساخت گنبد را در زمان حیات مجدالملک آغاز کرده باشد، میتوان احتمال دادکه این گنبد در حدود سال 490 قمری یا اندکی پیش یا پس از آن ساخته شده است.
بهنظر میرسد گزارشهای بازسازی گنبد ائمه بقیع (ع) به دستور مجدالملک در کتاب نقض و تاریخ ابن اثیر، از چشم مورخان مدینه در دورههای بعدی پنهان مانده و در تواریخ محلی مدینه منوره در دورههای ایوبی و مملوکی بازتاب نیافته است. این مسئله باعث شده است تا شماری از مورخان مدینه، در تعیین تاریخ ساخت این گنبد دچار حدس و گمانهای خطا و نادرست شوند.
ابن نجّار که پس از یک دوره نسبتاً طولانی انقطاع در تاریخنگاری محلی مدینه، نخستین تاریخ محلی مدینه را در دوره ایوبی نگاشته است، گنبد ائمه بقیع را با تعبیر «قديمة البناء» (قدیمیساخت) بدون اشاره به تاریخ ساخت آن توصیف کرده است (ابن نجّار، 1427ق / 2006م، ص455). این تعبیر نشان میدهد که گنبد در زمان حیات وی ساخته نشده و لذا او از تاریخ ساخت گنبد و بانی آن بیاطلاع بوده است.
جمالالدین مطری (د 741ق)، از مورخان مدینه در دوره مملوکی، ساخت گنبد را به خلیفه عباسی، الناصر لدین الله (خلافت: 622 ـ575ق) نسبت داده است (مطری، 1426ق / 2005م، ص119). چنانکه سمهودی نیز یادآور شده (سمهودی، 1422ق/ 2001م، ج3، ص301)، تردیدی در نادرستی سخن مطری نیست؛ چراکه ابن نجّار که خود معاصر الناصر عباسی بوده، به ساخت گنبد به دستور وی کوچکترین اشارهای نکرده و بلکه آن را گنبدی قدیمیساخت، یعنی از پیش از دوره حیات خود، دانسته است.
سمهودی با استناد به وجود صندوقچهای چوبی روی قبر عباس در زمان خود، که تاریخ آن سال 519 قمری بوده، ساخت گنبد را پیش از این تاریخ دانسته است. اما خود او نیز در این زمینه دچار اشتباه دیگری شده و با استناد به کتیبه بالای محراب داخل مزار که در آن به ساخت محراب به دستور «المنصور المستنصر بالله» اشاره شده، احتمال ساخت این گنبد را به دستور دومین خلیفه عباسی ابوجعفر منصور (خلافت: 158ـ 136ق) مطرح کرده است (همانجا).
تردیدی بر نادرستی این نتیجهگیری نیست و وقوع چنین خطایی از مورخ دقیقالنظری همچون سمهودی، بسیار بعید مینماید؛ چراکه «منصور» یادشده در کتیبه محرابِ بنا، نه لقب خلیفه دوم عباسی، که نام خلیفه سی و ششم عباسی است که به لقب خود «المستنصر بالله» (خلافت: 640 ـ 623ق) شهرت دارد و فرزندش المستعصم بالله (خلافت: 656 ـ 640ق) آخرین خلیفه عباسی به شمار میآید.
از توصیفهای مورخان از ساختمان زیارتگاه ائمه بقیع (ع) برمیآید که این بنا، دارای گنبدی مرتفع بوده است (ابن جبیر، بیتا، ص174؛ ابن نجّار، 1427ق/2006م، ص455؛ عیّاشی، 2006م، ج1، ص376). ابن نجّار حتی آن را بزرگترین گنبد بقیع دانسته است. همو گزارش داده است که بنا دارای دو درِ ورودی بوده (ابن نجّار، 1427ق / 2006م، ص455). چند سده پس از وی نیز عبدالغنی نابلسی (د 1143ق) به وجود دو درِ ورودی در دو ضلع شمالی و غربی بنا اشاره کرده است (نابلسی، 1410ق / 1989م، ج3، ص134 و140).
3. تحولات بعدی ساختمان و گنبد
منابع تاریخی، آگاهیهای کمی درباره بازسازیها و تحولات عمرانی ساختمان گنبد ائمه بقیع (ع) در دورههای بعدی به دست میدهند. البته به نظر میرسد ساخت گنبد به دستور مجدالملک براوستانی، زمینهای را برای اقدامات عمرانی بعدی به دستور خلفای عباسی فراهم کرده باشد. برخی از این اقدامات که از گزارش سمهودی به دست میآید، نصب صندوقچههای چوبی روی قبور و ایجاد محرابِ داخل بنا بوده است (سمهودی، 1422ق / 2001م، ج3، ص301).
سمهودی از صندوقچه چوبی روی قبر عباس سخن گفته است که در سال 519 قمری و به دستور خلیفه عباسی المسترشد بالله (خلافت: 512-529ق) نصب شده بود. این صندوقچه قاعدتاً باید یکی از دو صندوقچهای باشد که ابن جبیر و ابن نجّار توصیفی از آن به دست دادهاند و میدانیم صندوقچه دیگر روی قبور چهار امام قرار داشته است (ابن جبیر، بیتا، ص174؛ ابن نجّار، 1427ق / 2006م، ص455). همچنین چنانکه گذشت، با استناد به گزارش سمهودی، در دوره خلافت المستنصر بالله عباسی، یعنی سالهای 623 تا 640 قمری، محرابی در ضلع جنوبی بنا ساخته شده بود.
از اقدامات عمرانی متعلق به سه سده نخست حاکمیت عثمانی بر حرمین نیز آگاهی چندانی در دست نیست. سید محسن امین (د 1371ق)، از یک نسخه خطی تذکره نصرآبادی نقل کرده است که میرزا علاءالدین حسین مرعشی اصفهانی معروف به خلیفه سلطان یا سلطانالعلما (زنده در 1064ق) ـ وزیر اعظم شاه عباس صفوی (حکومت: 996-1038ق) ـ در سفر حج خود به بازسازی گنبد ائمه بقیع: اقدام کرده بود (امین، 1403ق / 1983م، ج6 ، ص165).
همچنین به نظر میرسد محراب بنا که لااقل تا زمان سمهودی یعنی اواخر دوره مملوکی باقی بوده، در دوره عثمانی جای خود را به پنجره یا ضریح مشبّکی داده است که به اعتبار وجود قبری منسوب به حضرت فاطمه زهرا (س) در باور برخی از اهل سنت، در آن محل نصب شده بود؛ چراکه تنها در سفرنامههای متأخر از وجود چنین پنجرهای سخن به میان آمده (از جمله: فراهانی، 1362، ص229؛ فرهاد میرزا، 1366، ص156) و در منابع دوره مملوکی، هیچ اشارهای به آن نشده است.
اما مهمترین تحولات معماری این گنبد در دورههای متأخر، تخریبهای آن به دست وهابیان بوده است. میدانیم گنبد ائمه بقیع (ع) مانند بسیاری از گنبدها و زیارتگاههای حرمین شریفین، در چند سده اخیر دو بار به دست نیروهای وهابی تحت فرمان آلسعود تخریب شد. تخریب اول در سال 1220 قمری در دوره دولت اول سعودی، پس از تصرف مدینه منوره به دست ملک سعود بن عبدالعزیز (حکومت: 1229ـ 1218ق) صورت گرفت.
به فاصله زمانی نسبتاً کمی از این تخریب، نیروهای عثمانی به فرماندهی ابراهیم پاشا فرزند محمدعلی پاشا حاکم مصر (حکومت: 1254ـ 1220ق)، موفق به بازپسگیری مدینه منوره شدند. ازاینرو محمدعلی پاشا به دستور سلطان محمود خان ثانی عثمانی (حکومت: 1255ـ 1223ق)، در سال 1233 قمری به بازسازی گنبد ائمه بقیع (ع) اقدام کرد (صبری پاشا، 1304ق، ج4ـ3، ص991).
حافظ محمد عبدالحسین هندی که در سال 1231 قمری، چندی در مدینه به سر برده، در سفرنامه خود به خرابی گنبد ائمه بقیع (ع) اشاره، و ساخت آن را آرزو کرده است (کربلایی کرناتکی، 1386ش، ص124 و 139) که این مسئله نشان میدهد در این سال هنوز ساخت گنبد آغاز نشده بود. او همچنین در ادامه، از نصب صندوقچه چوبی روی قبور چهار امام (ع) در تاریخ 22 جمادیالاولی و نصب صندوقچه روی قبر منسوب به حضرت فاطمه (س) در همین مزار در روز 24 همان ماه خبر داده است (همان، 1386، ص139).
تخریب دوم گنبد، در دوره ملک عبدالعزیز (حکومت: 1372ـ 1319ق)، بنیانگذار دولت سوم سعودی رخ داد که نیروهای وهابی تحت فرمان وی در سال 1343 قمری مدینه منوره را تصرف، و پس از حدود یک سال از ورود به مدینه، در تاریخ هشتم شوّال 1344 قمری (نمازی شاهرودی، 1427ق، ج6، ص66) به تخریب گنبدهای قبرستان بقیع اقدام کردند. از زمان این تخریب تا به امروز، مزار شریف ائمه بقیع: بدون گنبد و ساختمان باقی مانده است.
نتیجهگیری
شواهد تاریخی و توصیفهای مورخان کهن از بقیع نشان میدهد که در چند سده نخست هجری، بنایی روی قبور مطهر ائمه بقیع (ع) وجود نداشته است و ظاهراً نخستین ساختمان روی این قبور، گنبدی است که در اواخر قرن پنجم هجری و ترجیحاً در حدود سال 490 قمری، به دستور مجدالملک براوستانی قمی، وزیر برکیارق سلجوقی، و به دست معماری از اهل قم که مجدالملک وی را مأمور ساخت این گنبد کرده بود، ساخته شده است.
بر این اساس، برخی از حدس و گمانهای مورخان مدینه همچون جمالالدین مطری و نورالدین سمهودی مبنی بر ساخت این گنبد در دوره الناصر لدین الله عباسی یا در دوره منصور دوانیقی، نمیتواند درست باشد. هرچند پس از ساخت گنبد، اقدامات عمرانی دیگری به نام برخی از خلفای عباسی، نظیر ساخت صندوقچه چوبی روی قبر در دوره المسترشد بالله و ساخت محراب در ضلع جنوبی بنا در دوره المستنصر بالله ثبت شده است.
همچنین با توجه به سکوت منابع تاریخی درباره بازسازیهای شامل و عمده گنبد ائمه بقیع (ع) در دورههای بعدی، به نظر میرسد این بنا تا اواخر دوره عثمانی شاهد تحولات معماری چندانی نبوده است. ازاینرو ظاهراً مهمترین تحولات بعدی این گنبد عبارت است از دو تخریب اول و دوم آن در دوره دولتهای اول و سوم سعودی و بازسازی گنبد پس از تخریبِ اول آن در دوره سلطان محمود دوم عثمانی.
منابع
1. ابن اثیر، عزالدین علی بن محمد، 1399ق / 1979م، الکامل فی التاریخ، بیروت، دار صادر.
2. ابن برّاج، عبدالعزیز بن برّاج طرابلسی، 1406ق، المهذّب، قم، مؤسسة النشر الإسلامی التابعة لجماعة المدرّسین.
3. ابن جبیر، محمد بن احمد، بیتا، رحلة ابن جبیر، بیروت، دار صادر.
4. ابن سعد، محمد بن سعد، 1405ق / 1985م، الطبقات الکبری، بیروت، دار بیروت.
5. ابن شبّه، عمر بن شبّه النمیری، بیتا، تاریخ المدینة المنورة، تحقیق: فهیم محمد شلتوت.
6. ابن مازه بخاری، محمد بن عمر، 1392، لطائف الاذکار للحُضّار والسُفّار فی المناسک والآداب، تصحیح: رسول جعفریان، تهران، نشر علم، چاپ اول.
7. ابن مشهدی، محمد بن جعفر، 1419ق، المزار الکبیر، تحقیق: جواد القیّومی الاصفهانی، قم، نشر القیّوم.
8. ابن نجار، محمد بن محمود بغدادی، 1427ق / 2006م، الدرة الثمينة فی اخبار المدینه، تحقيق: صلاحالدین شکر، المدینه المنوره، مرکز بحوث ودراسات المدينة المنورة، چاپ اول.
9. الاستبصار فی عجائب الامصار، بیتا، تحقیق: سعد زغلول عبدالحمید، بغداد، دارالشؤون الثقافية العامة.
10. امین، سید محسن، 1403ق / 1983م، اعیان الشیعة، تحقیق: حسن الأمین، بیروت، دار التعارف للمطبوعات.
11. بلاذری، احمد بن یحیی، 1417ق / 1996م، انساب الاشراف، تحقیق: سهیل زکّار و ریاض زرکلی، بیروت، دار الفکر، چاپ اول.
12. سمهودی، علی بن عبدالله، 1422ق / 2001م، وفاء الوفا بأخبار دار المصطفی، تحقیق: قاسم السامرائی، مؤسسة الفرقان، چاپ اول.
13. صبری پاشا، ایوب، 1304ق، قسطنطنیه: مطبعة بحریه.
14. صدوق، محمد بن علی قمی، 1429ق، کتاب من لا یحضره الفقیه، تحقیق: علی اکبر غفاری، قم، مؤسسة النشر الاسلامی التابعة لجماعة المدرّسين بقم المقدّسة، چاپ پنجم.
15. عیّاشی، ابوسالم عبدالله بن محمد، 2006م، الرحلة العیّاشیه، تحقیق: سعید الفاضلی و سلیمان القرشی، ابوظبی، دار السویدی، چاپ اول.
16. غزالی، ابوحامد محمد بن محمد، 1409ق / 1989م، احیاء علوم الدین، بیروت، دار الفکر، چاپ دوم.
17. فراهانی، محمدحسین، 1362، سفرنامه میرزا محمدحسین فراهانی، به کوشش: مسعود گلزاری، تهران، فردوسی.
18. فرهاد میرزا، 1366، سفرنامه فرهاد میرزا، تصحیح: غلامرضا طباطبائی، تهران، مؤسسه مطبوعاتی علمی.
19. قزوینی رازی، عبدالجلیل، 1391، بعض مثالب النواصب فی نقض بعض نواقض الروافض (معروف به: نقض)، تصحیح: میرجلالالدین محدّث ارموی، به کوشش محمدحسین درایتی، قم، مؤسسه علمی فرهنگی دار الحدیث، تهران، کتابخانه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی.
20. کربلایی کرناتکی، 1386، حافظ محمد عبدالحسین، تذکرة الطریق فی مصائب حجّاج بیت الله العتیق، به کوشش: رسول جعفریان و اسرا دوغان، قم، مورخ.
21. مسعودی، علی بن حسین، 1893م، التنبیه والإشراف، لیدن، بریل.
22. مطری، محمد بن احمد، 1426ق / 2005م، التعریف بما أنست الهجرة من معالم دار الهجره، تحقیق سلیمان الرحیلی، الریاض، دارة الملک عبدالعزیز.
23. مفید، محمد بن محمد، 1414ق / 1992م، المقنعة، تحقیق: مؤسسة النشر الاسلامی، دار المفید، چاپ دوم.
24. مقدسی، محمدبن احمد،1906م، احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم، لیدن، بریل.
25. نابلسی، عبدالغنی، 1410ق / 1989م، الحقیقة والمجاز فی رحلة بلاد الشام ومصر والحجاز، تحقیق: ریاض عبدالحمید مراد، بیروت، دار المعرفة، چاپ اول.
26. نمازی شاهرودی، علی، 1427ق، مستدرک سفينة البحار، تحقیق: حسن بن علی النمازی، قم، مؤسسة النشر الإسلامی التابعة لجماعة المدرّسین، چاپ سوم.
27. «وصف مکة والمدينة وبیت المقدس»، 1393ق، تحقیق: حمد الجاسر، مجلة العرب، سال 3، شماره6ـ5.
28. هروی، علی بن ابیبکر، 1953م، الإشارات إلی معرفة الزیارات، تحقیق: جانین سوردیل ـ طومین، دمشق، المعهد الفرنسی.
قبرستان بقیع، قبرستان اصلی مدینه منوره در طول دوره اسلامی، و از مهمترین اماکن مقدس این شهر است که در دورههای مختلف، مورد توجه و زیارتگاه عموم مسلمانان بوده است. پیشینه این قبرستان به زمان حیات رسول خدا (ص) برمیگردد که شماری از صحابه آن حضرت همچون اسعد بن زراره و عثمان بن مظعون، و برخی از فرزندان ایشان همچون ابراهیم و رقیّه، و نیز فاطمه بنت اسد مادر امیر مؤمنان علی (ع) در آن به خاک سپرده شدند.
با دفن ابراهیم فرزند پیامبر (ص) در کنار عثمان بن مظعون در سال دهم هجری، مردم به دفن مردگان خود در بقیع روی آوردند و هر قبیلهای، قطعهای از زمین آن را برای دفن مردگان خود اختصاص داد (ابن شبّه، بیتا، ج1، ص121). بدین ترتیب بقیع در زمان حیات رسول خدا (ص) به قبرستان تبدیل شد و حضرت نیز در زمان حیات به آنجا میرفت و به اهل بقیع سلام میداد و برایشان طلب مغفرت میکرد (ابن سعد، 1405ق / 1985م، ج2، ص203-205؛ ابن شبّه، ج1، ص86-91؛ بلاذری، 1417ق / 1996م، ج2، ص213-214).
پس از رحلت پیامبر (ص)، دفن مردگان در بقیع ادامه یافت و در سدههای اول و دوم هجری، بسیاری از اهل بیت، صحابه و تابعین، و در سدههای بعدی، بسیاری از فقها و محدّثان مسلمان در آنجا به خاک سپرده شدند. از سوی دیگر، با ساخت بناها و گنبدهایی روی قبور باقیمانده از شخصیتهای مقدس در بقیع، این قبرستان به یکی از مهمترین مقاصد زیارتی عموم زائران و حجگزاران مسلمان در مدینه منوّره تبدیل شد.
در میان گنبدها و زیارتگاههای بقیع، گنبد اهل بیت که حاوی قبور چهار تن از امامان معصوم شیعه: امام حسن مجتبی، امام زینالعابدین، امام محمد باقر و امام جعفر صادق (ع) و نیز قبر عباس بن عبدالمطلب عموی پیامبر (ص) بوده، همواره جایگاه ویژهای میان عموم مسلمانان داشته است. بلکه با استناد به سفرنامههای حج و سایر منابع تاریخی میتوان گفت که مزار ائمه بقیع، در طول تاریخ اسلام مهمترین زیارتگاه در این قبرستان بوده است.
گنبد ائمه بقیع (ع)، تا پیش از تخریب آن در آغاز روی کار آمدن دولت سوم سعودی، از مهمترین بناهای تاریخی مدینه منوّره به شمار میآمد. چنانکه از توصیفهای مورخان و جهانگردان و نیز عکسهای قدیمیِ پیش از تخریب بقیع برمیآید، گنبد ائمه بقیع (ع) از سایر گنبدهای بقیع بزرگتر و مرتفعتر بود و به نظر میرسد ارزش معماری فراوانی نیز داشته است.
با توجه به تقدس و اهمیت دینی و معنوی این گنبد و قدمت و ارزش تاریخی و معماری آن، در این نوشتار تلاش کردهایم که بر اساس متون و منابع معتبر تاریخی، به تعیین زمان ساخت و تحولات معماری این گنبد در دورههای بعدی (شامل تخریبها و بازسازیهای آن) بپردازیم و تاریخچهای اجمالی از آن ارائه دهیم.
1. نخستین بنا روی قبور
ابن شبّه (د 262ق)، در تعیین محل دفن عباس بن عبدالمطلب، عموی پیامبر (ص)، گزارش داده است که او نزدیک قبر فاطمه بنت اسد در ابتدای «قبرستان بنیهاشم» که در محدوده خانه عقیل قرار داشت، به خاک سپرده شد (ابن شبّه، ج1، ص127). از این گزارش برمیآید که محل این زیارتگاه، ظاهراً با توجه به دفن شماری از بنیهاشم در آن، از جمله چهار امام معصوم شیعیان (ع)، در سدههای نخست به نام قبرستان بنیهاشم شناخته میشد.
گزارش ابن شبّه، دلالتی بر وجود بنا و ساختمانی روی این قبور ندارد و استفاده از تعبیر قبرستان در این گزارش نیز همین مسئله را نشان میدهد. وجود این قبور در محدوده خانه عقیل نیز دلالتی بر وجود بنای روی قبور ندارد؛ چراکه با توجه به شواهد تاریخی، خانه عقیل ظاهراً بسیار وسیع و گسترده بوده و این قبور به احتمال زیاد در فضای باز آن وجود داشته است و در سده سوم نیز زمین بقیع کاملاً به قبرستان تبدیل شده و اثری از خانه عقیل باقی نمانده بود.
در منابع تاریخی سدههای میانی، از ساخت گنبدی روی قبور ائمه بقیع (ع) به دستور مجدالملک براوستانی قمی، دولتمرد دوره سلجوقی، در اواخر سده پنجم هجری سخن به میان آمده است. در سایر متون و منابع تاریخی و جغرافیایی، هیچ اشارهای به وجود بنا یا گنبدی پیش از گنبد مجدالملک روی این قبور شریف دیده نمیشود.
همچنین با بررسی توصیفهای ارائه شده از مزار ائمه بقیع (ع) در سدههای کهن (پیش از ساخت گنبد مجدالملک) و توصیفهای متعلق به سده ششم به بعد (پس از ساخت گنبد)، روشن میشود که در متون کهن، از این مزار با تعبیر «قبر» یا «قبور» یاد شده، اما در منابع پس از سده ششم، برای توصیف مزار از اصطلاح «قبّه» (گنبد) استفاده شده است.
مسعودی (د 346ق) از نخستین کسانی است که توصیفی از این زیارتگاه به دست داده است. اما او صرفاً از وجود لوح سنگی روی قبور، بدون اشاره به گنبد و ساختمان، سخن گفته و متن کتیبه آن را بدین شرح بازخوانی کرده است: «الحمد لله مُبید الأمم ومُحیی الرّمم. هذا قبر فاطمة بنت رسول الله سیّدة نساء العالمین، والحسن بن علیّ بن ابیطالب، وعلیّ بن الحسین بن علیّ، ومحمد بن علی، وجعر بن محمد، رضوان الله علیهم اجمعین» (مسعودی، 1893م، ص301).
متن مهم دیگر، رساله جغرافیای کهنی در توصیف مکه و مدینه و بیتالمقدس از مؤلفی ناشناخته است که چنانکه مصحح آن، مرحوم حمد الجاسر، با استناد به شواهد درونمتنی رساله نشان داده، مؤلف آن متعلق به حوزه مغرب اسلامی بوده و آن را پس از سال 350 قمری نوشته است (وصف مکة والمدينة وبیت المقدس، 1393ق، ص330ـ 328). توصیف ارائه شده در این رساله از مزار ائمه بقیع به شرح ذیل است:
«اگر از دروازه شهر خارج شوی، قبر حسن بن علی در سمت راست تو، و کمی روی بلندی قرار دارد. روی قبر نوشته شده است: «هذا قبر الحسن بن علی، دفن الی جنب امه فاطمة رضی الله عنها وعنه»، و نزدیک آن قبور سه تن از ائمه: علی بن حسین بن علی، محمد بن علی بن حسین و جعفر بن محمد قرار دارد. محل نماز خواندن علی بن ابیطالب بر فاطمه مقابل قبر حسن است و آنجا مسجدی ساخته شده» (وصف مکة والمدينة وبیت المقدس، ص354).
تقریباً همزمان با نگارش رساله مزبور، بشّاری مقدسی در اثر جغرافیایی مهم خود احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم، که آن را در سال 375قمری نگاشته، در توصیف بقیع به این عبارت اکتفا کرده است: «بقیع در شرق مدینه است و خاک خوبی دارد. در آن قبور ابراهیم فرزند پیامبر، حسن و شماری از صحابه وجود دارد و قبر عثمان نیز در انتهای آن قرار دارد.» (مقدسی، 1906م، ص82).
امام محمد غزالی (د 505ق) نیز در اشاره به آداب زیارت مدینه منوره و قبرستان بقیع، از استحباب زیارت قبور چهار امام شیعه و نماز خواندن در مسجد فاطمه و زیارت قبور شخصیتهای مقدس دیگری شامل عثمان خلیفه سوم، ابراهیم فرزند رسول خدا (ص)
و صفیه عمه آن حضرت سخن گفته است (غزالی، 1409ق / 1989م، ج1، ص307).
همچنین در شماری از متون شیعی حاوی آداب زیارت بقیع که پیش از سده ششم نگاشته شده، برای اشاره به مزار ائمه بقیع (ع) از تعبیر «قبر» یا «قبور» استفاده شده است (صدوق، 1429ق، ج2، ص575 ؛ مفید، 1414ق/ 1992م، ص475؛ ابن برّاج، 1406ق، ج1، ص279). در حالیکه در مزارنامههای سده ششم به بعد، در توصیف این مزار، اصطلاح «قُبّه» (گنبد) بهکار رفته است (از جمله: ابن مشهدی، 1419ق، ص88).
شیخ صدوق (د 381ق) نیز پس از توصیه به زیارت قبور ائمه بقیع (ع) و نقل زیارتنامه آنان، به خواندن هشت رکعت نماز زیارت در مسجدی در آنجا، که گفته شده محل نماز خواندن حضرت فاطمه بوده، توصیه کرده است (صدوق، 1429ق، ج2، ص577). این مسئله قرینهای است بر آنکه قبور ائمه بقیع (ع) در وسط قبرستان و فاقدِ بنا بوده و لذا شیعیان، نماز زیارت را در مسجد فاطمه (بیتالاحزان در دورههای بعدی) میخواندند.
در نقطه مقابل، در منابع سده ششم به بعد، اصطلاح قبّه (گنبد) و گاه اصطلاح «روضه»، جایگزین تعبیر «قبر» یا «قبور» در متون سدههای قبلی شده است. از آن جمله باید به کتاب الاستبصار فی عجائب الامصار از مؤلفی ناشناس از سده ششم اشاره کرد که در آن، از این زیارتگاه با تعبیر «روضه عباس بن عبدالمطلب» یاد شده است (الاستبصار فی عجائب الامصار، بیتا، ص42).
ابن مازه بخاری (د 566ق) نیز که در سفر حج خود در سال 548قمری مدینه منوره را زیارت کرده، در توصیف قبرستان بقیع، به وجود قبور چهار امام (ع) و عباس عموی پیامبر (ص) در یک گنبد اشاره کرده است (ابن مازه بخاری، 1392، ص207). علی بن ابیبکر هروی (د 611ق) نیز در نیمه دوم سده ششم از «گنبد عباس» در بقیع یاد کرده (هروی، 1953م، ص92) و ابن جبیر (د 614ق) در سفرنامه خود، به توصیف تفصیلی گنبد پرداخته است (ابن جبیر، بیتا، ص174).
2. تاریخ ساخت گنبد
درباره دوره ساخت گنبد ائمه بقیع (ع) و نام بانی آن، تنها دو گزارش تاریخی در متون و منابع کهن به چشم میخورد. گزارش نخست از عبدالجلیل قزوینی رازی (زنده در 560ق) ـ از اعلام شیعه امامیه در سده ششم هجری ـ است که دو جا در کتاب خود بعض مثالب النواصب فی نقض بعض فضائح الروافض (مشهور به کتاب «نقض»)، به ساخت گنبد عباس و چهار امام: در بقیع به دستور مجدالملک براوستانی اشاره کرده است (قزوینی رازی، 1391، ص91 و236).
ابوالفضل اسعد بن محمد بن موسی براوستانی قمی، ملقب به مجدالملک، وزیر برکیارق سلجوقی (حکومت: 498ـ487ق) بود که در سال 492 قمری به قتل رسید. عبدالجلیل رازی در کتاب نقض خود، از اهتمام ویژه وی به مشاهد امامان و امامزادگان سخن گفته و بهجز بنای گنبد ائمه بقیع، از ساخت یا بازسازی آستان امامین کاظمین (ص) در مقابر قریش در بغداد و آستان حضرت عبدالعظیم حسنی در شهرری (همان، 1391، ص236) و ساخت گنبد یا چارتاقی کوچک روی قبر عثمان، خلیفه سوم، در بقیع خبر داده است (همان، 1391، ص91).
گزارش دوم از ابن اثیر جزری (د 630ق) است که بنا بر این گزارش، «مجدالملک بلاسانی» [کذا] معماری از اهل قم را برای ساخت گنبد روی قبر حسن بن علی (ع) و عباس به مدینه فرستاد. اما پس از قتل وی، این معمار از ترس امیر مدینه، شریف منظور بن عماره حسینی (د 495ق)، به مکه گریخت. امیر مدینه وی را امان داد و به مدینه بازگرداند؛ اما امان خود را زیرپاگذاشت و معمار قمی را به قتل رساند (ابن اثیر، 1399ق / 1979م، ج10، ص352).
واضح است که «بلاسانی» در گزارش ابن اثیر، تصحیف «براوستانی» است. به هر حال این گزارش از این جهت که آگاهیهای منحصر به فردی درباره معمار گنبد ائمه بقیع (ع) و سرنوشت تلخ وی به دست داده، اهمیت ویژهای دارد. با این حال متأسفانه این گزارش نام این معمار و علت اینکه چرا امیر مدینه پس از امان دادن به وی، در حقش خیانت کرد و او را به قتل رساند، به دست نداده است.
درباره تاریخ ساخت گنبد باید گفت با توجه به اینکه مجدالملک براوستانی در سال 492 قمری به قتل رسیده و امیر منظور بن عماره در سال 495 قمری از دنیا رفته است، پس معمار آن نیز باید در حد فاصل 492 تا 495ق کشته شده باشد و بر فرض اینکه این معمار، ساخت گنبد را در زمان حیات مجدالملک آغاز کرده باشد، میتوان احتمال دادکه این گنبد در حدود سال 490 قمری یا اندکی پیش یا پس از آن ساخته شده است.
بهنظر میرسد گزارشهای بازسازی گنبد ائمه بقیع (ع) به دستور مجدالملک در کتاب نقض و تاریخ ابن اثیر، از چشم مورخان مدینه در دورههای بعدی پنهان مانده و در تواریخ محلی مدینه منوره در دورههای ایوبی و مملوکی بازتاب نیافته است. این مسئله باعث شده است تا شماری از مورخان مدینه، در تعیین تاریخ ساخت این گنبد دچار حدس و گمانهای خطا و نادرست شوند.
ابن نجّار که پس از یک دوره نسبتاً طولانی انقطاع در تاریخنگاری محلی مدینه، نخستین تاریخ محلی مدینه را در دوره ایوبی نگاشته است، گنبد ائمه بقیع را با تعبیر «قديمة البناء» (قدیمیساخت) بدون اشاره به تاریخ ساخت آن توصیف کرده است (ابن نجّار، 1427ق / 2006م، ص455). این تعبیر نشان میدهد که گنبد در زمان حیات وی ساخته نشده و لذا او از تاریخ ساخت گنبد و بانی آن بیاطلاع بوده است.
جمالالدین مطری (د 741ق)، از مورخان مدینه در دوره مملوکی، ساخت گنبد را به خلیفه عباسی، الناصر لدین الله (خلافت: 622 ـ575ق) نسبت داده است (مطری، 1426ق / 2005م، ص119). چنانکه سمهودی نیز یادآور شده (سمهودی، 1422ق/ 2001م، ج3، ص301)، تردیدی در نادرستی سخن مطری نیست؛ چراکه ابن نجّار که خود معاصر الناصر عباسی بوده، به ساخت گنبد به دستور وی کوچکترین اشارهای نکرده و بلکه آن را گنبدی قدیمیساخت، یعنی از پیش از دوره حیات خود، دانسته است.
سمهودی با استناد به وجود صندوقچهای چوبی روی قبر عباس در زمان خود، که تاریخ آن سال 519 قمری بوده، ساخت گنبد را پیش از این تاریخ دانسته است. اما خود او نیز در این زمینه دچار اشتباه دیگری شده و با استناد به کتیبه بالای محراب داخل مزار که در آن به ساخت محراب به دستور «المنصور المستنصر بالله» اشاره شده، احتمال ساخت این گنبد را به دستور دومین خلیفه عباسی ابوجعفر منصور (خلافت: 158ـ 136ق) مطرح کرده است (همانجا).
تردیدی بر نادرستی این نتیجهگیری نیست و وقوع چنین خطایی از مورخ دقیقالنظری همچون سمهودی، بسیار بعید مینماید؛ چراکه «منصور» یادشده در کتیبه محرابِ بنا، نه لقب خلیفه دوم عباسی، که نام خلیفه سی و ششم عباسی است که به لقب خود «المستنصر بالله» (خلافت: 640 ـ 623ق) شهرت دارد و فرزندش المستعصم بالله (خلافت: 656 ـ 640ق) آخرین خلیفه عباسی به شمار میآید.
از توصیفهای مورخان از ساختمان زیارتگاه ائمه بقیع (ع) برمیآید که این بنا، دارای گنبدی مرتفع بوده است (ابن جبیر، بیتا، ص174؛ ابن نجّار، 1427ق/2006م، ص455؛ عیّاشی، 2006م، ج1، ص376). ابن نجّار حتی آن را بزرگترین گنبد بقیع دانسته است. همو گزارش داده است که بنا دارای دو درِ ورودی بوده (ابن نجّار، 1427ق / 2006م، ص455). چند سده پس از وی نیز عبدالغنی نابلسی (د 1143ق) به وجود دو درِ ورودی در دو ضلع شمالی و غربی بنا اشاره کرده است (نابلسی، 1410ق / 1989م، ج3، ص134 و140).
3. تحولات بعدی ساختمان و گنبد
منابع تاریخی، آگاهیهای کمی درباره بازسازیها و تحولات عمرانی ساختمان گنبد ائمه بقیع (ع) در دورههای بعدی به دست میدهند. البته به نظر میرسد ساخت گنبد به دستور مجدالملک براوستانی، زمینهای را برای اقدامات عمرانی بعدی به دستور خلفای عباسی فراهم کرده باشد. برخی از این اقدامات که از گزارش سمهودی به دست میآید، نصب صندوقچههای چوبی روی قبور و ایجاد محرابِ داخل بنا بوده است (سمهودی، 1422ق / 2001م، ج3، ص301).
سمهودی از صندوقچه چوبی روی قبر عباس سخن گفته است که در سال 519 قمری و به دستور خلیفه عباسی المسترشد بالله (خلافت: 512-529ق) نصب شده بود. این صندوقچه قاعدتاً باید یکی از دو صندوقچهای باشد که ابن جبیر و ابن نجّار توصیفی از آن به دست دادهاند و میدانیم صندوقچه دیگر روی قبور چهار امام قرار داشته است (ابن جبیر، بیتا، ص174؛ ابن نجّار، 1427ق / 2006م، ص455). همچنین چنانکه گذشت، با استناد به گزارش سمهودی، در دوره خلافت المستنصر بالله عباسی، یعنی سالهای 623 تا 640 قمری، محرابی در ضلع جنوبی بنا ساخته شده بود.
از اقدامات عمرانی متعلق به سه سده نخست حاکمیت عثمانی بر حرمین نیز آگاهی چندانی در دست نیست. سید محسن امین (د 1371ق)، از یک نسخه خطی تذکره نصرآبادی نقل کرده است که میرزا علاءالدین حسین مرعشی اصفهانی معروف به خلیفه سلطان یا سلطانالعلما (زنده در 1064ق) ـ وزیر اعظم شاه عباس صفوی (حکومت: 996-1038ق) ـ در سفر حج خود به بازسازی گنبد ائمه بقیع: اقدام کرده بود (امین، 1403ق / 1983م، ج6 ، ص165).
همچنین به نظر میرسد محراب بنا که لااقل تا زمان سمهودی یعنی اواخر دوره مملوکی باقی بوده، در دوره عثمانی جای خود را به پنجره یا ضریح مشبّکی داده است که به اعتبار وجود قبری منسوب به حضرت فاطمه زهرا (س) در باور برخی از اهل سنت، در آن محل نصب شده بود؛ چراکه تنها در سفرنامههای متأخر از وجود چنین پنجرهای سخن به میان آمده (از جمله: فراهانی، 1362، ص229؛ فرهاد میرزا، 1366، ص156) و در منابع دوره مملوکی، هیچ اشارهای به آن نشده است.
اما مهمترین تحولات معماری این گنبد در دورههای متأخر، تخریبهای آن به دست وهابیان بوده است. میدانیم گنبد ائمه بقیع (ع) مانند بسیاری از گنبدها و زیارتگاههای حرمین شریفین، در چند سده اخیر دو بار به دست نیروهای وهابی تحت فرمان آلسعود تخریب شد. تخریب اول در سال 1220 قمری در دوره دولت اول سعودی، پس از تصرف مدینه منوره به دست ملک سعود بن عبدالعزیز (حکومت: 1229ـ 1218ق) صورت گرفت.
به فاصله زمانی نسبتاً کمی از این تخریب، نیروهای عثمانی به فرماندهی ابراهیم پاشا فرزند محمدعلی پاشا حاکم مصر (حکومت: 1254ـ 1220ق)، موفق به بازپسگیری مدینه منوره شدند. ازاینرو محمدعلی پاشا به دستور سلطان محمود خان ثانی عثمانی (حکومت: 1255ـ 1223ق)، در سال 1233 قمری به بازسازی گنبد ائمه بقیع (ع) اقدام کرد (صبری پاشا، 1304ق، ج4ـ3، ص991).
حافظ محمد عبدالحسین هندی که در سال 1231 قمری، چندی در مدینه به سر برده، در سفرنامه خود به خرابی گنبد ائمه بقیع (ع) اشاره، و ساخت آن را آرزو کرده است (کربلایی کرناتکی، 1386ش، ص124 و 139) که این مسئله نشان میدهد در این سال هنوز ساخت گنبد آغاز نشده بود. او همچنین در ادامه، از نصب صندوقچه چوبی روی قبور چهار امام (ع) در تاریخ 22 جمادیالاولی و نصب صندوقچه روی قبر منسوب به حضرت فاطمه (س) در همین مزار در روز 24 همان ماه خبر داده است (همان، 1386، ص139).
تخریب دوم گنبد، در دوره ملک عبدالعزیز (حکومت: 1372ـ 1319ق)، بنیانگذار دولت سوم سعودی رخ داد که نیروهای وهابی تحت فرمان وی در سال 1343 قمری مدینه منوره را تصرف، و پس از حدود یک سال از ورود به مدینه، در تاریخ هشتم شوّال 1344 قمری (نمازی شاهرودی، 1427ق، ج6، ص66) به تخریب گنبدهای قبرستان بقیع اقدام کردند. از زمان این تخریب تا به امروز، مزار شریف ائمه بقیع: بدون گنبد و ساختمان باقی مانده است.
نتیجهگیری
شواهد تاریخی و توصیفهای مورخان کهن از بقیع نشان میدهد که در چند سده نخست هجری، بنایی روی قبور مطهر ائمه بقیع (ع) وجود نداشته است و ظاهراً نخستین ساختمان روی این قبور، گنبدی است که در اواخر قرن پنجم هجری و ترجیحاً در حدود سال 490 قمری، به دستور مجدالملک براوستانی قمی، وزیر برکیارق سلجوقی، و به دست معماری از اهل قم که مجدالملک وی را مأمور ساخت این گنبد کرده بود، ساخته شده است.
بر این اساس، برخی از حدس و گمانهای مورخان مدینه همچون جمالالدین مطری و نورالدین سمهودی مبنی بر ساخت این گنبد در دوره الناصر لدین الله عباسی یا در دوره منصور دوانیقی، نمیتواند درست باشد. هرچند پس از ساخت گنبد، اقدامات عمرانی دیگری به نام برخی از خلفای عباسی، نظیر ساخت صندوقچه چوبی روی قبر در دوره المسترشد بالله و ساخت محراب در ضلع جنوبی بنا در دوره المستنصر بالله ثبت شده است.
همچنین با توجه به سکوت منابع تاریخی درباره بازسازیهای شامل و عمده گنبد ائمه بقیع (ع) در دورههای بعدی، به نظر میرسد این بنا تا اواخر دوره عثمانی شاهد تحولات معماری چندانی نبوده است. ازاینرو ظاهراً مهمترین تحولات بعدی این گنبد عبارت است از دو تخریب اول و دوم آن در دوره دولتهای اول و سوم سعودی و بازسازی گنبد پس از تخریبِ اول آن در دوره سلطان محمود دوم عثمانی.
منابع
1. ابن اثیر، عزالدین علی بن محمد، 1399ق / 1979م، الکامل فی التاریخ، بیروت، دار صادر.
2. ابن برّاج، عبدالعزیز بن برّاج طرابلسی، 1406ق، المهذّب، قم، مؤسسة النشر الإسلامی التابعة لجماعة المدرّسین.
3. ابن جبیر، محمد بن احمد، بیتا، رحلة ابن جبیر، بیروت، دار صادر.
4. ابن سعد، محمد بن سعد، 1405ق / 1985م، الطبقات الکبری، بیروت، دار بیروت.
5. ابن شبّه، عمر بن شبّه النمیری، بیتا، تاریخ المدینة المنورة، تحقیق: فهیم محمد شلتوت.
6. ابن مازه بخاری، محمد بن عمر، 1392، لطائف الاذکار للحُضّار والسُفّار فی المناسک والآداب، تصحیح: رسول جعفریان، تهران، نشر علم، چاپ اول.
7. ابن مشهدی، محمد بن جعفر، 1419ق، المزار الکبیر، تحقیق: جواد القیّومی الاصفهانی، قم، نشر القیّوم.
8. ابن نجار، محمد بن محمود بغدادی، 1427ق / 2006م، الدرة الثمينة فی اخبار المدینه، تحقيق: صلاحالدین شکر، المدینه المنوره، مرکز بحوث ودراسات المدينة المنورة، چاپ اول.
9. الاستبصار فی عجائب الامصار، بیتا، تحقیق: سعد زغلول عبدالحمید، بغداد، دارالشؤون الثقافية العامة.
10. امین، سید محسن، 1403ق / 1983م، اعیان الشیعة، تحقیق: حسن الأمین، بیروت، دار التعارف للمطبوعات.
11. بلاذری، احمد بن یحیی، 1417ق / 1996م، انساب الاشراف، تحقیق: سهیل زکّار و ریاض زرکلی، بیروت، دار الفکر، چاپ اول.
12. سمهودی، علی بن عبدالله، 1422ق / 2001م، وفاء الوفا بأخبار دار المصطفی، تحقیق: قاسم السامرائی، مؤسسة الفرقان، چاپ اول.
13. صبری پاشا، ایوب، 1304ق، قسطنطنیه: مطبعة بحریه.
14. صدوق، محمد بن علی قمی، 1429ق، کتاب من لا یحضره الفقیه، تحقیق: علی اکبر غفاری، قم، مؤسسة النشر الاسلامی التابعة لجماعة المدرّسين بقم المقدّسة، چاپ پنجم.
15. عیّاشی، ابوسالم عبدالله بن محمد، 2006م، الرحلة العیّاشیه، تحقیق: سعید الفاضلی و سلیمان القرشی، ابوظبی، دار السویدی، چاپ اول.
16. غزالی، ابوحامد محمد بن محمد، 1409ق / 1989م، احیاء علوم الدین، بیروت، دار الفکر، چاپ دوم.
17. فراهانی، محمدحسین، 1362، سفرنامه میرزا محمدحسین فراهانی، به کوشش: مسعود گلزاری، تهران، فردوسی.
18. فرهاد میرزا، 1366، سفرنامه فرهاد میرزا، تصحیح: غلامرضا طباطبائی، تهران، مؤسسه مطبوعاتی علمی.
19. قزوینی رازی، عبدالجلیل، 1391، بعض مثالب النواصب فی نقض بعض نواقض الروافض (معروف به: نقض)، تصحیح: میرجلالالدین محدّث ارموی، به کوشش محمدحسین درایتی، قم، مؤسسه علمی فرهنگی دار الحدیث، تهران، کتابخانه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی.
20. کربلایی کرناتکی، 1386، حافظ محمد عبدالحسین، تذکرة الطریق فی مصائب حجّاج بیت الله العتیق، به کوشش: رسول جعفریان و اسرا دوغان، قم، مورخ.
21. مسعودی، علی بن حسین، 1893م، التنبیه والإشراف، لیدن، بریل.
22. مطری، محمد بن احمد، 1426ق / 2005م، التعریف بما أنست الهجرة من معالم دار الهجره، تحقیق سلیمان الرحیلی، الریاض، دارة الملک عبدالعزیز.
23. مفید، محمد بن محمد، 1414ق / 1992م، المقنعة، تحقیق: مؤسسة النشر الاسلامی، دار المفید، چاپ دوم.
24. مقدسی، محمدبن احمد،1906م، احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم، لیدن، بریل.
25. نابلسی، عبدالغنی، 1410ق / 1989م، الحقیقة والمجاز فی رحلة بلاد الشام ومصر والحجاز، تحقیق: ریاض عبدالحمید مراد، بیروت، دار المعرفة، چاپ اول.
26. نمازی شاهرودی، علی، 1427ق، مستدرک سفينة البحار، تحقیق: حسن بن علی النمازی، قم، مؤسسة النشر الإسلامی التابعة لجماعة المدرّسین، چاپ سوم.
27. «وصف مکة والمدينة وبیت المقدس»، 1393ق، تحقیق: حمد الجاسر، مجلة العرب، سال 3، شماره6ـ5.
28. هروی، علی بن ابیبکر، 1953م، الإشارات إلی معرفة الزیارات، تحقیق: جانین سوردیل ـ طومین، دمشق، المعهد الفرنسی.
میقات حج، شماره 111، بهار 1399، ص117-130
چهارشنبه ۴ خرداد ۱۴۰۱ ساعت ۸:۱۰