آمار بازدید
بازدیدکنندگان تا کنون : ۱۴۴٫۴۲۹ نفر
بازدیدکنندگان امروز : ۳ نفر
تعداد یادداشت ها : ۱۵۳
بازدید از این یادداشت : ۲۶۰

پر بازدیدترین یادداشت ها :
تقدیم به جناب دکتر محمد مشهدی نوش‌آبادی

در اینکه سنّت‌های صوفیانه ایرانی از پس از دوره ایلخانی تا دوره صفوی و قاجار، تأثیر چشمگیری بر گسترش آیین‌های سوگواری عاشورا و دهه محرم داشته‌اند، تردیدی نیست. نیز شاید از دید عموم پژوهشگران حوزه تاریخ اجتماعی ایران پوشیده نباشد که حسینیه‌ها و تکیه‌های عزاداری کنونی، از دل خانقاه‌ها و تکیه‌های دراویش بیرون آمده‌اند.
بهترین (و شاید تنها) پژوهشی که در ایران در این موضوع (لااقل در قالب کتاب) انجام شده، کتاب تصوف ایرانی و عزاداری عاشورا: نقش صوفیه، اهل فتوّت و قلندریه در بنیان‌گذاری آیین‌های محرم اثر دکتر محمد مشهدی نوش‌آبادی است که اخیراً از سوی نشر آرما، در سال 1396 منتشر شده است.
طبیعتاً از مهم‌ترین شواهد بر این مسئله آن است که تکیه‌ها در اصل بناهایی مخصوص درویشان بوده و هنوز هم در شهرها و سرزمین‌های قلمرو امپراتوری عثمانی، تکیه‌های فراوانی منسوب به مشایخ و طریقت‌های صوفیه باقی مانده است. در ایران نیز می‌توان نمونه‌هایی از خانقاه‌ها و تکیه‌های دراویش را سراغ گرفت که به مرور زمان به حسینیه‌ها و تکیه‌های عزاداری تغییر کاربری داده‌اند (نظیر حسینیه عشقعلی قم).
با این حال، به جهت کمبود منابع تاریخی فارسی در ایران که در آنها به تاریخ اجتماعی توجه شده باشد و آگاهی‌های مفصلی درباره ارتباط میان سنّت‌های خانقاهی و آیین‌های عزاداری محرم به دست دهد، گزارش‌های تاریخی فراوانی در این زمینه به دست ما نرسیده است. از این‌رو در صورت یافتن چنین گزارش‌هایی در منابع تاریخی، باید برای آنها ارزش ویژه‌ای قائل شد.
از معدود گزارش‌های تاریخی نادر و در عین حال مغفول در این زمینه، گزارشی است که رضی‌الدین محمد بن ابراهیم تاذفی حلبی، معروف به ابن حنبلی (908-971ق)، در کتاب خود دُرّ الحُبَب فی تاریخ اعیان حلب، که از مهم‌ترین تواریخ محلی حلب و منبعی بسیار ارزشمند برای مطالعه تاریخ اجتماعی این شهر در روزگار مؤلف آن به شمار می‌آید، به دست داده است.
ابن حنبلی در شرح حال فرّخ بیگ رومی (درگذشته 967ق)، کدخدای حلب در دوره عثمانی، درباره وی چنین گزارش داده است که: «سعی فی اخراج حُکمٍ شریف بمنع القلندریة من إبراز منکرهم فی عشر المحرّم لاسیّما فی یوم عاشوراء منه.» بر مبنای این گزارش، فرّخ بیگ با تلاش‌های خود، موفق به صدور فرمانی از دربار عثمانی مبنی بر ممنوعیت اعمال «منکر» و نامشروع طائفه قلندریه در دهه محرم، به ویژه در روز عاشورا شده بود (درّ الحبب، ج2، ص13).
اگرچه در گزارش فوق، اشاره‌ای به نوع اعمال منکر طایفه قلندریه در حلب نشده است، اما به قرینه اینکه مختصّ دهه محرم و به ویژه روز عاشورا بوده، می‌توان نتیجه گرفت که این اعمال، آیین‌های مرتبط با عزاداری امام حسین (ع) بوده که از نگاه ابن حنبلی، به عنوان یک عالم اهل سنّت، «منکر» و نامشروع به شمار آمده است.
آنچه می‌توان مؤید نتیجه‌گیری فوق باشد، گزارش تاریخی دیگری از ابن طولون صالحی (درگذشته 953ق)، مورخ برجسته دمشق در سده دهم هجری است که در کتاب خود مفاکهة الخَلان فی حوادث الزمان (ص198) در ذیل حوادث سال 907ق، یعنی در تاریخی نزدیک به دوره زمانی گزارش ابن حنبلی، به عزاداری قلندران و عجم‌ها در روز عاشورا به شیوه شیعیان اشاره کرده است. (متن گزارش وی چنین است: «في يوم عاشوراء اجتمع جماعة من أوباش الأعجام والقلندرية، وأظهروا قاعدة الروافض من إدماء الوجوه وغير ذلك ...»)
گفتنی است مشهدی نوش‌آبادی یک فصل از کتاب خود تصوف ایرانی و عزاداری عاشورا را به نقش قلندریه در برپایی آیین‌های شیعی، و فصل دیگری از آن را به قلندرنامه‌ها اختصاص داده است.
يكشنبه ۶ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۷:۳۶
نظرات



نمایش ایمیل به مخاطبین





نمایش نظر در سایت