دیروز فهرست نسخه‌های خطی کتابخانه خالدیه قدس را، که به شکل فاخر و مناسبی از سوی مؤسسه فرقان لندن منتشر شده، تورق می‌کردم؛ که سه رساله فقهی درباره حکم ساخت و ساز کلیساها و دیرهای مسیحیان در دیار مسلمانان توجه بنده را جلب کرد. عناوین این سه رساله عبارت است از:
1. الشهاب القابس فی البِیَع والکنائس، از مؤلف ناشناس
2. حکم الکنائس للنصاری ببیت المقدس، اثر محمد بن فخر الاسلام حنفی خَیری (نگاشته 1082ق)
3. قَهر المِلّة الکُفریّة بالأدلة المحمّدیة لتخریب دیر المحلّة الجَوّانیة، اثر حسن بن عمار بن علی شُرُنبُلالی حنفی (درگذشته 1069ق)
از همین مؤلف (شرنبلالی)، اثر دیگری در احکام اهل ذمّه با عنوان الاثر المحمود لقهر ذوی العهود باقی مانده که در آنجا نیز به احکام ساخت و تخریب کلیساها پرداخته است و این اثر به انضمام رساله فوق (قهر الملّة)، به تصحیح ابی‌عبدالرحمن عبدالمجید جمعة، در الجزائر منتشر شده است. مصحّح در مقدمه تصحیح خود (ص4)، حدود 11 رساله دیگر را که فقهای مسلمان در احکام ساخت و تخریب کلیساها نوشته‌اند، معرفی کرده است که عبارت‌اند از:
1. النفائس فی هدم الکنائس، اثر ابن رفعه انصاری شافعی (درگذشته 710ق)
2. رسالة الکنائس والبیع، اثر مؤلف قبلی
3. مسألة فی الکنائس، اثر ابن تیمیه
4. کشف الدسائس فی ترمیم الکنائس، اثر تقی‌الدین سُبکی (درگذشته 756ق)
5. القول المتّبع فی احکام الکنائس والبِیَع، اثر ابن قطلوبغا (درگذشته 879ق)
6. نفیس النفائس فی تحری مسائل الکنائس، اثر ابن شکم دمشقی (درگذشته 893ق)
7. رسالة فی الکنائس المصریة، اثر محمد بن عبدالله تمرتاشی غزّی حنفی (درگذشته 1004ق)
8. درر النفائس فی شأن الکنائس، اثر قاضی بدرالدین محمد مصری مالکی (درگذشته 1008ق)
9. رسالة فی الکنائس بعد الاسلام، اثر محمد بن عباده عدوی
10. رسالة فی حکم احداث الکنائس، اثر ابوبکر توقاتی
11. رسالة فی منع الیهود والنصاری من احداث المعابد، اثر احمد بن عبدالحق
احتمالاً با جستجوی بیشتر، بتوان عناوین دیگری از این دست رسائل به دست آورد. چنانکه در لینک زیر نیز آثار و رساله‌هایی در همین موضوع معرفی شده که البته برخی از آنها، ظاهراً تألیفات نسبتاً جدیدی از نویسندگان وهّابی معاصر است: http://www.mktaba.org/vb/showthread.php?p=70337
فاضل ارجمند آقای سید مصطفی مطبعه‌چی اصفهانی نیز به طور شفاهی بنده را مطلع فرمود که (گویا با توجه به مسئله انتقال ارامنه به اصفهان و ساخت کلیساهایی برای آنان در دوره صفویه)، رساله‌هایی نیز در این دوره از سوی علمای شیعه نوشته شده است.
به نظر می‌رسد این گونه رسائل، عمدتاً در شهرها و مناطقی همچون بیت‌المقدس و قاهره که مسیحیان حضور قابل توجهی داشته‌اند، و گاه در پی اختلافات و درگیری‌هایی که بر سر ساخت یا بازسازی کلیساها یا دیرهایشان با مسلمانان رخ می‌داده است، نگاشته شده‌اند.
به عنوان مثال، با استناد به فهرست کتابخانه خالدیه (ص380)، رساله «حکم الکنائس للنصاری ببیت المقدس»، به دنبال فرو ریختن سقف کلیسای مهد مسیح در بیت لحم (در فلسطین) و تلاش مسیحیان برای بازسازی آن و موافقت پادشاه (عثمانی) با این کار، از سوی مؤلف که امام جماعت قبة الصخره (در بیت‌المقدس) بوده، در تأیید و تجویز فقهی فرمان پادشاه نوشته شده است.
موضوع رساله «قهر الملّه» نیز، با استناد به همین فهرست (ص381)، بررسی فقهی جواز یا عدم جواز تبدیل خانه‌ای در قاهره به یک دیر مسیحیان است که بعد از تبدیل آن به دیر، مسلمانان روی دیوارهای آن آیات قرآن مشاهده کرده بودند که نشان از پیشینه اسلامی آن داشت.
در متون و منابع تاریخی، گزارش‌های متعددی از تعامل حاکمان و جوامع مسلمان (چه مثبت یا منفی) در زمینه ساخت و ساز کلیساها در مناطقی که اقلیت‌های مسیحی وجود داشته‌اند، به چشم می‌خورد. به عنوان مثال، گزارش‌های تبدیل کلیساهایی به بناهای اسلامی در دوره الحاکم بأمر الله فاطمی، و یا گزارش مفصل مجیرالدین عُلیمی (درگذشته 928ق) در کتاب انس الجلیل بتاریخ القدس والخلیل درباره حادثه تخریب کلیسایی که مسیحیان روی قبر منسوب به حضرت داوود (ع) در شهر قدس ساخته بودند.
به‌هر حال مسأله تعامل مسلمانان با اقلیت‌های مسیحی در زمینه ساخت یا تخریب کلیساها و نیز رساله‌های تألیف شده در این زمینه، می‌تواند موضوع پژوهشی مناسبی برای پژوهشگر علاقه‌مند به چنین مباحثی باشد. البته نگارنده از اینکه غربیان و شرق‌شناسان چه میزان در این موضوع کار کرده‌اند، اطلاعی ندارد.
دوشنبه ۱۲ شهريور ۱۳۹۷ ساعت ۱۰:۰۶