محمد بن اسماعیل بن امام جعفر صادق (ع) را میتوان مؤسس واقعی فرقه جنجالی و بسیار تأثیرگذار اسماعیلیه به شمار آورد. اما درباره شخصیت وی ابهامهای تاریخی فراوانی وجود دارد و پژوهشگران حوزه اسماعیلیه، تحقیق جامعی در این باره انجام ندادهاند. نگارنده این سطور تألیف مختصری درباره محمد بن اسماعیل نگاشته است که شاید نخستین تکنگاری مستقل در این باره باشد و امید است به زودی از چرخه چاپ خارج گردد. به هر حال تلاش خواهد شد در این وبلاگ نکاتی درباره این شخصیت ناشناخته بیان گردد.
مورخان بزرگ دوره ایلخانی نظیر عطاملک جوینی (درگذشته 681ق) و خواجه رشیدالدین فضلالله همدانی (مقتول در 718ق) نیز جزئیاتی درباره زندگی محمد بن اسماعیل بیان کردهاند که بیتردید این آگاهیها را از اسناد و متون باقیمانده از اسماعیلیان ایران، همچون دستور المنجّمین، نقل کردهاند.
عطاملک جوینی در تاریخ جهانگشای خود (تصحیح علامه قزوینی، ج 3، ص 148) مینویسد: «چون اسماعیل وفات کرد، پسر او محمد بن اسماعیل که در روزگار جعفر بزرگ بود و از موسى به سن بزرگتر بود، بر جانب جبال برفت و به رى آمد و از آنجا به دماوند به دیه «سمله» و «محمّدآباد» در رى منسوب به اوست.»
خواجه رشیدالدین فضلالله همدانی در بخش اسماعیلیان و فاطمیان و نزاریان از «جامع التواریخ» (تصحیح محمدتقی دانشپژوه و محمد مدرسی، ج 2، ص 6) آورده است: «و چون اسماعیل وفات یافت، پسرش محمد بن اسماعیل که به زمان جعفر بزرگ بود و از موسى به سال مهتر، بر صوب جبال برفت و به رى فرود آمد و از آنجا به دماوند شد به دیه «سلمبه» و «محمدآباد» در رى، منسوب به اوست. ...»
گفتنی است علامه قزوینی در پاورقی تصحیح خود از تاریخ جهانگشای جوینی اشاره کرده است که نام «سمله» در نسخه دیگری از این اثر، به صورت «سلمه» و در نسخهای از جامع التواریخ به صورت «شمله» ضبط شده و سپس احتمال داده است که این کلمه، تحریف شلمبه باشد. در حاشیه تصحیح دانشپژوه و مدرسی از جامع التواریخ نیز اشاره شده است که نام «سلمبه» در نسخه دیگری از جامع التواریخ و نیز در نسخهای از مجمع التواریخ به صورت «سلمه»، و در نسخه دیگری از مجمع التواریخ به صورت «سلمبه» ضبط شده است. اما محمد روشن در تصحیح خود از جامع التواریخ (بخش تاریخ اسماعیلیان، ص 11)، نام این مکان را به صورت «سلمیه» (شهری در سوریه کنونی که بعدها امامان مستور اسماعیلیه در آن اقامت کردند) خوانده است.
عمادالدین ادریس قُرَشی (درگذشته 872ق)، داعی اسماعیلی طیبی در سده نهم هجری، در کتاب خود «عیون الاخبار و فنون الآثار» (صص 351-356)، گزارشی تفصیلی اما بسیار آشفته درباره مهاجرتهای محمد بن اسماعیل ارائه داده است. به گفته وی، زمانی که هارون الرشید تصمیم به وی گرفت، زبیده همسر هارون که به ولایت اهل بیت اعتقاد داشت، کسی را نزد محمد فرستاد تا او را از تصمیم هارون برحذر سازد. محمد نیز با برادر خود علی به کوفه مهاجرت کرد. سپس از آنجا به ری رفت و حاکم آنجا اسحاق بن عباس فارسی، که در نهان از شیعیانش بود، از وی استقبال کرد و دختر خواهر خود، فاطمه بنت ساره بنت عباس را به ازدواج محمد درآورد. داعی عمادالدین در ادامه نوشته است که اسحاق فارسی از حاکم نهاوند به نام «منصور بن جوش»، روستایی را به نام «سرحه» از رستاق «شلبنه» برای محمد خریداری کرد؛ و زمانیکه هارون از حضور وی در ری مطلع شد، او به ناچار به روستای «سرحه» در کوه نهاوند مهاجرت کرد. محمد در آنجا با دختر منصور بن جوش ازدواج کرد و از وی صاحب چهار فرزند پسر شد. تا اینکه هارون شخصی را به نام محمد بن علی خراسانی برای دستگیری وی فرستاد؛ اما این شخص پس از دیدن محمد به طرفداران وی پیوست و او را تا «شابور» همراهی کرد.
واضح است که بخشی از ادعاهای مطرح شده در گزارش فوق، همچون تشیع زبیده همسر هارون و همراهی کردن علی بن اسماعیل برادرش محمد را به کوفه، از طریق منابع تاریخی دیگر قابل اثبات نیست و نیازمند بررسی بیشتر است. همچنین واضح است که برخی نامهای اشخاص و اسامی اماکن، تحریف یا تصحیف شده است. به عنوان مثال، نام «منصور بن جوش» احتمالاً تحریف نام «منصور ابن حوشب»، و نهاوند تحریف دماوند، و شلبنه تحریف شلمبه، و شابور تحریف نیشابور ـ چنانکه در متون تاریخی قدیمیتر آمده ـ است.
اما نکته پایانی و جالب توجه در ارتباط با مسأله حضور محمد بن اسماعیل در ایران، وجود زیارتگاهی به نام «امامزاده محمد» در روستای «شلمبه» دماوند است که هسته اولیه آن را یک برج ـ مقبره هشت ضلعی کهن با قدمتی لااقل از سده ششم و هفتم هجری تشکیل میدهد. با توجه به تصریح متون تاریخی مبنی بر حضور محمد بن اسماعیل در این منطقه، تصور نگارنده این سطور بر آن است که این زیارتگاه، میتواند جایگاهی باشد که اسماعیلیان شمال ایران در قرون میانی به یادبود محمد بن اسماعیل و به نشانه محل حضور وی در شلمبه ساختهاند و بعدها با ایجاد قبری در داخل آن، به یک امامزاده تبدیل شده است. 2 (برای آگاهی بیشتر درباره این زیارتگاه، یادداشت دیگر نگارنده این سطور را ببینید: http://islamicshrines.net/?p=242 )
* * *
درباره حضور محمد بن اسماعیل در ایران، در متون کهن اسماعیلیه، که اساساً فاقد اطلاعات درخوری درباره جزئیات زندگی وی است، اشارهای به چشم نمیخورد. از نخستین منابع این فرقه که به حضور محمد بن اسماعیل در ایران اشاره کرده، کتاب «دُستور المنجّمین» از متون مذهبی اسماعیلیان الموت است. در این کتاب روایتی نقل شده است مبنی بر اینکه محمد بن اسماعیل با عموی خود، محمد بن امام جعفر صادق (ع)، علیه هارون قیام کرد و نزد اسحاق بن عباس، والی ری رفت. اسحاق، خواهری به نام ساره داشت که با زبیده، همسر هارون در ارتباط بود و محمد در ری با دختر ساره ازدواج کرد. زمانی که هارون به دنبال وی تا ری آمد، او با خانواده خود به جایی در فاصله سه روز از ری فرار کرد و به «دیناوند» رفت. والی آنجا، منصور بن خسرهان، محمد را در روستایی به نام «سوکلی» سکونت داد و زمانی که هارون دستور احضار محمد را داد، منصور حاضر نشد جای وی را نشان دهد. هارون الرشید منصور بن خسرهان را به فجیعترین شکل کشت و به سمت خراسان رفت؛ و محمد نیز به سمت هند رفت. 1 تاریخ و تأویل به روایت دُستور المنجمین، محمد کریمی زنجانی اصل، ص 128.
مورخان بزرگ دوره ایلخانی نظیر عطاملک جوینی (درگذشته 681ق) و خواجه رشیدالدین فضلالله همدانی (مقتول در 718ق) نیز جزئیاتی درباره زندگی محمد بن اسماعیل بیان کردهاند که بیتردید این آگاهیها را از اسناد و متون باقیمانده از اسماعیلیان ایران، همچون دستور المنجّمین، نقل کردهاند.
عطاملک جوینی در تاریخ جهانگشای خود (تصحیح علامه قزوینی، ج 3، ص 148) مینویسد: «چون اسماعیل وفات کرد، پسر او محمد بن اسماعیل که در روزگار جعفر بزرگ بود و از موسى به سن بزرگتر بود، بر جانب جبال برفت و به رى آمد و از آنجا به دماوند به دیه «سمله» و «محمّدآباد» در رى منسوب به اوست.»
خواجه رشیدالدین فضلالله همدانی در بخش اسماعیلیان و فاطمیان و نزاریان از «جامع التواریخ» (تصحیح محمدتقی دانشپژوه و محمد مدرسی، ج 2، ص 6) آورده است: «و چون اسماعیل وفات یافت، پسرش محمد بن اسماعیل که به زمان جعفر بزرگ بود و از موسى به سال مهتر، بر صوب جبال برفت و به رى فرود آمد و از آنجا به دماوند شد به دیه «سلمبه» و «محمدآباد» در رى، منسوب به اوست. ...»
گفتنی است علامه قزوینی در پاورقی تصحیح خود از تاریخ جهانگشای جوینی اشاره کرده است که نام «سمله» در نسخه دیگری از این اثر، به صورت «سلمه» و در نسخهای از جامع التواریخ به صورت «شمله» ضبط شده و سپس احتمال داده است که این کلمه، تحریف شلمبه باشد. در حاشیه تصحیح دانشپژوه و مدرسی از جامع التواریخ نیز اشاره شده است که نام «سلمبه» در نسخه دیگری از جامع التواریخ و نیز در نسخهای از مجمع التواریخ به صورت «سلمه»، و در نسخه دیگری از مجمع التواریخ به صورت «سلمبه» ضبط شده است. اما محمد روشن در تصحیح خود از جامع التواریخ (بخش تاریخ اسماعیلیان، ص 11)، نام این مکان را به صورت «سلمیه» (شهری در سوریه کنونی که بعدها امامان مستور اسماعیلیه در آن اقامت کردند) خوانده است.
عمادالدین ادریس قُرَشی (درگذشته 872ق)، داعی اسماعیلی طیبی در سده نهم هجری، در کتاب خود «عیون الاخبار و فنون الآثار» (صص 351-356)، گزارشی تفصیلی اما بسیار آشفته درباره مهاجرتهای محمد بن اسماعیل ارائه داده است. به گفته وی، زمانی که هارون الرشید تصمیم به وی گرفت، زبیده همسر هارون که به ولایت اهل بیت اعتقاد داشت، کسی را نزد محمد فرستاد تا او را از تصمیم هارون برحذر سازد. محمد نیز با برادر خود علی به کوفه مهاجرت کرد. سپس از آنجا به ری رفت و حاکم آنجا اسحاق بن عباس فارسی، که در نهان از شیعیانش بود، از وی استقبال کرد و دختر خواهر خود، فاطمه بنت ساره بنت عباس را به ازدواج محمد درآورد. داعی عمادالدین در ادامه نوشته است که اسحاق فارسی از حاکم نهاوند به نام «منصور بن جوش»، روستایی را به نام «سرحه» از رستاق «شلبنه» برای محمد خریداری کرد؛ و زمانیکه هارون از حضور وی در ری مطلع شد، او به ناچار به روستای «سرحه» در کوه نهاوند مهاجرت کرد. محمد در آنجا با دختر منصور بن جوش ازدواج کرد و از وی صاحب چهار فرزند پسر شد. تا اینکه هارون شخصی را به نام محمد بن علی خراسانی برای دستگیری وی فرستاد؛ اما این شخص پس از دیدن محمد به طرفداران وی پیوست و او را تا «شابور» همراهی کرد.
واضح است که بخشی از ادعاهای مطرح شده در گزارش فوق، همچون تشیع زبیده همسر هارون و همراهی کردن علی بن اسماعیل برادرش محمد را به کوفه، از طریق منابع تاریخی دیگر قابل اثبات نیست و نیازمند بررسی بیشتر است. همچنین واضح است که برخی نامهای اشخاص و اسامی اماکن، تحریف یا تصحیف شده است. به عنوان مثال، نام «منصور بن جوش» احتمالاً تحریف نام «منصور ابن حوشب»، و نهاوند تحریف دماوند، و شلبنه تحریف شلمبه، و شابور تحریف نیشابور ـ چنانکه در متون تاریخی قدیمیتر آمده ـ است.
اما نکته پایانی و جالب توجه در ارتباط با مسأله حضور محمد بن اسماعیل در ایران، وجود زیارتگاهی به نام «امامزاده محمد» در روستای «شلمبه» دماوند است که هسته اولیه آن را یک برج ـ مقبره هشت ضلعی کهن با قدمتی لااقل از سده ششم و هفتم هجری تشکیل میدهد. با توجه به تصریح متون تاریخی مبنی بر حضور محمد بن اسماعیل در این منطقه، تصور نگارنده این سطور بر آن است که این زیارتگاه، میتواند جایگاهی باشد که اسماعیلیان شمال ایران در قرون میانی به یادبود محمد بن اسماعیل و به نشانه محل حضور وی در شلمبه ساختهاند و بعدها با ایجاد قبری در داخل آن، به یک امامزاده تبدیل شده است. 2
با سپاس از دوست عزیزم جناب آقای علی مشهدی رفیع که مرا از وجود این زیارتگاه مطلع ساخت.
- تاریخ و تأویل به روایت دُستور المنجمین، محمد کریمی زنجانی اصل، ص 128.
- با سپاس از دوست عزیزم جناب آقای علی مشهدی رفیع که مرا از وجود این زیارتگاه مطلع ساخت.
جمعه ۱۷ مهر ۱۳۹۴ ساعت ۳:۲۶
نمایش ایمیل به مخاطبین
نمایش نظر در سایت
۲) از انتشار نظراتی که فاقد محتوا بوده و صرفا انعکاس واکنشهای احساسی باشد جلوگیری خواهد شد .
۳) لطفا جهت بوجود نیامدن مسائل حقوقی از نوشتن نام مسئولین و شخصیت ها تحت هر شرایطی خودداری نمائید .
۴) لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید .
خواستم در این جهت آدرسی داده باشم شاید کمک کوچکی به مطالب ارزشمند شما باشد
در منطقه سرخه سمنان روستای ایج دو امامزاده بسیار مهجور است که در کنار هم قرار دارند و تنها خوداهالی بر نسب امامت ایشان تاکید دارند و متاسفانه اداره اوقاف ایشان را تحویل نمیگیرند و اهالی این دو بزرگوار را فرزندام امام صادق (ع) معرفی میکنند به نامهای محمد و عبدالله در آن ناحیه مدفون بوده و بسیار مورد احترام هستند بنده همان زمان با دیدن موقعیت و سواد تاریخی اندکی که داشتم و شواهد زمینی و میدانی آنجا نسبت به اینکه امکان دارد که اینجا همان مدفن اصلی محمد بن اسماعیل ع باشد گمان بردم.
پاسخ:
از توضیح ارزنده شما بسیار سپاسگزارم. به امید خدا مسئله را بررسی خواهم کرد.
خیلی متن خوبی نوشتید. فقط ای کاش تاریخ اینقدر گیج کننده نبود .....
ان شاالله خدا همه ی ما را نجات دهد و به راه راست هدایت کند.
پاسخ:
؟؟؟