در ارتباط با طریقتهای تصوف در منطقه حلب و شمال شام، شخصیتی را به نام «تاجالدین جعفر بن محمود بن سیف حلبی، معروف به سَرّاج» (درگذشته 649ق) میشناسیم که به گفته ابن وردی در تاریخ خود با شهابالدین عمر سهروردی مصاحبت داشت و کتاب «عوارف المعارف» وی را روایت کرد؛ و جمعی از مشاهیر صالحان همچون مهنّا بن کوکب فوعی و عَبَس بن عیسی سرجاوی نزد وی به طیّ طریق پرداختند. 1 شیخ مهنّای فوعی جانشین جعفر سَرّاج در طریقت بود و پس از وی، فرزندان و نوادگانش یکی پس از دیگری طریقت وی را ادامه دادند. با این وصف، میتوان جعفر سَرّاج را سرسلسله شاخهای از طریقت سهروردیه در مناطق تابع حلب به شمار آورد که چندی پس از وی، توسط صوفیان دیگری همچون مهنّای فوعی و خاندانش ادامه یافت. گفتنی است منبع اصلی ما در شناخت این صوفیان، تاریخ ابن وردی است.
ابن وردی جعفر سَرّاج را با توصیف «صاحب الکرامات الخارقة والانفاس الصادقة» ستوده و در احوال وی نوشته است: «... ربّی المریدین علی عادة الصوفیة. وکان یکاشفهم بالأحوال فی خلواتهم، ویحلّ ما أشکل علیهم، ورجع بسببه خلق کثیر الی الله فی جبل السمّاق وبلد سرمین والباب وبزاعة وحلب وغیرها. وقرب العهد به وبمن لقینا من أصحابه، وشهرة کراماته عندهم تغنی عن ذکرها. ... ومحاسنه وزهده وکراماته مشهورة بین أصحابه.»
ابن وردی همچنین درباره جعفر سَرّاج این حکایت را نقل کرده است که: «او در مدتی که در غاری نزدیک «باره» بهسر میبرد، هر بار که قرآن را ختم میکرد، ریگی درون چاه موجود در غار میانداخت؛ تا اینکه چاه از ریگ پر شد.» نامبرده در شعبان 649ق در حلب درگذشت و در «قبرستان صالحین» در جنوب این شهر به خاک سپرده شد. 2
«عَبَس بن عیسی بن علی بن علوان سرجاوی علیمی» (درگذشته 707)، از مریدان جعفر سرّاج، از روستای «سرجه» ـ واقع در 17 کیلومتری جنوب شهر «اِدلِب» ـ بوده و مزارش تا کنون در همین روستا پابرجاست. ابن وردی او را با توصیف «شیخنا العارف القُدوة ذوالکرامات» ستوده 3 و از وی ـ با انتساب به شیخ طریقتش جعفر سَرّاج ـ با نسبت «جعفری» یاد کرده است. 4 همچنین تعبیر «شیخنا» که ابن وردی چندین بار برای وی به کار برده 5، میرساند که او سرجاوی را شیخ طریقت خود میدانسته است.
مهنّا بن کوکب فوعی (درگذشته 684ق) ـ جانشین جعفر سرّاج حلبی ـ اصالتاً از شهر شیعهنشین «فوعه» (امروزه نزدیک شهر «اِدلِب» ـ مرکز استانی به همین نام ـ در شمال سوریه)، و بزرگ یک خاندان اهل تصوف بود که پس از وی، چند تن از فرزندان و نوادگانش، که به ترتیب عبارتاند از: ابراهیم بن مهنا (درگذشته 716)، اسماعیل بن ابراهیم (درگذشته 732)، مهنّا بن ابراهیم (درگذشته 736) و حسن بن ابراهیم، طریقت وی را ادامه دادند.
نگارنده این سطور پیش از این یادداشت مفصلی با عنوان «أسرة الشیخ مهنّا الفوعی: اسرة صوفیة من بلدة شیعیة» در معرفی و شرح حال صوفیان این خاندان نگاشته است که در وبلاگ «الفوائد» در سایت کاتبان منتشر شده و خواننده محترم را برای آگاهی بیشتر به این یادداشت ارجاع میدهد. (اینجا را بنگرید: http://ahmad.kateban.com/post/2122)
در اینجا تنها به این نکته اشاره میکنیم که «فوعه» از دیرباز تا کنون شهری شیعهنشین بوده و ابن وردی مدّعی شده است که شیخ مهنّا و جانشینان وی از تشیع به تسنن گرویدند و برای همین از سوی شیعیان مورد اذیت و آزار قرار گفتند. نمیدانیم این ادّعا تا چه حد میتواند صحّت داشته باشد؛ اما شاید خاندان شیخ مهنّا در نتیجه روحیه و نگرش صوفیانه خود، تسامح و مدارا از خود نشان میدادهاند که مورد پذیرش جامعه شیعه قرار نمیگرفته و تنشهایی را میان آنان به وجود میآورده است. بههر حال ابراهیم نصرالله در کتاب خود حلب والتشیّع (ص 195-196) اشاره کرده است که نسلهای بعدی آل مهنّا، که شماری از آنان از فوعه به روستای شیعهنشین «نُبُّل» در شمال حلب مهاجرت کردند (از جمله «آل نصرالله»، خاندان خود این مؤلف)، شیعه مذهب بودهاند.
از صوفیان مرتبط با خاندان شیخ مهنّا، ابراهیم بن عیسی بن عبدالسلام (درگذشته 739) را سراغ داریم که به گفته ابن وردی، مرید مهنّا بن ابراهیم بن مهنّای فوعی و داعیهدار تسنن بوده است. 6
بهجز رجال و شخصیتهای یاد شده، نشانی از دیگر صوفیان مرتبط با جعفر سرّاج و مریدان وی نیافتیم و به نظر میرسد این شاخه از طریقت سهروردیه، پس از سده هشتم هجری متوقف شده و ادامه نیافته است.
تاریخ ابن وردی، بیروت: دار الکتب العلمیة، 1417ق / 1996م، ج 2، ص 183.
ابن وردی جعفر سَرّاج را با توصیف «صاحب الکرامات الخارقة والانفاس الصادقة» ستوده و در احوال وی نوشته است: «... ربّی المریدین علی عادة الصوفیة. وکان یکاشفهم بالأحوال فی خلواتهم، ویحلّ ما أشکل علیهم، ورجع بسببه خلق کثیر الی الله فی جبل السمّاق وبلد سرمین والباب وبزاعة وحلب وغیرها. وقرب العهد به وبمن لقینا من أصحابه، وشهرة کراماته عندهم تغنی عن ذکرها. ... ومحاسنه وزهده وکراماته مشهورة بین أصحابه.»
ابن وردی همچنین درباره جعفر سَرّاج این حکایت را نقل کرده است که: «او در مدتی که در غاری نزدیک «باره» بهسر میبرد، هر بار که قرآن را ختم میکرد، ریگی درون چاه موجود در غار میانداخت؛ تا اینکه چاه از ریگ پر شد.» نامبرده در شعبان 649ق در حلب درگذشت و در «قبرستان صالحین» در جنوب این شهر به خاک سپرده شد. 2
همانجا.
«عَبَس بن عیسی بن علی بن علوان سرجاوی علیمی» (درگذشته 707)، از مریدان جعفر سرّاج، از روستای «سرجه» ـ واقع در 17 کیلومتری جنوب شهر «اِدلِب» ـ بوده و مزارش تا کنون در همین روستا پابرجاست. ابن وردی او را با توصیف «شیخنا العارف القُدوة ذوالکرامات» ستوده 3
تاریخ ابن وردی، ج 2، ص 247.
تاریخ ابن وردی، ج 1، ص 248.
تاریخ ابن وردی، ج 1، ص 248 و 351؛ ج 2، ص 183، 247 و 303.
مهنّا بن کوکب فوعی (درگذشته 684ق) ـ جانشین جعفر سرّاج حلبی ـ اصالتاً از شهر شیعهنشین «فوعه» (امروزه نزدیک شهر «اِدلِب» ـ مرکز استانی به همین نام ـ در شمال سوریه)، و بزرگ یک خاندان اهل تصوف بود که پس از وی، چند تن از فرزندان و نوادگانش، که به ترتیب عبارتاند از: ابراهیم بن مهنا (درگذشته 716)، اسماعیل بن ابراهیم (درگذشته 732)، مهنّا بن ابراهیم (درگذشته 736) و حسن بن ابراهیم، طریقت وی را ادامه دادند.
نگارنده این سطور پیش از این یادداشت مفصلی با عنوان «أسرة الشیخ مهنّا الفوعی: اسرة صوفیة من بلدة شیعیة» در معرفی و شرح حال صوفیان این خاندان نگاشته است که در وبلاگ «الفوائد» در سایت کاتبان منتشر شده و خواننده محترم را برای آگاهی بیشتر به این یادداشت ارجاع میدهد. (اینجا را بنگرید: http://ahmad.kateban.com/post/2122)
در اینجا تنها به این نکته اشاره میکنیم که «فوعه» از دیرباز تا کنون شهری شیعهنشین بوده و ابن وردی مدّعی شده است که شیخ مهنّا و جانشینان وی از تشیع به تسنن گرویدند و برای همین از سوی شیعیان مورد اذیت و آزار قرار گفتند. نمیدانیم این ادّعا تا چه حد میتواند صحّت داشته باشد؛ اما شاید خاندان شیخ مهنّا در نتیجه روحیه و نگرش صوفیانه خود، تسامح و مدارا از خود نشان میدادهاند که مورد پذیرش جامعه شیعه قرار نمیگرفته و تنشهایی را میان آنان به وجود میآورده است. بههر حال ابراهیم نصرالله در کتاب خود حلب والتشیّع (ص 195-196) اشاره کرده است که نسلهای بعدی آل مهنّا، که شماری از آنان از فوعه به روستای شیعهنشین «نُبُّل» در شمال حلب مهاجرت کردند (از جمله «آل نصرالله»، خاندان خود این مؤلف)، شیعه مذهب بودهاند.
از صوفیان مرتبط با خاندان شیخ مهنّا، ابراهیم بن عیسی بن عبدالسلام (درگذشته 739) را سراغ داریم که به گفته ابن وردی، مرید مهنّا بن ابراهیم بن مهنّای فوعی و داعیهدار تسنن بوده است. 6
تاریخ ابن وردی، ج 2، ص 314.
بهجز رجال و شخصیتهای یاد شده، نشانی از دیگر صوفیان مرتبط با جعفر سرّاج و مریدان وی نیافتیم و به نظر میرسد این شاخه از طریقت سهروردیه، پس از سده هشتم هجری متوقف شده و ادامه نیافته است.
- تاریخ ابن وردی، بیروت: دار الکتب العلمیة، 1417ق / 1996م، ج 2، ص 183.
- همانجا.
- تاریخ ابن وردی، ج 2، ص 247.
- تاریخ ابن وردی، ج 1، ص 248.
- تاریخ ابن وردی، ج 1، ص 248 و 351؛ ج 2، ص 183، 247 و 303.
- تاریخ ابن وردی، ج 2، ص 314.
پنجشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۹۴ ساعت ۷:۴۵
نمایش ایمیل به مخاطبین
نمایش نظر در سایت
۲) از انتشار نظراتی که فاقد محتوا بوده و صرفا انعکاس واکنشهای احساسی باشد جلوگیری خواهد شد .
۳) لطفا جهت بوجود نیامدن مسائل حقوقی از نوشتن نام مسئولین و شخصیت ها تحت هر شرایطی خودداری نمائید .
۴) لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید .