چکیده: آثار منسوب به پیامبر اسلام (ص) از دیرباز مورد احترام عموم مسلمانان بوده است و بسیاری از این آثار امروزه در تعدادی از شهرها و مناطق جهان اسلام، از جمله موزه توپکاپی سرای استانبول، نگهداری میشود. از دوره عثمانی متأخر دعانامههای خطی مصوّری باقی مانده که در آنها، نمونههایی از آثار منسوب به پیامبر (ص)، تصویرپردازی شده است. در این نوشتار، ضمن معرفی مختصر برخی نسخههای خطی این دعانامهها در کتابخانهها و مراکز نسخ خطی غربی، به توصیف نگارهها و تصاویر آثار پیامبر (ص) در آنها پرداخته شده و تصاویری از آنها درج شده است. مهمترین آثار تصویرپردازی شده عبارتاند از: قدمگاه، پنجه و صندل پیامبر (ص) و نیز شمشیر ذوالفقار.
واژگان کلیدی: آثار پیامبر اسلام (ص)، دعانامههای مصوّر، نسخههای خطی، هنر اسلامی، دوره عثمانی، استانبول.
مقدمه
آثار منسوب به پیامبر اسلام (ص)، عمدتاً شامل لوازم و اشیای بهجای مانده از ایشان (نظیر خرقهها، صندلها، شمشیرها، و ...) تار ریشها و تار موها، و سایر اشیای منسوب به ایشان از قبیل قدمگاهها است. این گونه آثار از دیرباز تاکنون، در جایگاههای ویژهای در بناهای مذهبی مهم از قبیل مساجد جامع، خانقاهها، مقابر و زیارتگاههای مهم در تعدادی از شهرهای بزرگ جهان اسلام ـ به ویژه در شهر استانبول و سایر شهرهای بزرگ واقع در مناطق تحت نفوذ پادشاهان عثمانی و نیز در شبه قاره هند ـ نگهداری شده و برای مسلمانان تقدّس خاصی داشته است. 1
امروزه در موزه كاخ توپکاپی استانبول، مجموعه قابل توجهی از آثار و اشیای منسوب به پیامبر اسلام (ص) به نمایش گذاشته شده است. این آثار شامل بُرده (خرقه)، صندلها، قدح (كاسه چوبی بزرگ)، خاتم عقیق، چند تار ریش، قطعهای از دندان، كمان و چند شمشیر منسوب به آن حضرت است. 2 البته بررسی میزان اعتبار و صحّت تعلّق آثار فوق به حضرت رسول اكرم (ص) موضوعی است كه باید در پژوهشهای مستقلّ دیگری مورد بررسی قرار گیرد و از حوصله این نوشتار خارج است. اما در اینجا به این نكته اشاره میشود كه یكی از انگیزههای پادشاهان عثمانی از جمعآوری آثار منسوب به پیامبر اسلام (ص) و نگهداری آن در استانبول این بوده است كه خود را وارثان و خلفای آن حضرت (ص) جلوه دهند و در واقع از این طریق به دنبال مشروعیت بخشیدن به خلافت خود بودهاند.
به هر روی، وجود اینگونه آثار در كاخ توپكاپی ـ مهمترین كاخ پادشاهان عثمانی ـ و نیز در چند مسجد و مقبره دیگر شهر استانبول، بهانهای بوده است برای تصویرپردازی این آثار در نسخههای خطی دعانامههای مصوّر دوره عثمانی، كه موضوع نوشتار حاضر است.
دعانامههای مصوّر عثمانی
از دوره متأخر عثمانی، نسخههای خطی حاوی منتخب ادعیه و سور قرآن بهجا مانده است كه اصطلاحاً «دعانامه» نامیده میشود. موضوعات این مجموعهها شامل تعدادی از سورههای قرآن (عمدتاً سورههای كوتاهتر قرآن)، ادعیه قرآنی (آیات منتخب از یك سوره و یا تلفیق چند آیه از سورههای مختلف)، ادعیه غیر قرآنی عربی و حتی تركی، زیارتنامههای حضرت پیامبر (ص)، اسماء الله الحسنی و ... میباشد كه عناوین آنها در سرلوحهای فرعی نسخه نوشته شده است.
در تعدادی از این دعانامهها، صفحات چندی از نسخه به تصاویر، اشكال و نقوشی اختصاص داده شده كه زینتبخش نسخه است. موضوعات این تصاویر و اشكال، شامل خوشنویسی اسماء حسنای خداوند و اسم جلاله و نام حضرت محمد (ص) و صحابه موسوم به «عشره مبشّره» و حتی ائمه شیعه در میان دوایر تزئینی، نقش مهرهای انبیا، تصاویر و پلانهای هنری مسجد الحرام و مسجد النبی، و تصویرپردازی مفاهیم آسمانی نظیر مقام محمود، شجرة طوبی، لواء الحمد، سنجق و تبر شریف و ... است. بیشتر این تصاویر دارای زمینهای از نقوش گیاهی مذهّب است و در حواشی آن نیز آیات و عبارات دینی به چشم میخورد. البته تعداد صفحات مصوّر و نیز موضوع تصاویر در نسخههای مختلف متغیر است؛ به گونهای كه تعدادی از تصاویر در برخی نسخهها موجود و در نسخههای دیگری وجود ندارد.
یكی از موضوعات مهم و قابل توجه دعانامههای مصوّر عثمانی، تصویرپردازی آثار منسوب به پیامبر اسلام (ص) است و در بیشتر این نسخهها، چندین صفحه از بخش مصوّر نسخه، به نقاشیهای آثار و اشیای باقیمانده از حضرت رسول (ص)، نظیر قدم (جای پا)، پنجه (جای كف دست)، نعلین و ... اختصاص یافته است. عامل اصلی چنین اهتمام ویژهای، به طور طبیعی وجود تعداد قابل توجهی از آثار منسوب به آن حضرت در كاخ پادشاهان عثمانی و یا سایر مساجد و مقابر موجود در استانبول بوده است.
نسخههایی از این دعانامههای مصوّر، در تعدادی از مراكز نسخ خطی و موزههای غربی نگهداری میشود؛ كه از آن جمله میتوان به نسخه كتابخانه دولتی باواریا در مونیخ به شماره Cod.turc. 553 ، نسخه كتابخانه سلطنتی كپنهاگ به شماره Cod. Arab. Add. 57 ، نسخه كتابخانه ملی پاریس به شماره Arabe 6055 ، نسخه كتابخانه چستربیتی ایرلند به شماره T 463 3، نسخه موزه اشیای قدیمی مدیترانهای و شرق نزدیك در استكهلم سوئد 4، نسخه موزه هنر هاروارد 5، نسخه كتابخانه دانشگاه ییل 6، نسخه كتابخانه لیلی (Lilly Library) در دانشگاه ایندیانا 7، نسخه كتابخانه عمومی نیویورك به شماره Arab. ms. 22 و ...
خوشبختانه با توجه به راهاندازی پایگاههای اینترنتی حاوی تصاویر نسخ خطی و آرشیوهای دیجیتال از سوی كتابخانههای مختلف، امكان بررسی و رؤیت تصاویر تعدادی از نسخ فوق فراهم آمده است. در نوشتار حاضر، تصاویر برخی از نسخهها از جمله نسخه كتابخانه باواریا، كتابخانه كپنهاگ و كتابخانه پاریس به طور كامل بررسی و رؤیت شده؛ اما تصاویر برخی نسخههای دیگر به صورت محدود رؤیت شده است.
پیش از پرداختن به موضوع تصویرپردازی آثار پیامبر (ص) لازم به ذكر است كه تاریخ اینگونه دعانامههای مصوّر، به طور عمده از قرن سیزدهم هجری است. به عنوان مثال، نسخه شماره Cod. Arab. Add. 57 كتابخانه سلطنتی كپنهاگ در سال 1201 هـ به خط مصطفی الحافظ بِحِلمی، از تلامیذ موسی افندی، كتابت شده است. نسخه شماره Cod.turc. 553 کتابخانه دولتی باواریا نیز به دستور «دُزدِدیل»، از زنان حرمسرای سلطان عبدالمجید عثمانی، در سال 1261 هـ ق کتابت شده و کاتب نسخه، خود را حافظ حسن راشد، مدرّس دارالخلافه و از تلامیذ سید محمدطاهر افندی معرفی کرده است.
تصویر قدمگاه پیامبر (ص)
قدمگاهها یا نشانهای جای پای پیامبر (ص) بر روی سنگ، از مهمترین آثار منسوب به رسول اكرم (ص) است كه نمونههای مختلف آن، از گذشته تا كنون محل اهتمام مسلمانان بوده است. امروزه تعدادی از قدمگاههای پیامبر (ص) در مكانهای زیر قابل مشاهده است: صخره موجود در قبة الصخره در صحن مسجدالاقصی (كه گفته میشود نشان جای پیامبر (ص) در زمان معراج ایشان است)؛ مقبره سلطان قایتبای مملوكی (م 901 هـ) در قاهره؛ مقبره سید احمد بدوی در شهر طنطا در مصر؛ جامع كبیر (= مسجد جامع) محله «قَدَم» در جنوب دمشق؛ و مسجد كریمیه در شهر حلب. در تعدادی از شهرهای شبه قاره هند نیز چندین قدمگاه منسوب به پیامبر وجود دارد كه بر اساس باورهای محلی، بیشتر آنها از حجاز به این نقاط منتقل شده است. 8
در موزه توپكاپی شش سنگ حاوی جای پای پیامبر (ص) برروی سنگ نگهداری میشود. علاوه بر قدمگاههای موزه توپكاپی، سه قدمگاه دیگر نیز در مقبره ابوایوب انصاری و سلطان مصطفی سوم و سلطان عبدالحمید اول عثمانی در استانبول وجود دارد. یكی از سنگهای موجود در توپكاپی، حاوی نقش جای پای چپ پیامبر (ص) است كه از روی قدمگاه آن حضرت در مسجدالاقصی كپیبرداری شده و سایر سنگهای قدمگاه پیامبر (ص) در استانبول نیز از دیگر مناطق تحت نفوذ پادشاهان عثمانی آورده شده است. به عنوان مثال، یكی از این سنگها از طرابلس غرب ـ پایتخت لیبی ـ ، و سنگ قدمگاه موجود در مقبره سلطان عبدالحمید اول، از محله «قدم» در دمشق به درگاه عثمانی منتقل شده است. 9
تصویر جای پای راست پیامبر (ص) در دعانامههای مصوّر، یك صفحه كامل را به خود اختصاص داده است. این تصویر در نسخههای كتابخانه باواریا (برگ 205پ)، موزه هاروارد (برگ 92پ)، موزه استكهلم، دانشگاه ایندیانا (ص 214) و دانشگاه ییل رسم شده است. در بیشتر نسخهها، عبارت «هذا رسم قدیم شریف» در میان سرلوح بالای صفحه نگاشته شده است. در صفحه 219 نسخه كپنهاگ، در بالای تصویر سرلوح حاوی همین عبارت به چشم میخورد؛ اما تصویر قدم پیامبر (ص) رسم نشده و به جای آن زمینه صفحه با رنگ قهوهای پوشش یافته است. نسخه پاریس نیز فاقد صفحه حاوی تصویر قدم است.
در بیشتر نسخهها، زمینه قدم شریف مذهّب است؛ اما در نسخه موزه هاروارد، خاكستری رنگ است. در نسخههای مختلف، اطراف نشان قدم با نقوش اسلیمی تزئین یافته؛ و در داخل نشان قدم، بریدههایی از آیات قرآن و یا عبارات دعایی عربی و تركی كتابت شده است. در نسخه موزه استكهلم، در داخل نشان قدم، پس از دو سطر عبارت تركی، اسامی اصحاب كهف نگاشته شده؛ حال آنكه در نسخه كپنهاگ، صفحه ویژهای به اسامی اصحاب كهف اختصاص یافته است. در نسخه دانشگاه ایندیانا، صفحه حاوی تصویر مورد نظر، فاقد تزئیناتی همچون سرلوح و نقوش اسلیمی و نیز عبارات داخل نشان قدم است.
تصویر صندل پیامبر (ص)
صندلهای پیامبر (ص) كه اصطلاحاً به آنها نعلین یا نعال رسول خدا (ص) اطلاق میشود، در مقایسه با دیگر آثار منسوب به پیامبر (ص)، شاید بیشتر مورد توجه مسلمانان ـ به ویژه در مناطق عربی ـ قرار گرفته است و حتی تعدادی از علما و شخصیتهای اهل سنّت، درباره آن رسالهها و تألیفات مستقلی نگاشتهاند. مهمترین این تألیفات، فتح المتعال فی مدح النعال تألیف ابوالعباس مقّری (م 1041 هـ) ـ از علمای بزرگ مغرب در نیمه اول قرن یازدهم هجری و صاحب كتاب نفح الطیب من غصن الاندلس الرطیب ـ است. مقری در فتح المتعال به تفصیل به وصف صورتهای مختلف نعلین پیامبر (ص) و خواص و بركات و احادیث وارده درباره آن پرداخته و اشعار و قصاید بسیاری از اعلام اهل سنّت در مدح صندلهای پیامبر (ص) را گرد آورده است.
از صندلهای رسول خدا (ص)، چندین نمونه وجود داشته كه مشهورترین آن، لنگه چپ یكی از نعلین پیامبر (ص) در دارالحدیث اشرفیه در دمشق بوده است. این صندل از زمان ملك الاشرف موسی ایوبی (حكـ : 626-634 هـ) تا اوایل قرن نهم هجری در جایگاه مخصوصی در سمت چپ محراب دارالحدیث مزبور نگهداری میشد و در طول این مدت، بسیاری از اعلام اهل سنت آن را زیارت كرده و حتی در مدح آن اشعاری نیز سرودهاند. 10 یک لنگه راست نعلین پیامبر (ص) نیز در مدرسه دماغیه دمشق نگهداری میشد. از زمان حمله تیمور لنگ به دمشق در سال 803 هجری، از این دو اثر نشانی به دست نیامد و گویا او آنها را با خود به جای دیگری منتقل كرد. 11 همچنین صندل دیگری منسوب به پیامبر (ص)، نزد یكی از خاندانهای سادات در شهر فاس در مغرب نگهداری میشده است. 12 در ضمن مطالب موجود درباره شهر اردبیل و بقعه شیخ صفیالدین اردبیلی كه در دوره قاجار به حاشیه چاپ سنگی صفوة الصفای ابن بزّاز اردبیلی افزوده شده، نیز آمده است كه «یكتای نعلین از نعال شریفه حضرت نبوی ـ صلی الله علیه و آله ـ زینتافزای بقعه متبركه است». 13
امروزه در بخش «امانات مقدّسه» در موزه توپكاپیسرای استانبول، سه لنگه صندل منسوب به پیامبر (ص) نگهداری میشود. این صندلها، در دوره عثمانی به نام «نعل سعادت» شناخته میشدند. 14 در مسجد پادشاهی لاهور نیز صندلهای دیگری منسوب به پیامبر (ص) نگهداری میشود كه سرقت یكی از آنها در سال 2002 میلادی، خشم جامعه اهل سنت پاكستان را برانگیخت.
در بسیاری از نسخههای خطی آثار تألیف شده درباره نعلین پیامبر (ص) (از جمله فتح المتعال) و نیز در تعدادی از نسخ خطی مرتبط با حضرت رسول (ص) و زیارت ایشان (نظیر دلائل الخیراتِ جزولی، فتوح الحرمینِ محیی لاری و ...)، صورتهای مختلفی از صندلهای آن حضرت رسم شده است.
در دعانامههای مصوّر عثمانی، تصویر صندل پیامبر (ص) یك صفحه كامل را ـ عمدتاً در صفحه روبهروی تصویر قدم ـ به خود اختصاص داده است. این تصویر در نسخههای كتابخانه باواریا (برگ 206ر)، موزه هاروارد (برگ 93ر)، موزه استكهلم، دانشگاه ایندیانا (ص 215) و دانشگاه ییل رسم شده است. در بیشتر نسخهها، عبارت «هذا رسم نعلین شریف» در میان سرلوح بالای صفحه نگاشته شده است. در صفحه 220 نسخه كپنهاگ، اثر مبهمی از نشان نعلین به سختی قابل تشخیص است و تنها دوال صندل به وضوح رسم شده است. نسخه پاریس نیز فاقد صفحه حاوی تصویر نعلین است.
در بیشتر نسخهها، زمینه صندل مذهّب و در نسخه موزه هاروارد، خاكستری رنگ است. دوال صندل در نسخههای مختلف با رنگهای متفاوت رنگآمیزی شده است. در بیشتر نسخهها اطراف صندل با نقوش اسلیمی تزئین یافته و در داخل نشان صندل، بریدههایی از آیات قرآن و یا عبارات دعایی عربی و تركی كتابت شده است. در نسخه موزه هنر هاروارد، عبارت داخل نشان صندل، جمله دعایی «اعوذ بكلمات الله التامات كلها من شر ما خلق» است. صفحه حاوی تصویر نعلین شریف در نسخه دانشگاه ایندیانا نیز فاقد تزئیناتی همچون سرلوح و نقوش اسلیمی و نیز عبارات داخل نشان صندل است.
تصویر پنجه پیامبر (ص)
برخلاف قدمگاههای پیامبر (ص) كه نمونههای فراوانی از آن وجود داشته، از جای پنجه یا كف دست پیامبر (ص)، نمونههای بسیاری شناخته نشده است. گفته شده در مسجد غمامه در مدینه منوّره، یک اثر كف دست پیامبر (ص) وجود داشته است. 15 پنجهگاه دیگری نیز برروی یک سنگ در مسجد بانقوسا در شهر حلب وجود دارد كه بر اساس یك داستان محلی، از مدینه به اینجا انتقال یافته و البته اثر كف دست برروی آن، چندان واضح نیست.
در بیشتر دعانامههای مصوّر، یک صفحه كامل به تصویر پنجه پیامبر (ص) اختصاص یافته و با عبارت «هذا پنجه رسول الله» در سرلوح بالای صفحه مشخص شده است. در نسخههای كتابخانه باواریا (برگ 204پ) و موزه هاروارد (برگ 81پ)، تصویر پنجه راست پیامبر (ص)، اما در نسخه دانشگاه ایندیانا (ص 210)، تصویر پنجه چپ پیامبر (ص) رسم شده است. در صفحه 217 نسخه كپنهاگ، همانند تصویر قدم پیامبر (ص)، به جای تصویر پنجه رسول خدا (ص)، زمینه قهوهای رنگ صفحه به چشم میخورد. نسخه پاریس نیز فاقد صفحه حاوی تصویر پنجه است.
در نسخههای كتابخانه مونیخ و دانشگاه ایندیانا، نشان پنجه مذهّب و در نسخه موزه هاروارد خاكستری رنگ است. در محل انگشتها و بر كف دست نیز عبارات دینی اسلامی كتابت شده است. به عنوان مثال، در نسخه مونیخ، در انگشت شست: آیه «بسمله»، در انگشت اشاره: «لا اله الا الله محمد رسول الله»، در انگشت میانه: «لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار»، در انگشت حلقه: «لا اله الا الله الملك الحقّ المبین» و در انگشت كوچک: «محمد رسول الله صادق الوعد الامین» نگاشته شده است. در محل كف دست نیز دو عبارت «سبحان الله وبحمده» و «سبحان الله العظیم» به چشم میخورد. در دو نسخه مونیخ و ایندیانا، اطراف نشان پنجه با نقوش اسلیمی تزئین یافته و در نسخه مونیخ، زمینه اصلی به رنگ سبز، رنگآمیزی شده است.
تصویر ذوالفقار
ذوالفقار شمشیر مشهور امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (ع) است كه درباره اصل و منشأ آن، روایات متعدّدی وجود دارد. مشهور آن است كه صاحب این شمشیر، عاصِ بن منبّه بود كه در جنگ با مسلمانان در غزوه بدر به قتل رسید و شمشیر او جزو غنیمتهای جنگی به پیامبر (ص) رسید و ایشان نیز در غزوه احد آن را به امام علی (ع) بخشید. اما بر اساس برخی روایات شیعه، ذوالفقار شمشیری آسمانی است كه جبرئیل برای پیامبر (ص) آورد و ایشان آن را به امام علی (ع) داد و پس از ایشان به سایر ائمه (ع) رسید. 16
در موزه كاخ توپكاپی، یك شمشیر منسوب به امام علی (ع) نگهداری میشود كه البته یك سر است و در استانبول یا مكان دیگری، گزارشی از محل نگهداری شمشیر ذوالفقار نرسیده است. با این حال، در بیشتر دعانامههای مصوّر عثمانی، این شمشیر در ضمن آثار پیامبر اسلام (ص) تصویرپردازی شده و یك صفحه كامل (در برخی نسخهها روبهروی تصویر پنجه پیامبر) به آن اختصاص یافته است. تصویر آن در نسخههای كتابخانه باواریا در مونیخ (برگ 205ر)، كتابخانه سلطنتی كپنهاگ (ص 218)، موزه هاروارد (برگ 92ر)، دانشگاه ایندیانا (ص 208) و دانشگاه ییل، قابل رؤیت است و در سرلوح بالای صفحه با عنوان «هذا ذوالفقار علی» معرفی شده است. شمشیر ذوالفقار، بر اساس تصوّر رایج در میان مسلمانان از دیرباز تا كنون، به شكل دو سر رسم شده است. در دو نسخه مونیخ و موزه هاروارد، در قسمت بدنه شمشیر عبارات دینی نوشته شده است.
در بیشتر نسخهها، نقوش اسلیمی در طرفین شمشیر زینتبخش این صفحه است و در پایین صفحه در میان دو سر شمشیر، عبارت «آمنت بالله و ملائكته و كتبه و رسله و الیوم الآخر و بالقدر خیره و شرّه من الله» به چشم میخورد. در نسخه مونیخ، زمینه تصویر در اطراف نقش شمشیر، سبز رنگ و در طرفین قبضه شمشیر، چهار دایره حاوی اسامی ملائكه مقرّبین رسم شده است. در همه نسخههای بررسی شده، در طرفین تصویر چهار قاب رسم شده كه درون آنها، چهار مصرع از یك رباعی عربی بدین شرح نگاشته شده است:
تصویر سایر اشیای بهجا مانده پیامبر (ص)
علاوه بر آثار مورد اشاره، آثار نبوی دیگری نیز در دعانامههای مصوّر عثمانی تصویرپردازی شده كه صفحه مستقلی به آنها اختصاص نیافته و تعدادی از آنها در یك صفحه با عنوان «مخلّفات رسول الله» و یا در كنار موضوعات دیگری رسم شده است. این آثار عبارتاند از: خرقه، سجّاده، حصیر، عصا، تسبیح، شانه، مسواک، ابریق و لگن.
در خصوص خرقههای پیامبر اسلام (ص)، لازم به ذكر است كه امروزه لااقل سه خرقه منسوب به آن حضرت در سه جایگاه مختلف نگهداری میشود. نخستینِ آنها، خرقه یا بُردهای است كه گفته میشود رسول خدا (ص) به كعب بن زهیر اهدا نموده است و امروزه از مهمترین آثار منسوب به پیامبر (ص) در موزه كاخ توپكاپی به شمار میآید. این برده ـ به طول 124 سانتیمتر ـ در داخل صندوق طلایی نفیسی نگهداری میشود كه درون یك ضریح مربع مشبّك نقرهای در حجره مخصوص قرار داده شده است. جنس آن از بیرون از پشم سیاه رنگ و از داخل نیز از پارچهای از پشم خاكستری رنگ است. بخش كوچكی از نیمه راست آن و نیز آستین راست آن از بین رفته است. 17
در مسجد خرقه شریف (Hırka-i Şerif Camii) در استانبول نیز خرقهای كه گفته میشود از پیامبر (ص) به اویس قرنی رسیده، نگهداری میشود و همه ساله در ماه رمضان در معرض بازدید عموم مردم قرار میگیرد. همچنین در زیارتگاه خرقه رسول (ص) در شهر قندهار افغانستان خرقه دیگری وجود دارد كه بر اساس باورهای مردمی، همان خرقهای است كه از پیامبر (ص) به اویس قرنی رسیده و در تواریخ مختلف، به دست صالحان و یا پادشاهان از شهری به شهر دیگری منتقل شده تا اینكه سرانجام در آخرین جابهجایی خود، به دستور احمد شاه درّانی (م 1186 هـ)، در سال 1181 هـ از شهر فیضآباد بدخشان به جایگاه كنونی در قندهار منتقل شده است. 18
در میان نسخههایی كه نگارنده تصویر كامل آنها را در اختیار دارد، خرقه پیامبر (ص) در دو نسخه كتابخانه دولتی باواریا در مونیخ (برگ 207ر) و نسخه كتابخانه سلطنتی كپنهاگ (ص 226) تصویرپردازی شده است. در نسخه اول به عنوان خرقه شریف و در نسخه دوم به عنوان خرقه سعادت معرفی شده است. خرقه پیامبر (ص) در هر دو نسخه سبز رنگ و داخل آن نیز قرمز یا سرخ رنگ است. اما این دو تصویر اختلافاتی نیز با یكدیگر دارند. از جمله آنكه آستینهای خرقه در تصویر نسخه مونیخ به طرز قابل ملاحظهای كوتاهتر از تصویر نسخة كپنهاگ است.
عصای پیامبر (ص) از دیگر آثار تصویرپردازی شده در دعانامههای مصوّر است. شایان ذكر است در منابع تاریخی به وجود عصاهایی منسوب به پیامبر (ص)، از جمله نزد خلفای عباسی در بغداد، و در مدینه منوّره در دورههای متأخر اشاره شده است. در موزه توپكاپی نیز یك عصای چوبی منسوب به پیامبر (ص) وجود دارد كه طول آن 148 سانتیمتر و طرفین آن دارای دو پوشش نقرهای است و به گفته حلمی ایدین، نقوش و كتیبههای بهكار رفته در آن نشان میدهد تاریخ آن از قرن 16 میلادی بوده و نمیتواند عصای پیامبر (ص) باشد؛ اما ظاهراً از شاخه یكی از درختهای موجود در صحن مسجد النبی در مدینه منوّره تهیه شده است. 19
در نسخه باواریا، در كنار تصاویر سایر آثار منسوب به پیامبر (ص) (برگ 206پ)، عصای پیامبر (ص) با عنوان «عصاء شریف» تصویرپردازی شده كه البته با تصویری كه حلمی ایدین در كتاب خود از عصای موجود در توپكاپی منتشر كرده، اختلافاتی دارد.
در خصوص سایر آثار تصویرپردازی شده در دعانامههای مصوّر، شامل: سجّاده، حصیر، تسبیح، شانه، مسواك، ابریق و لگن، باید گفت كه اَیدین حلمی در كتاب خود به وجود این آثار در موزه توپكاپی هیچ گونه اشارهای نكرده است. حال آنكه اولیا چلبی در سفرنامه خود، وجود تعدادی از آنها را (از جمله تسبیح و ابریق) در میان آثاری كه سلطان سلیم عثمانی با تصرّف كشتی قانصوه غوری ـ پادشاه مملوكی ـ در اسكندریه به دست آورد و با خود به استانبول منتقل كرد، گزارش داده است. 20
تصاویر «سجاده شریف» و «حصیر شریف»، در صفحه «مخلّفات رسول الله» در نسخه مونیخ (برگ 206پ) و در صفحه تصویر «عصای موسی» در نسخه كتابخانه كپنهاگ (ص 234) و در صفحه «مخلّفات شریف» در نسخه كتابخانه عمومی نیویورک قابل مشاهده است.
«تسبیح شریف» و «مسواک شریف»، در صفحات حاوی تصاویر «مخلّفات» (اشیای بهجا مانده) پیامبر (ص) در نسخه مونیخ (برگ 206پ و 207ر) و نسخه نیویورك و نسخه كپنهاگ (به ترتیب در صفحات 226 و 225) و در صفحه تصویر «لواء الحمد» در دو نسخه كتابخانه ملی پاریس (72پ) و كتابخانه چستربیتی ایرلند (96پ) تصویرپردازی شده است.
از شانه پیامبر (ص) تصاویری در نسخه كپنهاگ (ص 226) با عنوان «طراق شریف» و نیز در نسخه كتابخانه نیویورک موجود است.
«ابریق شریف» و «لگن شریف» نیز در صفحه «مخلّفات رسول» در دو نسخه مونیخ (برگ 207ر) و كپنهاگ (ص 226) تصویرپردازی شده است.
واژگان کلیدی: آثار پیامبر اسلام (ص)، دعانامههای مصوّر، نسخههای خطی، هنر اسلامی، دوره عثمانی، استانبول.
مقدمه
آثار منسوب به پیامبر اسلام (ص)، عمدتاً شامل لوازم و اشیای بهجای مانده از ایشان (نظیر خرقهها، صندلها، شمشیرها، و ...) تار ریشها و تار موها، و سایر اشیای منسوب به ایشان از قبیل قدمگاهها است. این گونه آثار از دیرباز تاکنون، در جایگاههای ویژهای در بناهای مذهبی مهم از قبیل مساجد جامع، خانقاهها، مقابر و زیارتگاههای مهم در تعدادی از شهرهای بزرگ جهان اسلام ـ به ویژه در شهر استانبول و سایر شهرهای بزرگ واقع در مناطق تحت نفوذ پادشاهان عثمانی و نیز در شبه قاره هند ـ نگهداری شده و برای مسلمانان تقدّس خاصی داشته است. 1
یکی از مفصلترین تحقیقات در زمینه آثار و تار موهای منتسب به پیامبر (ص) را احمد تیمور باشا پژوهشگر فقید مصری انجام داده است. بنگرید به اثر وی: الآثار النبویة، القاهرة: مكتبة دار الكتاب العربی، چاپ 1، 1951م؛ برای آگاهی درباره تار موهای منسوب به پیامبر (ص) در ایران، بنگرید: خامهیار، احمد، «آثار منتسب به پیامبر خدا (ص) در ایران»، پیام بهارستان، دوره 2، شماره 15، بهار 1391، صص 628-633.
امروزه در موزه كاخ توپکاپی استانبول، مجموعه قابل توجهی از آثار و اشیای منسوب به پیامبر اسلام (ص) به نمایش گذاشته شده است. این آثار شامل بُرده (خرقه)، صندلها، قدح (كاسه چوبی بزرگ)، خاتم عقیق، چند تار ریش، قطعهای از دندان، كمان و چند شمشیر منسوب به آن حضرت است. 2
برای آگاهی درباره آثار و اشیای منسوب به پیامبر (ص) در موزه توپكاپی سرای استانبول، نک: اَیدین، حلمی، آثار الرسول فی جناح الامانات المقدسة فی متحف قصر طوب قابی بإسطنبول، ترجمه به عربی: محمد صواش، استانبول: دار النیل، 2006؛ و نیز نک: تیمور باشا، احمد، همان، صص 78-79.
به هر روی، وجود اینگونه آثار در كاخ توپكاپی ـ مهمترین كاخ پادشاهان عثمانی ـ و نیز در چند مسجد و مقبره دیگر شهر استانبول، بهانهای بوده است برای تصویرپردازی این آثار در نسخههای خطی دعانامههای مصوّر دوره عثمانی، كه موضوع نوشتار حاضر است.
دعانامههای مصوّر عثمانی
از دوره متأخر عثمانی، نسخههای خطی حاوی منتخب ادعیه و سور قرآن بهجا مانده است كه اصطلاحاً «دعانامه» نامیده میشود. موضوعات این مجموعهها شامل تعدادی از سورههای قرآن (عمدتاً سورههای كوتاهتر قرآن)، ادعیه قرآنی (آیات منتخب از یك سوره و یا تلفیق چند آیه از سورههای مختلف)، ادعیه غیر قرآنی عربی و حتی تركی، زیارتنامههای حضرت پیامبر (ص)، اسماء الله الحسنی و ... میباشد كه عناوین آنها در سرلوحهای فرعی نسخه نوشته شده است.
در تعدادی از این دعانامهها، صفحات چندی از نسخه به تصاویر، اشكال و نقوشی اختصاص داده شده كه زینتبخش نسخه است. موضوعات این تصاویر و اشكال، شامل خوشنویسی اسماء حسنای خداوند و اسم جلاله و نام حضرت محمد (ص) و صحابه موسوم به «عشره مبشّره» و حتی ائمه شیعه در میان دوایر تزئینی، نقش مهرهای انبیا، تصاویر و پلانهای هنری مسجد الحرام و مسجد النبی، و تصویرپردازی مفاهیم آسمانی نظیر مقام محمود، شجرة طوبی، لواء الحمد، سنجق و تبر شریف و ... است. بیشتر این تصاویر دارای زمینهای از نقوش گیاهی مذهّب است و در حواشی آن نیز آیات و عبارات دینی به چشم میخورد. البته تعداد صفحات مصوّر و نیز موضوع تصاویر در نسخههای مختلف متغیر است؛ به گونهای كه تعدادی از تصاویر در برخی نسخهها موجود و در نسخههای دیگری وجود ندارد.
یكی از موضوعات مهم و قابل توجه دعانامههای مصوّر عثمانی، تصویرپردازی آثار منسوب به پیامبر اسلام (ص) است و در بیشتر این نسخهها، چندین صفحه از بخش مصوّر نسخه، به نقاشیهای آثار و اشیای باقیمانده از حضرت رسول (ص)، نظیر قدم (جای پا)، پنجه (جای كف دست)، نعلین و ... اختصاص یافته است. عامل اصلی چنین اهتمام ویژهای، به طور طبیعی وجود تعداد قابل توجهی از آثار منسوب به آن حضرت در كاخ پادشاهان عثمانی و یا سایر مساجد و مقابر موجود در استانبول بوده است.
نسخههایی از این دعانامههای مصوّر، در تعدادی از مراكز نسخ خطی و موزههای غربی نگهداری میشود؛ كه از آن جمله میتوان به نسخه كتابخانه دولتی باواریا در مونیخ به شماره Cod.turc. 553 ، نسخه كتابخانه سلطنتی كپنهاگ به شماره Cod. Arab. Add. 57 ، نسخه كتابخانه ملی پاریس به شماره Arabe 6055 ، نسخه كتابخانه چستربیتی ایرلند به شماره T 463 3
Wright, Elaine, Islam: Faith, Art, Culture: Manuscripts of the Chester Beaty Library, London, Scala Publishers Ltd, 2009, p. 157.
http://www.discoverislamicart.org/pc_item.php?id=object;ISL;se;Mus01;9;en
http://www.harvardartmuseums.org/art/324672
http://www.library.yale.edu/neareast/exhibitions/exhibit20071.html
http://www.iub.edu/~iuam/online_modules/islamic_book_arts/explore/illustrated_prayer_book/index.html
خوشبختانه با توجه به راهاندازی پایگاههای اینترنتی حاوی تصاویر نسخ خطی و آرشیوهای دیجیتال از سوی كتابخانههای مختلف، امكان بررسی و رؤیت تصاویر تعدادی از نسخ فوق فراهم آمده است. در نوشتار حاضر، تصاویر برخی از نسخهها از جمله نسخه كتابخانه باواریا، كتابخانه كپنهاگ و كتابخانه پاریس به طور كامل بررسی و رؤیت شده؛ اما تصاویر برخی نسخههای دیگر به صورت محدود رؤیت شده است.
پیش از پرداختن به موضوع تصویرپردازی آثار پیامبر (ص) لازم به ذكر است كه تاریخ اینگونه دعانامههای مصوّر، به طور عمده از قرن سیزدهم هجری است. به عنوان مثال، نسخه شماره Cod. Arab. Add. 57 كتابخانه سلطنتی كپنهاگ در سال 1201 هـ به خط مصطفی الحافظ بِحِلمی، از تلامیذ موسی افندی، كتابت شده است. نسخه شماره Cod.turc. 553 کتابخانه دولتی باواریا نیز به دستور «دُزدِدیل»، از زنان حرمسرای سلطان عبدالمجید عثمانی، در سال 1261 هـ ق کتابت شده و کاتب نسخه، خود را حافظ حسن راشد، مدرّس دارالخلافه و از تلامیذ سید محمدطاهر افندی معرفی کرده است.
تصویر قدمگاه پیامبر (ص)
قدمگاهها یا نشانهای جای پای پیامبر (ص) بر روی سنگ، از مهمترین آثار منسوب به رسول اكرم (ص) است كه نمونههای مختلف آن، از گذشته تا كنون محل اهتمام مسلمانان بوده است. امروزه تعدادی از قدمگاههای پیامبر (ص) در مكانهای زیر قابل مشاهده است: صخره موجود در قبة الصخره در صحن مسجدالاقصی (كه گفته میشود نشان جای پیامبر (ص) در زمان معراج ایشان است)؛ مقبره سلطان قایتبای مملوكی (م 901 هـ) در قاهره؛ مقبره سید احمد بدوی در شهر طنطا در مصر؛ جامع كبیر (= مسجد جامع) محله «قَدَم» در جنوب دمشق؛ و مسجد كریمیه در شهر حلب. در تعدادی از شهرهای شبه قاره هند نیز چندین قدمگاه منسوب به پیامبر وجود دارد كه بر اساس باورهای محلی، بیشتر آنها از حجاز به این نقاط منتقل شده است. 8
برای آگاهی بیشتر درباره قدمگاههای پیامبر اسلام (ص) در هند و بنگلادش، بنگرید: Hasan, Perween, "The Footprint of the Prophet", Muqarnas, volume X, 1993, pp. 335-343. . در رسالهای موسوم به قدمیه، داستان انتقال یكی از این سنگها از مكه مكرمه به هند شرح داده شده است. ر.ك: فیضی، ابوالفیض بن مبارك، «رساله قدمیه»، تصحیح: رسول جعفریان، میقات حج، ش 63، بهار 1387، صص 30-43.
در موزه توپكاپی شش سنگ حاوی جای پای پیامبر (ص) برروی سنگ نگهداری میشود. علاوه بر قدمگاههای موزه توپكاپی، سه قدمگاه دیگر نیز در مقبره ابوایوب انصاری و سلطان مصطفی سوم و سلطان عبدالحمید اول عثمانی در استانبول وجود دارد. یكی از سنگهای موجود در توپكاپی، حاوی نقش جای پای چپ پیامبر (ص) است كه از روی قدمگاه آن حضرت در مسجدالاقصی كپیبرداری شده و سایر سنگهای قدمگاه پیامبر (ص) در استانبول نیز از دیگر مناطق تحت نفوذ پادشاهان عثمانی آورده شده است. به عنوان مثال، یكی از این سنگها از طرابلس غرب ـ پایتخت لیبی ـ ، و سنگ قدمگاه موجود در مقبره سلطان عبدالحمید اول، از محله «قدم» در دمشق به درگاه عثمانی منتقل شده است. 9
اَیدین، حلمی، همان، صص 118-124.
تصویر جای پای راست پیامبر (ص) در دعانامههای مصوّر، یك صفحه كامل را به خود اختصاص داده است. این تصویر در نسخههای كتابخانه باواریا (برگ 205پ)، موزه هاروارد (برگ 92پ)، موزه استكهلم، دانشگاه ایندیانا (ص 214) و دانشگاه ییل رسم شده است. در بیشتر نسخهها، عبارت «هذا رسم قدیم شریف» در میان سرلوح بالای صفحه نگاشته شده است. در صفحه 219 نسخه كپنهاگ، در بالای تصویر سرلوح حاوی همین عبارت به چشم میخورد؛ اما تصویر قدم پیامبر (ص) رسم نشده و به جای آن زمینه صفحه با رنگ قهوهای پوشش یافته است. نسخه پاریس نیز فاقد صفحه حاوی تصویر قدم است.
در بیشتر نسخهها، زمینه قدم شریف مذهّب است؛ اما در نسخه موزه هاروارد، خاكستری رنگ است. در نسخههای مختلف، اطراف نشان قدم با نقوش اسلیمی تزئین یافته؛ و در داخل نشان قدم، بریدههایی از آیات قرآن و یا عبارات دعایی عربی و تركی كتابت شده است. در نسخه موزه استكهلم، در داخل نشان قدم، پس از دو سطر عبارت تركی، اسامی اصحاب كهف نگاشته شده؛ حال آنكه در نسخه كپنهاگ، صفحه ویژهای به اسامی اصحاب كهف اختصاص یافته است. در نسخه دانشگاه ایندیانا، صفحه حاوی تصویر مورد نظر، فاقد تزئیناتی همچون سرلوح و نقوش اسلیمی و نیز عبارات داخل نشان قدم است.
تصویر صندل پیامبر (ص)
صندلهای پیامبر (ص) كه اصطلاحاً به آنها نعلین یا نعال رسول خدا (ص) اطلاق میشود، در مقایسه با دیگر آثار منسوب به پیامبر (ص)، شاید بیشتر مورد توجه مسلمانان ـ به ویژه در مناطق عربی ـ قرار گرفته است و حتی تعدادی از علما و شخصیتهای اهل سنّت، درباره آن رسالهها و تألیفات مستقلی نگاشتهاند. مهمترین این تألیفات، فتح المتعال فی مدح النعال تألیف ابوالعباس مقّری (م 1041 هـ) ـ از علمای بزرگ مغرب در نیمه اول قرن یازدهم هجری و صاحب كتاب نفح الطیب من غصن الاندلس الرطیب ـ است. مقری در فتح المتعال به تفصیل به وصف صورتهای مختلف نعلین پیامبر (ص) و خواص و بركات و احادیث وارده درباره آن پرداخته و اشعار و قصاید بسیاری از اعلام اهل سنّت در مدح صندلهای پیامبر (ص) را گرد آورده است.
از صندلهای رسول خدا (ص)، چندین نمونه وجود داشته كه مشهورترین آن، لنگه چپ یكی از نعلین پیامبر (ص) در دارالحدیث اشرفیه در دمشق بوده است. این صندل از زمان ملك الاشرف موسی ایوبی (حكـ : 626-634 هـ) تا اوایل قرن نهم هجری در جایگاه مخصوصی در سمت چپ محراب دارالحدیث مزبور نگهداری میشد و در طول این مدت، بسیاری از اعلام اهل سنت آن را زیارت كرده و حتی در مدح آن اشعاری نیز سرودهاند. 10
درباره این صندل پیامبر (ص) بنگرید: المقری، ابوالعباس احمد بن محمد تلمسانی، فتح المتعال فی مدح النعال، قاهره: دار القاضی عیاض، چاپ 1، 1417 هـ / 1997 م، صص 513-524؛ تیمور باشا، احمد، همان، صص 110-118.
النعیمی، عبدالقادر بن محمد، الدارس فی تاریخ المدارس، تحقیق: جعفر الحسنی، [قاهره:] مكتبة الثقافة الدینیة، 1988 م، ج 1، ص 237.
درباره این صندل پیامبر (ص) بنگرید: تیمور باشا، احمد، همان، صص 120-125.
ابن بزّاز اردبیلی، درویش توكّلی، صفوة الصفا، تصحیح: غلامرضا طباطبایی مجد، [تبریز:] مصحّح، چاپ 1، 1373، ص 1256.
امروزه در بخش «امانات مقدّسه» در موزه توپكاپیسرای استانبول، سه لنگه صندل منسوب به پیامبر (ص) نگهداری میشود. این صندلها، در دوره عثمانی به نام «نعل سعادت» شناخته میشدند. 14
ر.ک: اَیدین، حلمی، همان، صص 126-129.
در بسیاری از نسخههای خطی آثار تألیف شده درباره نعلین پیامبر (ص) (از جمله فتح المتعال) و نیز در تعدادی از نسخ خطی مرتبط با حضرت رسول (ص) و زیارت ایشان (نظیر دلائل الخیراتِ جزولی، فتوح الحرمینِ محیی لاری و ...)، صورتهای مختلفی از صندلهای آن حضرت رسم شده است.
در دعانامههای مصوّر عثمانی، تصویر صندل پیامبر (ص) یك صفحه كامل را ـ عمدتاً در صفحه روبهروی تصویر قدم ـ به خود اختصاص داده است. این تصویر در نسخههای كتابخانه باواریا (برگ 206ر)، موزه هاروارد (برگ 93ر)، موزه استكهلم، دانشگاه ایندیانا (ص 215) و دانشگاه ییل رسم شده است. در بیشتر نسخهها، عبارت «هذا رسم نعلین شریف» در میان سرلوح بالای صفحه نگاشته شده است. در صفحه 220 نسخه كپنهاگ، اثر مبهمی از نشان نعلین به سختی قابل تشخیص است و تنها دوال صندل به وضوح رسم شده است. نسخه پاریس نیز فاقد صفحه حاوی تصویر نعلین است.
در بیشتر نسخهها، زمینه صندل مذهّب و در نسخه موزه هاروارد، خاكستری رنگ است. دوال صندل در نسخههای مختلف با رنگهای متفاوت رنگآمیزی شده است. در بیشتر نسخهها اطراف صندل با نقوش اسلیمی تزئین یافته و در داخل نشان صندل، بریدههایی از آیات قرآن و یا عبارات دعایی عربی و تركی كتابت شده است. در نسخه موزه هنر هاروارد، عبارت داخل نشان صندل، جمله دعایی «اعوذ بكلمات الله التامات كلها من شر ما خلق» است. صفحه حاوی تصویر نعلین شریف در نسخه دانشگاه ایندیانا نیز فاقد تزئیناتی همچون سرلوح و نقوش اسلیمی و نیز عبارات داخل نشان صندل است.
تصویر پنجه پیامبر (ص)
برخلاف قدمگاههای پیامبر (ص) كه نمونههای فراوانی از آن وجود داشته، از جای پنجه یا كف دست پیامبر (ص)، نمونههای بسیاری شناخته نشده است. گفته شده در مسجد غمامه در مدینه منوّره، یک اثر كف دست پیامبر (ص) وجود داشته است. 15
تیمور باشا، احمد، همان، ص 60.
در بیشتر دعانامههای مصوّر، یک صفحه كامل به تصویر پنجه پیامبر (ص) اختصاص یافته و با عبارت «هذا پنجه رسول الله» در سرلوح بالای صفحه مشخص شده است. در نسخههای كتابخانه باواریا (برگ 204پ) و موزه هاروارد (برگ 81پ)، تصویر پنجه راست پیامبر (ص)، اما در نسخه دانشگاه ایندیانا (ص 210)، تصویر پنجه چپ پیامبر (ص) رسم شده است. در صفحه 217 نسخه كپنهاگ، همانند تصویر قدم پیامبر (ص)، به جای تصویر پنجه رسول خدا (ص)، زمینه قهوهای رنگ صفحه به چشم میخورد. نسخه پاریس نیز فاقد صفحه حاوی تصویر پنجه است.
در نسخههای كتابخانه مونیخ و دانشگاه ایندیانا، نشان پنجه مذهّب و در نسخه موزه هاروارد خاكستری رنگ است. در محل انگشتها و بر كف دست نیز عبارات دینی اسلامی كتابت شده است. به عنوان مثال، در نسخه مونیخ، در انگشت شست: آیه «بسمله»، در انگشت اشاره: «لا اله الا الله محمد رسول الله»، در انگشت میانه: «لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار»، در انگشت حلقه: «لا اله الا الله الملك الحقّ المبین» و در انگشت كوچک: «محمد رسول الله صادق الوعد الامین» نگاشته شده است. در محل كف دست نیز دو عبارت «سبحان الله وبحمده» و «سبحان الله العظیم» به چشم میخورد. در دو نسخه مونیخ و ایندیانا، اطراف نشان پنجه با نقوش اسلیمی تزئین یافته و در نسخه مونیخ، زمینه اصلی به رنگ سبز، رنگآمیزی شده است.
تصویر ذوالفقار
ذوالفقار شمشیر مشهور امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (ع) است كه درباره اصل و منشأ آن، روایات متعدّدی وجود دارد. مشهور آن است كه صاحب این شمشیر، عاصِ بن منبّه بود كه در جنگ با مسلمانان در غزوه بدر به قتل رسید و شمشیر او جزو غنیمتهای جنگی به پیامبر (ص) رسید و ایشان نیز در غزوه احد آن را به امام علی (ع) بخشید. اما بر اساس برخی روایات شیعه، ذوالفقار شمشیری آسمانی است كه جبرئیل برای پیامبر (ص) آورد و ایشان آن را به امام علی (ع) داد و پس از ایشان به سایر ائمه (ع) رسید. 16
برای آگاهی بیشتر در این باره، بنگرید: خسروانی شریعتی، سید محمود، «ذوالفقار میراثی از پیامبران گذشته»، مشكوة، ش 44، پاییز 1373، صص 170-179؛ آیدنلو، سجّاد، «ذوالفقار، از تاریخ تا افسانه»، گوهر گویا، ش 3، پاییز 1386، صص 115-142.
در موزه كاخ توپكاپی، یك شمشیر منسوب به امام علی (ع) نگهداری میشود كه البته یك سر است و در استانبول یا مكان دیگری، گزارشی از محل نگهداری شمشیر ذوالفقار نرسیده است. با این حال، در بیشتر دعانامههای مصوّر عثمانی، این شمشیر در ضمن آثار پیامبر اسلام (ص) تصویرپردازی شده و یك صفحه كامل (در برخی نسخهها روبهروی تصویر پنجه پیامبر) به آن اختصاص یافته است. تصویر آن در نسخههای كتابخانه باواریا در مونیخ (برگ 205ر)، كتابخانه سلطنتی كپنهاگ (ص 218)، موزه هاروارد (برگ 92ر)، دانشگاه ایندیانا (ص 208) و دانشگاه ییل، قابل رؤیت است و در سرلوح بالای صفحه با عنوان «هذا ذوالفقار علی» معرفی شده است. شمشیر ذوالفقار، بر اساس تصوّر رایج در میان مسلمانان از دیرباز تا كنون، به شكل دو سر رسم شده است. در دو نسخه مونیخ و موزه هاروارد، در قسمت بدنه شمشیر عبارات دینی نوشته شده است.
در بیشتر نسخهها، نقوش اسلیمی در طرفین شمشیر زینتبخش این صفحه است و در پایین صفحه در میان دو سر شمشیر، عبارت «آمنت بالله و ملائكته و كتبه و رسله و الیوم الآخر و بالقدر خیره و شرّه من الله» به چشم میخورد. در نسخه مونیخ، زمینه تصویر در اطراف نقش شمشیر، سبز رنگ و در طرفین قبضه شمشیر، چهار دایره حاوی اسامی ملائكه مقرّبین رسم شده است. در همه نسخههای بررسی شده، در طرفین تصویر چهار قاب رسم شده كه درون آنها، چهار مصرع از یك رباعی عربی بدین شرح نگاشته شده است:
یا من لطیف لم یزل * الطف بنا فیما نزل
انت القوی نجّنا * عن قهرك یوم الحلل
انت القوی نجّنا * عن قهرك یوم الحلل
تصویر سایر اشیای بهجا مانده پیامبر (ص)
علاوه بر آثار مورد اشاره، آثار نبوی دیگری نیز در دعانامههای مصوّر عثمانی تصویرپردازی شده كه صفحه مستقلی به آنها اختصاص نیافته و تعدادی از آنها در یك صفحه با عنوان «مخلّفات رسول الله» و یا در كنار موضوعات دیگری رسم شده است. این آثار عبارتاند از: خرقه، سجّاده، حصیر، عصا، تسبیح، شانه، مسواک، ابریق و لگن.
در خصوص خرقههای پیامبر اسلام (ص)، لازم به ذكر است كه امروزه لااقل سه خرقه منسوب به آن حضرت در سه جایگاه مختلف نگهداری میشود. نخستینِ آنها، خرقه یا بُردهای است كه گفته میشود رسول خدا (ص) به كعب بن زهیر اهدا نموده است و امروزه از مهمترین آثار منسوب به پیامبر (ص) در موزه كاخ توپكاپی به شمار میآید. این برده ـ به طول 124 سانتیمتر ـ در داخل صندوق طلایی نفیسی نگهداری میشود كه درون یك ضریح مربع مشبّك نقرهای در حجره مخصوص قرار داده شده است. جنس آن از بیرون از پشم سیاه رنگ و از داخل نیز از پارچهای از پشم خاكستری رنگ است. بخش كوچكی از نیمه راست آن و نیز آستین راست آن از بین رفته است. 17
اَیدین، حلمی، همان، صص 24 و 54.
در مسجد خرقه شریف (Hırka-i Şerif Camii) در استانبول نیز خرقهای كه گفته میشود از پیامبر (ص) به اویس قرنی رسیده، نگهداری میشود و همه ساله در ماه رمضان در معرض بازدید عموم مردم قرار میگیرد. همچنین در زیارتگاه خرقه رسول (ص) در شهر قندهار افغانستان خرقه دیگری وجود دارد كه بر اساس باورهای مردمی، همان خرقهای است كه از پیامبر (ص) به اویس قرنی رسیده و در تواریخ مختلف، به دست صالحان و یا پادشاهان از شهری به شهر دیگری منتقل شده تا اینكه سرانجام در آخرین جابهجایی خود، به دستور احمد شاه درّانی (م 1186 هـ)، در سال 1181 هـ از شهر فیضآباد بدخشان به جایگاه كنونی در قندهار منتقل شده است. 18
درباره این خرقه و زیارتگاه آن، بنگرید: وکیلی فوفلزایی، عزیزالدین، تاریخ خرقه شریفه قندهار، پشاور: مرکز تعاون افغانستان (متا)، چاپ 2، 1380 ش / 1422 ق.
در میان نسخههایی كه نگارنده تصویر كامل آنها را در اختیار دارد، خرقه پیامبر (ص) در دو نسخه كتابخانه دولتی باواریا در مونیخ (برگ 207ر) و نسخه كتابخانه سلطنتی كپنهاگ (ص 226) تصویرپردازی شده است. در نسخه اول به عنوان خرقه شریف و در نسخه دوم به عنوان خرقه سعادت معرفی شده است. خرقه پیامبر (ص) در هر دو نسخه سبز رنگ و داخل آن نیز قرمز یا سرخ رنگ است. اما این دو تصویر اختلافاتی نیز با یكدیگر دارند. از جمله آنكه آستینهای خرقه در تصویر نسخه مونیخ به طرز قابل ملاحظهای كوتاهتر از تصویر نسخة كپنهاگ است.
عصای پیامبر (ص) از دیگر آثار تصویرپردازی شده در دعانامههای مصوّر است. شایان ذكر است در منابع تاریخی به وجود عصاهایی منسوب به پیامبر (ص)، از جمله نزد خلفای عباسی در بغداد، و در مدینه منوّره در دورههای متأخر اشاره شده است. در موزه توپكاپی نیز یك عصای چوبی منسوب به پیامبر (ص) وجود دارد كه طول آن 148 سانتیمتر و طرفین آن دارای دو پوشش نقرهای است و به گفته حلمی ایدین، نقوش و كتیبههای بهكار رفته در آن نشان میدهد تاریخ آن از قرن 16 میلادی بوده و نمیتواند عصای پیامبر (ص) باشد؛ اما ظاهراً از شاخه یكی از درختهای موجود در صحن مسجد النبی در مدینه منوّره تهیه شده است. 19
اَیدین، حلمی، همان، صص 143-144.
در نسخه باواریا، در كنار تصاویر سایر آثار منسوب به پیامبر (ص) (برگ 206پ)، عصای پیامبر (ص) با عنوان «عصاء شریف» تصویرپردازی شده كه البته با تصویری كه حلمی ایدین در كتاب خود از عصای موجود در توپكاپی منتشر كرده، اختلافاتی دارد.
در خصوص سایر آثار تصویرپردازی شده در دعانامههای مصوّر، شامل: سجّاده، حصیر، تسبیح، شانه، مسواك، ابریق و لگن، باید گفت كه اَیدین حلمی در كتاب خود به وجود این آثار در موزه توپكاپی هیچ گونه اشارهای نكرده است. حال آنكه اولیا چلبی در سفرنامه خود، وجود تعدادی از آنها را (از جمله تسبیح و ابریق) در میان آثاری كه سلطان سلیم عثمانی با تصرّف كشتی قانصوه غوری ـ پادشاه مملوكی ـ در اسكندریه به دست آورد و با خود به استانبول منتقل كرد، گزارش داده است. 20
همان، صص 7-8.
تصاویر «سجاده شریف» و «حصیر شریف»، در صفحه «مخلّفات رسول الله» در نسخه مونیخ (برگ 206پ) و در صفحه تصویر «عصای موسی» در نسخه كتابخانه كپنهاگ (ص 234) و در صفحه «مخلّفات شریف» در نسخه كتابخانه عمومی نیویورک قابل مشاهده است.
«تسبیح شریف» و «مسواک شریف»، در صفحات حاوی تصاویر «مخلّفات» (اشیای بهجا مانده) پیامبر (ص) در نسخه مونیخ (برگ 206پ و 207ر) و نسخه نیویورك و نسخه كپنهاگ (به ترتیب در صفحات 226 و 225) و در صفحه تصویر «لواء الحمد» در دو نسخه كتابخانه ملی پاریس (72پ) و كتابخانه چستربیتی ایرلند (96پ) تصویرپردازی شده است.
از شانه پیامبر (ص) تصاویری در نسخه كپنهاگ (ص 226) با عنوان «طراق شریف» و نیز در نسخه كتابخانه نیویورک موجود است.
«ابریق شریف» و «لگن شریف» نیز در صفحه «مخلّفات رسول» در دو نسخه مونیخ (برگ 207ر) و كپنهاگ (ص 226) تصویرپردازی شده است.
* منتشر شده در: نامه بهارستان، دوره جدید، شماره 1، پاییز 1392، صص 184-197.
- یکی از مفصلترین تحقیقات در زمینه آثار و تار موهای منتسب به پیامبر (ص) را احمد تیمور باشا پژوهشگر فقید مصری انجام داده است. بنگرید به اثر وی: الآثار النبویة، القاهرة: مكتبة دار الكتاب العربی، چاپ 1، 1951م؛ برای آگاهی درباره تار موهای منسوب به پیامبر (ص) در ایران، بنگرید: خامهیار، احمد، «آثار منتسب به پیامبر خدا (ص) در ایران»، پیام بهارستان، دوره 2، شماره 15، بهار 1391، صص 628-633.
- برای آگاهی درباره آثار و اشیای منسوب به پیامبر (ص) در موزه توپكاپی سرای استانبول، نک: اَیدین، حلمی، آثار الرسول فی جناح الامانات المقدسة فی متحف قصر طوب قابی بإسطنبول، ترجمه به عربی: محمد صواش، استانبول: دار النیل، 2006؛ و نیز نک: تیمور باشا، احمد، همان، صص 78-79.
- Wright, Elaine, Islam: Faith, Art, Culture: Manuscripts of the Chester Beaty Library, London, Scala Publishers Ltd, 2009, p. 157.
- http://www.discoverislamicart.org/pc_item.php?id=object;ISL;se;Mus01;9;en
- http://www.harvardartmuseums.org/art/324672
- http://www.library.yale.edu/neareast/exhibitions/exhibit20071.html
- http://www.iub.edu/~iuam/online_modules/islamic_book_arts/explore/illustrated_prayer_book/index.html
- برای آگاهی بیشتر درباره قدمگاههای پیامبر اسلام (ص) در هند و بنگلادش، بنگرید: Hasan, Perween, "The Footprint of the Prophet", Muqarnas, volume X, 1993, pp. 335-343. . در رسالهای موسوم به قدمیه، داستان انتقال یكی از این سنگها از مكه مكرمه به هند شرح داده شده است. ر.ك: فیضی، ابوالفیض بن مبارك، «رساله قدمیه»، تصحیح: رسول جعفریان، میقات حج، ش 63، بهار 1387، صص 30-43.
- اَیدین، حلمی، همان، صص 118-124.
- درباره این صندل پیامبر (ص) بنگرید: المقری، ابوالعباس احمد بن محمد تلمسانی، فتح المتعال فی مدح النعال، قاهره: دار القاضی عیاض، چاپ 1، 1417 هـ / 1997 م، صص 513-524؛ تیمور باشا، احمد، همان، صص 110-118.
- النعیمی، عبدالقادر بن محمد، الدارس فی تاریخ المدارس، تحقیق: جعفر الحسنی، [قاهره:] مكتبة الثقافة الدینیة، 1988 م، ج 1، ص 237.
- درباره این صندل پیامبر (ص) بنگرید: تیمور باشا، احمد، همان، صص 120-125.
- ابن بزّاز اردبیلی، درویش توكّلی، صفوة الصفا، تصحیح: غلامرضا طباطبایی مجد، [تبریز:] مصحّح، چاپ 1، 1373، ص 1256.
- ر.ک: اَیدین، حلمی، همان، صص 126-129.
- تیمور باشا، احمد، همان، ص 60.
- برای آگاهی بیشتر در این باره، بنگرید: خسروانی شریعتی، سید محمود، «ذوالفقار میراثی از پیامبران گذشته»، مشكوة، ش 44، پاییز 1373، صص 170-179؛ آیدنلو، سجّاد، «ذوالفقار، از تاریخ تا افسانه»، گوهر گویا، ش 3، پاییز 1386، صص 115-142.
- اَیدین، حلمی، همان، صص 24 و 54.
- درباره این خرقه و زیارتگاه آن، بنگرید: وکیلی فوفلزایی، عزیزالدین، تاریخ خرقه شریفه قندهار، پشاور: مرکز تعاون افغانستان (متا)، چاپ 2، 1380 ش / 1422 ق.
- اَیدین، حلمی، همان، صص 143-144.
- همان، صص 7-8.
شنبه ۱۶ خرداد ۱۳۹۴ ساعت ۷:۱۶
نمایش ایمیل به مخاطبین
نمایش نظر در سایت
۲) از انتشار نظراتی که فاقد محتوا بوده و صرفا انعکاس واکنشهای احساسی باشد جلوگیری خواهد شد .
۳) لطفا جهت بوجود نیامدن مسائل حقوقی از نوشتن نام مسئولین و شخصیت ها تحت هر شرایطی خودداری نمائید .
۴) لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید .